زندگی

تفاوتي ميان ديدگاه رييس جمهور و واقعيت‌هاي جامعه

جمال

 

 

 


 
اجلاس 62 مجمع عمومی سازمان ملل فرصتی به وجود آورد تا رهبران کشورهای مختلف عضو این سازمان، گرد هم آمده و در مورد انکشافات عمومی کشورهای شان سخن بگویند. معمولا در این اجلاس، رهبران کشورهای ضعیف از مشکلات شان می گویند تا توجه کشورهای مستعد به امداد را متوجه خویش سازند و کشورهای صاحب قدرت از امیال شان برای نحوه
ي اعمال سیاست گذاری های جهانی صحبت می کنند، تا با ارایهي سیاست شان، هم نقش کشورهای شان را در سیاست جهانی تبارز دهند و هم شرکای سیاسی مورد نظر خویش را بشناسند و به دست آورند. در این میان سخنان حامد کرزی رییس جمهور افغانستان از این نظر جالب بود که وی در بخشی از سخنان خود اوضاع کشور را بسیار خوب توصیف کرد. وی اعلام کرد که امروز افغانستان به سوی استحکام و باز سازی سریع و ثابت می رود. مردم افغانستان برای استفادهي بهتر از فرصت های تازه، به تلاش خود ادامه می دهند.
این در حالیست که در مورد رضایت از میزان بازسازی صورت گرفته در کشور، با توجه به پولی که جذب و مصرف شده، اتفاق نظر وجود ندارد و بسیاری از تحلیل
گرانی که در خارج از چوکات دولت به ارزیابی مسایل می پردازند، از میزان بازسازی یا گام گذاشتن سریع به سوی استحکام راضی نیستند. همچنان رییس جمهور در قسمت دیگری از سخنان خود گفته است" اقتصاد ما رشد سریع دارد و کارآیی نهادهای تازه تاسیس ما به تدریج افزایش می یابد." وی هم چنین مدعی شده است که افغانستان برای اولین بار در چهل سال گذشته به خودکفایی در تولید حبوبات رسیده است. وی تجارت در حال رشد کشور را نیز فراتر از مرزها دانسته است و به همین دلیل از نقش افغانستان در یک پارچگی اقتصاد منطقه سخن گفته است.
در مورد رشد سریع اقتصادی، این سوال وجود دارد که با در نظر داشت چه شاخصه هایی، اقتصاد افغانستان رشد سریع کرده است؟ در نظریات جدیدی که بعد از تجربه
ي مکتب های مختلف اقتصادی به شمول اقتصاد سوسیالیزم و بازار اعلام می شود، توزیع عادلانهي ثرو ت، یکی از شاخصه های مهم و برجستهي انکشاف اقتصادی شمرده می شود. با در نظر گرفتن این مساله آیا می توان به رشد اقتصادی در افغانستان معترف شد؟ وقتی دیده می شود که به رغم اعلام و برآورد وزارت تجارت و تثبیت نرخ گاز هر کیلو 40 افغانی، این محصول به کیلوی 70 افغانی فروخته می شود، این سوال پیش نمی آید که اصلا حرکت اقتصادی در این کشور متوازن نبوده، چه رسد به انکشاف یا حرکت سریع آن؟
شاید وقتی رییس جمهور از خودکفایی کشور در تولید حبوبات سخن می گوید، یا به این دلیل بوده که او دانه های کوکنار را در زمره
ي حبوبات حساب کرده، یا اینکه آشپزباشی اش نان پخته شده از آرد پاکستانی یا ترکمنستانی، نخود و لوبیای چینی، پاکستانی یا ترکمنستانی، عدس چینی، برنج پاکستانی، دال پیشاوری و ... را به نام محصولات وطني به خورد رییس جمهور داده است. به همین دلیل وقتی از نقش افغانستان در یک پارچگی اقتصاد منطقه سخن گفته می شود، این ذهنیت به وجود می آید که کشورما می تواند با وارد کردن برق از همسایه های شمالی، و کالاهای مصرفی دیگر از کشورهای چین، ایران و پاکستان، در انکشاف هم سطح و یکپارچه کردن اقتصاد منطقه ( این کشورها ) سهم بارز و غیر قابل انکاري داشته باشد. وی ارایهي خدمات صحی كنوني در کشور را در طول تاریخ بی نظیر خوانده اعلام کرده است که 85 هزار كودك از مرگ نجات یافته اند. طبیعی است در کشوری که ارايهي خدمات صحی در آن به حد صفر بوده است، برداشتن یک قدم هم رشد به حساب می آید. البته نباید انکار کرد که گزارشهایی در مورد تهدید شدن مادران و كودكان به مرگ و میر هنوز وجود دارد و هزینهي عمومی درمان نیز بسیار پایین است. رییس جمهور کشور در عین حال اعتراف کرده است که با وجود دستاوردها، هنوز چالشهای زیادی در پیش روست. فقر، عدم رشد، طبیعت دشوار و از همه مهم تر، تهدید تروریزم و مواد مخدر، از چالشهایی اند که افغانستان با آنها مواجه است. و به همین دلیل افغانستان به کمک جامعهي جهانی ضرورت دارد. سوال این است که آیا فقر، عدم رشد و فایق نیامدن بر طبیعت دشوار، به معنای در گیر بودن با مشکلات شدید اقتصادی، اجتماعی و صنعتی نیست؟
بدون شک همان
گونه که رییس جمهور یاد آوری کرده است، افغانستان به مساعدت مطلق جامعهي جهانی ضرورت دارد. در چارچوب کنفرانس لندن، حد اقل حمایت جهانی از افغانستان تا پایان سال 1389 تضمین شده، اما شرط اساسی این است که بایستی از این کمک ها به صورت شفاف و کارآمد، استفاده صورت گیرد، نه اینکه مساعدت هاي صورت گرفته از سوی جامعهي جهانی، در تشریفات اداری به سرنوشت نامعلوم گرفتار شوند.
اگر با دید واقع بینانه به اوضاع کشور نگاه کنیم و سپس گفته های شخص رییس جمهور را در نظر بگیریم، به سختی می توانیم آن را با عینیت جامعه
ي خویش مطابقت دهیم. با آنهم بدون شک نمی توان در برابر تمام وقت تلفی ها و فرصت سوزي هايي که صورت گرفته، تنها شخص آقای کرزی را مسوول دانست. واقعیت این است که فرصت های به وجود آمده، امکانات مساعد شده، مساعدت هاي انجام شده و حمایت های صورت گرفته، بر اثر ضعیف بودن ساختار سیاسی موجود در کشور، اثرات متبارزی نداشته اند. در نتیجه به سختی و حتا در شرف محال می توان شاملین این ساختار را تبريه كرد.

  

8 صبح