فضای سایبر کلید قدرت در قرن ۲۱ خواهد بود

 

 
 

 

صاحب‌نظران قرن ۲۱ را قرن “اینترنت و داده‌ها” نامیده‌اند و تاکید دارند از جمله حوزه‌هایی که در عصر داده‌ها و اطلاعات شاهد تغییر و تحولات شگرف خواهد بود، عرصه قدرت است که از “قدرت فیزیکی” به “قدرت سایبری” تغییر ماهیت خواهد داد

"جوزف نای”، استاد برجسته دانشگاه "هاروارد” آمریکا در مقاله‌ای که فارس آن را منتشر کرده به تبیین "قدرت سایبری” در جهان امروز می‌پردازد و در این باره می‌نویسد: قدرت در جهان امروزی معنای گذشته خود را از دست داده است و این تغییر مفهوم از قدرت به دلیل رشد سریع فضای سایبر و ایجاد زمینه‌ها‌ی جدید و مهم در سیاست است.
مهمترین ویژگی‌های قدرت سایبری
ویژگی‌هایی همچون هزینه‌ پایین ورود، گمنامی و نامتقارن بودن در آسیب‌پذیری موجب ‌شده، بسیاری از کشورها در عصر کنونی بر این بعد از قدرت تمرکز کنند، به خصوص اینکه بازیگران کوچک‌تر در فضای سایبر نسبت به حوزه‌های سنتی‌تر سیاست جهانی ظرفیت و توان بیشتری برای اعمال قدرت سخت و نرم دارند.اما ویژگی‌های محیط سایبر به این محدود نمی‌شود، تغییرات ایجاد شده در اطلاعات همواره تاثیر مهمی بر قدرت داشته‌اند، اما حوزه‌ سایبر یک محیط مصنوعی جدید و غیرقابل پیش‌بینی است؛ از جهت دیگر ویژگی‌های فضای سایبر برخی از اختلافات قدرت بین بازیگران را کاهش داده و نمونه مناسب و خوبی از پراکندگی قدرت که ویژگی سیاست جهانی در قرن حاضر به شمار می‌آید را به نمایش می‌گذارد، این موضوع موجب می‌شود، قدرت‌های بزرگ در عرصه سایبری هیچ‌گاه نتوانند به اندازه‌ حوزه‌هایی چون دریا و خشکی مسلط شده و قدرت نمایی کنند.
نکته‌ دیگری که در فضای سایبر بر آن تاکید می‌شود، این است که پراکندگی قدرت در این عرصه به معنای برابری قدرت یا جایگزینی دولت‌ها به عنوان قدرتمندترین بازیگران سیاست جهانی نیست.
- روند جدید پراکندگی قدرت در جهان
نای با اشاره به روند جدید پراکندگی قدرت در جهان توضیح می‌دهد که اگرچه انتقال قدرت از یک کشور قدرتمند به کشور ضعیف برای ما یک رویداد تاریخی آشناست، اما پراکندگی قدرت موضوعی نیست که برای همه روشن باشد، چون روندی جدیدی در عرصه سیاست جهانی است. مهمترین مشکل کشور‌ها در عصر کنونی که عصر اطلاعات جهانی به شمار می‌آید، این است که هر روز رویدادها و حوادث بیشتری رخ می‌دهند که کنترل آنها حتی از توان قدرتمندترین کشور‌ها نیز خارج است، به گفته یکی از مدیران سابق برنامه‌ریزی سیاسی وزارت خارجه آمریکا "به همان اندازه که گسترش تسلیحات به قطبی شدن جهان کمک کرد، توسعه و گسترش سریع اطلاعات به غیر قطبی شدن جهان کمک می‌کند ".
برخی کارشناسان از این روند استقبال می‌کنند و آن را نشانه‌ افول "مدل کشوری” در عرصه جهان می‌دانند که از زمان "صلح وستفالی” در سال ۱۶۴۸ میلادی به نهاد حاکم و رایج در جهان تبدیل شد.
این صاحبنظران انتظار دارند، "انقلاب اطلاعات” سلسله بندی‌های بروکراتیک را براندازد و "سازمان‌های شبکه‌ای” را جایگزین آن کند، در این سیستم بیشتر وظایف حکومتی به عهده‌ بازارهای خصوصی و نهادهای غیرانتفاعی گذاشته می‌شوند، از سوی دیگر با گسترش "جوامع مجازی” که از مشحصه‌های توسعه و گسترش استفاده از اینترنت تلقی می‌شود، قلمروهای سرزمینی حذف کرده و الگوهای حاکمیت جدیدی در جهان شکل خواهد گرفت، در این شرایط دولت‌ها نیز محوریت خود را در زندگی مردم از دست خواهند داد و مردم با قراردادهای داوطلبانه زندگی خواهند کرد و به سادگی یک کلیک به جوامع وارد یا از آن‌ها خارج خواهند شد.
- نمونه جدید دولت در قرن بیست و یک
این الگوی جدید تغییر جوامع و حاکمیت‌ را می توان نمونه امروزی‌تر و مدرن‌تر دنیای فئودالی به شمار آورد که پیش از ظهور "دولت مدرن” در جهان وجود داشت، اگرچه چنین تغییراتی هنوز در حد یک فرضیه و تئوری هستند و محقق نشده‌اند، اما انقلاب اطلاعاتی جدید در حال تغییر ماهیت قدرت و افزایش پراکندگی آن است.
در انقلاب اطلاعاتی جدید اگرچه دولت‌ها بازیگران غالب در عرصه‌ جهانی باقی خواهند ماند، اما این عرصه برای آنها خیلی شلوغ‌تر و کنترل آن برایشان بسیار مشکل‌تر خواهد بود، موضوعی که هم اکنون برخی از کشورها هم اکنون به دلیل دسترسی تعداد بیشتری از جمعیت به اطلاعات با آن مواجه هستند و موجب شده در برخی موارد دولت‌ها را به چالش نیز بکشد.
حکومت‌ها همواره درباره جریان و کنترل اطلاعات نگران بوده‌اند و دوره‌ کنونی اولین دوره‌ای نیست که از تغییرات چشمگیر در فن‌آوری اطلاعات شدیدا متاثر می‌شود، به عنوان مثال، گفته می‌شود که اختراع دستگاه چاپ توسط "یوهان گوتنبرگ” در قرن پانزده که منجر به چاپ انجیل و قرار گرفتن آن در دسترس بخش بزرگی از اروپا شد، نقش عمده‌ای در شروع اصلاحات داشت.
- انقلاب صنعتی سوم یا انقلاب داده‌ها
انقلاب اطلاعاتی کنونی در برخی مواقع از آن تحت عنوان "انقلاب صنعتی سوم ” نیز یاد می‌شود، ریشه در پیشرفت‌های تکنولوژیکی سریع کامپیوتری، ارتباطات و نرم‌افزار دارد که منجر به کاهش اساسی هزینه‌ ایجاد، پردازش و انتقال اطلاعات نیز شده است، به عنوان مثال در حالی‌که در طول سه دهه سرعت محاسبات در هر ۱۸ ماه دو برابر می‌شد، اما در آغاز قرن بیست ‌و یک هزینه‌ آن هزار برابر کاهش یافته و حتی از هزینه اوایل دهه‌ ۱۹۷۰ نیز کمتر شده بود.
در حالی‌که در سال ۱۹۹۳ حدود ۵۰ وب‌سایت در جهان وجود داشت تا انتهای دهه نود این رقم پا را حتی از ۵ میلیون وب‌سایت هم فراتر نهاد، بر اساس آمارهای موجود در سال ۲۰۱۰ چین به تنهایی نزدیک به ۴۰۰ میلیون کاربر داشت و با اینکه هر روز بر پهنای باندهای مخابراتی به سرعت افزوده می‌شود، با این حال هزینه‌های مخابراتی حتی از هزینه‌های قدرت محاسباتی نیز سریع‌تر کاهش می‌یابند.
در حالی‌که در سال ۱۹۸۰ تماس‌های تلفنی روی سیم‌های مسی در هر ثانیه می‌توانستند تنها یک صفحه اطلاعات را منتقل کنند، امروزه یک رشته‌ باریک فیبر نوری می‌تواند نود هزار جلد کتاب را در یک ثانیه انتقال دهد. در سال ۱۹۸۰ یک گیگا بایت حافظه فضایی به اندازه‌ یک اتاق را اشغال می‌کرد، اما امروز ۲۰۰ گیگا بایت حافظه در جیب پیراهن شما جای می‌گیرد.
مقدار اطلاعات دیجیتال هر پنج سال ده برابر می‌شود، این موضوع برای قدرت و حاکمیت در قرن بیست ‌و یک چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ فضای سایبر یک حوزه‌ جدید و مهم از قدرت است به همین دلیل باید انتظار داشت، در عصر حاضر از "قدرت ” به عنوان مضمونی بسیار وسیع و گسترده استفاده شود، به همین دلیل نمی‌توان در این شرایط تعریف واحدی از قدرت ارائه داد که مورد قبول همه باشد، بلکه تعریفی که در این دوره از قدرت توسط افراد ارائه می‌شود، منعکس کننده‌ منافع و ارزش‌های آنهاست.
- تغییر ماهیت قدرت
فرهنگ لغت به ما می‌گوید که قدرت ظرفیت انجام کارها است، اما اگر به مسائل سیاسی علاقمند باشید، می‌دانید که قدرت به معنای توانایی تاثیر بر افراد دیگر به منظور نیل به نتایج مورد نظر هم معنا می‌دهد. این تعریف موجب شده تا برخی این توانایی را "نفوذ” بنامند و قدرت را از نفوذ متمایز کنند، اگرچه برخی آن را به جای یکدیگر هم به کار می‌برند. اما باید توجه داشت اظهار نظر درباره قدرت همیشه به زمینه بستگی دارد و فضای سایبر یک حوزه‌ جدید و مهم از قدرت است.
جوزف نای معتقد است: تعاریف علوم اجتماعی نوین از قدرت رفتاری، برخی مواقع در "سه روی قدرت” خلاصه می‌شوند؛ اولین جنبه یا "روی” قدرت در دهه‌ ۱۹۵۰ توسط "رابرت دال” ارائه شد؛ تمرکز دال بر وادار کردن افراد به انجام کاری صورت گرفته بود که در شرایط دیگر آن را انجام نمی‌دهند و این تعریف امروزه کاربرد وسیعی دارد، اگر چه تنها بخشی از رفتار قدرت را شامل می‌شود.
در دهه‌ ۱۹۶۰ دو دانشمند علوم سیاسی به نام‌های "پیتر باچراچ” و "مورتون باراتز” تاکید کردند که تعریف دال فاقد چیزی است که آنها آن را "روی دوم قدرت” ‌نامیدند و آن همان بعد تعیین برنامه یا تنظیم مسائل به نحوی است که مسئله‌ تحمیل و اجبار هرگز مطرح نشود.
در دهه‌ ۱۹۷۰ یک جامعه‌شناس به نام "استیون لوکز ” عنوان کرد که عقاید و باورها نیز در شکل دادن به سلایق دیگران موثر هستند و فرد با تعیین خواسته‌های دیگران نیز می‌تواند اعمال قدرت کند.
در سال ۱۹۹۰ نای قدرت سخت و نرم را همراه با دامنه‌ای از رفتار اجباری تا انتخابی از یکدیگر متمایز کرد؛ بالطبع در تعریف نای رفتار قدرت سخت بر پایه‌ اجبار و پرداخت قرار داشت، در حالی‌که رفتار قدرت نرم بر اساس تدوین دستور کار، جذب یا ترغیب افراد استوار بود؛ حتی کشورهای بزرگی مانند آمریکا که منابع عظیمی از قدرت سخت و نرم در اختیار دارند، خود را در حال تقسیم عرصه با بازیگران جدید و مواجه شدن با مشکلات بیشتر در کنترل مرزهایشان در حوزه‌ سایبر می‌بینند.
اگرچه فضای سایبر جای فضای جغرافیایی را نخواهد گرفت و حاکمیت دولت را منسوخ نخواهد کرد، اما بی‌تردید شاهد پراکندگی قدرت در فضای سایبر خواهیم بودو همین اعمال قدرت در هر یک از این ابعاد را به شدت پیچیده خواهد کرد.
بر این اساس باید گفت، اگرچه مفهوم قدرت چیز جدیدی در عرصه سیاست داخلی و خارجی نیست؛ اما قدرت سایبری چرا و به همین دلیل است که تعاریف متعددی برای فضای سایبر ارائه شده است.
به طور کلی "سایبر” پیشوندی است که معنای فعالیت‌های مرتبط با کامپیوتر و الکترونیک را می‌دهد و بر اساس یکی از این تعاریف "فضای سایبر یک حوزه‌ عملیاتی است که به منظور بهره‌برداری از اطلاعات از طریق سیستم‌های به هم پیوسته و زیرساخت یکپارچه‌ آنها، با استفاده از علم الکترونیک است”؛ در این تعریف ملاحظه می‌شود که قدرت به زمینه و قدرت سایبری به منابعی بستگی دارد که قلمرو فضای سایبر را شکل می‌دهند.
در سال ۱۹۶۹ وزارت دفاع آمریکا در قالب پروژه‌ ARPANET اقدام به ارتباط و اتصال محدود چند کامپیوتر با یکدیگر کرد. در سال ۱۹۷۲ کدهای تبادل داده‌ و اطلاعات (TCP/IP) ایجاد شدند تا یک اینترنت اولیه را تشکیل دهند که قادر به مبادله‌ بسته‌های اطلاعات دیجیتال باشد. در سال ۱۹۸۳ سیستم دامنه‌ آدرس‌های اینترنتی پای به عرصه گذاشت و اولین ویروس‌های کامپیوتری نیز همان زمان بوجود آمدند.
در سال ۱۹۸۹ شبکه‌ جهانی آغاز به کار کرد. معروفترین موتور جستجو، یعنی گوگل، در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد و دایرة‌المعارف منبع باز "ویکیپدیا” در سال ۲۰۰۱ آغاز به کار کرد. اواخر دهه‌ ۱۹۹۰ شرکت‌های تجاری استفاده از فن‌آوری جدید را آغاز کردند تا تولید و فروش را در زنجیره‌های پیچیده‌ تامین جهانی تغییر دهند. همچنین در اواخر این دهه پهنای باند و مزارع سرور برای پشتیبانی از "پردازش کلان” به وجود آمدند تا طی آن شرکت‌ها و افراد بتوانند داده‌ها و نرم‌افزارهایشان را در وب ذخیره کنند. در سال ۱۹۹۸ همچنین شرکت اختصاص اسامی و شماره‌ها در اینترنت نیز تاسیس شد تا پس از آن آمریکا توسعه‌ طرح‌های ملی امنیت سایبری را آغاز کند.
در سال ۱۹۹۲ تنها یک میلیون کاربر اینترنتی در جهان وجود داشت، اما ظرف ۱۵ سال این رقم به یک میلیارد رسید. در همان اوایل طرفداران آزادی اندیشه اعلام کردند که "اطلاعات می‌خواهد آزاد باشد” و اینترنت را به عنوان پایان کنترل حکومت‌ها و "مرگ فاصله‌ها ” عنوان کردند.
در عمل اگرچه حکومت‌ها و قلمروهای جغرافیایی هنوز نقش مهمی ایفا می‌کنند، اما پراکندگی قدرت خصوصیتی است که در این حوزه به شکلی بارز به چشم می‌خورد.
-نگاهی به ویژگی‌های فضای سایبر
نای در توصیف فضای سایبر می‌نویسد: فضای سایبر را می‌توان به صورت لایه‌های زیادی از فعالیت‌ها تصور کرد، اما برداشت ساده و اولیه آن را به صورت یک رژیم مرکب منحصر به فرد از خصوصیات فیزیکی و مجازی به تصویر می‌کشد.
در تعریف نای لایه‌ زیر ساخت فیزیکی از قوانین اقتصادی "منابع رقیب و افزایش هزینه‌های جانبی "؛ و از قوانین سیاسی "قدرت عالیه و کنترل” پیروی می‌کند. لایه‌ مجازی یا اطلاعات نیز از ویژگی‌ اقتصادی "بازده فزاینده نسبت به مقیاس” برخوردار بوده و عرصه و حوزه سیاسی آن به گونه‌ای است که کنترل قانونی را مشکل می‌سازد. از حوزه‌ اطلاعاتی که هزینه‌ها در آن پایین است، می‌توان حملاتی را علیه حوزه‌ فیزیکی انجام داد که منابع آن کمیاب و گران هستند، اما برعکس، کنترل لایه‌ فیزیکی می‌تواند آثار سرزمینی و برون‌ مرزی بر لایه‌ اطلاعاتی داشته باشد.
رفتار قدرت سایبری بر مجموعه‌ای از منابع استوار است که به ایجاد و کنترل و انتقال اطلاعات بر اساس الکترونیک و کامپیوتر منجر می‌شود، یعنی زیرساخت، شبکه‌ها، نرم‌افزار و مهارت انسانی. اگر بخواهیم این مطلب را از بعد رفتاری تعریف کنیم، می‌توانیم بگوییم که قدرت سایبری عبارت است از توانایی کسب نتایج مطلوب با استفاده از منابع اطلاعاتی الکترونیکی در حوزه‌ سایبری.
قدرت سایبری می‌تواند برای حصول نتایج مطلوب در داخل فضای سایبر استفاده شود یا می‌تواند از ابزارهای سایبری برای کسب نتایج مطلوب در حوزه‌های دیگر خارج از فضای سایبر استفاده کرد و این خصوصیتی است که دیگر انواع قدرت نیز از آن برخوردار هستند، به عنوان مثال قدرت دریایی به استفاده از منابع در حوزه‌ دریا برای پیروزی در نبردهای دریایی، کنترل نقاط بازرسی کشتیرانی نظیر تنگه‌ها و نمایش حضور در دریاها اتلاق می‌گردد، اما همچنین توانایی استفاده از دریاها برای تاثیر گذاشتن بر نبردها، تجارت و افکار در خشکی را نیز شامل می‌گردد.

در سال ۱۸۹۰، "آلفرد تایر ماهان ” بر اهمیت قدرت دریایی را در زمینه‌ فن‌آوری‌های جدید موتور بخار، زره و توپ‌های دوربرد تاکید کرد. در سال ۱۹۰۷ "تئودور روزولت ” نیروی دریایی آب‌های آزاد خود را به شکل قابل‌توجهی گسترش داد و آن را به سراسر جهان گسیل نمود. پس از معرفی هواپیما در جنگ جهانی اول، نظامیان شروع به نظریه پردازی درباره حوزه‌ قدرت هوایی و قابلیت آن برای حمله‌ مستقیم به مرکز ثقل شهری دشمن بدون نیاز به عبور ارتش از مرزها کردند.
سرمایه‌گذاری‌های فرانکلین روزولت در قدرت هوایی در جنگ جهانی دوم امری غیر قابل انکار بود، پس از ساخت موشک‌های قاره‌پیما و ماهواره‌های شناسایی و مخابراتی در دهه‌ ۱۹۶۰ نویسندگان شروع به نظریه‌پردازی درباره حوزه‌ خاصی از قدرت، یعنی قدرت فضایی کردند. "جان اف کندی ” برنامه‌ای آغاز کرد تا از پیشگامی آمریکا در فضا مطمئن شود، به همین منظور یک انسان را به ماه فرستاد.
در سال ۲۰۰۹، "باراک اوباما ” خواستار یک پیشقدمی بزرگ و جدید در زمینه‌ قدرت سایبری شد و کشورهای دیگر نیز این رویه را پیش گرفته‌اند. به محض اینکه تغییرات تکنولوژیک حوزه‌های قدرت را تغییر ‌دهند، رهبران سیاسی نیز با آن همراهی می‌کنند و حوزه‌ سایبر از این نظر حوزه‌ای منحصر به فرد است که هم مصنوعی و جدید بوده و هم به مراتب سریع‌تر از محیط‌های دیگر در معرض تغییرات تکنولوژیکی است. جغرافیای فضای سایبر بسیار ناپایدارتر از محیط‌های دیگر است. جابجا کردن کوه‌ها و دریاها مشکل است، اما با فشردن یک کلید می‌توان بخش‌هایی از فضای سایبر را خاموش و روشن کرد. گسیل کردن الکترون‌ها به سراسر جهان ارزان‌تر و سریع‌تر از جابجایی کشتی‌های بزرگ در فواصل طولانی است. هزینه‌های ساخت هواپیمابرها و ناوگان‌های زیردریایی، موانع عظیمی را برای ورود کشورها به این حوزه ایجاد می‌کنند و ما را قادر می‌سازد تا از تسلط دریایی آمریکا دم بزنیم.
به همین ترتیب، با اینکه بازیگران دولتی و خصوصی بسیاری در حوزه‌ هوایی وجود دارند، یک کشور هنوز هم می‌تواند به دنبال کسب برتری هوایی از طریق سرمایه‌گذاری‌های کلان در جنگنده‌های نسل پنجم و سیستم‌های پشتیبانی ماهواره‌ای باشد. اما همانگونه که قبلا ذکر شد، موانع ورود به حوزه‌ سایبر آن‌قدر کم هستند که بازیگران غیردولتی و دولت‌های کوچک نیز می‌توانند با هزینه‌ای پایین در آن نقش برجسته‌ای ایفا کنند، بر خلاف دریا، هوا و فضا، حوزه‌ سایبر در سه ویژگی با جنگ زمینی مشترک است – ولو در ابعادی حتی بزرگتر؛ این ویژگی‌ها عبارتند از تعداد بازیکنان، آسان بودن ورود و شانس اختفا.
اگرچه سلطه یا تسلط معیاری نیست که به سادگی بتوان آن را اندازه‌ گرفت و با اینکه کشورهای معدودی نظیر آمریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه و چین نسبت به دیگر کشورها توانمندی بیشتری جهت سلطه بر دیگران را دارند، اما صحبت از تسلط در فضای سایبر، به طوریکه در مورد قدرت‌های دریایی و هوایی رایج است، بی‌معناست و حتی اگر چنین چیزی وجود هم داشته باشد، وابستگی به سیستم‌های سایبری پیچیده برای پشتیبانی از فعالیت‌های نظامی و اقتصادی، نقاط ضعف جدیدی را در کشورهای بزرگ بوجود می‌آورد که می‌تواند مورد بهره‌برداری بازیگران غیر دولتی واقع شود.
- وضعیت مناقشات و اختلافات کشورها در حوزه سایبری
اما درباره مناقشات و اختلافات در حوزه سابیری باید گفت که مناقشه‌ شدید در حوزه‌ سایبر یا "جنگ سایبری” با مناقشه شدید یا جنگ در حوزه فیزیکی تفاوت بسیار دارد.
در جهان فیزیکی، دست حکومت‌ها در استفاده‌ از نیرو در مقیاس وسیع تقریبا باز است، کشور مدافع شناخت کامل از عوارض دارد و حملات در نتیجه‌ فرسایش یا خستگی پایان می‌یابند. منابع و تحرک، هر دو هزینه‌بر هستند. اما در دنیای مجازی، بازیگران متنوع و برخی مواقع ناشناس هستند، فاصله‌ فیزیکی بی‌اهمیت است و یک "تهاجم مجازی تقریبا مفت تمام می‌شود ". طرف بزرگتر توانایی محدودی در خلع سلاح یا نابودی دشمن، اشغال سرزمین، یا استفاده‌ موثر از سلاح‌های راهبردهای دارد.
قدرت سایبری می‌تواند بسیار از حوزه‌های دیگر – از جنگ تا تجارت – را تحت تاثیر قرار ‌دهد، همانطور که در قدرت دریایی می‌توان قدرت دریایی در اقیانوس‌ها را از قدرت دریایی در خشکی متمایز کرد، در قدرت سایبری هم دو نوع قدرت "داخل فضای سایبری” و "بیرون فضای سایبری” قابل تمایز هستند. به عنوان مثال، هواپیمای مستقر در ناو هواپیمابر می‌تواند در نبردهای خشکی شرکت کند؛ در نتیجه‌ کارآیی نسل جدید کشتی‌های کانتینربر تجارت و بازرگانی می‌توانند رشد کنند؛ و قدرت نرم یک کشور می‌تواند با شرکت کشتی‌های بیمارستانی در ماموریت‌های بشردوستانه افزایش یابد. در داخل حوزه‌ سایبر ابزار اطلاعاتی می‌توانند برای تولید قدرت نرم از طریق تدوین دستورکار، جذب یا ترغیب به کار روند، برای نمونه می‌توان به ترغیب جامعه‌ برنامه‌نویسان برنامه‌های منبع باز برای اتخاذ یک استاندارد جدید از یک هدف نرم در داخل فضای سایبر اشاره کرد.
منابع سایبری همچنین می‌توانند در داخل فضای سایبر قدرت سخت تولید کنند. برای مثال، بازیگران دولتی یا غیردولتی می‌توانند با استفاده از "بات‌نت‌های” مرکب از صدها هزار کامپیوتر آلوده یک حمله‌ انکار سرویس توزیع شده را سازماندهی کنند، به طوریکه سیستم اینترنت یک شرکت یا کشور را زیر حمله گرفته و آن را از کار بیاندازد. سازمان دادن یک بات‌نت با نفوذ دادن یک ویروس به کامپیوترهای بدون محافظ کار نسبتا ساده‌ای است و با چند صد دلار می‌توان به طور غیرقانونی بات‌نت‌ها را در اینترنت کرایه کرد. گاهی اوقات تبهکاران با هدف اخاذی به این کار مبادرت می‌ورزند.
موارد دیگر می‌تواند "هکتیویست‌‌ها ” را شامل شود. هکتیویست‌ها هکرها یا نفوذگرانی هستند که انگیزه‌های ایدئولوژیک دارند. برای مثال، هکرهای تایوانی و چینی مرتبا سایت‌های یکدیگر را هک می‌کنند. در سال ۲۰۰۷، استونی دچار یک حمله‌ "انکار سرویس توزیع‌شده ” شد. این حمله به "هکرهای میهن‌پرست ” روسی نسبت داده شد که از برداشتن یادبود سربازان شوروی مربوط به جنگ جهانی دوم آزرده‌خاطر شده بودند.
در سال ۲۰۰۸، درست کمی پیش از تهاجم نیروهای روس، گرجستان مورد یک حمله‌ انکار سرویس قرار گرفت که دسترسی به اینترنت را از کار انداخت و اگرچه دولت روسیه تکذیب می‌کند، ولی به نظر می‌رسد که در هر دو مورد دولت روسیه هکرها را تشویق به این کار کرده باشد.
شکل‌های دیگر قدرت سخت در داخل فضای سایبر شامل جاسازی کدهای مخرب برای اخلال در سیستم‌ها یا سرقت دارایی‌های اطلاعاتی می‌شود. گروه‌های تبهکار این کار را برای سود انجام می‌دهند و حکومت‌ها ممکن است آن را به عنوان راهی برای افزایش منابع اقتصادی خود انجام دهند، مثلا چین از سوی تعدادی از کشورها به انجام چنین فعالیت‌هایی متهم شده است. اثبات ریشه یا انگیزه‌ چنین حملاتی اغلب خیلی مشکل است چرا که حمله کنندگان می‌توانند نفوذهای خود را از طریق سرورهایی در کشورهای دیگر انجام دهند، برای مثال، بیشتر حملات صورت گرفته علیه استونی و گرجستان از سرورهای آمریکایی صورت گرفته بودند.
اطلاعات سایبری همچنین می‌توانند در فضای سایبری گردش کنند تا به وسیله‌ جذب شهروندان کشورهای دیگر قدرت نرم بوجود بیاورند. یک برنامه‌ تبلیغات سیاسی در اینترنت مثالی برای این موضوع است. اما اطلاعات سایبری همچنین می‌توانند به یک منبع قدرت سخت تبدیل شوند که می‌تواند به اهداف فیزیکی در یک کشور دیگر صدمه وارد کند، برای مثال، بیشتر صنایع مدرن و خدمات دولتی فرایندهایی دارند که توسط کامپیوترهای متصل به سیستم‌های کنترل نظارتی و جمع‌آوری داده‌ها پردازش می‌شوند. نرم‌افزار مخربی که به این سیستم‌ها وارد می‌شود، می‌تواند برای خاموش کردن فرایندی که آثار کاملا فیزیکی دارد برنامه‌ریزی شده باشد، برای مثال، اگر یک هکر یا یک حکومت برق یک شهر شمالی مانند شیکاگو یا مسکو را در وسط ماه فوریه (بهمن) قطع کند، خسارت وارده خیلی بیشتر از بمباران این شهرها خواهد بود. در برخی تاسیسات نظیر بیمارستان‌ها، مولدهای اضطراری می‌توانند در صورت قطعی برق اوضاع را به حالت اول برگردانند، اما بر آمدن از عهده‌ خاموشی‌های گسترده‌ منطقه‌ای مشکل‌ خواهد بود.
به این ترتیب ابزار فیزیکی می‌توانند منابعی از قدرت باشند که از طریق آن دنیای سایبر را هدف قرار داد. برای نمونه، روترها و سرورهای فیزیکی و کابل‌های فیبر نوری منتقل‌کننده‌ الکترون‌های اینترنت، موقعیت‌های جغرافیایی در داخل قلمروهای حکومتی دارند، و شرکت‌های گرداننده و استفاده کننده‌ اینترنت تابع قوانین آن حکومت‌ها هستند. حکومت‌ها می‌توانند اجبار مادی بر شرکت‌ها و افراد اعمال کنند – چیزی که "نشانه‌ نظام‌های حقوقی سنتی ” نامیده می‌شود. پیگرد قانونی یاهو را وادار کرد آنچه را که به فرانسه می‌فرستد کنترل کند، و گوگل مجبور شد ادبیات ضد یهود را از جستجوهای آلمان حذف کند. اگرچه در کشور محل این شرکت‌ها، یعنی آمریکا "دفاع از آزادی بیان ” شعار رایج بود، اما زندان، جریمه، و کوتاه کردن دست آن‌ها از این بازارهای مهم تاوانی بود که در صورت عدم برآوردن این خواسته‌ها می‌بایست بپردازند. حکومت‌ها از طریق تهدید فیزیکی سنت واسطه‌هایی چون ISPها، مرورگرها، موتورهای جستجو و واسطه‌های مالی، رفتار را در اینترنت کنترل می‌کنند. در رابطه با سرمایه‌گذاری در منابع فیزیکی بوجود آورنده‌ قدرت نرم، باید گفت که حکومت‌ها می‌توانند با راه‌اندازی سرورها و نرم‌افزار ویژه‌ به فعالان حقوق بشر در کشورهای مختلف کمک کنند تا با وجود تلاش‌ دولت‌های آنان برای بایکوت کردن آن‌ها، پیام‌های خود را منتشر سازند.

در نهایت می‌توان گفت، ابزارهای فیزیکی می‌توانند هر دو منبع قدرت سخت و نرم را فراهم نمایند و می‌توانند علیه اینترنت به کار روند. لایه‌ اطلاعات سایبری بر روی یک زیرساخت فیزیکی قرار دارد که در مقابل حمله‌ مستقیم نظامی یا خرابکاری از سوی حکومت‌ها یا بازیگران غیردولتی نظیر جنایتکاران و تروریست‌ها آسیب‌پذیر است. سرورها می‌توانند منفجر شوند و کابل‌ها می‌توانند قطع گردند. و در حوزه‌ قدرت نرم، بازیگران غیردولتی و NGOها می‌توانند با ترتیب دادن تظاهرات‌های فیزیکی شرکت‌ها (و حکومت‌هایی) را که به زعم آن‌ها از اینترنت سوءاستفاده می‌کنند، رسوا نمایند.

به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۶ تظاهر کنندگان در واشنگتن علیه یاهو و شرکت‌های دیگری که اسامی فعالان چینی را ارائه کرده و به دستگیری آن‌ها توسط دولت چین منتهی شده بودند، دست به راهپیمایی زدند.