شعر كوتاهه در يك نگاه

صدای سوخته

 تذكر: در سلسله نوشتار ذيل شعر كوتاه را مورد ارزيابي  قرار مي دهيم؛ از پيشنة آن مي گوييم. كتاب هايي را که در اين باره انتشار يافته اند براي تان معرفي مي كنيم. به خوانش نمونه هايي از آن مي پردازيم. قواعد وشگرد هاي آن را با مثال هاي روشن توضيح مي دهيم و از پيشنهادات وانتقاد هاي شما در اين مورد هم استقبال مي نماييم.

منظور از  شعر كوتاه چيست؟

وقتي "شعر كوتاه" مي گوييم صورت هاي گوناگوني درذهن ما مجسم مي شود؛ تك بيت، دو بيتي، رباعي، لندي،هايكو، و... همه شعر كوتاه خوانده مي شوند. هريك از اين قالب ها ساختار وفرم مشخص خود را دارند و با معيار هاي معين از همديگر بازشناخته مي شوند. البته دركنار مميزه هاي فراوان، در جهاتي هم با يكديگر مشترك مي باشند. براي اين كه شعر كوتاه را خوب تر بشناسيم لازم است به صورت مختصر اين قالب ها را تعريف نماييم:

تك بيت

تك بيت، به بيتي گفته مي شود كه از دو مصراع تشكيل شده باشد و هيچ بيت يا مصراع ديگر اضافه بر آن نباشد. تك بيت مثل ضرب المثل و كلام قصار است. تمام مقصود گوينده در همان دو بيت گنجانده مي شود. نياز به ادامه ندارد.   از اين جهت گفته اند تك بيت يك قالب به شمار نمي آيد بلكه بيتي است كه از غزل، مثنوي و يا قالب هاي ديگر جداشده است. آوردن قافيه هم در آن ضروري نيست. در گلستان سعدي از اين نوع تك بيت ها فراوان آمده است؛ مانند اين نمونه:

درويش وغني، بندة اين خاك درند

آنان كه غني ترند، محتاج ترند

**

هر كه عيب دگران پيش تو آورد وشمرد

     بي گمان عيب توپيش دگران خواهد برد

دوبيتي

دوبيتي از دو بيت تشكيل شده است. مصراع اول، دوم و چهارم همقافيه اند و در وزن، همة مصراع ها مشترك مي باشند. غالباً دوبیتی در وزن مفاعيلن مفاعيلن مفاعيل( فعولن) سروده شده است ولی در وزن های دیگر نیز سروده می شود. در دوبيتي هر مصراع مكمل مصراع پيش از خود است و مصراع آخر زنگ پاياني آن به حساب مي آيد. قديمي ترين دوبيتي از "محمود وراق" است كه در اوايل قرن سوم هجري قمري سروده شده است:

نگارينا!  به نقد جانت ندهم    

  گرانى، در بها، ارزانت ندهم

گرفتستم به جان، دامان وصلت

 نهم جان از كف و دامانت ندهم

(جعفری محمود؛ آموزش شعر)

معروف ترين دوبيتي سراي فارسي بابا طاهر عريان است. دوبيتي هاي ناب، زيبا، ساده، روان و صميمي دارد. یکی از آن ها را می خوانیم:

يكي درد و يكي درمان پسندد

يكي وصل و يكي هجران پسندد

من از درمان و درد و وصل و هجران

     پسندم آن چه را جانان پسندد

رباعي

رباعي مانند دو بيتي از دوبيت تشكيل مي يابد ليكن به اين تفاوت كه رباعي وزن خاصي دارد كه به نام "وزن لاحول ولا قوت الا بالله" مشهور مي باشد. غالباً مضامين فلسفي و عرفاني را در اين قالب بيان مي كنند. كم تر شاعري هست كه مضامين عشقي را در آن ريخته باشد. نخستين رباعي فارسي را به رودكي)م329 ق) نسبت داده اند. مشهور ترين و بزرگ ترين رباعي سرای فارسی عمر خيام مي باشد كه انديشه هاي فلسفي اش را با بهترين صورت در آن بيان داشته است.

 

ازمنزل كفر تا به دين يك نفس است

 

وز عالم شك تا به يقين يك نفس است

 

اين يك نفس عزيز را خوش ميدار

 

چون حاصل عمر ما همين يك نفس است

 

لندي

 

لندي قالبي است كه تنها در زبان پشتو رايج مي باشد. از دو مصراع تشكيل يافته است. مصراع اول نه هجا

 

 دارد و مصراع دوم 13 هجا. گويندة آن هم مشخص نيست. از ميان عام مردم برخاسته است و با همان

 

  روح بومي خويش سروده مي شود. اختصاص به مضمون خاصي ندارد. عشق، جنگ، و ... در لندي ها به

 

 رؤيت مي رسد. به اين  دو نمونه نگاه كنيد:

 

سپوږميه  كړنګ وهه راخېژه

 

جانان د ګلو لو  كوي ګوتې ريبينه

 

اي مهتاب!  سر بزن

 

يار من گل درو مي كند     انگشت خود را نبرد

 

**

خال به ديار له وينو كېږدم

 

چې شينكي باغ  كې ګل ګلاب وشرموينه

 

از خون يار خالی خواهم زد

 

كه در باغ سبز ،گل گلاب را خجالت خواهد داد

 

هايكو

اين قالب مختص به شعر جاپان مي باشد. 17 هجا دارد و در سه سطر نوشته مي شود؛ سطر اول وسوم هركدام پنج هجا و سطر دوم هفت هجا دارد." حدود دو هزار سال پيش هايكو جزوي از يك فرم شعري 31 هجايي به نام "تانكا" بود كه از دو بخش تشكيل مي‌شد و معمولاً آن را شاعران به شيوه پرسش و پاسخ مي‌سرودند. "تانكا" به معني شعر كوتاه است و در مقابل آن "چوكا" قرار دارد كه بهمعنای شعر بلند است. با اين كه در جاپان  به غير از "تانكا" و "چوكا" چندين فرم شعري ديگر هم وجود دارد، شعرهاي كوتاه محبوبيت شان بيش از بقيه است. در قرن شانزدهم ميلادي به تدريج بخش 17 هجايي تانكا مستقل شد و آن را "هاكايي" يا "هايكو" ناميدند."

                ( وبلاگ دردواره ؛ به نقل از وبلاگ گنجشك نا تمام –سيد علي مير افضلي-خزان 85 )

اين دو ترجمه از هايكو را بخوانيد:

بر بركه كهن

غوكي ناگاه فرو مي‌جهد

صداي آب.

(باشو-ترجمه پاشايي)

**

نيلوفر صحرايي
دلو چاه مرا اسير كرده است
براي آب به جاي ديگر خواهم رفت.
                  (چي يو جو - ترجمه پاشايي)

**

پس از اين كه با قالب هاي كوتاه آشنا شديم و اين قدر دانستيم كه "شعر كوتاه" غير از قالب هاي مذكوراست، حال لازم است  ببينيم كه آيا براي شعر كوتاه تعريف خاصي وجود دارد؟

پيش از رسيدن به يك تعريف جامع و مانع، بايد يادآورشويم كه؛

 بعضي براين عقيده اند كه شعرتعريف ناپذير است. ما نمي توانيم تعريف كاملي از آن به دست دهيم؛ چرا كه شناخت ما از آن محدود مي باشد. هرتعريفي هم اگر صورت مي گيرد، به جنبه هاي خاصي از آن اشاره دارد.

اما برخي ديگر باورمند اند كه شعر براساس جوهره وعناصر دروني خود قابل تعريف مي باشد. از اين رو براي آن تعريف هايي را ذكر كرده اند. ليكن همه اين تعريف ها به جنبه هاي ويژة شعر اشاره دارند. هركس از ظن خود يار آن شده است. حال اگر ما بخواهيم از "شعر كوتاه" تعريفي را به دست دهيم بايد ناظر برهمة خصوصيات خود باشد. يعني هم "جنس" داشته باشد و هم "فصل". با جنس خود تمام انواع شعر را شامل شود و با فصل خود، قالب هاي ديگر را كنار بگذارد. بنابراين بايد به دنبال پيدا كردن چنين تعريفي  بوده باشيم. تا جايي كه نگارنده تفحص كرده است، چنين تعريفي از شعر كوتاه وجود ندارد. بسياري از نويسندگان وشاعران با اين نظر موافقند وعقيده دارند كه تا كنون تعريف روشني از "شعر كوتاه" فارسي به وجود نيامده است.

 يكي از شاعران معاصر ايران كه نامش را مشخص نتوانستم، مي نويسد:

"همة آن اشعاری که تحت عنوان کلی « شعر کوتاه » شناخته می ‌شود، از لحاظ فرم و ساخت و زبان و آهنگ، دارای تفاوت های ماهوی فراوان است . بر خلاف فرم های کهن شعر کوتاه، اعم از رسمی و مردمی، که حدود و ثغور سطرها و لخت ها و هجاها و تکیه‌ها و قافیه ‌ها و سجع ها در آن ها کاملا روشن است، برای هیچ کدام از شعرهای کوتاه دوران امروز، حد و مرزی نمی ‌توان رسم کرد. پاره ‌ای، وزن نیمایی دارند و پاره ‌ای فاقد وزن بیرونی هستند. بعضی، قافیه دارند و اغلب فاقد قافیه هستند .تعداد سطرها نیز در این شعرها، حد معینی ندارد و بین دو تا ده سطر در نوسان است. تکیه بعضی از این شعرها تنها بر ایماژ  و تصویر سازی است. مبنای شاعرانگی در برخی دیگر، بازی های زبانی و ایجاد تضاد و ارتباط میان صورت های واژگانی است. و در تعداد دیگر از شعرهای کوتاه ، از مضامین غافلگیرانه و نکته ‌پردازی شاعرانه برای اعجاب خواننده بهره گرفته شده است . دیده می ‌شود که شاعر گاهی از همة این تکنیک ها در شعرهای کوتاه خود استفاده می‌ کند و همین امر، تبیین و تعریف این نوع شعر را در شعر امروز با دشواری مواجه ساخته است. حتا در اشعار هایکو پردازان ایرانی که به سیاق این فرم ژاپانی شعر می ‌گویند، حد و حصری که در اصل فرم «هایکو» وجود دارد و به روشنی و با دقت تمام و با ذکر همه جزئیات و شگردها توسط محققان و متخصصان هایکو در سراسر جهان تبیین شده است ، دیده نمی‌شود"

از بيان بالا روشن مي گردد كه :

الف. براي شعر كوتاه تعريف مشخصي وجود ندارد.

ب. كارهايي كه به اين نام ( شعر كوتاه) صورت گرفته، هرج ومرج زيادي را در خود دارا مي باشد. يك قاعده ثابتي تا كنون براي آن تعريف نشده تا ما بتوانيم از طريق آن، قضاوت نماييم كه فلان شعر، شعر كوتاه است و فلان شعر ، شعركوتاه نيست.

ج. در تعداد ومقدار سطر ها نيز قاعدة مشخصي به نظر نمي رسد. اكثراَ ميان دو تا ده سطر  آن را نوشته اند.

د. حتا در داشتن وزن و قافيه  نيز اختلاف هاي فراواني ديده مي شود. بعضي از آن ها داراي وزن نيمايي هستند و بعضي هم بدون وزن نيمايي  وقافيه سروده شده اند. به اين نمونه ها نگاه كنيد:

برف آب می‌شود
با گرمای ناچیز ِ
دست کودک!

** 

دشوار است 
راه رفتن
کودک در برف

**

از برف نمی‌رهاند
دخترک را
چتر ِ برادر بزرگ

 **

همرنگ شده‌اند
لپ‌ها و دست‌ها
تعطیلی ِ دبستان

          ( عباس حسين نژاد؛ وبلاگ دو خرمالو وسه هزار هايكو؛ 10 /11 /  1386 )

قدرت الله ذاكري يكي از هايكو شناسان ايراني در مورد اين كه آيا شعر كوتاه فارسي  همان هايكوي ژاپاني است يا نه، ابراز عقيده مي كند:

"شكي نيست كه به هيچ عنوان نمي شود قوانين هايكوي ژاپاني را در شعر كوتاه فارسي لحاظ كرد. پس تنها مي توان در كوتاه بودن شعر از هايكو تقليد كرد. همان طور كه گفتيم در سرتاسر جهان خيلي ها اشعار كوتاه سروده و آن را مجموعه هايكو نام نهاده اند. پس اين كه اشعار كوتاه خود را هايكو بناميم ايرادي ندارد. اما به هيچ وجه نمي فهمم «اولين هايكوهاي فارسي» يعني چي؟! ما هيچ تعريف دقيقي از هايكوي فارسي نداريم... اگر هم فرض كنيم قرار است ما هايكوي فارسي داشته باشيم بايد دستورالعملي داشته باشد، ويژگي اي داشته باشد. بايد سال ها بگذرد، مجموعه هاي شعر كوتاه پديد آيد و آن وقت متخصصان فن شعر بررسي كنند؛ اين اشعار كوتاه داراي چه ويژگي هايي است و بر مبناي آن هايكوي فارسي را تعريف كنند و بعد بياييم با توجه به اين تعريف ببينيم اولين هايكوهاي فارسي را چه كسي نوشته است."

 (قدرت الله ذاكري؛ وبلاگ ژاپن سرزمين آفتاب و احترام، 5/آذر 1386 )

نتيجه: خلاصه اين كه هيچ تعريفي از شعر كوتاه وجود ندارد. تنها چيزي كه روشن است اين است كه شعر كوتاه، كوتاه است. اما هنوز ميزان حداقلي و حد اكثري آن تعيين نگرديده است. بناءاً كوتاهي آن نمي تواند جنس تعريف "شعر كوتاه" به حساب آيد. پس بايد در جست و جوي جنس و فصل ديگري بوده باشيم. و اصولاً چنين چيزي امكان دارد؟ سعي نگارنده بر اين است كه محيط مشخصي را براي آن ترسيم نمايد تا بتواند از آن طريق به تعريف نسبتاً جامعي دست يازد.

شايد در اين جا اين سؤال پيش آيد كه وقتي تعريفي وجود نداشته چگونه مي توان به محيط خاص شعر كوتاه راه باز نمود؟  اين نوشته براي پيدا كردن همين "راز" شكل گرفته است. تلاش خواهيم كرد تا براي "شعر كوتاه" آيين نامه اي را تبيين نماييم. اين آيين نامه ممكن است به نظر خيلي ها كار نادرستي تلقي گردد ولي باور اين قلم براين است كه براي رسيدن به محيط اعظمِ "شعر كوتاه"، ناچار بايد سنگلاخ هاي زيادي را طي نمود. راه هاي رفته را جست و جو كرد و از ميان همة راه ها خط تازه اي بركشيد و سواره از آن تا منزل راه پيمود. اساساً هدف اصلي اين مقاله را همين امر تشكيل مي دهد؛ يعني يافتن قواعد و اصولي كه ما را به جوهرة شعر كوتاه راه نمايي كند. براي رسيدن به اين هدف ناچاريم از ايماژ ها، منطق و اصول ساير قالب ها خصوصاً هايكوي ژاپاني كمك بگيريم. اگر چند ممكن است اين كار به دماغ خيلي ها خوش نيايد. ولي به هرترتيب ضرورت امر ما را ناچار مي سازد تا راه خويش پيش گيريم.

پیشینه و وجه پیدایش شعر کوتاه  فارسی

تا جايي كه از مقالات نويسندگان روشن مي گردد، اين ژانر در سال هفتاد راه خويش را در ادبيات فارسي باز نمود. درست در زماني كه ترجمه هايكو هاي ژاپاني توسط احمد شاملو و ع. پاشايي در ايران منتشر گرديد. سیروس نوذری در مصاحبه خود با سایت خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) می گوید:

"از وقتي كه كتاب هايكو ترجمه‌ي احمد شاملو و ع. پاشايي منتشر شد، تا سال 70 طول كشيد كه اين موضوع به يك جريان تبديل شود. حدود 15 سال است كه اين ژانر به‌صورت جدي وارد شعر فارسي شده است"

( سایت خبرگزاری ایسنا)

 اين نشان مي دهد كه شعر كوتاه فارسي از ترجمه هايكوهاي ژاپاني الهام گرفته است. البته ترجمه هايكو در زبان فارسي از اوايل دهه چهل در ايران آغاز يافت اما در دهه شصت با ترجمه شاملو و ع . پاشايي جايگاه خويش را تثبيت نمود. باز هم همين نوذری می گوید:

"در ايران ترجمه هايكوهاي ژاپاني با واسطه و بيش تر از روي ترجمه‌هاي انگليسي و آلماني آن ها صورت گرفته است. بر بنده روشن نيست كه اولين بار چه كسي به ترجمه شعرهاي ژاپاني پرداخت. تا آن جا كه مي‌دانم در اوايل دهه چهل حسن فياد ترجمه چند شعر كوتاه ژاپاني را در مجله آرش انتشار داد. و از آن پس نيز ترجمه‌هاي پراكنده‌اي در مجلات ادبي به چاپ رسيد و به تدريج خوانندگان ايراني با شكل بديع و غناي تصويري و معنوي شعر ژاپان آشنا شدند. سهراب سپهري و احمد شاملو از جمله كساني بودند كه دريچه‌اي از هايكوهاي ژاپاني بر روي قشر كتابخوان ايراني باز كردند. سپهري چند هايكو را با ترجمه‌اي موزون عرضه كرد و شاملو با همكاري حسن فياد 12 شعر كوتاه ژاپاني را با عنوان ترانه‌هاي سرزمين آفتاب ترجمه و در سال 1352 در كتاب همچون كوچه‌اي بي انتها به چاپ رساند. همو يك دهه بعد با كمك ع. پاشايي كه متخصص هنر و فلسفه شرق است كتاب مفصل هايكو را با توضيحات روشنگر منتشر ساخت و امكان شناخت نسبتاً جامع خواننده فارسي زبان را از اين نوع شعر فراهم آورد."

بنابر اين ترجمه هايكو هاي ژاپاني تأثير بسزايي خويش را برپيدايش شعر كوتاه فارسي گذاشت و از آن به بعد شعر كوتاه به عنوان يك نوع ادبي در جريان ادبيات باقي ماند. سيد علي صالحي يكي از شاعران برجسته ايراني ادعا دارد كه اولين بار او شعر كوتاه فارسي را سروده است. وي شعرهاي خود را به عنوان نخستين هايكوهاي فارسي نام مي برد. اما قدرت الله ذاكري مترجم و هايكوشناس ديگر ايران در رد اين نظر مي گويد:

" ابتدا بايد ببينيم منظور از "هايكوهاي فارسي" چيست؟ شكي نيست كه به هيچ عنوان نمي شود قوانين هايكوي ژاپاني را در شعر كوتاه فارسي لحاظ كرد. پس تنها مي توان در كوتاه بودن شعر از هايكو تقليد كرد. همان طور كه گفتيم در سرتاسر جهان خيلي ها اشعار كوتاه سروده و آن را مجموعه هايكو نام نهاده اند. پس اين كه اشعار كوتاه خود را هايكو بناميم ايرادي ندارد. اما به هيچ وجه نمي فهمم "اولين هايكوهاي فارسي" يعني چي؟! ما هيچ تعريف دقيقي از هايكوي فارسي نداريم كه بخواهيم بگوييم اين اولين مجموعه آن است. اگر منظور اشعاري كوتاه است، قبل از اين مجموعه، مجموعه هاي ديگري هم منتشر شده اند؛ مثلا ًآقاي سيروس نيرو در سال 1379 كتابي منتشر كرده اند به نام « مينياتورهاي ايراني» و نيز كتابي با نام «گنجشك ناتمام » سروده سيد علي مير افضلي كه فكر كنم آن هم نام هايكو را برخود داشت و چند سال پيش منتشر شد. به علت فراگير شدن نام هايكو در جهان، ناميدن اشعار كوتاه به اسم هايكو، شايد به نوعي خوب هم باشد اما اين كه آقاي سيد علي صالحي كتاب خود را اولين هايكوهاي فارسي مي خوانند چندان درست و منطقي نيست."

( وبلاگ ژاپن؛ سرزمين آفتاب و احترام از عباس حسين زاده، 5 آذر 1386 )

سیروس نوذری نیز ادعا دارد که  اولین بار وی شعر هایکوی فارسی سروده است. این شاعر کتابی هم تحت نام«شعر كوتاه معاصر ايران» دارد که در مورد هایکو به صورت دقیق بحث کرده است. کتاب دیگر او «هزار سال عاشقي» است که

شامل نزديك به 300 شعر كوتاه در ژانر هايكو می باشد. نوذری می گوید:

"خودم از اولين كساني هستم كه اين نوع شعر را آغاز كردم و بيش از آن‌كه تحت تأثير ادبيات فارسي قرار بگيرم، تحت تأثير اين نگاه شعري هستم. البته بسياري دربارة اين ژانر به بي‌راهه رفته‌اند و نوشتن جملات قصار آميخته به طنز را، كه در واقع كاريكلماتور است، به اشتباه هايكو تصور كرده‌اند، و من در پي نشان دادن شكل درست آن هستم."

(همان)

اما در افغانستان هنوز نمي توان تاريخ دقيقي براي شعر هاي كوتاه تعيين كرد. به نظر مي رسد كه هنوز زود باشد تا ما بتوانيم بگوييم در فلان تاريخ اولين شعر كوتاه دري سروده شد چرا كه كار هاي پراكنده اي كم وبيش صورت مي گيرد ليكن هيچ يك از اين كار ها از لحاظ كمي وكيفي در سطحي نيستند كه بشود گفت شعر كوتاه دري( آن چه منظور نظر ماست) يا نخستين شعر كوتاه دري. اما در مورد ترجمه هایکو ژاپانی به زبان دری باید گفت؛ نخستین بار نمونه هایی از ترجمه هایکوی ژاپانی را از حضرت وهریز شنیدم که آن هم دو سال پیش بود. به عنوان مثال این نمونه ها را:

شب كوتاه تابستان

ببين يك قطرة شبنم

به پشت كرمك صد پا

**

طفل بازيگوش

در حويلي مي دواند چار سو سگ را

ماه تابستان...

**

زندگي اش را

او به گرداگرد آويزان پلي پيچاند

پيچك وحشي

**

جنگاور در محاصره

بر کلاهخود سنگینش

پروانه ای نشست

(از دست خط مترجم)

  ادامه دارد

صدای سوخته