مهمانی
شب
باز این دخترِ همسایه و گپ گپ لبِ بام
صحبت از مرگِ سحر، کشتنِ او دم دم شام
باز یک تازه ترک نقشه به مهمانی شب
خاک بر چشمِ سحر سلسله ی حرف و سلام
مهربان! سال به سال تازه کنی عشقِ قدیم
معشوق اکس شما،اول ماه، ماه ی تمام
پوزش اما زکدام ماه سخن گفته بودی
مانده در شکلک گردی یا چکیده همه خام
نیم رخ ماه مگر ریخته از قله ی کوه
شکل آفتابه شده روی لگن، پشتِ حمام
پوزشی دیگری از راه رسید، می بخشی
تاکجا میدوی از پشت همین گشنه ی دام؟
زن همسایه که دیشب رویِ بام گوش گرفت
خبر آورده که خوردی ز کسی مالِ حرام
...........
باورش هیچ نکنم یا ز شما قهر کنم
آه! از دختر همسایه و گپ گپ لب بام
زینت نور
|