ماده يکصد و بيست و هفتم
هر گاه بيش از يک ثلث اعضاى ولسي جرگه ، محاکمه
رييس و يا عضو ستره
محکمه را بر اساس اتهام به جرم ناشي از اجراى
وظيفه
ياارتکاب جنايت تقاضانمايد و ولسي جرگه اين تقاضا را با اکثريت دوثلث کل
اعضا تصويب
کند، متهم
از وظيفه عزل و موضوع به محکمه خاص محول مي گردد.
تشکيل
محکمه و طرزالعمل محاکمه توسط قانون تنظيم مي
گردد.
ماده يکصد و بيست و هشتم
در محاکم افغانستان ، محکمه به صورت علني داير
مي گردد و هر شخص حق دارد
با
رعايت احکام قانون در آن حضور يابد.
محکمه مي تواند در حالاتي که در قانون
تصريح گرديده ، يا سرى بودن محاکمه
ضرورى تشخيص گردد، جلسات سرى داير کند، ولي
اعلام حکم بايد به هر حال علني
باشد.
ماده يکصد و بيست و نهم
محکمه
مکلف است اسباب حکمي را که صادر مي نمايد، در
فيصله ذکر کند.
تمام فيصله هاى
قطعي محاکم واجب التعميل است ، مگر در حالت
حکم به مرگ شخص که
مشروط به منظورى رييس جمهور باشد.
ماده يکصد و سي ام
محاکم قضايي مورد
رسيدگي ،احکام اين قانون اساسي و ساير قوانين را
تطبيق مي
کنند.
هرگاه براى
قضيه يي ازقضاياى مورد رسيدگي ، در قانون اساسي
و ساير قوانين
حکمي موجود
نباشد، محاکم به پيروى از احکام فقه حنفي و در داخل
حدودى که
اين قانون اساسي
وضع نموده ، قضيه را به نحوى حل و فصل مي نمايد که
عدالت
را به بهترين وجه
تامين نمايد.
ماده يکصد و سي و يکم
محاکم براى اهل تشيع ، در قضاياى مربوط
به احوال شخصيه ، احکام مذهب تشيع
را مطابق به احکام قانون تطبيق مي نمايند.
در ساير دعاوى نيز اگر در اين قانون اساسي و
قوانين ديگر حکمي موجودنباشد،
محاکم قضيه را مطابق به احکام اين مذهب حل و فصل مي
نمايند.
ماده يکصد و سي و
دوم
قضات به پيشنهاد ستره محکمه و منظورى رييس جمهور
تعيين مي گردند.
تقرر،
تبدل، ترفيع ، مواخذه و پيشنهاد تقاعد قضات
مطابق به احکام قانون
از صلاحيت ستر
محکمه مي باشد.
ستر محکمه به منظور تنظيم بهتر امور اجرايي
وقضايي وتامين
اصلاحات لازم ،آمريت عمومي ادارى قوه قضاييه را تاسيس
مي نمايد.
ماده يکصد
و سي و سوم
هر گاه قاضي به ارتکاب جنايت متهم شود، ستره
محکمه مطابق به احکام
قانون به حالت قاضي رسيدگي نموده ، پس از استماع دفاع
او، در صورتيکه ستره
محکمه اتهام را وارد بداند، پيشنهاد عزلش را به رييس
جمهور تقديم و
بامنظورى آن از طرف رييس جمهور، قاضي متهم از وظيفه
معزول و مطابق به احکام
قانون مجازات مي شود.
ماده يکصد و سي و چهارم
کشف جرايم ، توسط پليس و
تحقيق جرايم و اقامه دعوا عليه متهم در محکمه
از طرف ثارنوالي
مطابق به احکام قانون صورت مي گيرد.
ثارنوالي جزء قوه اجراييه و در اجراآت خود
مستقل مي باشد.
تشکيل، صلاحيت و طرز فعاليت ثارنوالي توسط قانون
تنظيم مي گردد.
کشف و تحقيق جرايم وظيفه اى منسوبين قواى مسلح ،
پليس و موظفين امنيت
ملي ،
توسط قانون خاص تنظيم مي گردد.
ماده يکصد و سي و پنجم
اگر طرف دعوا زباني
را که محکمه توسط آن صورت مي گيرد، نداند، حق
اطلاع به
مواد واسناد قضيه و صحبت
در محکمه به زبان مادرى ، توسط ترجمان برايش تامين مي
گردد.
فصل
هشتم
- اداره
ماده يکصد و سي و ششم
اداره جمهورى اسلامي افغانستان بر
اساس واحدهاى اداره مرکزى و ادارات
محلي ، طبق قانون تنظيم مي گردد.
اداره
مرکزى به يک عده واحدهاى ادارى منقسم مي گردد که
در راس هرکدام يک
نفر وزير
قرار دارد.
واحد اداره محلي ، ولايت است . تعداد، ساحه ،
اجرا و
تشکيلات ولايات
و ادارات مربوط، بر اساس تعداد نفوس ، وضع اجتماعي و
اقتصادى و
موقعيت
جغرافيايي توسط قانون تنظيم مي گردد.
ماده يکصد و سي و هفتم
حکومت با حفظ اصل مرکزيت به منظور تسريع و بهبود
اموراقتصادى ، اجتماعي
و
فرهنگي و سهم گيرى هر چه بيشتر مردم در انکشاف حيات ملي
، صلاحيتهاى لازم
را
مطابق به احکام قانون ، به اداره محلي تفويض مي نمايد.
ماده يکصد و سي و هشتم
در هر ولايت يک شوراى ولايتي تشکيل مي شود.
اعضاى شوراى ولايتي ، طبق قانون
، به تناسب نفوس ، از طريق انتخابات آزاد،عمومي
، سرى و مستقيم از طرف ساکنين
ولايت براى مدت چهار سال انتخاب مي
گردند.
شوراى ولايتي يک نفر از اعضاى
خود را به حيث رييس انتخاب مي نمايد.
ماده يکصد و سي و نهم
شوراى ولايتي در
تامين اهداف انکشافي دولت و بهبود و امور ولايت
به نحوى که
در قوانين تصريح مي
گردد، سهم گرفته و در مسايل مربوط به ولايت مشوره مي
دهد.
شوراى ولايتي
وظايف خود را با همکارى اداره محلي اجرا مي
نمايد.
ماده يکصد و چهلم
براى
تنظيم امور و تامين اشتراک فعال مردم در اداره
محلي ،در ولسوالي هاو قريه ها،
مطابق به احکام قانون شوراها تشکيل مي گردند.
اعضاى اين شوراها از طريق
انتخابات آزاد، عمومي ، سرى و مستقيم از طرف
ساکنين محل براى مدت سه سال انتخاب
مي شوند.
سهم گيرى کوچيان در شوراهاى محلي مطابق به احکام
قانون تنظيم مي گردد.
ماده يکصد و چهل و يکم
براى اداره امور شهرى ، شاروالي تشکيل مي
شود.
شاروال و اعضاى مجالس شاروالي ، از طريق انتخابات آزاد،
عمومي ، سرى
ومستقيم انتخاب مي شوند.
امور مربوط به شارواليها توسط قانون تنظيم مي
گردند.
ماده يکصد و چهل و دوم
دولت به مقصد تعميل احکام و تامين
ارزشهاى مندرج اين قانون
اساسي ، ادارات لازم را تشکيل مينمايد.
فصل
نهم
- حالت اضطرار
ماده يکصد و چهل و سوم
هرگاه به علت جنگ ،
خطر جنگ ، اغتشاش وخيم ، آفات طبيعي و يا حالت
مماثل،حفظ استقلال و حيات ملي از
مجرايي که در قانون اساسي تعيين شده ، ناممکن
گردد، حالت اضطرار از طرف رييس
جمهور با تاييد شوراى ملي در تمام يا بعضي
از ساحات کشور اعلام مي شود.
هرگاه حالت اضطرار بيش از دو ماه دوام نمايد،
براى تمديد آن ، موافقت
شوراى
ملي شرط است .
ماده يکصد و چهل و چهارم
در حالت اضطرار، رييس جمهور مي
تواند به مشوره روساى شوراى ملي و ستره
محکمه ، بعضي از صلاحيتهاى شوراى ملي را
به حکومت انتقال دهد.
ماده يکصد و چهل و پنجم
در حالت اضطرار، رييس جمهور
مي تواند بعد از تاييد روساى شوراى ملي وستره
محکمه ، تنفيذ احکام ذيل را معطل
بسازد و يا بر آنها قيود وضع نمايد
:
۱ - فقره دوم ماده بيست و هفتم ،
۲ - ماده سي و ششم ،
۳ - فقره دوم ماده سي و هفتم ،
۴ - فقره دوم ماده سي و
هشتم ،
ماده يکصد و چهل و ششم
در حالت اضطرار، قانون اساسي تعديل نمي شود.
ماده يکصد و چهل و هفتم
هرگاه دوره رياست جمهورى و يا دوره تقنينيه
شوراى ملي
، در حالت اضطرار ختم شود، اجراى انتخابات جديد منتفي گذاشته شده ، مدت
خدمت رييس
جمهور واعضاى شوراى ملي تا چهار ماه تمديد مي شود.
هر گاه حالت اضطرار
بيش از چهار ماه دوام نمايد،لويه جرگه از طرف
رييس جمهور
دعوت مي شود.
بعد
از ختم حالت اضطرار، در خلال مدت دو ماه ، انتخابات
برگزار مي گردد.
ماده يکصد
و چهل و هشتم
در ختم حالت اضطرار، اقداماتي که براساس مواد
ماده يکصد و چهل و
چهارم
و يکصد و چهل و پنجم اين قانون اساسي به عمل آمده ،
بلافاصله ازاعتبار
ساقط مي گردند.
|