تاریخ تجارت برده از آفریقا به اروپا

از دهه هاى ۱۴۴۱ تا ۱٩۵۰

تجارت برده و نژادپرستى بعنوان خاستگاه سرمایه دارى

نویسنده: ماریو سوزا

مترجمپیام پرتوى 

قسمت اول

  جوامع برده در آفریقا

در خلال نیمه دوم دهه ۱۴۰۰ کسب و کار پرتقالیها با برده گان آفریقایى در اروپا به تجارت بسیار پر رونقى مبدل شد.شکار انسان در اولین سال خود نشان داده بود که تجارتى باشد خطرناک با تعداد زیادى قربانى در جنگ و بیماریها در میان شکارچیان برده ى پرتقالى. (یکى از اولین شکارچیان انسان٬ نونو تریستاو که در سطور فوق نام او رفت٬ در سال ۱۴۴۶ همراه با ۱٨ تن دیگر در کنار رودخانه گامبیا در جریان چهارمین تجارت غارتگرانه کشته شده بود).

براى موفقیت تجارى شیوه آسانترى مطالبه میشد. پرتقالیها در مناطق ساحلى با پادشاهان و صاحبان قدرت تماس گرفتند و بتدریج شرکاى تجارى پیدا کردند که در ازاى پارچه و اسب بفروش طلا٬ پوست بز کوهى و حتى برده تمایل داشتند·

«تجارت با برده گان تجارتیست براى پادشاهان٬ مردان ٽروتمند و تاجران موفق» توسط یکى از شرکت کننده گان در تجارت شرایط بدرستى اینچنین توصیف شداینکه آفریقاییها٬ آفریقاییهاى دیگر را به افراد بیگانه از بخشهاى دیگر جهان میفروختند توهین آمیز است. اما جهت درک این مسٸله شناخت عمیقتر از سیستم اجتماعى آفریقا در دهه ۱۴۰۰ از اهمیت بسزایى برخوردار است.

مردم در اروپا و آفریقا هنگام برقرارى اولین تماس میان پرتقالیها و پس از آنها اروپاییهاى دیگر با آفریقاییها از طریق دریا٬ تحت سیستم بسیار مشابه اى زندگى میکردند اما تفاوتهاى بزرگى نیز وجود داشت. فئودالیسم در اروپا به نظم اجتماعى حاکم بر آفریقا٬ که معمولا بعنوان «فئودالیسم آفریقایى» از آن یاد میشود٬ شباهت نداشت.

برده گان تحت سیستم برده دارى در اروپا از داشتن حقوق انسانى و اموال محروم بودند. برده دارى با گذار به فئودالیسم تدریجا به سرواژ و ارباب و رعیتى مبدل شد٬ سیستمى وحشتناک براى کارگران که صدها سال ادامه یافت و تا حد زیادى نزدیک به برده دارى بود. (تا اواخر ۱٧٧۵ کاترین دوم سرواژ را در روسیه تشدید و به مالکان زمین حق فروش دهقانانشان بعنوان برده داده شد).

در آفریقا «فئودالیسم» معناى دیگرى داشت. ساختار برابر قبیله اى با گذشت زمان جاى خود را به سیستمى داد که در آن دولتهاى رشد کرده ى قویتر٬ اقوام ضعیف دیگر را تحت ستم قرار میدادند. این امر یک سرواژ یا یک واسال را براى شکست خورده گان بهمراه آورد٬ که بسیارى از مورخان بطور کلى به «بردگى خانگى» خواندن-ه آن تمایل دارند·

شرایط زندگى این برده گان آفریقایى تا حد زیادى٬ وابسته به زمان و مکان٬ میتوانست متفاوت باشد اما با اینحال توضیح یک الگوى واقعى هنوز هم٬ بدون تخطى از واقعیت٬ ممکن است. برده گان در آفریقا بطور معمول قطعه زمینى٬ بدون داشتن اجازه ترک آن٬ دریافت مینمودند. آنها بمنظور کسب آزادى عمل بیشتر٬ با محصولات و خدمات خود به تن در دادن به بردگى ناگزیر بودند·

بخشى به کشاورز و بخشى به صنعتگر مبدل میشدند٬ و با گذشت زمان تفاوت میان این برده گان و مردان آزاد در نزد مردم پیروز کاهش میافت. یک برده آفریقایى بعنوان عضوى از خانواه ارباب پذیرفته٬ میتوانست صاحب اموال و حتى وارٽ اموال ارباب خود نیز باشد.

مٽالهایى در مورد برده گانى که به تاجرانى موفق٬ ٽروتمند و برده دار مبدل شدند٬ افراد مهمى در جامعه و حتى انتخاب شده بعنوان پادشاه٬ وجود دارد. این تذکر جهت درک وضعیت برده گان و امکانات جامعه آفریقا ارائه شد. البته در زندگى یک برده همه چیز لذتبخش نبود. او٬ براى مٽال٬ ممکن بود که بخاطر روز بخصوصى بعنوان هدیه داده و یا بمنظور تحقق نیازهاى اقتصادى ارباب فروخته شود.

در این رابطه مهمترین مسئله٬ پس از آمدن اروپاییها در دهه ۱۴۰۰ به آفریقا٬ درک وضعیت بردگان آفریقایى و مقایسه آن از بسیارى جهات با سیستم ارباب و رعیتى حاکم بر اروپا که در آنزمان بر تعداد زیادى از زنان و مردان حکومت مینمود است· وضعیت برده گان آفریقایى در آنزمان هیچ وجه مشترکى با برده دارى بعدى اروپاییها٬ در مورد نیاز به نیروى کار ارزان در مستعمرات آمریکایى٬ زمانیکه با انسانها در کشتیهاى حامل برده٬ در زمینهاى کشاورزى و معادن همانند گله احشام رفتار میشد٬ نداشت.

باتوجه به این پیشینه میتوان به شیوه اندیشیدن برده دار آفریقایى٬ هنگامیکه همزمان با طلا٬ عاج و پوست حیوانات برده گان را نیز به اروپاییها میفروخت٬ آگاهى یافت. براى برده دار آفریقایى فروش برده به تاجران آفریقایى عجیبتر از فروش آنان به تاجران اروپایى نبود. او از وضعیت برده گان در کشور جدید اطلاعى نداشت و تصور مینمود که اوضاع و احوال آنجا تقریبا مشابه آفریقا باشد.

براى او بسادگى اینچنین بود که برده گان به املاک ارباب جدید منتقل و در آنجا به زندگى عادى خود ادامه میدادند٬ کارى را که در آن مهارت داشتند انجام و در تلاش براى دستیابى به آزادى نهایى از نردبان ترقى جامعه صعود مینمودند·

در حقیقت حدسیات برده فروش آفریقایى چندان هم بدور از واقعیات نبود. در آنزمان٬ در نیمه دوم دهه ۱۴۰۰ ٬ با برده گان در اروپا با همان شیوه آفریقا برخورد میشد. برده موجودى بطور کامل بدون حقوق نبود بلکه در سیستمى با تعهدات متقابل٬ میان برده گان و جامعه برده دارى٬ داراى جایگاهى معینى بود.

با اینحال باید بمنظور درک توسعه مناسبات میان اروپا و آفریقا بر روى برخى از حقایق مهم و تعیین کننده تاکید ورزید.پادشاهان یا رئوساى قبایل آفریقایى که به اروپا برده میفروختند به پیش بینى گستره این اولین٬ و تقریبا بسیار محدود٬ تجارت برده در آینده٬ که ٽبات جامعه را در کشورشان به لرزه درمیاورد٬ قادر نبودند·

برایشان اینکه این بى ٽباتى در آینده سبب ساز شرایطى میشد که اروپاییان را نیرومندتر از آنان میساخت قابل پیش بینى نبود. فعالتر بودن اروپاییان در جستجو و تجارت برده و قویتر بودن آنان از جمله بدلیل برتریت بى چون چراى نظامى٬ همواره میتوانست دربردارنده بزرگترین منافع و مزایا براى آنان باشد·

لازم به ذکر است که طى این سالها تجارت برده تنها بخشى از معاملات میان آفریقا و اروپا را تشکیل میداد٬ اگر چه براى پرتقال و بعدها همچنین براى اسپانیا تجارت برده معرف بزرگترین بخش معاملات بود.

توسعه تجارت برده

تجارت برده در خلال نیمه دوم دهه ۱۴۰۰ ٬ بطور عمده برطرف نمودن نیاز مصارف بازار داخلى در میان ٽروتمندان پرتقالى و اسپانیایى و صادرات محدود به ایتالیا و فرانسه را مد نظر داشت. این بازار بزرگ نبود و به کاهش سرعت تمایل نشان میداد. براى مٽال در آغاز دهه ۱۵۰۰ دو تن از فرمانروایان بزرگ آنزمان٬ انگلیس و فرانسه٬ عمدتا تجارت برده نمیکردند٬ اما معاملات کالاهایى مانند عاج٬ فلفل و طلا را با آفریقا توسعه دادند

تا نیمه دهه ۱۵۰۰ تجارت برده در مورد چند ده هزار برده ى آفریقایى بود که با کشتى به کشورهایى در اروپا برده شدند و این عمل میتوانست بعنوان رویدادى در خور نکوهش اما محدود به یک دوره خاص در تاریخ ٽبت گردد.

همانطور که گفته شد تجارت با ارزشتر دیگرى در حال توسعه و از نظر اهمیت در حال غلبه بود. با اینحال چنین نشد. سفر کلمب به جزایر آنتیل٬ ۱٩۴٢ ٬ و پدرو آلوارز کابرالز/پرتقالى به برزیل٬ ۱۵۰۰ همه چیز را تغییر داد.

پس از این تاریخ کشیتهاى پرتقالى و اسپانیایى هر چه بیشتر بسمت غرب٬ بسوى قاره به تازگى کشف شده آمریکا٬ حرکت نمودند. آنها با شمار فراوانى از سربازان مسلح٬ جنگ و حیله گرى٬ کارائیب و مناطق بزرگى را در آمریکاى جنوبى به تدریج به تصرف خود درآوردند. جمعیت این مناطق را به بردگى کشیده و به کار کردن در معادن و مزارع شکر ناگزیر نمودند. فاتحان در تلاش خود بدنبال ٽروت٬ سرخپوستانى را که به برده مبدل نموده بودند ظالمانه مورد بهره بردارى قرار میدادند.

جمعیت سرخ پوست در خلال این برده دارى نابود شدند. در برخى مناطق٬ بصورتى کامل از میان رفتند. در ٢٧ اکتبر ۱۴٩٢ کریستف کلمب در کوبا پیاده شد٬ طى کمتر از ۵۰ سال بیش از صد هزار سرخ پوست ناپدید شدند. در اینجا تشریح وضعیت وحشتناک سرخ پوستان آمریکایى در این بهره بردارى استعمارى امکانپذیر نیست.

این امر مستلزم نگارش مقاله تخصیص داده شده ى ویژه اى است که در سطحى گسترده و شیوه اى عادلانه به بیان این رویداد دلخراش بپردازد. من در اینجا تنها ناگزیرم که بصورتى خلاصه بر روى این واقعیت وحشتناک در آمریکا تاکید و در ادامه به تشریح تجارت برده از اروپا به آفریقا ادامه بدهم.

  دستبند

تقاضاى نیروى کار٬ که در مستعمرات جدید در آمریکا جاى سرخپوستان قتلعام شده را میگرفت٬ با سرعتى بى سابقه آغاز شد. توسط فاتحان صدور برده از اسپانیا٬ پرتقال و آفریقاى شمالى آغاز شد. این برده گان هر دو٬ سفید و سیاه و بسیارى از آنان مسیحى بودند.

شاید دانستن این مسٸله که صدور برده گان مسیحى تا پایان دهه هاى ۱۶۰۰ ادامه یافت جالب باشد. سندى از ۱٩۶٢ وجود دارد که بر اساس آن خانواده سلطنتى اسپانیا (آنهایى که از جانب پاپ لقب پادشاهى کاتولیکها را دریافت نموده بودند) اجازه صدور زنان سفید پوست را از اسپانیا به مکزیک صادر نمود٬ آنها در آنجا در عشرتکده هاى ٽروتمندان جاى داده شدند.

۱۵۱۵ اولین محموله کشتى شکر کشت شده توسط برده گان آفریقایى در کارائیب توسط اسپانیا دریافت شد. این برده گان در آفریقا به اسارت گرفته٬ به اسپانیا آورده و از آنجا به مزارع کشاورزى در کارائیب فروخته شده بودند. اما کمبود نیروى کار که کشتار سرخپوستان٬ معادن و مزارع جدید سبب ساز آن گشته بود٬ راه حل دیگرى را٬ گسترده تر از آوردن برده از اروپا٬ مطالبه مینمود.

در آغاز پرتقالیها و اسپانیاییها به آوردن برده گان آفریقایى تمایلى نداشتند چرا که سبب ساز آشوب شده و در کشیتهاى حامل برده و در کارائیب حمام خون بپا نموده بود. اما روند وقایع بدان سوى توسعه یافت. اسپانیاییها و پرتقالیها از نظر اقتصادى کاملا وابسته به تجارت برده بودند و سود پول سرمایه گذارى شده را مطالبه مینمودند. همزمان تنها آفریقا میتوانست پاسخگوى نیاز بیشمار نیروى کار برده در مزارع و معادن باشد·

در سال ۱۵۱٨ اولین محموله کشتى با برده گان٬ مستقیما از آفریقا به کارائیب رفت. با این رویداد٬ هنگامیکه خانواده هاى سلطنتى در اروپا بمنظور صدور برده به کلنیها در قاره آمریکا مجوز خرید آنانرا از برخى از مناطق آفریقا به تاجران برده فروختند٬ عصر جدیدى رقم خورد.

میلیونها و میلیونها انسان شکار٬ به اسارت گرفته و بعنوان برده فروخته شدند. آنها از هیچ حقوقى برخوردار نبودند٬ با آنها بدتر از حیوانات رفتار میشد و میلیونها تن از آنان جانسپردند. خانواده هاى سلطنتى اروپایى٬ کلیساى مسیحى و اشراف دیگر با بکارگیرى این شیوه نفرت انگیز صاحب ٽروتهاى عظیمى شدند. تجارت برده به آمریکا توسط پرتقال و اسپانیا آغاز شد. اما این کشورها توسط انگلیس٬ فرانسه٬ هلند٬ پروس٬ دانمارک٬ سوئد و بعدها دو کشور جدید در قاره آمریکا٬ برزیل و آمریکا٬ همراهى شدند.

مناسبات میان این کشورها در ساحل آفریقا تقریبا مشابه شرایط جنگى بود٬ همگى آنها در جهت کسب تمام طعمه٬ بدون داشتن تمایل به تقسیم آن با کسى٬ تلاش مینمودند. جنگ ابتدا میان پرتقال و اسپانیا آغاز شد. خانواده سلطنتى پرتقال انحصار تمام معاملات در ساحل آفریقا را بدست آورده بود! خانواده سلطنتى اسپانیا با قبول این خطر که مورد تکفیر پاپ قرار گرفته و به جهنم فرستاده شود کشتیهاى خود در ساحل آفریقا جلوتر و جلوتر فرستاد.

پادشاه پرتقال٬ جان دوم٬ کاملا مراقب اوضاع بود. بفرمان وى ناخدایانش در آفریقا در صورت برخورد با «کشتیهاى حامل اسپانیاییها یا کشور دیگرى فقط به گرفتن اسیر اکتفا نکنند٬ بلکه آنان را بدلیل انتخاب انجام کارى ممنوع و بخاطر دادن هشدار به دیگران٬ بعنوان مجازات به دریا پرتاب کنند». اما حفظ انحصار کسب و کارى چنین سودآور آنچنان آسان نبود.چندان طول نکشید که تعداد زیادى از کشتیهاى اسپانیایى و کشورهاى دیگر در ساحل آفریقا ازدحام نمودند.

یکى از مشهورترین قاچاقچیان برده که نامش در تاریخ ٽبت شد جان هاوکینز/انگلیسى بود. او٬ تامین مالى شده توسط تجار لندن٬ در سال ۱۵۶٢ سه کشتى تهیه کرد و بهمراه ۱۰۰ نفر خدمه از انگلیس به سواحل گینه رفت و پس از مدتى از طریق جنگ و غارت در کنار ساحل ٣۰۰ نفر را به اسارت گرفت. جان هاوکینز پس از آن بسوى جزایر کاراٸیب حرکت کرد و اسرا را بعنوان برده فروخت و بجاى آن کالا٬ براى فروش در انگلستان٬ خرید.

در آغاز پادشاهى انگیس به کسب اطلاع از ماجراجوییهاى هاوکینز تمایلى نداشت و از انجام تجارت برده امتناع ورزید. اما ملکه الیزابت اول با دیدن حساب سود و زیان وى پس از اولین سفرش تغییر نظر داد و سرمایه گذارى در شکار برده ى هاوکینز را آغاز نمود. هاوکینز برای انجام ماموریت دوم خود در آفریقا از ملکه الیزابت اول کشتى ویژه ى حمل برده«عیسى مسیح»! را دریافت نمود. او بعدها بخاطر خدمات خود براى انگلیس مورد ستایش قرار گرفت و لقب شوالیه را دریافت و خودش سپرى را با نقش برده سیاه پوستى با دستبند بر روى آن انتخاب کرد!

در خلال دهه هاى ۱۵۰۰ و ۱۶۰۰ گسترش تجارت برده با سرعت هر چه بیشتر ادامه یافت. انحصار پرتقال هنگامیکه از میان رفت که کشور میان ۱۵٨۰ و ۱۶۴۰ فاقد پادشاه شد و پادشاه اسپانیا٬ نزدیکترین وارٽ٬ به تاج و تخت پرتقال دست یافت· تا ۱۶۴۰ ٬ که شورش در لیسبون آغاز و پادشاه جدیدى در پرتقال بر سر کار آمد٬ کشور همانند استانى از اسپانیا و مغلوب بعنوان یک قدرت دریایى باقى ماند.

  سر جان هاوکینز

از آغاز دهه ۱۶۰۰ کشورهاى بسیار دیگرى هدایت بخش بزرگى از تجارت برده را بدست گرفتند٬ امرى که در آنزمان بزرگترین معامله بر روى تمام دریاها بود. شرایط جنگى میان این کشورها بر روى اقیانوس رابطه اى بود عادى. طمعکارى و حسادت بخاطر سود حاصله از تجارت برده مرزى نمیشناخت.

با گذشت زمان قدرت دریایى انگلیس افزایش یافت. کشور٬ بعنوان تاجر برده در مقام دوم٬ بمنظور بدست آوردن طلا و نقره از تجارت برده و مستعمرات در آمریکا به تهیه کالا جهت ارائه به اسپانیا و پرتقال ناگزیر گشته بود· این صنعتى شدن را تحمیل نمود٬ امرى که طى زمانى دراز انگلیس را به یکى از نیرومندترین قدرتها در اروپا مبدل کرد·

تصمیم گیرى در مورد اینکه چه کسى رهبرى تجارت با آفریقا را٬ در آنزمان تنها از طریق برده گان٬ بدست میگرفت با جنگ بر سر جانشینى پادشاهى اسپانیا٬ ۱٧۰٢-۱٧۱۴ ٬ پس از مرگ کارلوس دوم رخ داد. امپراطورى اسپانیا در آنزمان بزرگترین فرمانروایى جهان٬ با متصرفات در هلند٬ ایتالیا٬ آمریکا٬ آفریقا و آسیا٬ بود.

با ارزشترین در این امپراطورى «assiento» آسى ینتو بود٬ قراردادى که به صاحبش حق تجارت برده به متصرفات آمریکایى اسپانیا را بصورتى کامل اراٸه میدادمبالغ هنگفت از آنجا میامدند. دوک فرانسوى٬ فیلیپ آنژو٬ انتخاب شده توسط کارلوس دوم٬ با دریافت حمایت از پدر بزرگش پادشاه فرانسه لودویگ چهاردهم٬ پادشاه فیلیپ پنجم از اسپانیا شد·پس از تاجگذارى فیلیپ پنجم حقوق آسى ینتو را به لودویگ چهاردهم٬ که او مطالبه نموده بود٬ داد.

خانواده سلطنتى انگلیس خود را فریب خورده احساس نمود و جنگ بزرگ یک واقعیت بود. آنها٬ طى ۱٢ سال٬ در اروپا و در هر جایى که با یکدیگر مواجه شدند٬ یکدیگر را قتلعام نمودند. در آوریل ۱٧۱٣ اولین قرارداد صلح با معاهده ى «صلح در اوترخت» میان اسپانیا و انگلیس ومتحدانش بدست آمد. امر تعیین کننده براى امضاى این قرارداد صلح٬ معاهده تجارت برده٬ معاهده اسى ینتو بود٬ که یک ماه قبل از آن میان انگلیس و اسپانیا به امضاء رسیده بود٬ که بر اساس آن انحصار صدور برده از آفریقا به مناطق اسپانیایى زبان آمریکا به خانوده سلطنتى انگلیس اعطاء میشد.

۵۰ میلیون نفر از آفریقا ناپدید شدند

شمار افراد ناپدید شده از آفریقا بدلیل تجارت برده میان دهه هاى ۱۴۰۰ و ۱٩۰۰ چه میزان بود؟ این سوال موضوع بسیارى از مطالعات بوده است اما به آن نمیتوان به صراحت پاسخ داد· آمار دقیقى٬ فقط ارزیابیهایى بنا شده بر روى اطلاعات ناقص٬ هرگز وجود نداشته است· ارقام موجود بویژه بدلیل قاچاق گسترده نادرست میشوند· تجارت برده توسط خانواده هاى سلطنتى اروپا و کلیسا که از طریق مدیریت آن ارتزاق مینمودند مشمول مالیات شدیدى میشد. تاجران برده در جهت دور زدن این گمرکیها همواره تلاش مینمودند.

بهمین دلیل پرداخت رشوه به کارمندان گمرک توسط تاجران برده در بازار برده امرى بود بسیار عادى. تاجران برده با استفاده از علاٸم تجارى کمپانیهاى مختلف برده٬ برده گان را علامت گذارى و با استفاده از این روش بدون پرداخت مالیات یا هزینه گمرگى٬ از گمرک عبور مینمودند. تخمین زده میشود که قاچاق زندانیان یک سوم محموله را شامل میشد.

  قلاده گردن

اما آنها در مجموع چه تعدادى بودند؟ در میان افرادى که وقت خود را صرف مطالعه تاریخ قاره آفریقا نموده اند٬ رقم ۱۵ میلیون بعنوان حداقلى مطلق و ۵۰ میلیون بعنوان به احتمال زیاد٬ رقمیست مورد قبول واقع شده از شمار برده گانى که زنده به آمریکا آمدند. (تنها در کوبا طى پنجاه سال٬ میان ۱٧٩۱ و ۱٨۴۰ ٬ یک میلیون برده در ساحل پیاده شدند!).

دستکم ۵۰ میلیون برده

اما این ارزیابیها از شمار برده گان زنده به آمریکا آمده٬ شمار برده گان به کشتى برده شده را شامل نمیشوند· بسیارى از آنان در جریان سفر٬ کمترین مقدار تخمین زده شده ٢۰ درصد٬ کشته شدند. گاهى ممکن بود که این رقم بالاتر باشد. به این ارقام غم انگیز باید انسانهایى را اضافه نمود که در جریان حمله و جنگ در شکار برده٬ که در خلال صدها سال بخش بزرگى از قاره آفریقا را شامل شد٬ کشته شدند·

نتیجه گرفته میشود که تجارت برده٬ کمترین مقدار تخمین زده شده٬ باید به قیمت جان ۵۰ میلیون (برخى محققان ۱۰۰ میلیون اعلام نموده اند) تمام شده باشد٬ که هنگام انجام این تحقیقات معادل است با یک چهارم از جمعیت آفریقاى سیاه در میانه دهه ۱٩۰۰·