زن افغان درأَئینه روزجهانی زن

 

تاریخچه هشت مارچ

سال ۱۸۵۷ وفابریکه نساجی نیویورک امریکا  درزندگی وحیات زنان جهان روح جدید ونقش برازنده را ایفانمود این روزدرحقیقت روزآغازآزادی زنان ازاسارت ، ظلم ، استبداد، استثمارو تبعیض جنسیت علیه زنان بشمارمی رود که زنان این فابریکه برای حقوق مسلم وانسانی خود دست بتظاهرات واعتصاب زدند واین اعتصاب  برای همیشه درخاطرات زنان ازادی خواه جهان یاد نا مراموش شدنی برجا گذاشت.

درسال ۱۹۰۸ یعنی بعد از۵۱ سال زنهای فابریکه نساجی کتان نیویورک امریکا دوباره برای بدست اوردن حق وحقوق انسانی خویش وبرای حیات زن مظلوم درجهان تظاهرات واعتصاب را راه اندازی نمودند که درنتیجه این راه پیمای ودفاع ازحقوق زنان ازادیخواه  عملآ قربانی تقدیم نمودن وبیش از۱۳۰ زن درآتش سوزی فابریکه نساجی کتان که عملا ازطرف مالکین فابریکه جهت خفه کردن صدای زن ازحقوق انسانی وبشری ایشان وخنساء کردن اعتصاب صورت گرفت که۱۳۰زن جانهای شرین خویش را قربان وفدای ازادی زنهای جهان  نمودند این قربانی وایثار نافراموش شدنی برای همیشه درتاریخ انسانی وقلوب پرازدرد زنهاِی اسیرتاریخ ثبت وقلم بند ِگردید.

درسال ۱۹۱۰ زنهای ازادی خواه جهان قربانیان راه ازادی وخواهران فابریکه نساجی کتان نیویورک را قراموش نکردند بلکه درهمت وجرآات انها افزودند بناء بیشتر ازصد زن مدافع حقوق زن ازهفده کشورجهان  در دنمارک گردهم امده وقرارداد را تصویب نمودند که در ان مطالبه حقوق مسلم انسانی زن گنجانیده شده بود

درسال ۱۹۱۱  برای بارنخست زنهای مبارز وپیشتازان حقوق زن درکشورهای اروپاِی وامریکا هشت مارچ راتجلیل نمودند که میلیونها زن ومرد ازادی خواه وطرفداران تساوی وبرابری مرد وزن ومخالفین تبعیض جنسیت اشتراک نموده بودند ومطالبه حقوق ودستمزد برابرمرد وزن ،اشتراک زنان درانتخابات ، ساعت کاردر روزهشت ساعت ، و برقراری معاش زنان درزمان رخصتی وتعطل زایمانی ایشان نمودند.

ودرسال ۱۹۷۵ جهان مجبورومتقاعد شد که روزجهانی زن را که عبارت ازهشت مارچ می باشد پذیرفته وحقوق زن رادرجهان برسمیت شناخت، وامروزدرهرگوشه ازچهان این روزتجلیل میشود ویاد ازفابریکه نساجی  نیویورک وفربانیان آزادی وفدایان تساوی زن ومرد درخاطرها خطورمیکند.

در ۱۹۹۴ صرف درالمان برای بدست اوردن حق زن تظاهرات سازماندهی شد که بیشتر اریک میلون زن ومرد مدافعین ازادی زن اشتراک گسترده داشتند.

ودرسال ۲۰۰۰ میلادی معاهده میلیونیم جهانی ازطرف سازمان جامعه جهانی تصویب شد که یکی ازمادههای این معاهده برابری  حقوق زن ومرد درتمامی ابعاد حیات انسانی وعدم خشونت علیه زن میباشد که دروافع اعتباروکردت برسمیت شناختن برابری حق زن ومرد بقربانیان وفدایان ۱۳۰ خانمان وزنهای فابریکه نساجی کتان نیویورک برمیگردد.

تغیری عملی درحیات زن

تقریبآ دریک ونیم قرن گذشته ازروزاغازوشورش زنان روشنفکرو ازادی خواه جهان،  آیا درزندگی فردی واجتماعی زن تغیرات رونماگردیده؟ آیا زن مقام خودرا درجامعه حفظ  نموده؟ آیا زن برابرمرد درساختارجامعه و چهارچوب دولت سازی مطرح بوده؟ آیا برای خودکفاء شدن زن که اساس و بنیاد ازادی وخود ارادیت یک انسان است اقدام مثبت وسازنده بسطح جهانی ودولی صورت گرفته است؟ وآیا وآیا؟

حواب سوالها منقی است، بدلیل اینکه امروزدرهیچ کدام ازکشورهای جهان حقوق زن مطابق صلاحیتهای طبیعی وفطری زن مطرح نیست ویا هم ناچیزاست درمقابل حق وامتیازیکه  فطرت وطبیعت برای زن عنایت نموده، حق فطری وطبعی باین مقهوم که زن ومرد ازدیدگاه عقلانیت فطری وانسانی  باهم مساوی هستند طوری نییست که عقل زن یک گرام است وعقل مرد شش گرام ویا اینکه عقل وتفکرزن حلبی و عقل مرد فولادی باشد ویا سلولها عقلی ومغزی زن ازنخ وتارهای باریک عنکبوتی ساخته شده است و سلولهای مغزی مرد ازریسمان آهنی وعضامی ساخته شده باشد  ویا رنگ عقل زن سیا ورنگ عقل مرد سفید باشد بلکه خصوصیات وساختمان ذهنی ودماغی وعقلانی  زن ومرد ازطرف خالق طبیعت ومربی فطرت باهم مساوی وبیدون امتیازوبرتری وغیرمتفاویت ساخته شده است بطورمثال درزمان تولد یک طفل چه پسر باشد ویا دخترخصوصیات وماهیت ذهنی ایشان یک سان و یک اندازه ویک رنگ ویک مقداراست این والدین وبویژه جامعه وکلتورهای  مختلف است که عقل وذهنیت طفل را بکدام رنگ ملون وبکدام جهت سوق وبکدام طریقه پرورش وبکدام اندازه قوت ونیرومندی میدهند، ممکن است که درفکر هر خواننده محترم این سوال ایجاد گردد که اگرفرق عقلانی نمی بود چرا زنها ناقص العقل نامیده شده است وچرا در طبقه دوم قراردارد ودرتمام موارید زندگی ازمرد پاینتر هستند؟

جواب سوال این است که دراوایل قرن بیستم ازیک تحقیق ناکام پزیشکی وطبی ثابت شده بود که ذهنیت مرد درمقابل ذهنیت زن  سریعتروبزرگتراست، بناء دلیل خوب برای مردها ایجاد شد تا بتواند زنهارا خوبترتحت تاثیرفکری خود قراردهند ولقب ناشایسته نا قص العقلی را که مترادف حقیقت وفطرت انسانی است برای زن عطاءنمودند بویژه (اشخاص وافرادیکه  درطول تاریخ، سالاربودن خودرا بالای طبقه زن مظلوم حق ابدی وواقعی خویش تلقی و تصورمیکردند وزن را صرف برای هواه وهوس وبازیچه خوشحالی خود استعمال میکردنِد بیدونه درنظرداشت تفکروتعقل عالی زن ) زن را برای همیشه سرکوب روحی ، فکری ‌ ،ومعنوی  نمودند ودر سلولهای عقلی وهررگ جسمی زن زهر وبارود مرد باوری ومرد سالاری را تغذیه نمودند وایشانرا ازجایگاه حقیقی وشایسته فطری وی برای همیشه در سیاه چالهای محرومیت گسیل نمودند.

 درحالیکه دراواخرقرن بیستم واوایل قرن بیست ویکم تحقیق واقعی وکامیل که ازطرف محققان پزشکی و اطباء المانی صورت گرفت هویدا شد که خانم (فوس ) که یکی ازجورنالیستهای المانی میباشد یک خانم باهوش درمیان بشرجهان شناخته و معرفی شد که باستفاده ازرشد فکری  تا  این مقام ارتقاء وسعود نمود که تمام  خوش باوران وطرفداران مفکوره ناقص العقلی زن را حیران ومتحیرنمودند، وانها باید زن را ( نابغه عقل وفکر ) بپذیرند، وهرمرد روشنفکر، بادانش وترقی پسند  باسم و لقب ناقص العقلی خط بتلان کشیده  ولقب با افتخاری ( نابغه عقل ) را بطبقه زن هدیه نمایند ودرزندگی انفرادی واجتماعی خویش ازاندیشه وتفکر سالم این نابغه عقل وخرد استتفاده نمایند

تفاوت عقل زن ومرد

 زن ومرد تقاوت اصولی وحقیقی  درمقابل قانون ونظام خلقت وفطرت ندارند هردویک انسان هستد با مسؤولیتهای متنوع برای بقاء وبرقراری نظام انسانی  اما بدون تفاوت وبرتری عقلی وفکری اگرزن با مرد تفاوت فزیکی وساختمانی وپستی وبلندی جسمی وعضؤِی دارند وسبب افتخارما مردها درمقابل زنها است که مرد وزن را بدوبخش مختلف ناقص العقل وکامل العقل تقسیم مینماید درحقیفت بی عدالتی بزرگ درپدیده خلقت بشراست ومحض یک غلط فهمی واشتباه جاتلبانه اندیشه انسانی  است که تاریخ بشری ازاین اشتباه مملو ازخون واشک وسبب بدبختی ، عقبماندگی هرفرد بشربوده، تقاوت وامتیاززن ومرد دریک اصل واساس واقعی  نهفته شده است واین اصل واساس بنیاد تمام امتیازات انسانی را تشکیل میدهد وباقی همه تفاوتها جسمی وعضوی مجاز وغیرحقیقی میباشد وتحت شعآع خورشید اصل واساس تمام امتیازات انسانی حرکت نموده والهام میگیرد.

 تقاوت اصلی واساسی وحقیقی درزن ومرد وبشریت ( تفکروتعقل ) است، هرزن که دارای  تعقل ، تفکر، اندیشه ، استعداد وذکاوت درمقابل بامرد باشد میتواند مقام شامخ وبلند تردرتمام ابعاد زند گی از ازسیاست تا حاکمیت واززراعت تا تجارت ازوکالت تا قضاوت راداشته باشند ولی اگریک مرد این تعقل وتفکر واندیشه واستعداد وزکاوت را دارا نباشد ولی بازهم مدعی حاکمیت وبرتری رادرمقابل زن داشته باشد درحقیقت این کشتی جامعه انسانی هیچگاه به منزل و مقصود مثبت نخواهد رسید چنانچه تا کنون نرسیده چون حق فطری انسانی پایمال شده وطبق تفکر وتعقل طبیعی عمل انجام پذیرنشده  و یک پیکربدهی چامعه انسانی ( زن )ازحق وحقوق فطری خود محروم بوده وعدالت انسانی  شکل واقعی خویش را اتخاذ ننموده، عدالت و امتیازبشری مربوط ومنوط برشد وارتقا‌ء عقلانی وفکری انسان است نه بتفاوت وجسمانی وفزیکی اعضائ بدنی انسان ،  بطورمثال ماشین هرموتر اصل واساس ان است وباقیمانده بادی جزوی   بیدون ماشین  تصوروحرکت موترناممکن ومحال است. بدین لحاظ باید  زن را اززاویه اصل وعقلانی مطالعه کرد که که بنیاذ واساس وجوهر انسانی است نه اززاویه جزجسمانی که فرع وغیرحقیقی بوده  وتحت تاثیروکنترول عقل وتفکراست.

 بناء مسیرحل بدبختی وخوشبختی های بشری وانسانی درعقلانیت ، تفکر، تدبر، بشرنهته است   تا زمانیکه اساس وبنیاد امتیاز درجامعه انسانی تفکر،عقل و دانش قرارنگیرد  انسان همیشه دردردی  بیدرمان مبتلا خواهد بود وازخوشبختی وموفقیت منزوی وبیبهره خواهد ماند، زن دراصل هسته تعقل، تفکر، دانش ،الگوی معرفت ، ومعلم اول هرافلاطون وانشتاین است و زن  وستون فولادی جامعه انسانی است بیدون درنظرداشت این ستون نیرومند، تمدن انسانی متزلزل ومبتلاء  دردرد  نامرِِِیی خواهد بود بدین لهذ این حقیفت شایسته باید درتمام َشؤن زندگی مطرح ودراساس هرعمل حق اوصولی خودراباید داشته باشد.

تعقل وتفکرزن

 تاریخ بشری  درامتداد وزمانهای ومکانهای مختلف جهان شاهده همچون زنها وخانمهای پرازافتخاربوده اند که بطریقه شایسته وخردمندانه ومدبرانه اقوام وکشورها را رهبری وقیادت سالم نموده است وخواهد نمود ودرعرصهای گوناگون ترقی زندگی ثابت نموده که زن بمثابه مرد بلکه بهتر ،دقیفترو عالیترزمام  امورسیاسی و اجتماعی را رهبری کرده میتواند، بله ، امروز اسم خانم هیلری کلنتون سرخط منابع خبری حهان را تشکیل میدهد وبرای رهنمای ۳۰۰ میلیون نفوس امریکا خودرا کاندید نموده درحالیکه یک خانم است بینظیربوتو یک خانم بود که ۱۶۰ میلیون نقوس پاکستانی را قیادت وسیادت  فراستمندانه نمود، خانم تاچربریطانیای یک خانم بود که کشورش را مدبرانه رهبری  ورهنمای نمود وخانهایکه سیاست دولت هندوستان را رهبری میکزدند انهاهمه زنها بودند ولی با تعقل وتفکر، وصدها زن دیگرکه صفحات تاریخ ازعظمت وافتخارا ت ایشان بالفاظ طلای یاداورمیشود که درحقیقت برای  هرفرد زن و مرد قابل تقلید ورهنمای واقتباس است.

خوشبختانه وافتخارانه باید گفت که همچون زن های خردمند ومتفکرسیاسی واجتماعی وفرهنگی درکشورما افغانستان نیز وجود دارند که  تواندمندی ورهبری  ورهنمای ۲۵ میلینون نقوس افغانی را دارند  ومیتواندن که درتمام ابعاد زندگی شانه بشانه حامی ومددگاریکدیگر برای حق مسلم انسانی وترقی ملت ومردم  خود بذل مساعی نمایند. ولی مـتاسفانه که سنتها ی عنعنوی کهن ً، رویشهای عقبگرایانه، تندرویها قبایلی وعقبمانده ِ، فوقیت وامتیازمرد بطبقه زن، افرادگرای ، وزهر مردباوری دروجود وروح وروان زن افغان ،عدم صمیمت واعتماد دربین خواهران   وبرادران ازادیخواه وروشنفکر، سبب شده است که مارا ازتمام خوشبختی وترقی  بیغیر ومحروم نموده ونتیجتآ زن افغان بیست فیصد درزیرصفر حصول حق وحقوق بشری خود فراردارد ویک پدیده غیرمطرحه شده تصورمیشود ، خشونت، ظلم ، بی عدالتی بخش مهم زند گی روزمره ایشان را قرارمیدهد

ولی روزهشت مارچ پیغام اوراین حقیقت است که زمان فراخواهد رسید که زنهای جهان خاصتا

زن بیدفاع افعان حق وحقوق جایز خویش را حاصل خواهد کرد وجایگاه حقیقی خود را نایل خواهد شد و پیغام جهد وسعی خود را برداشته همرای خواهران وبرادران هم نظر، ازادی خواه ،روشنفکروروشن اندیش خود بجرآت کامل بیدون ازهیچ ترس وحراس صدای خودرا درمقابل حصول حق مسلم خودبلند خواهد نمود. وهمچنان هشت مارچ وروزهمبستگی جهانی زن ارمغان ومژه این حقیقت را بزنهای جهان وبویژه زنها ی افغان میدهد که روز دراین جهان وقوع پذیرخواهد شد که رهبری ولیدرشیپ جهان را خانمان بعهده خواهدگرفت صلح وعدالت رادرجهان تامین خواهد نمود ومادرشاهی دوباره درزندگی زن رجعت خواهدکزد.

 وبنده حقیربا هوشمندی واستعداد وصلاحیت وقلب پاک وشفاف خواهران افغان وبرادران مدافع حقوق زن اطمینان وباور کامل دارم  که در تازیخ کشورعزیزمان روزی فرازسیدنی است که دروازه بدبختیها ازصفحه  تاریخ گلگون کشورمان مسدود خواهد شد خواهران وهمفکران رابعه بلخی ،بی بی مهرو، عایشه دورانی ِ، نازو انا، ناهید ، که  درپرتو وآئِینه تعقل وتفکر، کتاب وقلم، زبان وفرهنک ، برهان واستدلال ، باصداقت وتوکل ،باعزم وجرآت برای مطرحه کردن حق وازادی خود وعافیت نسل امدنی  درامورسیاسی واجتماعی کشورش سهم ارزنده  را ایفا‌ء خواهد نمود  وقیادت سیاسی کشوررا بدست خود خواهد گرفت! این خواب وخیال ومحال نیست بلکه منتظر هیلری افغان ِ، تاچرافغانی و بینظیرافغانی است  ؟؟؟؟  خواهران وبرادران وطن پرست و روشنفکر بیاید که خواهران خودرا درآغوش مرحمت وتشویق وهمکاری مادی ومعنوی گرفته برای منافع والاء انسانی وبرای حق وحقوق ایشان شانه بشانه حرکت نمایم خواهران ومادران را دستگیری نمایم ودرهرمیدان زندگی حامی ومدتگارایشان باشم .

خواننده گرامی!  شما میتوانید که نظریات مثبت ومنفی تانرا درباره این مقاله به ایمل ذیل ارسال نماید، ونیزبنده مشغول تحریر کتاب باسم ( زن یا اشک تاریخ) می باشم اگر دراین موضوع  منابع مفید داشته ویا معلومات دارید  برادرتان را همکاری نماید تا بتوانیم  برای حق وحقوق زن همکاری مشترک نمایم (انشا الله) اخیرآ روزهمبستگی جهانی زن را برای تمام خانمهای جهان وبویژه خانمهای پرازافتخارکشورخود تبریک گفته واین شعررا خدمت ایشان هدیه وتقدیم مینمایم

هستی جهان درهستی زن  /  شکست جهان درشکست زن

بهشت خدا درخاک پای زن /  پیغام صلح وصفاء دروجدان زن

معلم اول ازهرقاید ورهبر   /  آغوش زن مکتب هرفاتح وسکندر 

برادر حقیر تان

عبدل / نصرت   

  MG3366@gmail.com

03-03-2008