پوهنمل محمود نظری
په مناسبت ۲۰۱۶ سالگرد
مرگ
پدر طنز هوراس
هوراس
پدر
طنز
هشت
سپتامبر۲۰۰۸ میلادی مصادف به ۲۰۱۶ سالگرد مرگ «هوراس»
است
هوراسQuintus
Horatsius Flaccus (Horace) شاعر ایتالیایی (سال ۶۵ تا ۸ قبل
از میلاد).بزرگ ترین شاعر غنایی روم باستان یکی از پنج شاعر
بزرگ تمدن پیش از مسیحیت.
شهرت هوراس
بیشتر به خاطر اخلاق خاص و خودبسنده و اهمیتی است که به آزادی
فردی و درونی می دهد. احساسات و عواطف پاک بشری، آلام و
امیدهایش و عشق و هستی و مرگ همه پیرنگ اصلی اشعار هوراس بخصوص
در اودها (Odi) است.
اما هوراس در
دفتر اپودها (Epodi) با نشان دادن اوضاع سیاسی و اجتماعی خویش
قالب های کهن شعر یونانی را در شکلی نوین و دگرگون شده باز می
آفریند. این نوع عروض ساخته هوراس و دیدگاه های خاص وی در طنز
و هزل و غنا او را به شاعر پیشتاز ادبیات روم باستان بدل ساخته
است.
درباره زندگي هوراس، شاعر غنايي سراي دوره آگوستوس در رم
باستان، به دليل بيوگرافي كه اسونتنيوس درباره او نوشته است،
همچنين به واسطه آثار خود هوراس كه در آنها به طور متناوب از
زندگي خود روايت ميكند، اطلاعات كافي در اختيار داريم.
كوئينتوس هوراتيوس فلاكوس (هوراس) فرزند يك برده آزاده شده، در
65 ق.م در ونوزا متولد شد. پدرش از راه خريد وفروش توانسته بود
ملك كوچكي براي خود و خانوادهاش تهيه كند و از آنجا كه به
آينده هوراس توجهي ويژه داشت، او را به يكي از بهترين مدارس
دستور زبان و سخن سنجي رم فرستاد. به همين دليل هوراس همواره
در طول زندگي از پدرش به عنوان يكي ازبهترین پدرها ياد كرده
است.
در رم
در كنار ديگر دانشآموزان به شاگردي اوربيليوس درآمد. در 20
سالگي به منظور ادامه تحصيلات خود به آتن رفت. اما شاعر به
خاطر تواضع و فروتني كه داشت هميشه زيردست ديگران قرار ميگرفت
و اين مساله او را به شدت آزاد ميداد. هوراس در جواني
ايدئولوژي جوانان جمهوريخواه رمي كه در مدارس سخن سنجي تحصيل
ميكردند و در غم بازمانده از دوران جمهوري غوطه ور بودند را
ميپسنديد.
شاعر
در 42 ق.م در نبرد تاريخي فيليپيكها كه ميان برتوس و كاسوس،
دو خودكامه بزرگ، در گرفته بود شركت كرد. اما در سال 41 ق.م در
پي عفو سياسي اكتاويانوس از جنگ معاف شد و به رم بازگشت. اگرچه
عضو سياسي به معناي مصونيت سياسي نبود و هوراس پس از بازگشت به
رم متوجه شد كه ملك كوچك پدرياش در ونوزا توسط سربازان
اكتاويانوس مصادره شده است و به اين ترتيب او مدتي طعم تلخ فقر
را تجربه كرد.
در
ادامه،همراه با ويرژيل
(هوراس یار
صمیمی ویرژیل بود و حتی در قطعه ای او را "نیمه زندگی" خود
خوانده بود )به
منظور مطالعه تفكر اپيكوري به ناپل رفت و در مدرسه سيسرون به
تحصيل در اين رشته فلسفي پرداخت.
.
ميسيناس در 33 ق.م مزرعهاي به پاس حسن نيت به هوارس بخشيد.
هوراس
مردی کوتاه و چاق و مغرور و رد عین حال خجالتی بود
فعاليت
شعري هوراس براساس طرحها و مقاطع مختلف به 3 دسته تقسيمبندي
ميشود: 1- طنز 6 پايهاي 2- شعرايامبيك 3- شعر غنايي..
اپودها (Epodi):
اشعار
این کتاب
وزن
ايامبيك در مكتب اسكندراني دارند، هر يك از بخشها را «ايامبي»
نامگذاري كرده ودر كل عنوان
Epodon Liber
را براي كتاب برگزيده است
در
واقع اشعار
مثنوی
ايامبيك را اپودي مينامند. اپودها شامل 4 شعر طنزآميز دو شعر
ترسناك درباره زني جادوگر
دغیره است
اشعار مختلف المضمون (Satire):
خود شاعر عنوان
Sermones
را براي اين كتاب كه به زبان عاميانه و محاورهاي نوشته،
برگزيده است، اين اشعار در وزن
مسدس
پايهاي سروده و در 2 كتاب گردآوري شده است.
اين
كتاب شامل قطعات محاورهاي در موضوعات مختلف است كه هوراس تحت
تاثير لوسيليوس آنها را سرود.
که
درباره ميانهروي و بردباري، سفر شاعر همراه با ميسيناس به
برونديپسيوم، سادهزيستي
و
درباره بدسليقگي ثروتمندان است.
قصیده
ها / اودها (Carmina
/ Odi):
دستور
شناسان عنوان
قصیده
ها (Carmina)
را براي اين اثرهوراس، كه در 4 كتاب گردآوري شده است، انتخاب
كردهاند.. در مجموع كتاب
قصیده
شامل
103 اود است كه بيشتر از اينكه غنايي باشند، تفكرانگيز هستند،
هوراس اين اشعار را به پيروي از سافو، آلسيوس، سيمونيدس،
كاليماكوس، پيندار، آركيلولوس و آناكرئون سروده است. موضوعات
اين مجموعه، متنوع و در مقولات دعوت، وداع، طبيعت، لذت عشق،
اعتبار ملي و نيايش است. به طوري كه در كتاب اول بيشتر به
اشعار غنايي درباره عشق، در كتاب دوم به موضوعات اخلاقي، در
كتاب سوم به وطن دوستي و در كتاب چهارم به ستايش از اگوستوس و
خانوادهاش ميپردازد.
نامهها (Epistole):
نامهها بر وزن
مسدس
در 2 كتاب گردآوري شده است. نامههاي كتاب اول در موضوعات
آداب، اخلاقيات و خوشبختي و نامههاي كتاب دوم سرشار از امثال،
كلمات قصار و بذلهگويي است.
ترانههاي پيروزي (Carmen
Saeculare):
هوراس اين ترانهها را به مناسبت جشن بزرگ ملي كه آگوستوس
اعلام كرده بود، سرود.هوراس در اين اشعار به ستايش از آگوستوس
و روم
ميپردازد.
هنر شاعري (Arts
Poetica):
در
پايان كتاب دوم نامهها، هوراس نامهاي به" پيسوها" با عنوان
هنر شاعري اضافه ميكند. اين نامه كه به دو جوان رومي
به نام پيسو نوشته شده است، بر وزن
مسدس
است.
اين
اثر سرشار از تفكرات ارسطويي در باب هنر شاعري بوده و به بررسي
يگانه مشكل آثار هنري در ارتباط ميان محتوا و فرم به خصوص در
آثار دراماتيك ميپردازد. اين كتاب ضمن توصيه به مطالعه
الگوهاي يوناني، عقل سليم را پايه نگارش خوب ميداند. بسياري
از عباراتي كه در اين كتاب به كار رفته است، بعدها زبانزد
منتقدان شد كه از جمله ميتوان به اصطلاحات «شاه بيت»،
«آراستگي و پيراستگي» و «آغاز مطلب از ميانه موضوع» اشاره كرد.
هوراس مضامینی
در هنر شاعری فراهم و بصورت اندرز برای طالبان عرضه نمود و
چنین گفته بود: «موضوعی را که درخور قدرت شما باشد انتخاب
کنید، اما برحذر باشید که همچون آن کوه داستانی، پس از درد
بسیار، موش نزائید کتاب دلخواه آنست که در آن واحد، آموزنده و
سرگرمی آور باشد هر که چیز مفید را با چیز دلپذیر درآمیخته
باشد، صدای احسنت را برخواهد آورد. از بکار بردن الفاظ جدید یا
منسوخ یا بسیار طویل خودداری کنید. تا آن حد که بروشنی کلام بر
نخورد، سخن را به اختصار بگوئید، مستقیم و لب مطلب را بکاوید.
هنگام سرودن شعر، مپندارید که احساس، کار همه چیز را انجام
میدهد. راست است که اگر بخواهید خواننده احساسی را درک کند،
شما خود باید آن احساس را درک کرده باشید، اگر بخواهی مرا
دریابی نخست باید من خود همان را دریافته باشم. اما هنر ادراک
نیست بلکه صورت و ظاهر است.
برای آنکه بتوانید صورت هنری را بیافرینید، آثار یونانیان را
شبانه روز مطالعه کنید. تقریباً هر چه مینویسید پاک کنید، هر
«پاره ارغوانی» (خود نمایانه) را قلم بزنید، اثر خود را به
نقادان توانا بسپرید و از دوستان خود بپرهیزید. اگر از این
خوانها گذشت، هشت سال آنرا به کناری نهید. اگر در آن هنگام
فایده فراموشی را در نیافتید، آنرا انتشار دهید، اما بیاد
داشته باشید که جز به مرور زمان هرگز بیاد نخواهد آمد: اگر
نمایشنامه مینویسید، بگذارید نفس نمایش و نه کلمات شما.
داستان را نقل و افراد نمایش را تصویر کند. صحنههای موحش را
نمودار مسازید. از وحدت سه گانه عمل، زمان و مکان پیروی کنید
داستان یکی باشد و در مدتی کوتاه در یک محل اتفاق بیفتد. در
زندگی و فلسفه مطالعه کنید، چون بدون مشاهده و درک سبک کامل هم
چیزی میان تهی است.
اگرچه
شهرت هوراس به دليل اشعار غنايي و نقدهاي ادبي اوست. اما طنز
ملايم مشخصترين ويژگي آثارش به شمار ميآيند، به طوري كه
ميتوان گفت: خوش مشربي، بذلهگويي، رافت و بردباري در ذات شعر
او نهفته است. هوراس به شدت پايبند آراستن و پيراستن شعر است و
در سرودن اشعارش از وسواس فوقالعادهاي برخوردار است. در واقع
اشعار او از نظر فني بيهيچ شبههاي از هرگونه ايرادي مبراست.
تنها ترجمه آثار
هوراس به فارسی ترجمه سیزده شعر اوست که باعنوان " گزینه
شعرهای هوراس" به ترجمه هوشنگ سبقتی –تهران نشر دوست- 1380
منتشر شده است. کاری بسیار خواندنی. هر چند نوع لفظ پردازیهای
مترجم لذت شعرخوانی را از خواننده سلب می کند اما از این روی
که تنها ترجمه آثار اوست که با دقت نظری ستودنی فراهم آمده است
در خور تقدیراست
چه سبز شکفتند درختان و برف ها رفتند
و چمنزار غرق در ژاله باز می روید
نهر بر بستر خویش جاریست
و خاک از پی تغییر خویش می پوید
هراس خویش زدودند پریان افسونگر
عریان به بیشه زار به رقص و بازی
لیک زمان شتابنده در آغازین دم سال
مرا می گوید: هان... تو برای جاودانگی زاده نشده ای
جویبار از پی برفاب ها، پیش پای بهار
آنگاه تابستان استوار می رسد از راه
وانگه خزان طلایی با سیب های فراوان
وبازگشت به زمستان، شب های برفی و خواب...
واوره
ټوله شوه ونې
شنې شوې
د ږلۍ
لاندی چمن بیا شین کیږی
سیندپر خپل ځای رهي دی
خاوره
دبدلیدو
هڅه
کوي
جادوګړو شاپیری بېله
ویرې
لوڅې
په ځنګله کې نڅیږي
خووارختا وخت دکال په سر کې
ماته
وایي
:هو...
ته د تل لپاره
نه يې
زیږیدلی
ویالې
اوبه
د واورې
پسې د پسرلي
پښوته
خو چې ګورې
بیا دوبی
وي
بیا طلایي
منی د
ډیرو
مڼو سره
بیرته
ژمۍ
اود وارې شپي او خوبونه...
چشمه
باندوزیا
آی چشمه باندوزیا!
ای جاری بلورین آب ها
با گلهای آراسته و شراب خوشگوار
اینک نذر خویش را ادا می کنم
قوچی با شاخ نورسته
قربانی ات می کنم که خون اش
سرخ بیارایدت ای نغمه سرای جاری
و خنکای دامانت را تطهیر کند
آی چشمه باندوزیا!
دور از تو باد طالع شوم ستارگان
وز طلسم شریران گزندی مباد
خنکای بهاری کز سینه ات جاری است.
بنگر که نره گاوان خسته از شخم و گوسپندان به چرا
آبشخوری امن می جویند آنجا که
بستر مهربان و فیض جوشان تو جاری است.
آی چشمه باندوزیا!
تو را نیز روزی پرآوازه و بزرگوار خوانند
زآن رو که سروده ام بدین چکامه تو را
چشمه ای شاد زیر آن درخت بلوط
و آیند گان دانند
خنکای آبی که نغمه خوان
از دامان تو می ریزد
ای یار بیهوده مجوی زیرا که
هرگز درنمی یابی تو را چگونه پایانی است
به گردش ستار گان ثابت و سیار اعتماد نیست
آن به که هر آن چه می رسد از راه
بپذیری، بهره ای از تقدیر
چه مرگ در کمین تو باشد امروز یا فردا
چه حاصل از جدل موج با ساحل
وقت را غنیمت دان و جامی به کف برگیر
آروزهای محال را از یاد ببر
اما
دلیرانه روزهایت را دریاب
وی
دو
هجونامه بر وزن هشت هجائی(
مثمن )سرود
و به قدری در کار توصیف مردم در حرفههای گوناگون مهارت به خرج
داد که از خواندن اشعار وی احساسات و خوبی و بدی آنان را
میتوان لمس کرد. شکمبارگی، آزمندی و شیطنت مردم شهر رم در
اشعار هوراس به خوبی وصف گشتهاست. هوراس در اشعار خویش از خود
و دیگران انتقاد میکند و اخلاق زشت و شهوت پرستی رومیان و
آزمندی و حرص و ولع آنها را وصف میکند.
هوراس
از شیوههای شعری و افکار شاعران یونانی سود فراوان میجست و
در اشعارش از زندگی زودگذر و از خیالات دور و دراز هوسآلود
جاهلانه سخن میگفت و درباره
عشق و
شراب،
دین و
دولت،
مرگ و
زندگی نیز مضامین جالب آوردهاست.
هوراس
از مشرب
زنون پیروی میکرد.
چنانچه خود گفتهاست «پس کیست که آزاد باشد؟» «خردمند، آنکه بر
خود چیره باشد، آنکه نه مرگش بترساند، نه فقر نه کند و زنجیر،
آنکه تمنیات خود را نهیب میزند، بلندپروازی را شماتت میکند و
بخودی خود کامل است»
[۱].
او با
اینکه لامذهب بود مذهب را موعظه میکرد، در اواخر عمر به
بیماریهای گوناگون دچار شد و زندگی پررنجی داشت. در آخر در
سال ۸ قبل از میلاد درگذشت.
لنملیکونه:
Tehran7.com-1
Otosearch.ae-2
Farsnewa.com-3
Ichodoc.ir-4
Farhanggoftego.com-5
V3ndidad.blogspot.com-6
Morrissocity.org-7
Fa.wilkipedia.org-8
Faratarazclossium.blogfa.com-9
Iranianshistoryonthisday.com-10
Collectionscanada.gc.ca-11
|