پیشبینیهای امانوئل والرشتاین از جهان امروز
پرویز صداقت
امانوئل والرشتاین، استاد ممتاز جامعهشناسی در دانشگاه دولتی نیویورک است. کتابهای «نظام مدرن جهانی» (1974، 1980، 1989)، «علم اجتماعی نیاندیشیدنی» (1991)، «پس از لیبرالیسم» (1995)، پایان جهان، چنان که ما میفهمیم (1999)،
و «سقوط قدرت امریکا: ایالات متحده در دنیایی آشوبزده» (2003) و «جهانشمولی اروپا: خطابهی قدرت» (2006) از مهمترین کتابهای اوست. نکات زیر را وی در همایش مجمع اجتماعی جهانی که چهارم دسامبر 2009 برگزار شد ارائه کرد.در مجموع، والرشتاین دوران تیرهای برای بشریت پیشبینی میکند. در گمانهزنیهای وی، بحران اقتصادی جهانی تشدید خواهد شد و در این میان خاورمیانه وضعیتی ناگوارتر خواهد داشت.
کجا ایستادهایم:
الف) جهان وارد رکودی شده است که بزرگترین
ضربهاش هنوز فرو نیامده است (در پنج سال آینده)
ب) افول جدی قدرت ژئوپلتیک ایالات متحده آغاز شده
است که هنوز مهمترین پیآمد آن محقق نشده است (در
پنج سال آینده)
پ) محیط زیست جهانی وارد بحرانی جدی میشود (و کار
چندانی نسبت به آن انجام نمیشود) (در پنج سال
آینده)
ت) زمزمهی جنبشهای اجتماعی چپگرایانه از همهجا
شنیده میشود ولی هماهنگی ضعیفی دارند و فاقد بینش
تاکتیکی روشن هستند (زیرا فاقد بینش استراتژیک
میانمدتاند).
ث) نیروهای راست افراطی بینش تاکتیکی کوتاهمدت
روشنتری از چپ دارند (آمیزهای از تدارک قهر و رد
همهی مصالحههای میانهروانه)، اما آنها نیز
فاقد بینش استراتژیک میانمدتاند.
ج) آینده (کوتاهمدت و میانمدت) بس نامشخص است.
2. محتملترین تحولات در پنج سال آینده
الف) ترکیدن حبابهای گذشته (بخش اعظم آنها و نه
تمامشان) بدهی دولتها، بهویژه دولت ایالات
متحده.
ب) پیآمدهای شکستن حباب
ب1) افت جدی ارزش دلار امریکا و بنابراین حرکت به
اقتصاد جهانی واقعاً چندارزی
ب2) افزایش جدی در نرخ بیکاری جهانی، در همه جا؛
ب3) نبود دخایر احتیاطی به نوسانات مهارناشدنی در
نرخ برابری ارزها و از این رو عدمتمایل به
سرمایهگذاری میانجامد.
پ) آشفتگی شدید (بسیار افزایش یافته) در سرتاسر
خاورمیانه و بهویژه:
پ 1) رژیم نظامی محتمل در پاکستان که کموبیش
آشکارا از طالبان در افغانستان پشتیبانی میکند.
پ2) کنترل عملی افغانستان توسط طالبان
پ3) خروج کامل نظامی امریکا از عراق و احتمالاً
حتی افغانستان
پ4) احتمال پنجاهدرصدی بمباران ایران توسط
اسراییل که در پی آن واکنش خشمآلود جهانیان علیه
اسراییل را به دنبال دارد.
پ5) رژیم متزلزل در عربستان سعودی، همراه با
احتمال کودتای نظامی
ت) پیآمدهای درونی امریکا:
ت1) نفرت شدید از اوباما (و دموکراتها) به خاطر
پیمانشکنی
ت2) در بهترین حالت، انتخاب مجدد اوباما با
فاصلهی ناچیزی از رقیب در 2012؛
ت3) فشار جناح راست افراطی برای حملات نظامی که
پیآمد آن دستکم پیدایش نیروهای شبهنظامی مسلح
درگیر با دولت است.
ث) خلق بلوکهای ژئوپلتیک با محوریت غیرامریکایی
ث1) تقویت پیوندهای ژئوپلتیک اروپا ـ روسیه
ث2) تقویت پیوندهای ژئوپلتیک چین ـ ژاپن ـ کرهی
جنوبی
ث3) تقویت پیوندهای ژئوپلتیک امریکای جنوبی، به
رهبری برزیل همراه با تلاشهای متعدد کودتاهای
دستراستی (با موفقیت نامعلوم)
ج) محیط زیست: کاهش مهمی در تخریب محیط زیست رخ
نمیدهد اقدامات موثر مهمی به دست نمیآید.
3) تحولات محتمل در 15-25 سال آینده:
الف) اذعان صریح کنترلکنندگان اصلی سرمایه بر عدم
احتمال انباشت عمدهی سرمایه در آینده، و بنابراین
جستوجوی فعالانهی سیستمی که آنها را قادر سازد
سه ویژگی اصلی سیستم کنونی (سلسلهمراتبی،
بهرهکشی و قطبی بودن) را حفظ کند،
ب) چپ جهانی بهتدریجتر این را میپذیرد که
مسئلهی بارز این نیست که آیا سرمایهداری باید
پایان یابد یا خیر بلکه این است که چه گونه نظام
جایگزینی را سازماندهی کنیم که در فرایند ساخت
باشد.
4) چه نوع سیاستهایی برای چپ جهانی؟
الف) نه دولتهای چپگرا و نه جنبشهای اجتماعی
«چپگرا» در کوتاهمدت (پنج سال آینده) کار
چندانی، بیش از توسل به اقدامات دفاعی، از دستشان
برنمیآید. ویژگی راهنمای این اقدامات باید تلاش
در جهت آن باشد که برای لایههای کارگر به طور عام
و سرکوبشدهترها و گرفتاران فقر فراگیر «آسیبها
را به حداقل برساند». همهی دولتهای «چپگرا»
همچنان در چارچوب محدودیتهای اقتصاد جهانی
سرمایهداری عمل میکنند.
ب) سیاستهای عملی که «آسیبها را به حداقل
میرساند»، برحسب ساختار سیاسی دولت و موقعیت
اقتصادی دولت در اقتصاد جهانی فرق میکند. هیچ
کشوری نیست که در آن لایههای کارگر طی پنج سال
آتی آسیب نخواهند دید. لازم است جنبشهای
سازمانیافتهی چپ فشارهای مردمی از پایین به بالا
را ارج نهند.
پ) نبرد مهم در میان مدت (15-25 سال) است. این
نبرد بر سر سرمایهداری نیست، بل که بر سر آن است
چه چیزی به عنوان نظام تاریخی اجتماعی جایگزین آن
شود. هر دو نیروی راست و چپ در سرتاسر جهان وجود
دارد. نبرد بین دولتها نیست بلکه بین نیروهای
اجتماعی جهانی است.
ت) نه نیروهای چپ و نه نیروهای راست هیچکدام در
سطح جهانی متحد نیستند و در هر دو اردوگاه مبارزات
جدی درونی بر سر استراتژی درست برای پیگیری جریان
دارد.
ث) نتیجهی مبارزات درونی در هر دو اردوگاه و
نتیجهی مبارزات بین دو اردوگاه در حال حاضر به
طور کامل نامشخص است. تاریخ بیطرف است. نتیجهی
غایی ممکن است بسیار بهتر یا بدتر از نظام کنونی
سرمایهداری جهانی باشد.
ج) موضع کلیدی چنین است: (1) دستیابی به روشنبینی
تحلیلی (2) به دنبال آن گزینش بنیادی اخلاقی ، (3)
به دنبال آن اقدام سیاسی هوشمندانه و موثر.
هیچکدام آسان نیست.