زندگی

نقش زنان جهان در مسیر توسعه كشورها
 

نگاهي به توان بالقوه زنان در جهت دهي به توسعه کشورها

یكی از نمونه های همكاری و اتحاد زنان جنبش چیپكو در هندوستان است كه با گروه كوچكی از زنان آغاز شد كه با همكاری یكدیگر از قطع درختان ناحیه محل زندگی شان جلوگیری كردند وبا مقاومت جدی مخالفان رو به رو شدند ولی بعدها قوانین و اصولی كه به وسیله این گروه ارائه شد هزاران طرفدار ملی خود جوش برای محافظت از جنگلها پیدا كرد

زنان در سراسر جهان نقش بسیار مهم و تعیین كننده ای را در اداره امور خانواده و جامعه دارند و برای تسریع روند تغییر و تحقق هدفهای توسعه پایدار، می توانند مسوولیت بسیار جدی ومهمی را برعهده گیرند. به عنوان مثال در بسیاری از نواحی كشورهای در حال توسعه و رشد زنان به اداره امور كشاورزی، آب، جنگل داری و منابع انرژی می پردازند.

زنان چه به عنوان یك مادر و چه در زندگی اجتماعی به خاطر ویژگیهای روحی و عاطفی بخصوص خشونت گریزی خود می توانند بصورت یك حامی و نگهبان جامعه و در نتیجه حافظ توسعه پایدار نقشی ارزنده ایفاء كنند.
زنان اول باید به تاثیر و اهمیت و ارزشی كه دارند آگاه شوند و بعد بكوشند برای به عهده گرفتن مدیریت؛ مصرف جوامع را عملا"خود اداره كنند. اگر زنان بتواند در موقع لزوم به تغییر در شیوه زندگی و در الگوی مصرف فعلی مجاب شوند؛ به عنوان اساسی ترین عامل ایجاد تغییر در نهاد خانواده، محیط كار و جامعه پیشقدم خواهند شد.

زنان می توانند هنجارهای رفتاری مشخص و تعیین كننده ای را در زمینه های مختلف بپذیرند و آنها را اجرا كنند و ترویج دهند.

اما زنان برای نگهداری و انجام فعالیتها و نقشهایی که عهده دار آنها هستند به یك محیط سالم نیازمندند. زنان همیشه اولین كسانی بودند كه بار مسوولیت را به دوش گرفته و فعالیتهای مربوط به خود را افزایش می دهند.

یكی از نمونه های همكاری و اتحاد زنان جنبش چیپكو در هندوستان است كه با گروه كوچكی از زنان آغاز شد كه با همكاری یكدیگر از قطع درختان ناحیه محل زندگی شان جلوگیری كردند وبا مقاومت جدی مخالفان رو به رو شدند ولی بعدها قوانین و اصولی كه به وسیله این گروه ارائه شد هزاران طرفدار ملی خود جوش برای محافظت از جنگلها پیدا كرد.

درك زنان بعنوان زیر ساخت اجتماعی برای تشكیل اجتماعات و حضور گسترده آنان در جهت دهی توسط اجتماع، بستری هماهنگ را برای استواری منابع جامعه براساس واقعیت های دست یافتنی فراهم كرده است. هنگامی كه جامعه با هدایت مجموعه نیروهای پرتوان خود گام های فراگیر توسعه را طی می كند، زنان ضمن سازماندهی نیمی از جمعیت قادر هستند توان بالقوه نیمه دیگر را به كار اندازند و آنها را نیز برای مسیر توسعه كشور حمایت كنند.

همیشه نقش دو گانه زنان درخانواده و اجتماع این فرصت را چشمگیرتر ساخته است. زن با بهره مندی از خصایل، استعدادها وروح لطیف انسان گرایی در پی ایجاد آرامش برای هر دو محیط است. پس توسعه كشورهای در حال رشد برای زنان نقشی دو سویه بهمراه دارد و در این میان نقش زنان در اجتماع كنونی پررنگتر و استعدادهایشان بارورتر می شود.

بی گمان نقش زنان در مشاركت مفهومی فراتر از حضور دارد چرا كه نسلها در دامان آنان پرورش می یابند. زنان علیرغم نقش محوری كه در تمامی عرصه های سازندگی دارند در كلیه جواعم اعم از كشورهای پیشرفته صنعتی در حال توسعه و یا توسعه نیافته در بین فقرا فقیرترین قشر جامعه شناسایی و معرفی شده اند.

باید در این میان توجه داشت که بررسی مسایل زنان به معنی جداسازی و تفكیك امور زنان از مردان نیست بلكه شناسایی موانع محرومیت جامعه از مشاركت فعالانه آنهاست.

منبع : زنان و گفتگوی تمدنها – مقالات همایش نقش زن در گفت و گوی تمدنها