فروپاشی آخرین سنگر مائوئیسم

 

       
 
 

آخرین گام فروپاشی مارکسیسم در دستور کار رهبران حزب کمونیست چین قرار گرفت و انتظار می رود ظرف دو سه روز آینده در کنگره این حزب اعلام شود.

http://www.aftab.ir/images/news/break.gif

   
   

آخرین گام فروپاشی مارکسیسم در دستور کار رهبران حزب کمونیست چین قرار گرفت و انتظار می رود ظرف دو سه روز آینده در کنگره این حزب اعلام شود. این گام عدول از ایدئولوژی مائوئیستی مالکیت جمعی روستاییان و بخشیدن حق مالکیت خصوصی به آنان است.بر این اساس روستاییان چینی حق خرید و فروش زمین های کشاورزی خود را می یابند که در حقیقت قطع شاهرگ انقلاب مائوئیستی به شمار می رود.
با این حرکت ۸۰۰ هزار روستایی چینی به بازار آزاد می پیوندند و آخرین سنگر مارکسیسم که پیشتر با پلورالیسم حزبی در روسیه و آزادی مالکیت خصوصی کارخانجات و خانه ها در شوروی و چین در حال ریزش بود، به کلی فرو می پاشد و از مارکسیسم-لنینیسم و مائوئیسم جز نامی بر جای نمی ماند.براساس پیش نویس قانونی که قرار است طی امروز و فردا رسماً اعلام شود به دهقانان چینی اجازه داده خواهد شد هر گاه خواستند زمین کشاورزی خود را بفروشند یا اینکه با شرکت های بزرگ کشاورزی قرارداد شراکت ببندند. حزب کمونیست چین اعلام کرده است با این تغییر بزرگ، انقلابی در افزایش محصولات کشاورزی ایجاد خواهد شد و به بی انگیزگی کشاورزان- که از سال ۱۹۴۹ و با اعلام مائوئیسم و ملی کردن اراضی کشاورزی آغاز شد- خاتمه داده خواهد شد. پیش بینی می شود با این اقدام جدید اقتصاد چین که بعد از دو دهه رشد دو رقمی در حال آرام شدن است، بار دیگر رشد سریعی را تجربه کند...
که البته پیامدهای اجتماعی چنین حرکتی نیز از چشم دور داشته نشده است، چرا که از هم اکنون درگیری های بسیاری بر سر زمین های کشاورزی بین دهقانان و دولت وجود دارد که گاه به ناآرامی در سطح روستاها می کشد.
معلوم نیست تحت شرایط جدید روستاییانی که برای کار در کارخانجات و کسب درآمد بیشتر راهی شهرها شده اند چه عکس العملی نشان خواهند داد، زیرا با آزادی زمین های کشاورزی ارزش آنها معلوم شده و تازه اختلافات مالکیتی بین روستاییان بروز خواهد کرد. به همین جهت پیش بینی می شود آزادسازی در چند مرحله انجام گیرد. در همین حال بسیاری از کادرهای قدیمی حزب کمونیست چین نیز با اقدام های جدید مخالفند و معتقدند ابتدا حقوقی نظیر عقد قرارداد با شرکت ها یا افراد زیر نظر مسوولان حزب کمونیست روستاها به دهقانان داده شود تا آمادگی برای مالکیت پیدا کنند ولی به نظر می رسد با موج نو خواهی و ایجاد تغییرات هیچ کس را یارای مخالفت نیست.
گفتنی است ۳۰ سال پیش در چنین هفته یی دنگ شیائو پینگ سیاست تغییرات آرام خود را آغاز کرد که تا امروز ادامه یافته است و براساس خواست عمومی سرعت بیشتری می گیرد.
رفرمی که دنگ شیائوپینگ در چین آغاز کرد، عملاً در زمانی بوده که هنوز نشانه یی از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان قدرت بزرگ مارکسیسم - لنینیسم جهان دیده نمی شد و به همین جهت زمامداران شوروی با نگرانی تغییرات را تعقیب می کردند و اعتراض های خود را در مقاطع مختلف ابراز می داشتند.
با این حال بسیاری از جامعه شناسان معتقد بودند شوروی و چین نمی توانند همچنان به سیاست درهای بسته پشت دیوار آهنین ادامه دهند، چرا که مارکسیسم عملاً ناتوانی خود را در توسعه اقتصادی به ثبوت رسانده بود. در زمینه سیاسی و اجتماعی نیز مشکلات بسیاری سر راه مارکسیسم قرار داشت. ناآرامی های کشورهای اروپای شرقی که از بهار پراگ آغاز شده و وجه روشن آن اعتصاب های لهستان به رهبری لخ والسا بود فشار بسیار زیادی بر رهبران کمونیست تحمیل می کرد. احزاب کمونیست کشورهای غرب اروپا تغییرات زیادی در ایدئولوژی مارکسیسم ایجاد کرده بودند که از جمله آنها پذیرش پلورالیسم سیاسی بود. احزاب کمونیست ایتالیا و اسپانیا که از جمله مقتدرترین احزاب کمونیست اروپای غربی به شمار می رفتند، پذیرفته بودند در دموکراسی های پارلمانی شرکت کنند و به این ترتیب انقلابی در ایدئولوژی مارکسیسم که معتقد به حکومت جهانی پرولتاریا بود به وجود آورده بودند. این حرکت ها زمانی برای مارکسیسم اعلام بن بست کرد که در لهستان حکومت پرولتاریا ناچار شد برای آرام کردن اوضاع روی طبقه پرولتار یا اسلحه بکشد.
از همان زمان شوروی نیز دوران سختی را تا زمان فروپاشی متحمل شد ولی چین با آرامش به کار خود ادامه داد. برخلاف اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی که بعد از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در آن طبقه کارگر یعنی پرولتاریا اصلی ترین منبع انقلاب معرفی شده بود، در چین مائوتسه دونگ جامعه روستایی را به عنوان اصلی ترین نیروی انقلاب به رسمیت شناخت و با اعلام جنگ ممتد مردم در دهه های ۲۰ و ۳۰ قرن بیستم توانست توسط کشاورزان حزب کمونیست را در چین به قدرت برساند. همچنین دولت شوروی و اقمار آن کشور که براساس ایدئولوژی مارکسیسم - لنینیسم که موتور توسعه را در رشد صنعتی می دید، مائوئیسم رشد روستایی را به عنوان موتور توسعه برگزید و از همین جا رویارویی و اختلاف دو قدرت بزرگ مارکسیستی در قرن بیستم کلید خورد.
البته نباید فراموش کرد که در زمان انقلاب چین بیشترین مردم این کشور را در روستاییان تشکیل می دادند در حالی که در روسیه پیش از انقلاب کمونیستی کارگران قدرت صاحب نفوذی بودند. مائو مثل برادر حزبی خود لنین معتقد بود که سوسیالیسم در حال جنگی دائمی با کاپیتالیسم است و حتی زمانی که پرولتاریا قدرت را به دست بگیرد، بورژوازی داخل حزب کمونیست نگه دارنده این قدرت خواهد بود، همانگونه که در کاپیتالیسم نیز بورژوازی نگه دارنده قدرت است. در واقع بین بورژواهای داخل حزب کمونیست و بورژواهای کاپیتالیسم جز در جایگاه قدرت تفاوت چندانی وجود نداشت.
با مرگ مائو در سال ۱۹۷۶ و روی کار آمدن دنگ شیائو پینگ در سال ۱۹۷۸ اتفاقات بسیار گسترده یی در چین مسیر حرکت مائوئیسم را تغییر داد. دنگ گرچه از مائو تقدس زدایی کرد و کوشید انقلاب چین را براساس واقعیات حرکت دهد و این پروسه تا به امروز حامل تغییرات بسیاری حتی در مالکیت بود، ولی اصول مائوئیسم در روستاها براساس مالکیت جمعی دهقانان اصلی تغییرناپذیر می نمود.

بهروز بهزادی