بيماريهاي اعصاب و روان چيست ؟
جسم
و روان انسان ارتباط و وابستگي شديد به هم دارند لذا بيماري در
هر کدام ، ديگري را نيز تحت تاثير قرار مي دهد عوارض
وعلائم بيماري جسمي معمولاً با چشم قابل ديدن و يا با حواس
پنجگانه قابل درک مي باشند اما علائم بيماري رواني معمولاً در
عواطف ، احساسات و رفتار فرد نفوذ پيدا مي کند و در اوايل
بيماري يک حس و حالتهاي مبهمي است که فرد به راحتي آن را درک
نمي کند .
تقسيم بندي بيماريهاي رواني :
۱-
بيماريهاي خلقي :
خلق همان حالت هيجاني پايدار يک فرد است که گاهي به طور طبيعي
در طيفي از شادي وغم در نوسان است . بيماريهاي خلقي با
احساسهاي نابهنجار افسردگي و يأس مشخص ميشوند که فرد به صورت
مداوم داراي حالتهاي مذکور مي شود و انواع آن عبارتند از :
الف – بيماري افسردگي : خلق افسرده ، از دست دادن انرژي و
علاقه ، احساس گناه ، کاهش تمرکز ، از دست دادن اشتها ، افکار
خود کشي يا مرگ و مشکلات خواب و ... از علائم آن است که خود به
چند دسته اختلال افسردگي اساسي ، افسردگي فصلي ، افسردگي
اتيپيک يا غيرنرمال يا فيزئول ، افسردگي مضاعف ، اختلال افسرده
خويي و... تقسيم مي شود .
ب – بيماري اختلال دوقطبي : همچنان که از اسم آن پيداست
داراي دو حالت است که يک حالت آن از علائمي مانند : خلق بالا ،
پرش افکار ، کاهش خواب ، افزايش اعتماد به نفس ، خود بزرگ بيني
، افراط در فعاليت ، ولخرجي و افزايش ميل جنسي و .... تشکيل
شده است و حالت دوم برعکس ، احساس افسردگي مي باشد که خود
به چند دسته اختلال دو قطبي
۱
، اختلال دوقطبي
۲،
اختلال خلق ادواري و .. تقسيم ميشود .
-بيماري
هاي اضطرابي :
اضطراب در بعضي شرايط و مواقع امري طبيعي است اما اگر به صورت
احساس فراگيري از نگراني يا وحشت درآيد بيماري تلقي مي گردد که
انواع آن عبارت است از:
الف – اختلال هول (پانيک ) : دوره اي از ترس يا ناراحتي
شديد است که ابتدا و انتهاي آن مشخص ميباشد که اغلب با بازار
هراسي همراه مي باشد که علائم آن به صورت تپش قلب ، تعريق ،
لرزش ، احساس خفگي ، درد سينه ، تهوع ، سرگيجه ، ترس از ديوانه
شدن ويا مردن ، مورمور شدن ، سرما لرزه و.. مي باشد .
ب – هراس هاي بيمارگوني (فوبيا) : فرد، ترس مداوم و شديد
از موقعيتهاي معين يا اشياء خاص و يا مکانهاي خاص دارد و انواع
مختلفي مانند هراس اختصاصي ، جمعيت هراسي ، بازار هراسي و ...
دارد .
ج – اختلال وسواسي – اجباري : وسواس عبارت است از : فکر ،
احساس ، انديشه يا حسي عود کننده و مزاحم و اجبار نيز فکر يا
رفتاري آگاهانه ، معيارمند و عود کننده است مانند : شمارش ،
وارسي ، اجتناب ، شستشو و ... که اين افکار وسواسي باعث اضطراب
و رفتارهاي اجباري باعث کاهش اضطراب مي شود .
د- اختلال فشار رواني پس از آسيب (PTSD):
مجموعه اي از علائم که پس از مواجهه (ديدن يا شنيدن ) با يک
عامل فشار آسيب زاي بي نهايت شديد براي فرد بوجود مي آيد که
فرد به صورت ترس و درماندگي به اين تجربه پاسخ مي دهد و واقعه
را دائماً در ذهن خود مجسم مي کند و در عين حال مي خواهد از
يادآوري آن اجتناب کند .
هـ - اختلال اضطرابي فراگير : اضطراب و نگراني مفرط در
اکثر اوقات روز درباره چندين واقعه يا فعاليت ، طي يک دوره
حداقل شش ماهه تعريف مي شود.
۳-اختلالات
روان پريشانه (سايکوز):
اين گونه بيماران به صورت چشمگير حس واقعيت سنجي آنان مختل مي
شود و فرد علي رغم داشتن توهم يا هذيان نسبت به بيماري خود
بصيرت و آگاهي ندارد که انواع آن عبارتند از :
الف – اسکيزوفرني : فرد از علائم هذيان ، توهم ، تکلم نابسامان
، رفتار نابسامان ، علائم منفي حداقل
۲
تاي آن را به مدت
۶ماه
يا بيشتر داشته باشد درصورتيکه علائم کمتر از
۶
ماه باشد به آن اسکيزوفرني فرم اطلاق مي شود .
ب – عاطفه گسيختگي( اسکيزوافکتيو ) : در اين بيماري فرد هم
خصايص اختلال خلقي و هم خصايص اختلال روانپريشي را دارد .
ج – اختلال هذياني : اختلالي است که بيمار علامت غالبش عمدتاً
يک هذيان ثابت مي باشد و ساير حوزه هاي کارکرد او مشکلي ندارد
که انواع مختلفي مانند : بدگماني يا پارانوئيد ، خودبزرگ بيني
، عاشقي ، حسادت و.... دارد .
د- اختلال روانپريشي گذرا: فرد در عرض يک روز تا حداکثر يک ماه
به دنبال يک فشار شديد رواني ، اجتماعي ، حس واقعيت سنجي او
مختل شده باشد .
۴-
اختلالات شبه جسمي :
اين نوع اختلالات عبارتند از : نشانه هاي جسماني که عارضه اي
طبي را تداعي مي کنند ولي با هيچ عارضه طبي يا مصرف موادي خاص
يا اختلال رواني ديگر قابل توجيه نمي باشند که انواع مختلف آن
:
الف – اختلال جسماني کردن : علائم مختلف جسمي متعدد است که با
معاينات جسماني و بررسي آزمايشات کافي قابل توجيه نمي باشند .
ب – اختلال تبديلي : يک يا چند نشانه عصبي ( مثلاً ، فلجي ،
کوري ، لنگيدن ، بي حسي ، غش کردن ) که با يک اختلال
طبي يا عصبي شناخته شده قابل توجيه نبوده و با عوامل
روانشناختي واسترس شروع و تشديد شود .
ج – خودبيمارانگاري : اشتغال ذهني بيمار با ترس از بيمارشدن يا
اعتياد وي مبني بر ابتلا به يک بيماري جدي .
د- اختلال بدريختي بدن : اشتغال ذهني يا نقص تخيلي (مثل بيني
بدريخت ) يا تحريف مبالغه آميز يک عيب خفيف و جزيي در ظاهر
جسماني است .
هـ - اختلال درد : وجود دردي که مرکز اصلي توجه باليني است .
عوامل روانشناختي نقش مهمي در اين اختلال به عهده دارند .
در تمام اختلالات ذکر شده اختلال ناشي ا زمصرف مواد و اختلال
ناشي از طبي عمومي نيز بايد به آنها اضافه کرد .
اختلالات جنسي : اختلالات تجزيه اي ، اختلالات خوردن ،
اختلالات خواب ، اختلالات شخصيت ، اختلالات ناشي از سوء مصرف
مواد ، اختلالات فراموشي و دمانس و .... از ديگر اختلالات
مربوط به بيماريهاي اعصاب و روان مي باشد .
نوشته:
نینا
|