نخستين زيستگاه‌هاي بشرِ عصر حجر در افغانستان

   مرتضی معراج

 

ولايت سمنگان

در نوشتار كنوني بر پايه‌ي اسنادِ به دست آمده از كاوش‌هاي علميِ چند تن از باستان شناسان نامدار جهان، به گذشته‌ي بسيار دورِ افغانستان‌ و نخستين زيستگاه‌هاي انسان عصر سنگي در اين سرزمين باستاني، پرداخته شده است. آثاري به دست آمده از غارهاي قره‌كمر ايبك‌، آق كپرگ‌، چهل ستون و مناطق ديگر، ما را قادر مي‌سازد تا در باره تاريخ چندين هزار ساله كشور خود پي‌ببريم.

 در آغاز به مهم‌ترين عناويني كه محورهاي اساسي بحث را تشكيل مي دهد اشاره مي‌كنيم كه بدين قرار است:

         مقدمه

         افغانستان در عصرحجر

         غار قره كمر ايبك و آثارِ به دست‌آمده از آن

         آثارِ به دست آمده از آق كپرگ

         چهل ستون

         هزار سم

         تپه منديگگ

         دره كور (كر)

         دشت ناور غزني

         غار مار و غار اسپ

         نتیجه گیــری

 مقـدمــــه

با پیدایش انقلاب صنعتی در اروپا و فراهم شدن زمینه برای بالندگی اندیشه های پویا و همچنای به میان آمدن آزادی برای کار، تفکر و پژوهش های علمی؛ دگرگونی های همه جانبه، در رگ رگ اندام زندگی اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جوامع مختلف انسانی، پدید آمد که جهان گذشته را به پیمانه 180 درجه، متحول نمود.

 بهره گيري انسان ها در هر دوره، از سرگذشت ها و تجربه هاي گذشتگان و نيز كاوش‌، كوشش و پژوهش آدميزاد در اين ميان، نقشي اساسي و تعيين كننده را بر عهده داشته است.

 مطالعه در باره تاريخ انسان‌هاي گذشته و آگاهي از فراز و فرودهايي كه در طول زندگي چندين هزار ساله شان پديد آمده است، ما را در گزينش بهترين راه ها و بهره‌برداري از كاراترين ابزارها در بهبودسازي نحوه‌ي زيست و زندگي، ياري مي رساند.

اگر اين مطالعات و كاوش ها در باره گذشته هاي كشور خود انسان باشد‌، زمينه را براي بهتر سازي زندگي و جلوگيري از تكرار حوادث تلخ و خانمان سوز گذشته فراهم مي كند.

 در نوشتار حاضر،‌ گريزي به گذشته بسيار دورِ كشور خود ما (افغانستان‌) زده شده و بر پايه اسنادِ به دست آمده از كاوش هاي علميِ چند تن از باستان شناسان نامدار جهان، به نخستين زيستگاه هاي انسان عصر سنگي در افغانستان، پرداخته شده است.

آثاري به دست آمده از غارهاي قره كمر ايبك‌، آق كپرگ‌، چهل ستون،‌ هزارسم،‌ تپه منديگگ،‌ دره كور (كر)،‌ دشت ناور غزني، غار مار و غار اسپ‌، ما را قادر مي‌سازد تا در باره تاريخ چندين هزار ساله كشور خود پي ببريم.

در اين پژوهش بر اساس تحليل هاي باستان شناسان در باره همين آثار كشف شده از مناطق نامبرده‌، در زمينه زندگي انسان هاي عهد باستان،‌ معلومات داده شده است

 

 

 افغا نستا ن در عصر حجر

سرزمیني که امروز به نام افغانستان یاد می‌شود از زمان‌های بسیار دور، محل سکونت انسان‌های اولیه بوده است .

آثار به دست آمده، نشان می‌دهد که از حدود 50 هزار سال قبل، انسان ها در این سرزمین زندگی داشته اند.

ولي اين نكته را نيز بايد افزود كه افغانستان سرزمینی است که از لحاظ تحقیقات تاریخ‌نگاري و باستان شناسی به کار زیادی نیاز دارد تا باستان شناسان، آثار و معلومات کافی از تمدن های گذشته را کشف نموده و مورد مطالعه قرار دهند .

از سا ل (1922 م) به این سو در نقاط مختلف افغانستان، كاوش‌هاي علمی و باستان شناسی انجام شده است. این کاوش‌ها توانست قسمت‌هایي از تاریخ باستانی کشور ما را روشن سازد و معلوم شد که انسان های اولیه، بیشتر در اطراف  رودخانه‌های افغانستان زندگی می کردند. زیرا زندگی در اطراف رود خا نه ها آسا ن تر بوده است.

 

اقوام بدوی که  در این سرزمین زندگی می کردند، به شکار حیوانات و استفاده از گیاهان و حبوبات خودرو و کوهی،  روزگار می گذرانیدند. سپس کم کم از این مرحله به مرحله جدیدتری گام نهاده و به اهلی کردن  بعضی حیوانا ت و سرانجام، به دامداری و زراعت آشنا شدند و به ساختن قریه و دهکده پرداختند.

 

اكنون به ذكر برخي از مناطق افغانستان مي پردازيم كه در عصر حجر،‌ محل سكونت مردمان دوره سنگي بوده است:

 

         غار قره كمر ايبك

طبق تحقیقات (دکتورکارلتن کون) آمریکایی که روی پا رچه کربن شماره 14 قره کمر ایبک در ولايت سمنگان انجام  داده ا ست، ا ین حقیقت به دست آمده است که ا ین غار، بین (30 تا 50) هزار سا ل قبل، محل سکو نت انسان ها بوده و در ا ین جا زندگی و بود و با ش داشتند .

از مغا ره قره کمر  ا سلحه چقما قی و ابزار ا ستخوا نی بد ست آ مده ا ست که متعلق به مرد م دوره سنگ قديم  است که از این آ لا ت برای شکار حیوانا ت و جمع آوری میوه و حبوبات مورد استفا ده قرار می گرفت. (1)

 

در جاي ديگر در اين باره مي خوانيم:

در ۱۹۵۴م كارلتن‌كون آمريكايي، به كاوش‌هاي علمي در منطقه قره‌كمر پرداخت.   به استناد  ارزيابي  چقماق ها، استخوان حيوانات، خاكستر  و ذغال هايي كه به دست آمد،  اين غار را مربوط  به عصر پارينه سنگي ميانه دانسته و عمر آن را  از ۵۰ تا ۴۰ هزار سال پيش تعيين نمود.
ايتاليايي ها در هزار سم  سمنگان  اين مرحله را شناسايي كردند  وقدامت آن را از ۴۰  تا ۱۲  هزار سال قبل دانستند. (2)                           

                                                              

كارلتن، 82 عدد افزار سنگي و استخواني را  از غار قره كمر، واقع هشت كيلو متري شمالي سمنگان به دست آورده است.

از روي تجزيه آثار مذكور از طريق كاربن 14 معلوم شد كه غار مذكور در تمام طول عهد كهن سنگي،  مسكون بوده و افزارهاي آن‌ها با انسان‌هاي نوع نئاندرتال كه به اسم انسان مغاره‌اي نيز ياد مي شود ارتباط دارد.

قِدمت تاريخي قديم ترين فوسيل جمجمه انسان نئاندرتال كه از دوسلدورف آلمان به دست آمده است به 35 تا 150 هزار سال پيش  از امروز مي‌رسد و قديم‌ترين انسان غار قره كمر، به 30  تا 50 هزار سال قبل از امروز تخمين زده شده است. (3)

 

آثار دوره ميان سنگي نه تنها در غار  قره كمر، بلكه در غار مار و غار اسپ در  آق كپروك نيز به دست  آمده است.   كشف بقاياي گوسفند وحشي، غزال، روباه و پرندگان نشان مي‌دهد كه  امرار معاش در آن دوره، از طريق  شكار بوده  است و حركتي  وجود داشته به سوي  يك  اقتصاد توليدي. (4)

                                                   

مطالب مربوط به مغاره قره كمر را با سخنان شادروان احمد علي كهزاد در كتاب «افغانستان در پرتو تاريخ» به پايان مي‌بريم:

بر اساس تحقیقات باستان شناسی که از طرف داکتر «کارلنیتن‌کوون» كارشناس دوران ماقبل‌التاریخ امریکایی در مغاره قره کمر در نزدیکی‌های هیبک در دامنه‌های شمالی کوه مذکور به عمل آورده است،‌ نشان مي‌دهد كه سلسله جبال هندوکش از حدود 30  تا 50 هزار سال قبل، مرکز رهایش یک عده شکاریانی بوده که در قدیم ترین دوره های مدنیت به شکار حیوانات مشغول بودند و با زندگانی مغاره‌نشینی با افزارهاي بسیار ابتدایی که از سنگ چقماق می‌ساختند مدنیت اولیه دوران سنگ قدیم را پديدآوردند.

 

سلسله جبال هندوکش طبق شواهد علمی و بر اساس داستان‌ها و اسطوره‌های باستاني، کانون رهایش باشندگان قدیم افغانستان بوده است. قدیم ترین نام این کوه در كتاب اوستا  زمیادپشت، ایشکنه پویایی ری سنا و ابارسین یادشده است.   واژه‌ي ابارسين مرکب از دو کلمهء اپار ـ‌یعنی ماورا و بالاـ  و سین یعنی عقاب می‌باشد که بلندی این کوه عظیم را به صفت بالاتر و بلندتر از حد پرواز عقاب نشان می دهد.

کوه ابارسین در نظر یونانیانی که با اسکندر به افغانستان آمدند «کوه اسرار آمیز» معلوم می‌شد و آن را نقطه‌ي پايان جهان تصور می‌کردند. نام كنوني هندوکش در حقيقت از واژه اندیکس به میان آمده و آن را هندیکس و هندوکش ساختند.

سلسله کوه هندوکش از قدیم ترین روزگاران تاریخی به این طرف، مسکن لییوس ـ‌یعنی مردمان کوهی‌ـ خوانده شده است .اینها هر که بودند باشندگان اولیه‌ي این کوه بودند و بعد امواج اقوام آریایی که از شمال از حوزه بین سيردریا و آمودریا در خاک‌های افغانستان منتشر شدند و در دامنه های دوطرف این کوه ها سكونت گرفتند.

هندوکش به شهادت لهجه های آریایی ــ‌‌‌‌‌چه ایرانی و چه هندی و چه مخلوط از هردوــ  پايگاه قبایل آریایی شد و این خصوصیت را حفظ کرد و با آمدن و انتشار عناصر دیگر هنوز هم صاف‌ترین بقایای امواج آریایی را در ته راه های این کوه بزرگ مي‌توان يافت.

چون دره‌های هندوکش عمیق و دشوارگذار و قلعه های آن بلند و شامخ بود، باشندگان اصلی آن در جریان تاریخ دو و نیم هزارساله، کمتر از جاهای خود حرکت کردند.

در بعضی نقاط جابجا ماندند ولي به صورت عموم، مختصات و ويژگي‌هاي زندگانی خود را حفظ کردند. (5)

 

        آق كپرك

د رسا ل ( 1965 م) داکتر لوی دوپری آ مریکایي د ر نتیجه كاوش‌هاي خود در آق کپرک  در جنوب شهر مزا ر شریف وکنار دریای بلخ آثاری از قبیل آیینه برنجی، انگشتر و دست‌بند، اسلحه ها ی چقما قی ، قیزه اسپ و نگین لاجورد انگشتر و شواهدي ديگر به دست آورد که متعلق به دوره جدید حجر از دو تا سه هزار سال ق.م  است.

این پژوهش‌گر آمریکايی معتقد است که ا ین آ ثار از عمق بیشتر زمین از یک دوره قدیم و زندگی ا نسان‌ها بیشتر از بیست هزار سال  ق.م  نمایندگی می‌کند. چنین آثار تا کنون از آسیای ميانه و هندوستان به دست نیامده است. (6)                           

در كاوش‌هاي آق کپرک آ ثاری از قبیل :

آیینه برنجی

ا نگشتر

د ست بند

سلاح ا بتدايي

و ابزارهاي ديگر  به دست آمده که متعلق به عصر حجر جدید ا ست و از (2 تا 9) هزار سا ل قبل از میلاد را در بر می‌گیرد.  درهمین زمان بز و گوسفند و بعضی حیوانات دیگر در این ساحه تربیت می‌شده و حبوبات غذايی، کشت و زرع می گردیده است .

آثار کشف شده  در شمال غربی بلوچستان نشان می‌دهد که درحدود 4 هزا ر سال پيش، دهکده‌هايی در این منطقه وجود داشته که باشندگان آنها کشاورزی می‌کردند. (7)

      

باستانشناسان  شوروي  به اين  باور اند كه  كشت  گندم در  ۱۶ تا ۴ هزار سال  ق.م در كناره‌هاي  آمو  در شمال  افغانستان  صورت  گرفته  و از آن جا به منديگگ  رفته  است.

آثار  اين دوره  توسط لويي دوپري  امريكايي  در آق‌كپروك بلخ  ، چنار گنجشكان تخار، دره كر و هزارگوسفند بدخشان شناسايي گرديده  است.

 

و همين گونه  در دره كر بدخشان  نخستين  جمجمه انسان  پارينه سنگي  ميانه به دست آمد  كه آثار  آن را  از ۳۰۳۰۰  تا ۱۹۰۰ سال قبل تخمين زده اند.   با آن كه  ديوس بعداز مطالعه  اين تحقيقات  وپژوهش‌ها، تنها قدمت  دره‌كر را تأييد مي‌كند.

لوي‌دوپري بامطالعه تراشه ‌ها و تيغه‌ها در آق‌كپروك، عمر آن را  ۲۰ هزار سال  قبل مي‌داند.

 

 

چهل ستون

آثار باستاني ديگري نيز از چند دهکده‌ي بسیار قدیمی از نقاط مختلف کشور کشف شده است؛ به طور نمونه:

 یکی ا زمغاره های مهم ا فغانستان قدیم، مغاره عظیم چهل‌ستون در بامیان است.

 

آثار كشف شده از چهل ستون

از مغاره چهل ستون و بعضی نقاط دیگر آلا ت و ابزار سنگی و استخوانی به دست آمده که پیدایش این قبیل آثار، بیانگر آن است که در این دوره ابتدایي، انسان‌های آن روز از آلات و ادوات یاد شده برای شکار و دفاع از خویش استفاده می‌کردند .

بعدها این جامعه ابتدايي به تدریج و در طول هزاران سال، از نظر وضع زندگی به مرحله متکامل‌تری قدم نهاده و به عصر فلزات داخل گردیدند .

د را ین زما ن  مس  جای آلات سنگی را گرفت و  تبر، د شنه ، کا رد، بیل و غیره سا خته شد. صنعت کوزه‌گری و ظروف سفالی در میان شان رواج یافت و مردمان آن روز کشاورزی خود را توسعه دادند. (8)

 

هزار سم

واژه «هزار سم» مخفف «هزار سموچ» است كه در گذشته، نام چهار راه مهم خط سير كاروان روم قديم بوده ولي امروز هزار سم، صحرايي است به درازي 16 كيلومتر در شمال غرب ولايت سمنگان. (9)                          

قرار پژوهش‌هايي كه هيئت باستان شناسي ايتاليايي موسوم به سالواگون ايم يوگليسي در سال 1962م در هزار سم به عمل آورد، افزار مربوط به انسان‌هاي مغاره‌اي عهد باستان سنگي از آن جا  به دست آمده است.

همچنان در شمال آریانا و آن طرف دریای آمو، اسکلیت انسانی کشف گردیده که تاریخ آن به 100000 ا لی  150000  سال می رسد.

شاید این اسکلیت، به انسان های نئاندرتال تعلق داشته باشد، مورخین و باستان شناسان عقیده دارند که قبل از آمدن آریایی ها به آریانا، سیاه پوستان در اين سرزمي زندگی داشتند که به سوي هند و غر ب آریانا فرار كردند و در مدیا و پارس با نژاد سامی‌ها مخلوط شدند. (10)

 

 

        تپه منديگك

كاوش‌هاي سا ل  1951م  در مندیگک واقع در پنجاه و پنج کیلومتری شمال  قندهار نشان داد که از سه هزار سال قبل ازمیلاد مردم این منطقه، ده‌نشین بوده و خانه هایي از خشت و گِل می‌ساختند و به زراعت و دامداری نيز آشنا بودند .

ا سلحه،  زیورات مسی و ظروف سفالیني که دارای اشکال هندسی بوده به دست آمده است.

مجموع این كُند و كاوها نمایانگر سطح بلند پیشه‌وری آن عهد می‌باشد. (11)

                                      

در اثر اين كاوش‌هاي به عمل آمده در منديگك،  آثاري يافت شده است كه تمدنِ دوران ماقبل‌التاريخيِ پنج‌هزار سال پيش را در وادي ارغنداب، نمايندگي مي‌كند.

اين تپه (منديگك) 15 مرحله آبادي را ـ‌از اواخر هزاره چهارم تا آغاز هزاره اول ق.م‌ـ گذرانيده است و در مرحله آخر و بالايي آن، انبارخانه‌هاي غله بوده كه ديوارهاي پخسه‌اي داشته است.

در طبقات زيرين آن، اتاق‌هايي براي نگهداري چهارپايان بوده است.

در طبقات باليني آن، اتاق كوچكي براي نگهبانان انبارخانه ديده ميشود كه مقداري ظروف سفالين، پيكان‌هاي سنگي و مفرغي، فلاخن و گلوله هاي گِلي فلاخن در آن كشف شده است.(12)

                                                                        

        دره كور (كر)

طي كاوش‌هايي در دره كور در غرب بدخشان در سال 1944 توسط لويس دوپري و همكارانش  افزارهاي سنگي، فوسيل‌هاي چهارپايان و جمجمه انسان به دست آمده است.

از اين آثار، موجوديت انسان هاي كهن سنگي در افغانستان را مي توان به اثبات رساند كه شرايط زندگي شان يكسان بوده است.

از روي شواهدِ به دست آمده، استنباط شده است كه در دره كور، پناهگاهي بوده كه از آن براي نظارت وادي و محافظت از شر حيوانات درنده، استفاده مي‌شده است. اين پناهگاه از سطح وادي موجوده بسيار بلند واقع بوده است.(13)

همچنان آثار دوره نوسنگي نيز توسط لويي دوپري  در دره كور  وهزارگوسفند  بدخشان نيز شناسايي گرديده  است.

وهمينگونه  در دره كور بدخشان  نخستين جمجمه انسان پارينه سنگي ميانه بدست آمده است  كه آن را از ۳۰۳۰۰ تا ۱۹۰۰ سال قبل تخمين زده اند.

 

        دشت ناور غزني

طي تحقيقات  باستانشناسي در دشت  ناورغزني  شواهدي به دست آمده كه دوره پارينه سنگي  زيرين رامشخص  ساخته است، هر چند برخي  پژوهند گان  درزمينه  ترديددارند.(14)                    

 

        غار مار و غار اسپ

آثار دوره ميان سنگي از  غار مار و غار اسپ در آق‌كپروك و  غار قره كمر نيز به دست  آمده است. كشف بقاياي گوسفند وحشي، غزال، روباه و پرندگان، نشان مي‌دهد كه امرار معاش در اين دوره از طريق  شكار بوده  است.(15)

 

نتيجـــــه گيـــــري:

         آثارِ به دست آمده، نشان می‌دهد که از حدود 50 هزار سال قبل، انسان ها در این سرزمین زندگی داشته اند.

         غار قره كمر، بین ( 30 تا 50) هزار سا ل قبل، محل سکو نت انسان ها بوده و در این جا زندگی و بود و با ش داشتند .

         ا ز مغا ره قره کمر  اسلحه چقماقی و ابزار استخوانی به دست آمده است که متعلق به مردم دوره عتیق حجر است که از این آلات برای شکار حیوانات و جمع آوری میوه و حبوبات مورد استفا ده قرار می‌گرفت.

         دكتور كارلتون كون به استناد  ارزيابي  چقماق‌ها، استخوان حيوانات، خاكستر و ذغال‌هايي كه به دست آمد،  اين غار را مربوط  به عصر پارينه سنگي ميانه دانسته و عمر آن را  از ۵۰  تا ۴۰  هزار سال پيش تعيين نموده است.

         كارلتن 82 عدد افزار سنگي و استخواني را  از غار قره‌كمر واقع هشت كيلو متري شمالي سمنگان به دست آورده است.

         از روي تجزيه آثار مذكور از طريق كاربن 14 معلوم شده كه غار مذكور در تمام طول عهد كهن سنگي، جاي سكونت بوده و افزارهاي آن‌ها با انسان هاي نوع نئاندرتال ـ‌كه به اسم انسان مغاره‌اي نيز ياد مي‌شودـ ارتباط دارد.

         سلسله جبال هندوکش از حوالی30  تا 50 هزار سال قبل، مرکز رهایش یک عده شکاریانی بوده که در قدیم ترین دوره‌های تمدن، به شکار حیوانات مشغول بودند و با زندگانی مغاره‌نشینی با ابزارهاي بسیار ابتدایی ‌ـ‌که از سنگ چقماق می‌ساختند مدنیت اولیه دوره‌ي حجر قدیم را به میان آورده بودند.

         سلسله جبال هندوکش طبق شواهد علمی و به اساس داستان ها و اسطوره های باستاني کانون رهایش باشندگان قدیم افغانستان بوده است.

         در سال (1965م) داکتر لوی دوپری در نتیجه كند و كاوهاي خود در آق کپرک  در جنوب شهر مزا ر شریف وکنار دریای بلخ، ـ‌آثاری از قبیل آیینه برنجی، انگشتر و د ست‌بند، اسلحه‌های چقماقی، قیزه اسپ و نگین لاجورد انگشتر و غیره‌ـ شواهدي به دست آورده که متعلق به دوره جدید حجر از دو تا سه هزار سال ق.م  است.

         باستانشناسان شوروي به اين باور اند كه كشت گندم در ۱۶ تا ۴ هزار سال ق.م، دركناره‌هاي آمو در شمال افغانستان صورت گرفته و از آن جا به منديگگ رفته است.

         یکی از مغاره‌های مهم افغانستان قدیم، مغاره عظیم چهل‌ستون در بامیان است.  از مغاره چهل‌ستون و بعضی نقاط دیگر، آلا ت و ابزار سنگی و استخوانی به دست آمده که پیدایش این قبیل آثار، بیانگر آن است که در این دوره ابتدایي، انسان‌های آن روز از آلات و ادوات یاد شده برای شکار و دفاع از خویش استفاده می کردند .

         قرار تحقيقاتي كه هيئت باستان شناسي ايتاليايي موسوم به سالواگون  ايم يوگليسي در سال 1962م در هزار سم به عمل آورد، افزار مربوط به انسان‌هاي مغاره‌اي عهد باستان سنگي از آن جا  به دست  آمده است.

         در صحرای هزار سم که در شمال افغانستان و هندوکش موقعیت دارد، در مغاره‌های طبیعی آن، آثار زندگي انسان‌های اولیه به مشاهده رسیده است؛ همچنان در شمال آریانا و آن طرف دریای آمو، اسکلیت انسانی کشف گردیده که تاریخ آن به 100000 تا  150000  سال می‌رسد.

         كاوش هاي سا ل  1951 م  در  مندیگک  واقع در 55 کیلو متری شما ل  قندهار     نشان داد که ا ز سه هزار سال قبل از میلاد مرد م این منطقه، ده‌نشین بوده و خانه‌هایي از خشت و گِل می‌ساخته و به كشاورزي و دامداری آ شنا بودند .اسلحه، زیورات مسی و ظروف سفالیني که دارای اشکال هندسی بودند به دست آمده است.

         طي كاوش‌ها در دره كور در غرب بدخشان در 1944 توسط لويس دوپري و همكارانش افزار سنگي، فوسيل هاي حيوانات و جمجمه انسان به دست آمده است. از اين آثار، موجوديت انسان هاي كهن سنگي در افغانستان را مي توان كشف كرد كه شرايط زندگي شان يكسان بوده است.

         در تحقيقات  باستانشناسي در دشت  ناورغزني  شواهدي به دست آمده كه دوره پارينه سنگي  زيرين را روشن مي‌سازد، هر چند برخي از پژوهندگان  در اين زمينه ترديد دارند.

 پاورقي‌هـــــــا

سايت آريايي

کابل نات

تاريخ افغانستان باستان. غلام علي. كابل، موسسه تربيت معلم‌ (انستتيوت پيداگو‍ژي) 1362

کابل نات

5ـ افغانستان در پرتو تاریخ. اثر شادروان احمدعلی کهزاد؛  به نقل از سايت كابل ناتهـ     

6ـ غبار، مير غلام محمد. افغانستان در مسير تاريخ . تهران، انتشارات جمهوري (اسدي). چاپ هفتم، زمستان 1383  ص 34

سايت آريايي

همان

غلام علي. تاريخ افغانستان باستان. كابل، موسسه تربيت معلم (انستتيوت پيداگوژي).  1362، ص 10                  

10ـ سايت تول افغان

11ـ  الف:  غبار، مير غلام محمد. افغانستان در مسير تاريخ . تهران، انتشارات جمهوري (اسدي). چاپ هفتم، زمستان 1383، ص 34                   

        ب:  سايت آريايي

12ـ  حبيبي، عبد الحي. تاريخ مختصر افغانستان. كابل،‌ ميوند. 1374، صص 4 و 5

13ـ  غلام علي. تاريخ افغانستان باستان. كابل، موسسه تربيت معلم (انستتيوت پيداگوژي). سال 1362، ص 10

14ـ  سايت كابل نات

15ـ   همان