حقیقت مد و مدگرایی

 م. شکوهی

مد و مدگرایی یکی از مسائل مهم و روز جامعه است. این موضوع از جنبه ‏های گوناگون اعتقادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و روانی بررسی و دیدگاه‏های متفاوتی درباره آن بیان شده است. افرادی، آن را نشانه رشد و تمدن بالا می‏دانند. در مقابل نیز افرادی به شدت با آن مخالفت می‏کنند و آن را نوعی خودباختگی و بی ‏هویتی می‏دانند. در این میان، افرادی می‏کوشند با جداسازی مدهای خوب و بد و یافتن اشتراک میان این دو گروه، آنها را آشتی دهند، ولی خود به سردرگمی در تعریف «مد خوب» و «مد بد» دچار شده ‏اند.
مدگرایی را به طور مطلق نمی ‏توان رد کرد و از سویی، پذیرش کامل و بی‏ چون و چرای آن نیز عاقلانه نیست، بلکه میانه‏ روی در مدگرایی و مراقبت داشتن بر هماهنگی آن با فرهنگ و مذهب و ملیت خویش، مناسبت ‏ترین راه برخورد با مد و مدگرایی است.
برخی، مدگرایی را نشانه تمدن و گروهی، آن را دلیل بی ‏هویتی فرد می‏دانند. حال آنکه با میانه روی در این امر و در نظر داشتن فرهنگ و مذهب سرزمین خود، می‏توان از مدگرایی سود جست و نگرانی خویش را از رواج مدگرایی برطرف ساخت.


مد و روان‏شناسی

 


میان روح و جسم آدمی، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و این دو، تأثیر متقابلی بر یکدیگر می‏گذارند و میان آنها کنش و واکنش‏های مختلفی شکل می‏ گیرد. نمادها ودگرگونی‏ های مادی و معنوی پیرامون انسان، بر روح و روان او تأثیر مستقیم دارند و هر اثرپذیری روحی، پی‏آمدهای رفتاری ویژه ‏ای دارد. برای مثال، گاهی انسان از شنیدن نوعی موسیقی و آهنگ به آرامش می‏رسد و از شنیدن نوعی دیگر از موسیقی، پرخاش‏گر می‏شود. همچنین رنگ‏ها به تنهایی یا در کنار دیگر رنگ‏ها تأثیر ذهنی ویژه ‏ای بر فرد می‏گذارند. رنگ‏های گرم و رنگ‏های سرد، پیام‏های روانی متفاوتی را به افراد منتقل می‏کنند. انواع خط‏های موجود در طبیعت و چگونگی نمایان شدن آنها در برابر دیدگان بیننده، معانی قراردادی غیرمستقیمی را به روان آدمی القا می‏کنند.
طراحان مد نیز معمولاً با بهره‏ گیری از این نکته ‏ها می‏کوشند هدف‏های مورد نظر را در بیننده اجرا و این افراد نیز با تأثیرپذیری روانی، بنا بر خواسته‏ های آنان رفتار کنند.
طراحان مد به کمک «روان‏شناسی مد»، قصد تأثیرگذاری بر مخاطب و تحریک او به انجام دادن کاری معین را دارند. بنابراین کسی که به دنبال مدگرایی است نباید از این نکته غفلت کند.
چیستی مد
در بیشتر موارد، مفهوم واژه «مد» با «شعار»، ارتباطی نزدیک دارد. امروزه در جامعه ما واژه شعار به معنای سخن بی عمل به کار می ‏رود، در حالی که معنی واقعی آن «فهماندن» و «اعلان خلاصه» است. برای مثال گاهی می‏شنویم: کنگره فلان با شعارِ فلان بر پا شد یا شعار انجمن فلان این است. پس شعار؛ یعنی اعلان خلاصه هدف‏ ها و باورها.
شعار همیشه در قالب لفظ نیست، بلکه گاهی نوعی از طرح، رنگ و لباس ویژه می‏تواند حامل پیام یک شعار باشد. یک پلیس با لباس مخصوص خود، به بیننده می ‏فهماند که: «من یک پلیس هستم.» نشانی که بر سربرگ نوشته ‏ای قرار می ‏گیرد، وابستگی آن را به یک شرکت، ادراه یا نوعی انجمن خبر می‏دهد. بنا براین، مد نیز نوعی شعار است و پیامی را آگاهانه به مخاطب منتقل می‏کند.
1 مد و مدگرایی، نوعی شعار به شمار می‏آید.
2. شعار، به معنای فهماندن خلاصه هدف‏ها و باورها یا آشکار کردن وابستگی به چیزی است.
3. شعار می‏تواند یک جمله، طرح، رنگ ولباس ویژه‏ای باشد.

شعار و مخاطبان
افرادی که مخاطبان شعارها قرار می‏گیرند و با آن ارتباط سمعی یا بصری می‏یابند، معمولاً بدون تحقیق و بی‏ اختیار، پیام نهفته در شعار را دریافت می ‏کنند و با حرکت ذهنی معین براساس آنها، استدلال‏های عقلی خود را سامان می‏دهند. البته این کار، از سوی افراد نکته‏ سنج، کم ‏دقتی به شمار می ‏آید.
در روایت‏های امامان معصوم علیهم‏السلام به نکته‏ های ارزنده‏ای دراین باره اشاره شده است. امام صادق علیه‏ السلام می‏فرماید:
لا تَصْحَبُوا أَهْلَ الْبِدَعِ وَ لاتُجالِسُوهُمْ فَتَصیرُو عِنْدَ النّاسِ کَواحدٍ مِنْهُمْ.
با اهل بدعت هم‏صحبت نشوید و با ایشان هم‏نشینی نکنید؛ زیرا نزد مردم، یکی از آنها شمرده می‏شوید.
رسول اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله نیز فرموده است: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ؛ هر کس خودش را به گروه خاصی شبیه سازد، جزو آنها شمرده می‏شود».
این سخنان، بازگوکننده یکی از حقیقت‏های رفتاری انسان‏ها در جامعه است و با توجه به آنها درمی‏یابیم. اگر از کسی شعاری دیده یا شنیده شود، بیننده و شنونده، ناخودآگاه، پیام موجود در شعار را دریافت می‏کند. سپس با قضاوت کردن بر اساس آن، حکمی را برای خود، صادر و با آن ارتباط برقرار خواهد کرد. این ارتباط می‏تواند از نوع هم‏فکری، تقلید، عضویت، پیروی، علاقه ‏مندی و وابستگی باشد و چه بسا خود شعاردهنده از این ارتباط و قضاوت، بی ‏خبر باشد.
مد، به طور پنهانی و سریع بر شخص مدگرا تأثیر می‏کند. بنا براین، انسان باید در استفاده از مد، هوشیار باشد.
مد و تبلیغات
هر مد، درواقع، تابلوی تبلیغاتی یک فرهنگ یا خرده فرهنگ است. پس استفاده‏ کننده از یک مد، باید به مثبت یا منفی بودن فرهنگ آن مد توجه کند و زمام فکر و عمل خود را بدون بررسی دقیق، در اختیار آن مد و صاحبان فرهنگی آن قرار ندهد.
بسیاری از شرکت‏های تجاری و تولیدی برای اینکه تعدادی از مردم، محصولات نشان‏دار آنها را مصرف کنند، هزینه‏ های هنگفتی می ‏پردازند. برای نمونه، در ساخت فیلم‏ها و سریال‏ها و مسابقات ورزشی، به عنوان حامی مالی برخی اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه‏ گذاری می‏کنند تا برای چند لحظه، نشان آن شرکت به نمایش درآید.
جریان‏های فکری، بیشتر از راه مد و تبلیغ باورهای خاستگاه خود، حضور و گسترش می‏یابند. در کشورهای غربی، حزب‏ها، جمعیت‏ها و گروه‏های فراوانی با باورهای گوناگون دینی، سیاسی، اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی وجود دارند که اعتقادهای آنها در بیشتر موارد با هویت اسلامی و ایرانی ما سازگار نیست، به‏ ویژه گروه‏هایی مثل: شیطان‏ پرستان، هم‏جنس‏ گرایان و فمینیست‏ها. این گروه‏ها برای خود شعارهایی در نوع لباس، نوع دوخت، ترکیب رنگی، طرح خاص، آرایش مو و چهره، دست‏بندها و گردن ‏آویزها فراهم آورده‏ اند. از این رو، استفاده از نشانه‏ های مد آنان می‏تواند به معنی وابستگی به آن جمعیت‏ها، پذیرش آنها، علاقه به آنها، هم‏فکری و هم سویی با آنها و تبلیغ‏شان باشد. کار منطقی آن است که پیش از پیروی کردن از این مدها، به شناخت کافی درباره آن گروه، هدف‏ها و باورهای آنها دست یابیم. در غیر این صورت، حرکتی انفعالی و بی‏ پایه و تقلیدی کورکورانه شکل خواهد گرفت.
1. جریان‏های فکری، از راه مد، حضور و گسترش می‏یابند.
2. استفاده از هرگونه مد، تبلیغ جمعیتی است که این مد از آنجا برخاسته است.
3. پیروی بدون تحقیق از یک مد، نوعی تقلید کورکورانه است.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.
مد و اتهام
انسان‏ها در زندگی خود گاه با مسائل تخصصی روبه ‏رو می‏شوند که در این حالت، بنا بر نظر کارشناس آن فن رفتار می‏کنند. برای مثال، هنگام بیماری، با نظر و دستور پزشک و صلاح‏دید او عمل می‏کنند یا در مسائل فقهی، از مرجع خاصی تقلید می‏کنند. در مقابل، برای مواردی چون نوع لباس، آرایش و مد، عملکرد شخص باید برخاسته از باورها، نیازها و شرایط فرهنگی و بومی او باشد، نه بر اساس تقلید کورکورانه از دیگران. بی توجه بودن به این نکته‏ ها در انتخاب مد، نشان ‏دهنده سستی فرد در حفظ اعتقاد و منش اخلاقی اوست و درواقع، چنین شخصی، خود را در معرض نوعی اتهام قرار داده است. در کلام پیشوایان معصوم علیهم‏السلام نیز در این باره سخنانی آمده است، چنان که در حدیثی از امیرالمؤمنین علی علیه‏ السلام می‏خوانیم:
مَنْ عَرَضَ نَفْسَهُ لِلتُّهْمَةِ فَلایَلُومَنَّ مَنْ أَساءَ بِهِ الظَنُّ.
هر کس خودش را در معرض اتهام قرار دهد، کسی را که به او گمان بد برد، سرزنش نکند.
آن امام همام در جای دیگر فرموده است: «وَ ایّاکَ وَ مَواطِنَ التُّهْمَةِ؛ از جایگاه‏ های تهمت دوری کن».
پس با توجه به این حقیقت عرفی، نسنجیده استفاده کردن از مدهای نامناسب، به معنی ایجاد بهانه اتهام است. برای مثال، اگر فردی، ناآگاهانه از مدی که نماد «شیطان‏پرستی» است، استفاده کند، در صورتی که بیننده او بدون پرس‏وجو، او را یک «شیطان ‏پرست» بپندارد، در اینجا آن‏که سزاوار سرزنش است، فرد مدگراست، نه بیننده؛ زیرا آن شخص با استفاده از چنین مدی، خود را در معرض تهمت دیگران قرار داده است.
همچنین به کارگیری این نمادها، به معنی بالا بردن تعداد طرفداران و علاقه ‏مندان آن جمعیت خواهد بود. به عبارت دیگر، سیاهی لشکر آن نگرش به شمار می‏رود و مانور تبلیغاتی گسترده ‏ای را برای آنها فراهم می‏آورد. یکی از شاخص‏های رسانه ‏های غربی در تجزیه و تحلیل باورهای ما، استفاده از همین نمادهاست. شاید تعجب کنید اگر در رسانه‏ ای بشنوید: «گرایش جوانان ایرانی به گروه فلان افزایش یافته است و این مطلب را می‏توان در شیوه پوشش و آرایش آنها می‏توان دید».
1. معمولاً انسان‏ها براساس آنچه می‏بینند، قضاوت می‏کنند.
2. با استفاده و اجرای مد، مواد خام قضاوت بینندگان فراهم می‏شود.
3. انسان حق ندارد مقدمات متهم شدن خودش را فراهم کند.
4. اجرای مد، قرار گرفتن در سیاهی لشکر پیروان اندیشه مد است.

منبع:
hawzah