به پرواز
زنبور دقت کن !
در میان موجودات ، آنچه انسان را
از دیگران متمایز ساخته و او را اشرف مخلوقات کرده
، داشتن قوه تفکر و درک کلیات است .
زندگی انسان در طول تاریخ هرگز از
تفکر و اندیشه خالی نبوده است ؛ اما چیزی که مهم
است و ابعاد موثر این تفکر را وسعت می بخشد ،
پویایی اندیشه است . انسانی که پیوسته تفکر می کند
و ذهن را از محبوس شدن در چارچوب ثابت و قواعد
معین رها می کند و هر بار امور را به نحوی نو به
هم مرتبط می سازد ، می تواند ایده یی جدید ارایه
کند و در اینجا است که خلاقیت ظهور و بروز پیدا می
کند .
خلاقیت ، همواره مفهومی اسرار آمیز
، وسیع و بسیار پیچیده بوده است ، بالاترین
توانمندی تفکر و محصول نهایی ذهن و اندیشه انسان
دانست اما صرف نظر از این باور قدیمی که خلاقیت را
ناشی از نیروی اسطوره یی و ماورایی می پنداشتند در
قلمرو علم روانشناسی و رفتارشناسی جدید نیز به
دلیل ابهام و پیچیدگی ماهیت خلاقیت ، میان
روانشناسی و پژوهشگران ذهن و روان در تعریف و
تبیین آن اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد .
عناصر خلاقیت
خلاقیت ، دارای عناصر تشکیل دهنده
یی است ، اولین عنصر ، قلمرو مهارت ها است که
مربوط به استعداد آموزش و تجربه در یک زمینه خاص
است و به عنوان مواد اولیه کار محسوب می شود زیرا
، برای اینکه در یک حوزه خاص ، خلاق شوند ، باید
دارای مهارت لازم در آن زمینه باشند . عنصر دوم
مهارت های خود را در راه جدیدی به کار اندازند .
این ویژگی ها یا مهارت ها را میتوان با آموزش و
تجربه گسترش داد .
عنصر سوم ، انگیزه است ، انگیزه
میل به کار بخاطر همان کار است . اصولا انگیزه
زمانی ایجاد می شود که شخص ، کار را جالب ، جذاب و
رضایت آمیز ببیند و به انجام آن علاقه مند شود .
روش های ایجاد تفکر خلاق
معلم می تواند با به کارگیری شیوه
های مناسب زمینه رشد خلاقیت را در دانش آموزان
فراهم کند ذیل از آن جمله اند :
1-
استفاده از مغایرت ها :
ارایه مطالبی که خلاف باورها مرسوم و عمومی علمی
باشد ، مثلاً معلم در درس علوم از دانش آموزان
بخواهد که نظریات قدیمی را رد کنند و بدین ترتیب
دانش آموزان را بر انگیزاند تا چیزها را ارزیابی
کنند و راه های جالبی برای آزمون و اثبات کردن
مسائل بیابند .
2-
استفاده از تمثیل :
معلم به دانش آموزان کمک کند تا با استفاده از
چیزهایی که قبلاً می دانستند در موقعیتی مشابه به
اطلاعات ، حقایق و اصول تازه یی دستیابند . به
آنها نشان داده شود چگونه محصولات علمی بر اساس
موقعیت های مشابه شکل گرفته اند .
3-
توجه دادن به کمبودها و خلأ موجود
در دانش :
از دانش آموزان خواسته شود بجای آنکه به دانستنی
های انسان بپردازند آنچه را که برای انسان مجهول
مانده است بررسی کنند . مهارتهای دانش آموزان را
برای جستجوی شکافهای ، ناشناخته ها و مجهولات
توسعه دهند . معلم باید از دانش آموزان بخواهد تا
تمام تعاریف ممکن یک مساله و همچنین موارد نقض آن
را جست و جو کنند .
4-
تقویت تفکر درباره امکانات و
احتمالات :
فرصتهایی ایجاد شود تا به سوالهایی مانند چطور ،
اگر ، یا از چه راههایی پاسخ داده شود و حتی خود
وادار به پاسخ دادن به آنها بشود . دانش آموزان
باید بفهمند چگونه یک چیز به چیزدیگر منجر می شود
. هنگام گفتن مساله به دانش آموزان فرصت اندیشیدن
به راههای مختلف حل مساله داده شود .
5-
استفاده از سوالهای محرک :
معلم باید بیشتر به گزاره های
پرسشی که نیاز به درک عمیق دارد ، توجه کند و
سوالهایی که نیاز به ترجمه ، تفسیر ، تعریف ،
اکتشاف و تجزیه و تحلیل دارد استفاده کند .
6-
ایجاد فرصتهایی برای دانش آموزان
تا رازهایی هر چیز را جستجو کنند .
7-
تشویق به مطالب زندگی
افراد خلاق .
8-
تقویت تعامل دانش آموزان با
اطلاعات قبلی :
ایجاد فرصتهایی برای دانش آموزان
تا با اطلاعاتی که دارند بازی کنند و به آنها کمک
کنند و فرصت دهند تا بتوانند با استفاده از حقایق
و اطلاعات که قبلا آموخته اند کارهایی را تجربه
کنند .
9-
تقویت
مهارتهای مطالعه خلاق :
از دانش آموزان خواسته شود به جای آنکه بگویند چه
خوانده اند ، عقایدی را که در نتیجه خوانده اند به
دست آورده اند بیان کنند .
10-
ایجاد
ابهام و تقویت آن :
همه می دانند دانش آموزان زمانی یاد می گیرند که
با موفقیتهای حل مساله مواجه باشند . بنابراین
معلم باید موقعیت یادگیری را بیان نکته یی آغاز
کند و سپس دست نگهدارد و اجازه دهد دانش آموزان
خود با اطلاعات بازی کنند و درگیر شوند ، این روش
خوبی است که منجر به یادگیری خود هدایتی می شود .
11-
استفاده
از روش اکتشافی :
در روش اکتشافی ، دانش آموز خود به جستجوی راه حل
می رود و معلم نقش راهنما را ایفا می کند . در این
روش بیش از جواب مساله چگونگی یافتن جواب مهم است
. دانش آموز خود را به اطلاعاتی که پیرامون مساله
توجه کرده و حتی ممکن است تغییراتی در آن ایجاد
کند . بدین ترتیب امکان تجربه شخصی توسط دانش
آموزان ، موقعیت یادگیری را برای آنها جذاب و
مطبوع می نمایید و انگیزه های درونی آنها را تقویت
میکند . همه این جنبه ها در کشف و شکوفایی استعداد
خلاق دانش آموزان تأثیر مستقیم دارد .
ویژگی های شخصیت خلاق
هر چند خلاقیت یک توانایی همگانی
است و همه انسانها کم و بیش از آن برخوردارند اما
افرادی که خلاقیت بالایی دارند و به عنوان افرادی
خلاق شناخته می شوند دارای خصوصیات شخصیتی و رفتار
ویژه یی هستند که به وسیله این خصوصیات می تواند
آن را از سایر افرادی که از خلاقیت کمتری برخوردار
هستند تشخیص داد .
1-
استقلال :
فرد خلاق در افکار و کارهای خویش
از استقلال بالایی برخوردار است .
2-
کنجکاوی :
کنجکاوی یک خصوصیت بارز فرد خلاق است . او تمایل
زیادی به کشف مسائل و پی بردن به اصل پدیده ها
دارد .
3-
علاقه به کارهای پیچیده :
فرد خلاق پیچیدگی را دوست دارد به همین دلیل او در
کارهای مشکل و پیچیده بیش از هر چیز دیگر انرژی
صرف می کند .
4-
تحمل ابهام :
برای فرد خلاق مواجه شدن با ابهامات ، یک مبارزه
محسوب می شود و برای او نوعی لذت به دنبال دارد .
5-
انعطاف پذیری :
فرد خلاق از ذهن و شخصیتی بسیار انعطاف پذیر
برخوردار است .
6-
شوخ طبعی :
شوخی ، خود نوعی خلاقیت است و شوخ طبعی از جمله
ویژگی های عینی و قابل مشاهده در افراد خلاق است .
7-
اعتماد به نفس بالا :
فرد خلاق نسبت به خود و توانمندی هایش آگاهی دارد
به همین سبب است از اعمتاد به نفس زیاد برخوردار
است .
8-
ابتکار :
ابتکار داشتن یعنی دور شدن از
کلیشه ها ، قالبها و عادت های رایج و تکراری . فرد
خلاق به راه حلهای کلیشه ای و به طور کلی تفکر
مبتنی بر عادت علاقه ای ندارد .
9-
پشتکار :
فرد خلاق تلاشگر و سخت کوش است و شکستها او را
خسته نمی کند .
10-
تخیل قوی :
تخیل زیربنای خلاقیت است . این
واقعیت را تاریخ علم و اندیشه های شخصیتهای خلاق
به اثبات رسانیده است .
11-
حساسیت و توجه :
بسیار از اشیا و پدیده هایی که
برای اغلب مردم عادی و پیش پا افتاده جلوه می کند
، می تواند توجه و حساسیت فرد خلاق را برانگیزد .
12-
زیبایی دوستی :
فرد خلاق به اسانی مجذوب زیبایی می
وشدو نسبت به آن توجه و دقت زیادی دارد .
13-
تردید :
فرد خلاق معمولا هر عقیده یا ایده
تازه یی را به راحتی نمی پذیرد .
شناخت ویژگی های خلاق
1-
ایده ها و نظرات خود را بدون ترس
مطرح می کند .
2-
معمولاً برای مسائل ، راه حلها و
پاسخهایی متفاوت از سایر همسالان خود ارایه می کند
.
3-
به فعالیتها هنری علاقه زیادی دارد
و در این زمینه دارای تجربه و مهارت است .
4-
قالباً ایده ها و راه حلهای بیشتری
نسبت به سایر همسالان خود پیشنهاد می کند .
5-
معمولا قادر است با طنز پردازی ها
و شوخی های جالب دیگران را بخنداند .
6-
از والدین خود اغلب سؤالاتی غیر
عادی و گاه عجیب و غریب می پرسد .
7-
علاقه زیادی به نقاشی و ترسیم
افکار و ایده های خود دارد .
8-
انتقادگر است وهر نظر یا عقیده یی
را به راحتی نمی پذیرد .
9-
گاهی به خاطر بیان نظرات ایده های
عجیب و غریبش در نظر همسالان خود فردی غیر عادی
جلوه می کند .
10-
از قوه تخیل خوبی برخوردار است .
11-
معمولا با آب و تاب صحبت می کند
وسعی می کند ایده هایش را با جزییات کامل شرح دهد
.
منابع خلاقیت
1-
عدم آشنایی والدین و مربیان با
مفهوم واقعی خلاقیت
2-
قرار دادن قوانین خشک و دست و
پاگیر در منزل و جامعه
3-
عدم تکیه بر تفاوتهای فردی
4-
عدم اعمال مدیریت مناسب برای ایجاد
جو مناسب برای خلاقیت
5-
عدم مشاهده و آزمایش
6-
تأکید بر روش تقلیدی و قالبی در
علم و یادگیری
7-
تأکید بر تفکر همگرا به جای تفکر
واگرا
8-
رواج روح سکوت در مقابل افراد
9-
درگیر نشدن در مسائل زندگی
10-
عدم نشاط و پویایی در جامعه
نگاه خلاقانه آبراهام لینکلن رئیس
جمهور پیشین آمریکا را در باره معلم پسرش می آوریم
. آبراهام لینکلن در نامه یی به آموزاگار پسرش
نوشت :
او باید بداند که همه مردم عادل و
همه آنها صادق نیستند . اما به پسرم بیاموزید که
به ازای هر شیاد ، انسانهای صدیق هم وجود دارد ،
به او بگویید در ازای هر سیاستمدار خودخواه رهبر
با همتی هم وجود دارد ، به او بیاموزید که در
ازای هر دشمن ، دوستی هم هست .
می دانیم که وقت می گیرد ، اما به
او بیاموزید که از باختن پند بگیرد و از پیروز شدن
لذت ببرد . او را از غبطه بر حضر دارید . به او
نقش مهم کسب در زندگی را آموزش دهید به او بگویید
تعمق کند . به پرندگان در در حال پرواز در دل
آسمان دقیق شود . به گلهای درون باغچه ، به
زنبورها که در هوا پرواز می کند دقیق شود .
به پسرم بیاموزید که در مدرسه بهتر
این است که مردود شود اما با تقلب به قبولی نرسد
به پسرم یاد بدهید با ملایم ها ملایم و با گردن
کشها گردن کش باشد . به عقاید ایمان داشته باشد
حتی اگر همه در جهت خلاف حرف می زنند .
به پسرم یاد بدهید که همه حرفها را
بشنود و سخنی را که به نظرش درست می رسد انتخاب
کند . ارزشتهای زندگی را پسرم یاد بدهید که در اوج
اندوه تبسم کند ، به او بیاموزید که در اشک ریختن
خجالتی و جود ندارد ، به او بیاموزید که برای فکر
و شعورش مبلغی تعیین کند ، اما قیمت گذاری برای دل
بی معنا است . به او بگوید که تسلیم هیاهو نشود و
اگر خود را بر حق می داند پای سخنش بایستد و با
تمام قوا بجنگد . در کار تدریس به پسرم ملایمت به
خرج دهید ، اما از او یک نازپرورده نسازید .
بگذارید که او شجاع باشد . به او
بیاموزید که به مردم اعتقاد داشته باشد . توقع
زیادی است ، اما ببینید که چه می توانید بکنید .
پسرم کودک کم سال خوبی است .
|