هيو دليوس
ترجمه: مهران قاسمى
افزايش تصاعدى
انتقادات چپ گرايانه از اقدامات آمريكا در منطقه، دردسرهاى بسيارى را براى دولت بوش
ايجاد كرده است. رئيس جمهورى آمريكا اكنون با تعقيب تحولات نيكاراگوئه، بيش از پيش
نگران تسريع رويكرد اعتراض آميزى است كه مى تواند دانيل اورتگا رهبر چپ گرايى را كه
آمريكا با آموزش شبه نظاميان كنترا و تحمل رسوايى هاى جدى ساقط ساخت، بار ديگر به
قدرت برساند.
ايالات متحده دلايل
بسيارى براى نگران بودن از روند تحولات سياسى در آمريكاى لاتين دارد. قدرت گرفتن
رهبران چپ گرا در سرتاسر اين منطقه، كه زمانى حياط خلوت واشينگتن محسوب مى شد، از
يك سو و كابوس قدرت گيرى مجدد يكى از سرسخت ترين نمادهاى مقابله با آمريكا از سوى
ديگر. كاخ سفيد در حالى كه بايد نگران چپ گرايى گسترده كشورهاى آمريكاى لاتين باشد،
اكنون بايد كابوس قدرت گيرى -دانيل اورتگا- رهبر ساندينيست ها و جدى ترين مخالف خود
در دهه ۱۹۸۰ را نيز تحمل كند.
ساندينيست ها زنگ هاى خطر را زمانى به صدا درآوردند كه در انتخابات ماه جارى
شهردارى ها از مجموع ۱۵۲ پست موجود، ۸۷ مورد را به خود اختصاص دادند. پيروزى
ساندينيست ها گذشته از آنكه نشانگر گرايش عام مردم به سمت چپ ها بود، ناشى از
انشقاق و دو دستگى در حزب دست راستى حاكم بر سر معضلاتى چون رسوايى و فساد بود.
تحليلگران سياسى معتقدند تجربه كاملاً موفق چپ گرايان در مديريت چند شهر بزرگ و مهم
نيز برگ برنده آنها محسوب مى شد.
افزايش تصاعدى انتقادات چپ گرايانه از اقدامات آمريكا در منطقه، دردسرهاى بسيارى را
براى دولت بوش ايجاد كرده است. رئيس جمهورى آمريكا اكنون با تعقيب تحولات
نيكاراگوئه، بيش از پيش نگران تسريع رويكرد اعتراض آميزى است كه مى تواند دانيل
اورتگا رهبر چپ گرايى را كه آمريكا با آموزش شبه نظاميان كنترا و تحمل رسوايى هاى
جدى ساقط ساخت، بار ديگر به قدرت برساند. هرتى لوئيتس شهردار ماناگوئا و از
هواداران ساندينيست ها مى گويد: با گذشت بيش از يك دهه از ساقط سازى اورتگا تبليغات
آمريكا در مورد او رنگ باخته و مردم ديگر از قدرت گيرى مجدد ساندينيست ها هراسى
ندارند. ماناگوئا به دليل مديريت شهرى مطلوب خود بر اين شهر در چهار سال گذشته،
مورد تحسين تمامى مردم شهر قرار دارد.در واشينگتن، اما با گذشت يك دهه، هراس از
قدرت گيرى چپ گرايان نه تنها كاهش نيافته بلكه سياستمداران كاخ سفيد كه تصور مى
كردند غول ساندينيست ها به خوابى ابدى فرو رفته است، اكنون در هراس بيدارى مجدد و
طغيان آن گرفتار آمده اند. وزارت امور خارجه ايالات متحده، هفته گذشته يكى از
ارشدترين كارشناسان آمريكاى لاتين خود به نام -دان فيسك- را براى ملاقات با رهبران
دست راستى نيكاراگوئه به اين كشور اعزام كرد. فيسك قرار بود به رهبران راست گراى
اين كشور بفهماند كه اختلافات و عدم اتحاد آنها تا چه حد مى تواند در قدرت گيرى
مجدد اورتگا موثر باشد.
پيش از آن نيز، دونالد رامسفلد وزير دفاع ايالات متحده، در تلاش براى اثبات حمايت
آمريكا از رئيس جمهورى انريكه بولانوس، به نيكاراگوئه رفت. رامسفلد در جريان سفر
خود تلاش كرد تا مقامات اين كشور را ترغيب به نابودسازى صدها موشك زمين به هوايى
كند كه در دهه ۱۹۸۰ خريدارى شده بود. هر چند رامسفلد دليل اين امر را احتمال دست
يابى تروريست ها به اين تسليحات عنوان كرده بود، اما تقريباً تمامى مردم و
سياستمداران نيكاراگوئه مطمئن بودند كه منظور از ترويست ها، همان جنبش ساندينيست ها
و شخص اورتگاست.قدرت گيرى چپ گرايان در اين كشور ناشى از شكست سياست هاى اقتصادى
بازار آزاد از يك سو و رسوايى هاى افشا شده در مورد سياستمداران نوليبرال مورد
حمايت آ مريكا است. ماه گذشته شرايط مشابهى در اروگوئه باعث پيروزى -تابار واسكوئز-
نخستين رئيس جمهور چپ گرا در تاريخ اين كشور شد. پيروزى واسكوئز، بلوك رهبران چپ
گراى منطقه را، كه در راس آنان لوئيز ايناسى ولولا داسيلوا رئيس جمهورى برزيل قرار
گرفته است، تكميل تر كرد.تحليلگران سياسى بر اين باورند كه اورتگا كشور را به سمت و
سوى سياست هايى حتى افراطى تر از فيدل كاسترو، رهبر كوبا و يا هوگو چاوس رئيس
جمهورى ونزوئلا، در برخورد با آمريكا و تقابل با سياست هاى اين كشور بكشاند.ادواردو
مونته آلگره وزير سابق و بانكدار فعلى نيكاراگوئه كه از وى به عنوان يكى از
نامزدهاى اصلى جناح راست در انتخابات رياست جمهورى ۲۰۰۶ ياد مى شود مى گويد: دلايل
بسيارى براى نگرانى وجود دارد اما واقعيت اين است كه اگر آنها (ساندينيست ها) در
انتخابات رياست جمهورى به پيروزى برسند، مسئوليت كامل اين شكست فقط متوجه ما
است.سياستمداران آمريكايى معتقدند كه براى مهار خيزش مجدد ساندينيست ها و اورتگا
بايد در مرحله نخست احزاب ليبرال اين كشور را مجبور به دست كشيدن از حمايت -آرنولدو
آله مان- رئيس جمهورى سابق اين كشور كرد. آله مان كه سال گذشته به دنبال فساد مالى
به بيست سال زندان محكوم شد هنوز پدرخوانده حزب ليبرال محسوب شده و از قدرت
تاثيرگذارى بسيارى برخوردار است.بولانوس رئيس جمهورى فعلى از جمله كسانى بود كه پس
از پيروزى در انتخابات ،۲۰۰۱ فشار بسيارى را براى محاكمه -آله مان- وارد كرد. حمايت
او از اين محاكمه باعث انشقاق حزب شده و به بهاى از دست دادن حمايت اكثريت براى او
تمام شد. هواداران آله مان كه اكثريت مجلس ملى را در دست دارند، از آن پس با ايجاد
موانع متعدد، تمامى طرح هاى رئيس جمهورى را به شكست كشاندند. مجلس در حال حاضر در
تلاش براى كاهش قدرت رئيس جمهورى و تحقيق در مورد تخلفات احتمالى وى در مبارزات
انتخاباتى سال ۲۰۰۱ است. مجلس همچنين قانونى را در مورد ممنوعيت نابودسازى تسليحات
نظامى تصويب كرده است. اين قانون چند روز پس از قول مساعد بولانوس به رامسفلد در
مورد نابودسازى موشك هاى به جا مانده از دهه ۸۰ تصويب شد.هواداران آله مان و پيروان
ساندينيست ها در مجلس اين كشور در موارد متعددى، مواضعى مشترك يافته اند. هواداران
بولانوس و ديگران بر اين باورند كه اين اتحاد ناهمگن بخشى از توافق ميان اورتگا و
آله مان مبنى بر آزاد شدن آله مان از زندان در صورت پيروزى ساندينيست ها و شخص
اورتگا است.در حال حاضر بخش اعظم سيستم قضايى نيكاراگوئه توسط ساندينيست ها و از
طريق ده ها قاضى ارشدى كه در زمان حكمرانى آنها بر اين كشور انتخاب شده اند، هدايت
مى شود.باربارا مور سفير آمريكا در نيكاراگوئه با اشاره به وفادارى عجيب رهبران حزب
ليبرال به آله مان مى گويد: درك علت اين وفادارى عجيب، غيرممكن است. سفير آمريكا
تاكنون ميزبان جلسات متعددى بوده است كه با هدف رفع اختلافات موجود در جناح راست
برگزار شده است.مور مى گويد: آله مان ثروت مردم كشور را سرقت كرده و نماد تمامى
فسادهايى است كه از نگاه آمريكا تحمل ناپذيرند. نيكاراگوئه دومين كشور فقير در اين
نيم كره است و كودكان به غذاى كافى دسترسى ندارند. دولت اين كشور به جاى سرقت ثروت
مردم بايد به فكر حمايت از اقشار ضعيف باشد.ايالات متحده از سوى اكثريت مردم
نيكاراگوئه، كشورى مداخله گر تلقى مى شود. شايد به همين دليل حتى احزاب دست راستى
اين كشور هم ترجيح دادند سفير -فيسك- و مذاكرات و سخنان او را كه در مطبوعات منعكس
شده بود، خطاب به خود ندانسته و هر نوع ارتباطى را با وى تكذيب كنند. ساندينيست ها
هم مطابق معمول ايالات متحده را متهم به مداخله آشكار در امور داخلى كشور خود مى
كنند. چنين شرايطى باعث شده است تا تحليلگران سياسى آمريكا هم به دولت بوش هشدار
دهند كه مراقب عواقب هر نوع مداخله اى در اين كشور باشد.پيتر حكيم مدير موسسه
گفتمان درون آمريكا مى گويد: دولتمردان آمريكا به ويژه محافظه كاران از اورتگا و
ساندينيست ها متنفرند. رسوايى ايران كنترا بود كه باعث شد جمهوريخواهان به رغم
دستاوردهاى ريگان موقعيت خود را در ميان مردم آمريكا و به ويژه جهانيان به شدت لطمه
خورده ببينند. حكيم در ادامه مى افزايد: من هم بر اين باورم كه به قدرت رسيدن مجدد
اورتگا كمتر از يك فاجعه نيست اما واقعيت اين است كه ليبرال هاى حاكم نيز دست كمى
از او نداشته و كشور را به سوى يك فاجعه عظيم هدايت مى كنند.سفير آمريكا، اما معتقد
است كه اقدامات وى و ساير مرتبطين با دولت آمريكا تنها -تسهيل گفتمان- ميان
نيروهايى است كه به باور وى -نيروهاى دموكراتيك- محسوب مى شوند. مور مى گويد: ما به
شدت مراقب هستيم كه از خطوط قرمز عبور نكنيم.
-تسهيل گفتمان- در ميان اين نيروها اما به نظر چندان ساده نمى رسد. وزن سياسى و
نفوذ آله مان آنچنان چشمگير است كه به گفته بونيلا، از نمايندگان هواداران آله مان
در مجلس، هيچ كانديداى راست گرايى بدون تاييد آله مان پيروز نخواهد شد بدين ترتيب
بعيد به نظر مى رسد كه رئيس جمهور فعلى كه باعث به زندان افتادن آله مان شده باشد
بتواند از حمايت حزب حاكم برخوردار شود.در واكنش به چنين شرايطى بولانوس و
هوادارانش حركت سومى را به عنوان -ائتلاف براى جمهورى- تشكيل دادند. اين ائتلاف با
شكستى تحقيرآميز در انتخابات شهردارى ها تنها موفق به كسب ۷ پست شد. اين شكست به
همراه ناكامى آشكار حزب حاكم در شرايطى صورت گرفت كه نيمى از مردم فقير اين كشور
سرخورده از سياست هاى اقتصادى كه جز تعميق شكاف هاى اقتصادى حاصلى در برنداشته،
ماندن در خانه را به حضور در پاى صندوق هاى راى ترجيح دادند. اورتگا و ساندينيست ها
با به ميدان كشيدن اين اقشار سرخورده و فقير از يك سو و تكيه بر موج حمايت از افكار
و انديشه هاى چپ در كشور، مى توانند نه تنها كنترل كشور را در اختيار بگيرند بلكه
-كابوس چپ- را بار ديگر بر فضاى كاخ سفيد حاكم كنند.