پيام شعر به وجدان و روشنگري


پايان همكاري شاعر با بي بي سي !


ا. بختياري


Erich Fried 1921 – 1988

اريش فريد . شاعر معترض اتريشي كه آلماني زبان و يهودي تبار است،با بقدرت رسيدن فاشيسم و اشغال كشورش،به انگليس پناه برد . اوبعداز پايان جنگ جهاني،بين سالهاي 1952و 1968، همكار ادبي راديوBBC شد، ولي بدليل اعتراض به تبليغات تشنج آميز آن راديو براي ادامه جنگ سرد بين دو بلوك ، ازهمكاري با بي بي سي استعفاء داد و سالها درسراسر اروپا،از موضع چپ اروپايي،به جلسات شعرخواني پرداخت.اومطرح ترين شاعرسياسي زمان خود بود ودرتمام عمر، خودرا چپ راديكال بحساب مي آورد. شعراوتحت تعثير برشت، سياسي،اجتماعي،معترض،مسئولانه و انقلابي است. او به نوزايي جديد سنت شعر اعتراضي-سياسي پرداخت. فريد ميگفت شاعري يعني مقاومت دربرابر: بي احساسي، كوته فكري، و بي عاري و بي خيالي . چون شعرش نه تيره است و نه پيچيده، آنان را ميتوان روي ديوار مدارس و خانه ها بازيافت. درزمان جنبش دانشجويي غرب درسال 1968 ، نام او بيش از تمام روشنفكران يا اهل فرهنگ، در روي شبنامه ها و اعلاميه هاي پخش شده دانشجويي آمده است. شعر او را، شيپور انتقادي-سياسي اززمان و ياشرايط اجتماعي ميدانند كه ميكوشد مشكلات را بفهمد و براي تغيير آنها بكوشد. بعداز برشت، شعر اودر زبان آلماني، عاميانه ترين و مردمي ترين شد، بدون اينكه عمق خودرااز دست بدهد.
اريش فريد درسال 1938،بعدازفرار ازكشورش، وارد سازمان جوانان حزب كمونيست انگليس شد. اوبعدازفراراز تعقيب فاشيسم،افكارسياسي وراديكال داشت و هميشه دررابطه با موضوعات اجتماعي و سياسي وارد بحث هاي عمومي ميشد. اتريش، انگليس، آلمان، و اسرائيل، هيچكدان نتوانستند وطن واقعي او بشوند. او عليه : راسيسم، ميليتاريسم ، آواره گي و تعقيب، دست به سرودن شعر معترض زد. ريشه شعرش نه تنها سياسي، بلكه مبارزه با فاشيسم، مخالفت با جنگ ويتنام، اعتراض به اوضاع سياسي زمان، افشاي مبارزه خشن سرمايه داري با سازمانهاي چريك شهري آنزمان، و انتقاد از سياست اسرائيل، در رابطه با سركوب اعراب است. او بعد از شوك هاي ناشي از تعقيب فاشيسم، شاعر مدرن خلق درغرب نام گرفت. اشعارش مانند تفسيرهاي “احكام عالمانه“، باديدي ماركسيستي پيرامون تضادهاي زمان حال هستند. مجموعه شعر “ويتنام“ او موجب جنجالهاي رسانه اي جانبدار جنگ سرد درسال 1966 عليه او گرديد. غير از آن، او مبلغ مقاومت سياسي درتمام جهان عليه زورگويي سرمايه داري شد كه موجب دشمني رسانه ها عليه او و سانسور اشعارش گرديد. سياستمداران ارتجاعي كشورهاي آلماني زبان، كوشيدند تا از ورود اشعارش به كتابهاي درسي جلوگيري نمايند. مورد اريش فريد، نشان داد كه سرمايه داري و ليبراليسم اش تا چه حد تحمل منتقدين خودرا دارد!.
او خلاف شاعره اي بنام نلي ساكس ، ميگفت كه هرچه خواننده بيشتر درباره بيوگرافي نويسنده بداند، اشعارش را بهتر مي فهمد. او موضوعات : پيري، مرگ، دوستي، عشق، تنهايي، و ترسهاي خود را مخفي نكرد بلكه آنان را بصورت شعر درآورد. شعرش مخلوطي است از: روشنگري، اخلاقگرايي، و افسرده گي ؛ صفاتي كه از زمان هاينه تاكنون درشعرآلمان يافت نشده بود . پيرامون اوبايد اشاره نمود كه چه افتخاري از آن بزرگتر كه بعضي از محافل ادبي، شاعري را با هاينه و برشت مقايسه كنند. اوميگفت كه وطن او: واژهها و افكار زباني هستند. گرچه درآغاز، او اشعاري “ آرشائي “ سرود، ولي بعد اشعار سياسي –مسئولانه اي تحت تعثير برشت و در مخالفت با زورگويي به انسان، بچاپ رساند. اوشاعر سروده هاي بي وطن! بود، يعني تجربه هاي شخصي و اتوبيوگرافيك كه انتقاد از زبان جامعه و تجربه هاي بي وطني هستند. ولي از نظر زيبايي شناسي، منتقدين او مدعي شدند كه اشعارش غالبا “بسته بندي“ يك محتواي خاصي است كه ميشد جور ديگري نيز بيان نمود!. گروه ادبي 47 آلمان هم به انتقاد اشعار سياسي او پرداخت؛ از جمله هاينريش بل و گونتر گراس ، شعر اورا ادبيات سياسي جانبدار! ناميدند. فريد گويا پيش از خواب بايد شعري مي نوشت، خصوصا در دوره دههاي 60 و 70 قرن گذشته، يعني زمان ناآرامي هاي جنبش دانشجويي دراروپا.
اريش فريد درسال 1921 در وين اتريش بدنيا آمد ودرسال 1988 درلندن حين جلسه شعرخواني درگذشت. او از يهوديان آلماني زبان كشور اتريش بود و بعد از اينكه پدرش را سازمان مخوف فاشيستي گشتاپو بقتل رساند، در سن 17 سالگي به انگليس پناه برد. فريد در دوران زندگي به شغلهاي كتابداري، تكنيسين آزمايشگاهي، و كارگر موقت روزمزد، پرداخت . ازجمله جوايز دريافتي او بعد از پايان جنگ و شكست فاشيسم: جايزه بوشنر و جايزه ادبي “دولت اتريش“ هستند.اونيز به ترجمه نمايشنامه هاي شكسپير و اشعار اليوت به زبان آلماني پرداخت و يكي از اعضاي شلوغكار! گروه ادبي 47 آلمان بود. يكي از دلايل اعطاي جايزه بوشنر به وي درسال 1987، اشاره به شجاعت او عليه انسان “برتر“ فاشيسم، و كمبودهاي جامعه و زمان هستند. در نظر كميته توذيع جايزه بوشنر،درشعر فريد، واژه و موضوع- وحدتي تعيين كننده دارند.اوشاعري است چند بعدي وبا استعدادهاي گوناگون. در عكسي از سال 1986، او دركنار“ رودي دوتشكه “، رهبر بقتل رسيده جنبش دانشجويي آنزمان غرب،ديده ميشود .فريد يك شاعر مسافر بود، جلسات شعرخواني اش از دانمارك تا ايتاليا، در دهه هاي 70 و 80، محل ملاقات دوستداران شعر اجتماعي معترض شد.
اگررسانه هاي غرض ورز بورژوازي عليه شعر اجتماعي فريد جنجال براه انداختند ولي اشعار عاشقانه او ميان اقشار گوناگون جامعه غرب هنوز محبوبيت خودرا حفظ كرده اند. اوميگفت اگر هركس ميتوانست اشعار عاشقانه اش را بزبان آورد، جهان تعادل خودرا باز مي يافت، چون عشق، فكر و ذهني است خلاق و توليدكننده كه چشم و گوش و لب دارد و تنها، عشق نوگرا است و بايد به محافظت خود از نوگرايي آن بپردازيم تا دچار ياس و سرخورده گي نشود. زيبايي، طبيعت گرايي، حقيقت جويي، ادامه قافله احساسات انساني و عشق هستند، چون عشق ، پلي است ميان انسانها و پادزهري عليه ترس .

 او در اين رابطه ميسرايد :
آنچه آن است
-------------
پوچ و بي معني است ؛ عقل ميگويد.
هست، آنچه هست ؛ عشق ميگويد .
شكست است؛ حسابگري ميگويد.
رنج است؛ ترس ميگويد.
اميدي به آينده نيست ؛ دورانديشي ميگويد.
ننگ است ؛ غرور ميگويد.
هست ، آنچه هست ؛ عشق ميگويد .
غيرممكن است، تجربه ميگويد.
حماقت است؛ احتياط ميگويد.
هست آنچه هست؛
عشق ميگويد .

 
اريش فريد مي سرود، بدون اينكه خواننده زحمتي براي فهم شعرش داشته باشد. شعر او را رمززدا و كليدي نيز ميدانند. در اشعار وي، روشنگري از طريق ديالكتيك و ديالكتيك با كمك طرح تضاد و طنز، مطرح ميشوند تا واقعيات: اجتماعي، نظامي، و سياسي مطرح شوند. درمورد شعر او گفته ميشود كه شناخت نبايد هميشه دردآور و از طريق زخم هاي خونين باشد، بلكه ميتواند گاهي مانند رعد و برقي به دامن خواننده بيفتد. او نيز كوشيد تا سوء استفاده حاكمين و رسانه هاي وابسته از زبان و تبليغ خشونت در انظار عمومي را افشاء كند. سخن ديالكتيكي، بازي زباني در شعر او، نشان ميدهند كه زبان زورگويان ميتواند فريب دهنده گردد. افكار فلسفي اشعارش حاوي مقوله هاي ، ذهن-عين ، شخص- واقعيت ،و “من“- جهان ، هستند.
آثار او شامل : شعر ، داستان ، نمايشنامه راديويي، و يك رمان مي باشند ؛ از آن جمله : اشعار اخطاري، ويتنام، اينجوري قاتي آلمانها شدم، يك سرباز و يك دوشيزه، آي اسرائيل!، اشعار آغازين، درمخالفت با فراموشي، سرزمين سنگها، به فراموشي عادت نكنيم، تمرين هاي ابتدايي براي معجزه، تفكرات، كودكان و ديوانگان، پرسشهاي زمان، درميان دشمنان خودماني، پادزهر، صد شعر بي وطن، حوادث و خاطرات، درحاشيه زمان زندگي مان، آزاد از مهاجرت و فرار، پاي دروغ هاي كبير. - كتاب (صدشعربي وطن) او موجب دريافت جايزه ناشرين براي وي گرديد.