مقاومت حق طلبانه ملتی را با هیچ اسلحه ای نمی
توان نابود ساخت
برای مردم غزه
فرید.
ر
•
دولتمردان اسرائیل هم بخوبی میدانند که با هیچ نیرو و اسلحه ای
قادر به نابودی مقاومت ملت فلسطین نیست ، آنان همان راهی را
تکرار می کنند که
۶۰
سال است تکرار کرده اند و هر بار راهشان که نابودی مقاومت ملت
فلسطین است به شکست انجامیده است. آنان باید چرائی و علت
مقاومت و راکت پراکنی را پیدا کنند در غیر اینصورت اصل مسئله
حل نشده باقی می ماند ...
پس از یک هفته حملات هوائی اسرائیل به باریکه غزه نیروهای
زمینی اسرائیل با تانکهای خود وارد نوارغزه شده اند تا رهبران
و سیاستمداران اسرائیل با ارتکاب و ادامه فجایع انسانی دیگری
در انتخابات ماه آینده در اسرائیل پیروز شوند .
ارتش اسرائیل از روز
۲۷
دسامبر
۲۰۰٨
به تلافی شلیک راکت از نوارغزه به شهرک های داخلی اسرائیل حمله
خود به باریکه غزه را مجدداً آغاز کرده و به کشتار جمعی مردم
غزه مبادرت نموده است. این کشتار علاوه بر آنکه موجی از خشم و
نفرت در بین فلسطینی ها علیه اسرائیل برانگیخته، موجب اعتراض
نسبتاً گسترده مردم جهان شده است.
اسرائیل می گوید هدف از ادامه حملات نظامی به نوار غزه، مقابله
با پرتاب راکت از سوی حماس است و خواهان نابودی توان موشکی
حماس و توقف راکت پراکنی به جنوب اسرائیل است.
راکت، حماس، یاسرعرفات، جرج حبش و غیره برای دولتمردان اسرائیل
بهانه ای بیش نیستند، آنان
۶۰
سال است به نسل کشی ملت فلسطین ادامه می دهند تا از این طریق
هم مبارزه ملت فلسطین علیه اشغال سرزمینشان و هم آرمان و
مقاومت حق طلبانه این ملت را برای همیشه نابود سازند. در
حالیکه آرمان و فریاد حق طلبانه ملتی را با هیچ اسلحه ای نمی
توان نابود ساخت. صهیونیستها اشغالگران و سلطه گرانی هستند که
حاضر به دادن هیچگونه امتیازی به زیر سلطه خود نیستند. مردم
فلسطین علیه اشغال و ستم مبارزه می کنند و خواهان رهائی از
تبعیص نژادی قوم صهیونیست هستند. این حق ابتدائی بشر است که
آزادانه زندگی کند و از ظلم و ستم رهائی یابد. چگونه می شود ما
خود را آزادیخواه، دمکرات و طرفدار حقوق بشر بدانیم ولی در عین
حال از حق ابتدائی یک ملت برای رهائی از ظلم وجور دفاع نکنیم و
به نحوی از انحاء شاهد و ناظر بی طرف و بی تفاوت نسل کشی یک
ملت باشیم.
امروز همچون همیشه ما شاهد یک فاجعه انسانی دیگری هستیم که
توسط ارتش تا به دندان مسلح اسرائیل در حال انجام است. وطیفه
تمامی دمکراتها و طرفداران حقوق بشر است تا بهر وسیله ای که
خود می دانند این فاجعه را افشاء و محکوم سازند. در چنین
شرایطی است که دفاع از حقوق بشر معنی پیدا می کند. دفاع از این
قوانین اگر برای شعار و دمکرات نمایی نیست باید امروز بکار
آید. سیاست بدون عدالت خواهی و انسان دوستی و احترام گذاشتن به
حقوق تمام ابناء بشر نه معنی دارد و نه به آزادی و حاکمیت مردم
ختم میشود. پس می باید اکنون درکنار نیروهای صلح طلب اسرائیل
که روزانه برای ایجاد صلح و آتش بس در کشورشان به تظاهرات می
پردازند، بایستیم و از صدای حق طلبانه مردم فلسطین پشتیبانی
کنیم تا جنایتکاران و مستبدین نتوانند برای رسیدن به امیال
سیاسی خود جنایت و خشونت را روش اصلی سیاست خود در کشورهای
منطقه سازند. پرواضح است تا زمانی که کشورهای خاورمیانه توسط
سیاستمداران زورگو و حاکمین مستبد رهبری می شوند و تا زمانیکه
مردم این منطقه ستمگران و مستبدین را تحمل نموده و ضمن اطاعت
از آنان تن به اسارت می دهند. تا زمانیکه مردم کشورهای
خاورمیانه به خفت و ذلالت زندگی خود را سپری می سازند و غافل
از توانائی خویش هستند. دولت اسرائیل به این نوع فجایع انسانی
ادامه خواهد داد، زیرا ادامه جنگ و خونریزی در منطقه علاوه بر
ایجاد هراس در بین مردم نیاز مستبدین را برای ادامه حیا ت شان
برآورده میسازد و پایه های حکومتی آنان را استحکام می بخشد.
بپاخیزیم، توانایی خود را بکار گیریم تا آرادی و دمکراسی را در
کشور خویش و منطقه خاورمیانه برقرار سازیم و از مقاومت مردم
فلسطین درس عبرت بگیریم که مقاومت و ندای حق طلبانه ملتی را با
هیچ نیرو و اسلحه ای نمی توان نابود ساخت.
آلن پایپه تاریخدان اسرائیلی در مقدمه کتاب خود بنام نسل کشی
ملت فلسطین، چنین می نویسد: "در تاریخ دهم مارس سال
۱۹۴۸،
۱۱
نفر از رهبران قدیمی صهیونیست که در میان آنها دو افسر جوان
نیز دیده می شدند، آخرین جرح و تعدیل ها را در برنامه ای که به
قصد نسل کشی فلسطینی ها, تنظیم کرده بودند، بعمل آوردند. همان
شب اینان فرمان خود را به واحدهای نظامی ارسال داشته تا برای
انجام عملی این برنامه در مناطق وسیعی آماده شوند.
به همراه این فرمان ها، همچنین شیوه انجام کار نیز به طور دقیق
توضیح داده شده بود که از چه شیوه هایی استفاده نمایند تا مردم
را مجبور به ترک خانه هایشان نمایند و با ایجاد وحشت گسترده در
میان ساکنان، محاصره و بمباران روستاها و مراکز مسکونی مردم،
سوزاندن خانه ها، سوزاندن املاک و کالاهایشان، تخریب موسسات و
مراکز کار و در نهایت مین گذاری روستاهای خراب شده، اهالی را
وادار به ترک روستا نموده تا جائیکه جرات بازگشت به روستاهای
مخروبه را نداشته باشند. بهر یک از واحدهای نظامی لیستی از
روستاها و مناطقی که باید تخریب می شدند، داده شده بود که بر
اساس برنامه ای که از قبل تنظیم شده بود مطابقت داشت. این
برنامه نسل کشی نام اختصاری , دات, بر خود داشت و چهارمین نسخه
و در عین حال نسخه پایانی و توافق شده ای بود که با تفصیلات
دقیق برنامه ای را که صهیونیست ها برای نابودی فلسطین و ساکنان
اصلی آن داشتند، در بر می گرفت.
این برنامه برگرفته از ایدئولوژی صهیونیستی بود که بر مبنای آن
سرزمین فلسطین را متعلق به یهودیان می دانست . زدوخوردهایی که
در مراحل بعدی با فلسطینی ها انجام می دادند به هدف ایجاد
سرزمینی یهودی بود که کاملا خالی از فلسطینی ها باشد. قبل از
مارس
۱۹۴۸،
زدو خوردهایی مابین یهودیان و فلسطینیان انجام می گرفت که حالت
های فردی و انتقام جویانه داشت. اما پس از این تاریخ و با
توافق بر سر نقشه , دات, از این پس جنگ بر علیه فلسطینی ها
حالت نسل کشی و پاک کردن سرزمین یهود از وجود آنان در کل
سرزمین فلسطین می شد. بعد از توافق کامل بر انجام برنامه ,
دات, و اجرای عملیات که به مدت شش ماه بطول انجامید، نیمی از
مردم فلسطین یعنی
۸۰۰۰۰۰
نفر یا کشته شده بودند و یا به زور از سرزمین خود رانده شدند.
۵۳۱
روستا بطور کامل نابود و
۱۱
شهر از ساکنانش خالی شد. برنامه , دات, نشاندهنده آشکار نسل
کشی و در دنیای امروز از نظر قانون بین المللی بعنوان ,جنایت
علیه بشریت, محسوب می گردد.
اسرائیلی ها قصه ای را ساخته اند مبنی بر اینکه
�
مردم فلسطین بنا به میل خود روستاها و شهرهای خود را یا فروخته
و یا ترک کرده اند تا سربازان عرب بیایند و با یهودیان به جنگ
پرداخته و دولت اسرائیل را نابود کنند.
�
" جملات فوق برگرفته از مقدمه کتاب آلن پایپه ترجمه احمد
مزارعی در سایت روشنگری می باشد.
پیرو چنین سیاستی است که منطقه بلا زده ما بخود آرامش ندیده و
در طی
۶۰
سال دولت اسرائیل به هر جنایتی رو آورده است و از هیچگونه
توطئه ای بر علیه مردم خاورمیانه چشم پوشی نکرده است . آنان با
بکار بستن خشونت بر علیه مردم بی دفاع فلسطین به جنگ ادامه می
دهند.
۶۰
سال بیش دیر یاسین را با خاک یکسان نمودند ، در اوت
۱۹۷۱
ارتش اسرائیل در جنوب این کشور اقدام به تخریب دو هزار خانه
نمود که
۱۶
هزار فلسطینی در آن سکونت داشتند ، در اوائل دهه
۱۹٨۰
لبنان را به اشغال در آورند و بهمراهی فالانژهای لبنانی در
سپتامبر
۱۹٨۲
دو اردوگاه صبرا و شتیلا را به مدت سه روزمحاصره کردند و چنان
کشتار فجیعی را مرتکب شدند که حتی دادگاهی در اسرائیل در فوریه
۱۹٨٣
آریل شارون وزیر دفاع اسرائیل را عامل کشتار جنایتکارانه شناخت
.
نسل کشی و مسابقه کشتار مردم فلسطین توسط دولتمردان اسرائیل به
اینجا ختم نمی شود ، برای صحت این امر و اثبات نظر آلن پایپه
استاد تاریخ دانشگاه حیفا چند نمونه از گزارشهای خبر گزاریها
مختلف را ارائه می نمائیم :
روز سه شنبه
۴
دسامبر
۲۰۰۱
هلی کوپتر های جنگی اسرائیل حملات تازه ای را به رام اله آغاز
کرده اند .
در سال
۲۰۰۱
آریل شارون بعد از محاصره و قتل عام مردم کرانه باختری رود
اردن یاسر عرفات را تحت حصر در آورد و رهبر مردم فلسطین تا
زمان مرگش در سال
۲۰۰۴
اجازه نداشت از مقر خود در رام اله خارج شود.
در اول آوریل
۲۰۰۲
خبرگزاریهای جهان گزارش می دهند که نیروهای اسرائیلی در شهر
رام اله واقع در کرانه باختری رود اردن بیش از
۷۰۰
نفر را دستگیر کرده اند و به تخریب خانه ها پرداخته اند .
در
۲۵
سپتامبر۲۰۰۲
جاتی دایموند جبرنگار بی بی سی در رام اله بعد از اشغال این
شهر توسط ارتش اسرائیل و ویرانی شهر توسط بولدوزرهای اسرائیلی
گزارش می دهد " ولی اکنون از این شهر ، و دیگر شهرهای کرانه
باختری رود اردن چیزی به جز آوار ناشی از اشغال نمانده است."
در تاریخ
۲۲
مارس
۲۰۰۴
شیخ احمد یاسین رهبر جنبش حماس سحرگاه روز شنبه هنگامیکه پس از
ادای نماز صبح از مسجدی در شهر غزه خارج میشد هدف موشک های
پرتاب شده توسط هلی کوپترهای نظامی اسرائیل قرار گرفت و کشته
شد.
اول نوامبر
۲۰۰۶
در نشریات می خوانیم " در یکی از شدیدترین یورش ارتش اسرائیل
به نواره غزه در ماهای اخیر نیروهای اسرائیل پس از انجام سه
حمله هوائی شهر بیت حانون را به محاصره در آوردند ."
یکشنبه اول ژوئیه
۲۰۰۷
حمله هوائی اسرائیل به غزه چندین کشته برجای گذاشت.
یکشنبه
۱۷
فوریه
۲۰۰٨
حمله اسرائیل به نواره غزه.
جان داگرد فرستاده کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد به فلسطین
در گزارش خود به تاریخ
۴
مارس
۲۰۰۶
چنین می نویسد " با اینکه اسرائیل در تابستان گذشته غزه را
تخلیه کرده اما غزه عملا همچنان تحت اشغال است . در این گزارش
می خوانیم که ساختن دیوار حائل در کرانه باختری برای جلوگیری
از نفوذ تروریست نیست بلکه هدف اسرائیل گسترش خاک اسرائیل به
فراتر از مرزهای بیش از سال
۱۹۶۷
است. جان داگرد می گوید که با ساخته شدن این دیوار
۱۵
هزار نفر جابجا شده اند و طیف جدیدی از پناهندگان فلسطینی پدید
آمده است . دفتر هماهنگی امور انسانی وابسته به سازمان ملل
متحد در گزارش جداگانه ای که در روز چهارشنبه ٨ مارس
۲۰۰۶
انتشار داده بود گفته است که دولت اسرائیل شماره راه بندها و
موانع را از تابستان
۲۰۰۵
به میزان
۲۵
در صد افزایش داده است و در این گزارش آمده است که بانک جهانی
اسرائیل را عامل اصلی دشواریهای اقتصادی مردم فلسطین قلمداد
کرده است.
روز سه شنبه
۴
ژوئیه
۲۰۰۶
وزارت خارجه سوئیس با صدور بیانیه ای اسرائیل را به دلیل نحوه
اجرای عملیات نظامی علیه فلسطینیان در باریکه غزه به نقص
قوانین بین المللی متهم کرد. در این بیانیه دولت اسرائیل متهم
شده است که در عملیات نظامی خود ضمن وارد کردن خسارات گسترده
به اموال غیر نظامی ، جان غیر نظامیان را بخطر انداخته است و
یاد آور میشود چنین اقداماتی به منزله مجازات غیر نظامیان است.
در بیانیه وزارت خارجه سوئیس آمده است که نابودی هدفمند و عمدی
مراکز حیاتی مانند تشکیلات آب و برق قانونی نیست و می افزاید
دستگیری جمعی از نمایندگان پارلمان فلسطینی توسط ارتش اسرائیل
با هیچ منطق بین المللی انطباق ندارد.
روز نامه گاردین در تاریخ
۲۷
نوامبر
۲۰۰۷مطابق
با نشست آناپولیس شرایط وخیم انسانی در غزه را چنین گزارش می
دهد " با بسته شدن مرزهای غزه و محاصره اقتصادی آن توسط
اسرائیل یک میلیون و چهار صد هزار غیر نظامی ساکن غزه بیشترین
آسیب را می بینند . این روزنامه بر آورد می کند ٨۵
در صد مردم غزه نیازمند کمک های غذائی سازمان ملل متحد هستند و
حداقل
۵۰
در صد شاغلین بیکار هستند. گاردین از قول جان کینگ ، مدیر
آژانس کمک رسانی و کار سازمان ملل متحد می نویسد : هدف این
تحریمها را چگونه می توان توصیف کرد بجز اینکه این تنها مجازات
جمعی مردم غیر نظامی و بی دفاع است که در میانه یک در گیری
نظامی گیر کرده اند.
بر این جنایات نامی بجز کشتار کور مردم فلسطین و جنایت علیه
بشریت و نسل کشی ملتی میتوان نهاد ؟؟ مسلماً خیر! !
دولتمردان اسرائیل در کشتارعلیه ملت فلسطین همواره مسابقه داده
اند ومی دهند . اینبار هم می خواهند با ارتکاب دوباره جنایات
جنگی در انتخابات ماه آینده رای بیشتری را نصیب خود سازند .
بطوریکه روزنامه گاردین به تاریخ ٣۰
دسامبر
۲۰۰٨
خطاب به دولتمردان اسرائیل می نویسد " این چه سیاستی است که
برای پیروزی در آن باید در یک شب
۲۹۰
نفر را قربانی نمود. " روزنامه لوموند در همان تاریخ می نویسد
" از سال
۱۹۶۷
چنین حمله ای بر علیه فلسطینیان سابقه نداشته است. " شیکاگو
تریبون هم می نویسد " در سال
۲۰۰٨
ما شاهد هر گونه حوادثی بوده ایم اسرائیل در پایان این سال با
حمله به غزه می خواست سال را بدون خونریزی به پایان نرسانیم .
"
اسرائیل عامل اصلی شکست کلیه طرح های صلح است و کلیه تلاشها
برای ایجاد صلح بین فلسطینیان و اسرائیلی ها تنها با مانع
تراشی اسرائیلی ها به بن بست کشیده شده اند.
کمپ دیوید در سال
۱۹۷٨
بین اسرائیل و مصر صلح ایجاد کرد، که هر چند مهم، اما
فلسطینیان را نادیده گرفت. در سپتامبر سال
۱۹۹٣،
دست دادن اسحاق رابین نخست وزیر اسرائیلی و یاسر عرفات، رهبر
فلسطینیان در محوطه چمن مقابل کاخ سفید امیدهای فراوانی ایجاد
کرد اما صلح،
نه.
در تابستان سال
۲۰۰۰
بیل کلینتون رئیس جمهور وقت آمریکا، مواضع یاسرعرفات و اهود
باراک، از نخست وزیران بعد از اسحاق رابین را از همیشه بیشتر
به یکدیگر نزدیک ساخت، اما برطرف کردن اختلافات باقی مانده به
یک طلسم تبدیل شد. در سال
۲۰۰٣
گروه چهارگانه آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد
چارچوب توافقی را تدوین کردند که به نام "نقشه راه صلح
خاورمیانه" شهرت یافت و قرار بود حرکت در مسیر تعریف شده در آن
در سال
۲۰۰۵
به نتیجه برسد .
در نوامبر
۲۰۰۷
نشست آناپولیس صورت گرفت که قصد داشت تا پایان سال
۲۰۰٨
صلح پایداری را به امضاء دو دولت اسرائیل و فلسطین برساند .
اگر سران اسرائیل خواهان صلح بودند هیچگاه مرتکب چنین جنایات
شنیعی نمی شدند و لااقل
۲۲
در صد خاک فلسطین را که مرحوم یاسرعرفات بارها ادعا می کرد به
آنان باز پس می دادند تا معلوم شود چه کسانی خواهان جنگ هستند
، مگر ملک عبداله پادشاه عربستان بارها زمین در برابر صلح را
پیشنهاد ننموده است و این طرح را صلح عربی نمی نامند .
جیمی کارتر در کتاب خود بنام فلسطین صلح ، نه تبعیض می نویسد "
ادامه کنترل و استعمار اسرائیل بر خاک فلسطین ، مانع اصلی
دستیابی به صلحی فراگیر در سر زمین مقدس شده است . " کارتر در
پایان کتابش تاکید می کند " دولت های فعلی اسرائیل بر سر راه
اجرای توافقنامه های پیشین و طرح های تازه تری از جمله نقشه
راه که از حمایت گروه چهارگانه آمریکا ، روسیه ، اتحادیه اروپا
و سازمان ملل برخوردار است و فلسطینی ها آنرا پذیرفته اند مانع
تراشی می کنند و پیش شرط می گذارند. "
فلسطینیان آرزویشان این است که فقط
۲۲
در صد از کشور اشغالی خود را باز پس بگیرند تا به توانند بدون
سرکوب ، تبعیص و محدویتهای دولت اسرائیل آزادانه زندگی کنند و
هر جا و هر زمان که خواستند سفر و کار کنند . آنان می خواهند
اقتصاد مستقلی داشته باشند و مثل دیگر ملل با نیروی محرکه خود
سرفرازانه کشورشان را اداره نمایند . آنان می خواهند خود و
فرزندانشان مورد اجحاف و تحقیر قرار نگیرند و روزانه مورد
تجاوز بمب ها ، تانکها و اف
۱۶
ساخته شده آمریکا قرار نگیرند تا در صلح و آرامش زندگی خود را
سپری نمایند .
تصور کنید ملتی
۶۰
سال است بطرق مختلف سرکوب ، کشته و آواره شده است و خانه
هایشان روزانه با بمب و هواپیماهای جنگی ویران میشود ، خود و
فرزندانشان به قتل می رسند و یا توسط نیروهای اشغال گر به
زنجیر کشیده میشوند ولی این ملت باز هم می خواهد به خانه خود
برگردد.
۶۰
سال است مردم فلسطین مصیبت های طاقت فرسائی را تحمل کرده اند ،
نه تانکی دارند نه هلی کوپتری ، نه بمب افکن اف
۱۶
، نه بمب اتمی و نه قدرتی همچون آمریکا بی چون وچرا از آنان
حمایت می کند ، آنان برای رسیدن به هدف خود ایمان به پیروزی
دارند . نه قتل وعام ، نه دیر یاسین ، نه صبرا و شتیلا ، نه
اشغال و آوارگی ، نه محاصره اقتصادی ، نه بی غذائی و بی
سرپناهی ، نه ویران کردن خانه هایشان و نه کشتاررهبرانشان قادر
نبوده اند این ملت مقاوم و پایداررا به زانو دربیاورند .
دولتمردان اسرائیل هم بخوبی میدانند که با هیچ نیرو و اسلحه ای
قادر به نابودی مقاومت ملت فلسطین نیست ، آنان همان راهی را
تکرار می کنند که
۶۰
سال است تکرار کرده اند و هر بار راهشان که نابودی مقاومت ملت
فلسطین است به شکست انجامیده است. آنان باید چرائی و علت
مقاومت و راکت پراکنی را پیدا کنند در غیر اینصورت اصل مسئله
حل نشده باقی می ماند . صلح راه واقعی برای حل مسئله می باشد .
|