برگردان از: دکترنجیب الله مسیر
(آغازسده بیست)
یکم
18.03.2009
درباره نویسنده:
گئورگی پتروویچ ایژوف استاد دانشگاه دولتی ماسکو، پروفیسور
دیپارتمنت اقتصاد و جغرافیای اقتصادی، مربوط انستیتوت آسیا
وافریقا، کارشناس تجدد خواهی وآغاز مدرنیته افغانستان.
درامدی بر باز شناختی تجدد خواهی
و
نخستین مرحله رفورم درافغانستان
افغانستان درحالی وارد قرن بیست گردید که مردم آن بی سواد،
زیرساخت های آن توسعه نیافته ومناسبات مالی وزراعتی آن همسان
دوران کهن بود. بخش نزدیک به تمام مردم این کشورمشغول زراعت
بوده وقبایل کوچی ونیمه کوچی مالداری میکردند، مردمان اسکان
شده دروادی ها درکناره های رود های خروشان وفراوان به زراعت می
پرداختند.
زمین به کمک گاوآهن وابزار چوبی ( یوغ وآتنگ و اسپارچوبی )
شدیارمیشد وآماده به کشت میگردید، این عمل توسط حیوانات
زورمندی چون: گاو، اسب و خر انجام می یافت. اسپارها دقیقن به
اسپارچوبی ایکه درمسکوکات یونان قدیم حک شده بود همانند بودند.
مناسبات تجارتی افغانستان عملا تنها با بخارا وهند بریتانوی
وجود داشته وبخش بیشترمعاملات تجارتی توسط کوچی ها( کاروانهایی
) که کالا ها راازمحلی به محلی انتقال میدادند، بدون رعایت مرز
دولتهای همجوار که درآن زمان وجود داشت، صورت میگرفت.
همه
صنایع کشوربه مانوفکتوریکه درکابل ساخته شده بود وبنام ماشین
خانه یاد میگردید خلاصه میشد. این مانوفکتوررا ماشین خانه
میگفتند چون درآنجا ماشین بخاربکاربرده میشد. درین ماشین خانه
تفنگ، باروت، کارتوس، اسباب مورد استفاده روزمره وسکوک که بنام
روپیه کابلی یاد میشد، تولید میگردید. درپغمان اقامتگاه
تابستانی پادشاه بند برق کوچکی کارمیکرد که برای چند خانه
محدود برق میداد. حتی درسال های 60 دردامنه ی یکی ازدره های
پغمان لوله ی فلزی ای نمایان بود که ازراه آن آب به توربین ها
میرسید. درآغازسال های 20 درجبل السراج اولین فابریکه ی نساجی
که با دستگاه های بافت دستی ویکتعداد کم دستگاه های میخانیکی
که با برق کارمیکرد مجهزبود. برق ازبندبرق آبی کوچکی که
درجوارآن ساخته شده بود گرفته میشد. انرژی این بندبرق همچنان
به قصرامیر که درجبل لسراج بود رسانده میشد.
دربخش تجارت ومالی نقش کلان را هندوها ایفا میکردند که درخدمت
تبادله کالا بین دوکشورقرارداشتند. هندوستانی ها منبع اساسی
قرضه دهی یا اعطای کردیت بودند وساختاری را ایجاد کرده بودند
که بنام سراف ها یاد میشد که نه تها اسعاررا تبادله میکردند؛
بلکه پول را هم ازیک کشوربه کشوردیگرانتقال میدادند ونقش بانک
را ایفا میکردند.
حتی
بعد ازده ها سال باوجود اینکه درافغانستان چندین بانک ملی
کارمیکرد، این سراف ها که درکابل دفاترخود را داشتند، در دوران
اسعار با گرفتن کمیشن معین نقش فعال خود را ایفا میکردند.
مگراینکارپسان ها صورت میگرفت ولی درآغازقرن سراف ها یگانه
سازمانی بودند که تبادله ودوران پول ( اسعار) را تامین
میکردند. همه مسایل سیاسی افغانستان ازطریق اداره معاون –
پادشاه هند وامیرافغان که درواقع تحت کنترول پادشاه بریتانیا
بود، پیشبرده میشد.
مدرن سازی افغانستان ازکجا آغازشد؟
90
سال پیش از امروز شبانگاهان درشکارگاهی درجلال آباد امیرحبیب
الله خان پادشاه افغانستان درخیمه اش کشته شد و پسرش امان الله
برتخت سلطنت نشست. امیرجوان که با روحیه میهن دوستی وتلاش
برای آزادی کشورش تربیت شده وچیزهای زیادی را ازاستادش محمود
طرزی آموخته بود، بلا فاصله با آوردن رفورم ها به مدرن سازی
کشورش پرداخت. محمود طرزی شخصیت چندین بعدی داشت وبخاطرتوسعه
افغانستان کارهای زیادی را انجام داد. بسنده است اگربگوییم که
او اولین روزنامه ( گزیته ) را به نشرسپرد وخودش بسیار مینوشت
وآثارنوسندگان اروپایی وترکی را برگردان میکرد و جانبدار آزادی
افغانستان ازاسارت انگلیس بود. درست تاثیر همین شخصیت بود که
امان الله بعد از به قدرت رسیدن درعرصه های مختلف حیات کشورش
اصلاحات آورد.
باقرارگرفتن درراس افغانستان، امان الله خان در 28 فبروری سال
1919 استقلال افغانستان را اعلام داشت تا با ااعلا م جنگ
ازجانب بریتانیای کبیر که نمیخواست افغانستان ازتحت کنترول این
کشورخارج شود، مواجه گردید. ولی عملیات موفقانه عساکرافغانی
وشورش های که درهند بریتانوی آغازگردید انگلیس ها را وادارساخت
که عملیات نظامی را قطع کنند و در نتیجه در 8 ماه اگست 1919
درراولپندی هند قرارداد صلح با افغانستان را با مستقل شناختن
این کشورعقد نمایند.
واما
بسیارپیش ازین بتاریخ 7 اپریل 1919 امیرافغان ( امان الله خان
) درمقام اولین کشور، روسیه آزاد را به رسمیت شناخت ومناسبات
دوستانه را با این کشورپیشنهاد کرد. ازجانب دولت جوان شوروی
استقبال خوبی بعمل آمد وگام متقابل را برداشت وبحیث اولین
کشورآزادی همسایه جنوبی خود را برسمیت شناخت.
بابدست اوردن آزادی سیاسی، شاه امان الله رفورم هایی را براه
انداخت که بموجب آن آزادی افتصادی را به کشور باید میاورد.
قابل یادآوری دانسته میشود که امیراین رفورم هارا با چنان
انرژی براه انداخت که دلگرمی و احترام بیشترینه کشورهارا جلب
نمود.
درگام نخست قانون مالکیت خصوصی برزمین وخرید وفروش زمین نافذ
گردید. هرکسی که پول داشت میتوانست قطعه زمینی خریداری کند
طوری که این زمین برای همیشه درقید استفاده اوو اخلافش
قرارداشته باشد. براساس ابتکاریکی از مشاوران مالی که نامش
مجتبی خان بود مالیات جنسی که اززمینداران ودهقانان وضع
میگردید با مالیات نقدی که برابربه یک چهارم قیمت حاصل بود،
تعویض گردید. مجتبی خان به پاس پیشنهادش شایسته مدال ویک قطعه
زمین درشهرنو کابل، گردید که پیش ازآن محلی برای تمرین سپاهیان
بود. امروزه درکناراین قطعه زمین لیسه زنانه ملالی قراردارد.
سالهای دراز این زمین با چندین خانه وجویباری که درشهرنو ازبین
آن میگذشت ازسوی نمایندگی کمیته روابط اقتصادی خارجی شوروی به
کرایه گرفته شده بود. بعد ازین که سفارت کبرای اتحاد شوروی
دردارالامان ساخته شد دفاتراین کمیته به انجا انتقال یافت.
رفورم مالیاتی به گونه ی چشمگیری درامد بودجه دولتی را افزایش
داد. واما تعرفه مالیاتی زمان درازی حفظ گردید وحتی بعد ازسی
سال پس ازرفورم، زمین داران برای خزانه کمترازیک فیصد قیمت
حاصلات جمع آوری شده ومالداران کمترازدونیم افغانی ازهرگوسفند
تادیه میکردند، درحالیکه یک کیلوگرام گوشت گوسفند دربازاربه
قیمت روز ده مرتبه بیشترازمالیات تعیین شده بود.
بادرنظرداشت اینکه در کشور کمبود جدی کادرهای ماهردرتمام عرصه
های اقتصاد ملی احساس میگردید، گروهی ازجوانان افغان برای
آموزش به فرانسه اعزام گردیدند ودرکابل نخست مکتب کوچک زنانه
وسپس لیسه مردانه « استقلال » جاییکه درس ها به زبان فرانسوی
داده میشد، اساس گذا شته شد.
امان
الله خریداری پست های دولتی را که ازگذشته ها دررابطه تقرر
حکام ومامورین رسمی وجود داشت ملغی قرارداد. او نبرد را با
رشوه خواران اعلام کرد. آنها را درمحضر مردم جزا میدادند وحتی
حلق آویزمیکردند.
رفورم ها شامل حال گمرکات نیزگردید. تعرفه های ثابت وسخت
درمورد کالاهای وارداتی وصادراتی وضع گردید.
موقف
وموضع جهانی افغانستان استحکام یافت. افغانستان در سال 1921
بحیث عضو پیمان ملل ( لیگه ناتسی) شده وآنرا بسیاری ازکشورها
برسمیت شناخت.
اولین قانون اساسی در تاریخ افغانستان تدوین و بتاریج 30 ماه
می 1923 پذیرفته شد. قانون جزا که محاکم شریعی را تعویض نمود،
مقرره ازدواج ها که گرفتن قلین ( مهریه ) را ازبین میبرد
وازدواج چندگانه وانتقال زن برادربزرگ وفات یافته به
برادرکوچک را منع قرارمیداد، وضع گردید.
برای
بارنخست درکشور بودجه دولتی تنظیم گردید. روپیه کابلی به واحد
جدید پولی بنام افغانی تعویض گردید. راست سخن تبادله پول طبق
همیشه به نفع خزانه صورت میگرفت. دربرابر ده روپیه کابلی
میتوانستند 9 سکه ی جدید با عین وزن و کیفیت بدست بیاورند.
تلاش صورت گرفت که پول های کاغذی درچلند قراربگیرند، ولی این
تلاش نافرجام بود. زیرا مردم که به سکه ها عادت کرده بودند نمی
فهمیدند که چگونه کاغذ عادی بایک تصویرومهری روی آن میتواند
برابربه چندین سکه نقره یی باشد. درسال 1928 حکومت تلاش
دوباره نمود تا باکنوت های جدید را درچلند بگذارند ولی این
تلاش نیزموفقانه نبود.
شهرکابل پایتخت افغانستان دردوسوی رود همنام خود درمیان دوکوه
قراردارد. امیرخواست که این شهردرفاصله هشت کیلومتری
جنوبتردرهمواری نقل مکان داده شود وبه کمک مهندسین جرمنی
ساختمان بنای بزرگی که بنام دارالامان یاد میشود، آغازگردید.
درین بنای بزرگ که دربلندی قرارداشت باید پارلمان آینده
افغانستان راجابجا مینمود. این بنا سه طبقه داشت ودارای سقف
بلند ومرکزگرمی ای بود که هیچ وقت فعال نشده بود.
دفاترمامورین باسوختن چوب خشک گرم میشد. بین شهرکهنه ونو سرک
راست مانند تیر به درازی سه کیلومترکشیده شد. دریک سوی این سرک
یک قطار درخت شانده شد درسوی دیگردوقطاردرخت ومیان آنها اولین
خط آهن درکشورکه دارالامان را با مرکزشهرکهنه جاییکه امروز
"سپین زر" قراردارد، وصل مینمود؛ تمدید شد.
بقایای این خط آهن را ممکن بود که درسرای نزدیک موزیم کابل
مشاهد کرد. درآنجا دوماشین بخارکه قطارراکش میکردند با دود
روهای کلان و درنزدیک سرای واگون های فلزی که روی آن سبزه
وبوته ها روییده بود، قرارداشتند. سرک دارالامان پخته کاری شده
بود ولی از پس عرادجات همیشه خاک بلند میشد. درسالهای 60
زمانیکه رییس جمهورامریکا باید ازافغانستان دیدن میکرد،
درپروگرام اقامت اوسفری ازمرکز شهراز راه دارالامان به
قصرچهلستون شامل بود وازهمین لحاظ این سرک را باشتاب اسفالت
کردند. ولی رییس جمهوردرمیدان هوایی با پادشاه ملاقات سه ساعته
داشته ودوباره به پروازخود ادامه داد. اماخیری ازسفراوحاصل آمد
ورانندگی روی سرک اسفالت شده خوش آیند بود.
درساحه حفظ الصحه نیزرفورم هایی پدیدارگشت. بدین ترتیب برای
بارنخست درکابل شفاخانه های کودکان و زنان افتتاح گردیدند و
باشندگان پایتخت میتوانستند یاری و همکاری با کیفیت پزشکی راکه
ازتوان طبیبان محلی بیرون بود، بدست آورند.
ازآنجایی که افغانستان تلاش میورزید تا تجارت خارجی که عمدتاه
ازطریق هند بریتانوی جریان داشت را توسعه بدهد، سرک بین کابل
وقندهار ترمیم گردید و ازین راه کالا ها به سرزمین هند کشانده
میشد. سپس ساختمان سرک موتررو ازکابل تا گردیز ساخته شد.
درکشوراولین موترهای باربری وسرویس پیداشدند وشخص امیربا
اتوموبیل سفرمیکرد. اگرساختمان سرک درسمت جنوب وسمت مشرق با
دشوارهای زیاد روبرونبود، ولی ولایات شما لی افغانستان «
ترکستان افغانی» مثل همیشه قابل دسترسی نبود. امیربرای حل این
مشکل ازحکومت شوروی تقا ضای کمک کرد.
مهندسین شوروی کارهای لازم مقدماتی را انجام دادند ودوراه را
نشانی کردند که کابل را با شمال میتوانست وصل کند. یک راه
ازطریق دره شکاری وکوتل شیبرودیگری ازطریق خنجان به جبل السراج
با حفرتونلی با درازی یازده کیلومتر. امیراین پروژه ها را
منظور کرد وساختمان شاهراه ازورای هندوکش شامل پلان پنج ساله
اتحاد شوروی شد. باتاسف که تحولات سیاسی درونی درآن زمان مانع
تطبیق این پروژه گردید ولی سی سال پس ازآن شاهراه اعمارگردید.
درهمان زمان جانبین موافقت کردند که بین کابل وتاشکند خط هوایی
دایمی اساس گذاشته شود. درسالهای نخستین پس ازآزادی درکابل
ستیشن رادیوکه ازجانب اتحادشوروی بخاطرسهولت درارتباطات بین
دوکشور تحفه گونه به دسترس قرارداده شده بود، نصب گردید. پس
ازآن لین تلگراف از کشک تا کابل ازراه هرات، قندهار وسپس
ازکابل تا مزارشریف تمدید شد.
سرزمین افغانستان سرشاراز مواد معدنی گوناگون میباشد که طی سده
ها به شیوه ابتدایی استخراج می گردید. با همین شیوه آهن، مس،
سرب، سلوده، طلا، نقره، سنگ های قیمتی ونیمه قیمتی وده ها ماده
دیگر استخراج میشد. سنگ لاجورد با رنگ کبود روشن یا آنطوری که
اروپایی ها میگفتند لاپیس – لازورطی قرن ها درافغانستان
استخراج میشد وحتی فرعون مصر توتانهمون ازین سنگ افغانستانی
برای خود زیورساخته بود؛ انهایی که ازکلیسای اسحق درسانکت
پیترزبورگ دیدن کرده اند امکان داشته اند تا ازتماشای دوستون
لاجوردین که به امراکاترین دوم درانجا نصب شده بود، مشاهده
نمایند ولذت ببرند.
جرمنی هم مدت زیادی ازافغانستان لاجورد خریداری میکرد وازآن
رنگ برای فرفور- لازور برلین استفاده میکرد؛ وفینانیست مشهور
امریکایی روکفیلر چندصد کیلوگرام این سنگ رابرای تزیین حوض خود
بدست آورده بود.
امیرهدایت داد تا درشمال کشورمنطقه صنعتی ومکتب تخنیکی معدن که
باید متخصصین را برای صنایع آموزش میداد ایجاد گردد. یگانه
موسسه صنعتی درکابل - « ماشین خانه » دیگرنمیتوانست پاسخ گوی
نیازمندیهای فزاینده کشورباشد. درهمین زمان ازفرانسه پس
ازپایان آموزش افغان های جوان که تخصص گرفته بودند به
کشوربازگشتند ومیتوانستند به امرپیاده کردن رفورم ها یاری
برسانند.
دربهار1928 امیروهمسرش به سفردورودرازی به روسیه و اروپا
رفتند، جایی که او با دستاورد های امریکا، کشورهای اروپایی
واتحاد شوروی آشنا شد. امیردرمانورهای نظامی حضوربهم میرساند،
تجهیزات نظامی را برای ساختمان موسسات نودرافغانستان فرمایش
میداد. درنشست ها وملاقات ها مسایل سیاست داخلی وخارجی امکانات
رشد مناسبات تجارتی افغانستان با کشوردیگر بررسی میشد؛ شهبانو
درین سفربدون چادری ودر پوشش بالباس اروپایی بود.
درهمین زمان درافغانستان نارضایتی مردم دربرابرسیاست نوگرایی
ومدرنیسم امیرنو اندیش گسترده ترمیشد؛ مالیات بالا رفت، مصارف
اردو ودربارافزایش پیداکرد، پول کفایت نمیکرد وحکومت به نشرسکه
های کم بها که یک بخش نقره به مس تعویض شد، آغازکرد. روحانیت
از نظم نو راضی نبود وچنین حساب میکرد که تعلیم وتربیه انسان
ها ازصلاحیت انان است وبرخی هم برضد معارف زنان، پول های کاغذی
نشرشده ازجانب دولت که مورد تایید مردم نبود، سخن میگفتند.
سردارها تشویش داشتند که امیرمیخواهد بعوض شورای دولتی مشتمل
برسرداران وسران قبایل، پارلمان انتخابی را تشکیل بدهد.
امیرپس ازبازگشت ازسفراروپایی اجلاس بزرگ لویه جرگه را با
اشتراک 1000 نفردایر کرد. درین جرگه قانون مکلفیت عسکری، پرچم
جدید کشور( بجای پرچم سیاه پیشین پرچم نوبا سه قسمت ونشان
درقسمت وسط ) به تصویب رسید. دربانکنوت ها نشان کشورنقش شد که
دردرین نشان خورشید ازپس ستیغ بلند درآغوش خوشه ها که محصول
دامنه ها ی سبز بودند، طلوع میکرد.
شاه
امان الله اعلام داشت که پارلمانی که 150 عضوداشته وبدیل شورای
دولتی میباشد، انتخاب خواهد شد. درآخرین جلسه شورای دولتی به
گونه دمانستراتیف، چادری را ازروی ملکه برداشت وازدیگران خواست
تا آنها نیزاین کاررا بکنند.
به
هرحال وضع درکشورخرابتر ومتشنج ترمیشد.
ملا
ها ازهمه میخواستند تا برضد شاهیکه قانون شریعت را رعایت نمی
کند، ازروی زن ها چادری را برداشته است وبا کفارازیک خوان غذا
خورده است ومیخواست مردم را با مالیات تحت فشارقراربدهد و....
قیام نمایند.
انگلیس ها هم با پخش اوراقی که مردم را به مبارزه برضد
امیرفرامیخواند ( ازهواپیما ) سهم فعال گرفتند. امان الله تلاش
ورزید تا وضع را تغییربدهد ودرجنوری سال 1929 فرمانی مبنی
برالغای همه رفورم ها صادرکرد ولی فرصت ازدست رفته بود ودیرشده
بود. بخشی ازسربازان دولتی با قیام کنندگان پیوستند
وامیردربرابرتقاضای آنها استادگی کرده نتوانست. اوازسلطنت
کناررفت وعازم کندهارشد. تلاش ورزید که مقاومت را سازمان بدهد
وموفق نشد وکشورراترک کرد.
سرنوشتش این شد که پس ازسی سال غربت درتابوت بازگشت کند و
درکنارپدرکشته شده اش درپارک جلال آباد دفن شود. بدینسان
نخستین مرحله ی ده ساله مدرن سازی افغانستان به پایان رسید.
پلان های اصلاحاتی کشورناکام شد چون کشورآماده پذیرش آن نبود
ولی نام امان الله خان که میخواست این کارها ی مثبت ومدرن را
انجام بدهد تا ابد درتاریخ افغانستان ماندگارخواهد بود.
|