در فضای رقابت در
آسیای میانه، در
ماههای اخیر تلاش
روسیه برای نفوذ
در افغانستان
افزایش یافته به
نحوی که مسکو می
کوشد جای پایی را
برای خود در
افغانستان ایجاد
کند .
به گزارش خبرگزاری
صدا وسیما ،
در فضای رقابت در
آسیای میانه، در
ماههای اخیر تلاش
روسیه برای نفوذ
در افغانستان
افزایش یافته
است.
چارچوب نظری
در
ارزیابی از
سیاستهای روسیه
در قبال
افغانستان سوالات
متعددی مطرح است
از جمله اینکه
اهمیت افغانستان
برای روسیه چیست
؟
ابزارها و
بسترهای مناسب
برای افزایش حضور
و نفوذ روسیه در
دوره های تاریخی
مختلف در
افغانستان چیست ؟
آیا روسیه در
تحقق اهداف و
برنامه هایش در
افغانستان موفق
خواهد بود یا نه
؟
دراین مقاله مجید
وقاری - کارشناس
سیاست در
افغانستان ،
چالش های حضور
بیشتر روسیه را
بررسی کرده است .
نگاه روسیه به
افغانستان
اهمیت
افغانستان برای
روسیه را می توان
به شرح زیر
دانست :
1-افغانستان سد
راه نفوذ اندیشه
های سرمایه داری
و لیبرال در زمان
جنگ سرد
2-مقابله با
افراط گرایی در
افغانستان و
ممانعت از ورود
آن به کشورهای
حوزه آسیای
مرکزی
3-دستیابی به
آبهای گرم براساس
وصیت پطر کبیر
4-همکاری با ناتو
و بهره برداری
تجاری با تامین
تدارکات و بخشی
از نیازهای آن
همچون هلیکوپتر و
ارائه آموزش به
نیروهای افغان
همچون نیروهای
مقابله با مواد
مخدر
5-افغانستان محلی
برای ضربه زدن به
امنیت ملی روسیه
از طرق مختلف
همچون قاچاق مواد
مخدر
6-برخلاف آمریکا
برقراری ثبات و
امنیت در
افغانستان برای
روسیه مهم است تا
با کنترل مرزها
مانع از انتقال
تروریسم و افراط
گرایی و مواد
مخدر به روسیه
شود .
7-پیچیده شدن
اوضاع امنیتی
افغانستان که با
مداخلات
سازمانهای
اطلاعاتی کشورهای
مختلف و کشمکهای
احزاب و گروههای
سیاسی -قومی و
مذهبی در
افغانستان شکل
حاد تری به خود
می گیرد
روسیه را بیش از
پیش نگران تبعات
امنیتی آن برای
خود و کشورهای
حوزه آسیای مرکزی
می کند .
8-افغانستان از
نظر اقتصادی برای
صنایع تولیدی
نظامی و غیر
نظامی روسیه به
عنوان بازاری
بالقوه حایز
اهمیت است .منابع
معدنی موجود در
افغانستان که
روسیه شناخت کافی
از آنها دارد هم
برای مسکو مهم
است .
مراحل تاریخی
سیاست روسیه در
افغانستان
از اینرو
در ارزیابی
سیاستهای روسیه
در افغانستان
،مشخصا سه دوره
قابل بررسی است
.
دوره اول از زمان
تشکیل حکومت
کمونیستی در مسکو
و تشکیل اتحاد
جماهیر شوروی
دوره دوم زمان
اشغال افغانستان
از سوی ارتش سرخ
شوروی
دوره سوم پس از
اشغال افغانستان
از سوی آمریکا با
حمله به آن کشور
در سال 2001 و
سرنگون کردن رژیم
طالبان
دوره اول
در دوره
اول که زمان
سلطنت ظاهر شاه
را در بر می گیرد
مسکو تلاش کرد
از طریق احزاب
مورد حمایت خود
که حول محور خلقی
ها و پرچمی ها
بودند در عرصه
قدرت افغانستان
حضور داشته باشد
.
حزب منسوخ شده
دمکراتیک خلق
(خلقی و پرچمی
)وابسته به شوروی
بود .جناح ببرک
کارمل سال 1968
نشریه ای به نام
پرچم را منتشر
کرد .
پرچمی ها در سال
1973 در سایه
همکاری با داوود
خان در دولت او
گسترش یافتند و
زمینه نفوذ شوروی
را در افغانستان
فراهم کردند .
هر چند داوود خان
تحت فشارهای
داخلی و نگرانی
از گسترش نفوذ
مسکو در سالهای
75 و 76 اقدام به
تصویه پرچمی ها
از ساختار قدرت
کرد .
اما در مقابل
احزاب سوسیالیست
در ائتلاف با هم
زمینه کودتای
1978 برضد داود
را فراهم کردند و
دولت وی از سوی
نور محمد ترکی
سرنگون شد.
در این دوره یکی
از دلایل مهمی که
مسکو به تقویت
جریانهای هوادار
خود در افغانستان
پرداخت نگرانی از
نفوذ غربی ها به
سرکردگی آمریکا
در نزدیکی مرزهای
اتحاد شوروی بود.
با این حال مسکو
دو رقیب مهم در
افغانستان داشت
.یکی گروهها و
احزاب اسلامی به
رهبری برهان
الدین ربانی و
گلبدین حکمتیار
تحت عنوان نهضت
اسلامی و دیگری
احزاب و گروههایی
که از سوی چین
حمایت می شدند
همچون سازمان
رهایی افغانستان
با گرایش
مارکسیستی
-مائوئیستی که
موضع ضد روسی
داشت و بر ضد
احزاب خلق و پرچم
مبارزه می کرد.
این حزب را به
عنوان شعله ی ها
هم می شناختند.
دوره دوم
دوره
اشفال افغانستان
از سوی ارتش سرخ
شوروی است که
مسکو به طور
مستقیم در امور
افغانستان وارد
شد .نگرانیهای
شوروی از تقویت
موقعیت گروههای
اسلامی در
افغانستان و
تشدید رقابتهای
بین دو ابرقدرت
شرق و غرب و وقوع
انقلاب اسلامی در
ایران باعث شد تا
شوروی بخشی از
نیروهای خود را
وارد افغانستان
کند.جنگی که 14
سال به طول
انجامید و گفته
می شود حدود یک
میلیون نفر از
مردم این کشور
کشته شدند.
تا زمان سرنگونی
دولت نجیب ا...
از سوی گروههای
اسلامی مسکو
همچنان به
مداخلات خود در
افغانستان ادامه
می داد.
در این دوره
آمریکا با تقویت
گروههایی در داخل
افغانستان برضد
ارتش سرخ جنگ
نیابتی با شوروی
را آغازکرده
بود.گفته می شود
اشغال افغانستان
از سوی شوروی جنگ
سرد را وارد
مرحله تازه ای
کرد .
دوره سوم
دوره پس از
حمله آمریکا به
افغانستان در سال
2001 و سرنگونی
رژیم طالبان است
. در زمان رژیم
طالبان با کشته
شدن نجیب ا...
عملا قدرت در
افغانستان از
عناصر طرفدار
مسکو پاک شد و
گروه افراط گرای
طالبان قدرت را
در کابل به دست
گرفت.
سقوط رژیم طالبان
هر چند می توانست
برای مسکو نوید
بخش نفوذ مجدد در
افغانستان باشد و
حامد کرزای رئیس
جمهوری قبلی
افغانستان نیز
در مارس سال 2002
با سفر به مسکو
تلاش کرد نشان
دهد که دولت کابل
به دیده دشمن به
مسکو نمی نگرد و
فصل جدیدی از
روابط دو طرف را
اغاز کند اما
روسیه ترجیح داد
تا حدود سال 2010
از تحولات
افغانستان خود را
دور نگه دارد و
نظاره گر آن
باشد.
علت اتخاذ این
سیاست روسیه در
قبال افغانستان
عبارت بود از :
1- بعد از اشغال
افغانستان از سوی
ارتش سرخ شوروی
در سال 1979
روسیه به
منفورترین کشور
منطقه برای مردم
افغانستان تبدیل
شد.زیرا علاوه بر
کشته شدن حدود یک
میلیون تن از
مردم افغانستان
در جریان اشغال
،حدود شش میلون
تن نیز آواره و
دهها هزار تن نیز
مجروح و معلول و
خانواده های
بسیاری نیز بی
سرپرست شدند .
بنابراین در چنین
فضایی به هیچ
عنوان راه
بازگشت روسیه به
افغانستان نه
تنها هموار نبود
بلکه می توانست
داغ دل مردم
افغانستان را بیش
از پیش تازه کند
.
2- روسیه ، حضور
بیش از یکصد هزار
نظامی آمریکا در
افغانستان را به
عنوان فرصتی
مناسب برای تبدیل
شدن این کشور به
باتلاقی برای این
نیروها می دانست
و با توجه به
روحیه بیگانه
ستیزی مردم
افغانستان مسکو
برای تبدیل
افغانستان به
باتلاقی برای
نیروهای امریکایی
لحظه شماری می
کرد زیرا مسکو
براین اعتقاد است
که آمریکا در
شکست ارتش سرخ
شوروی در
افغانستان نقش
مهمی داشت .
3- روسیه اشغال
افغانستان از
سوی آمریکا را
فرصتی برای
بازسازی موقعیت
خود متناسب با
فضای اجتماعی و
سیاسی افغانستان
می دانست و
مدام در حال
تجزیه و تحلیل
اوضاع این کشور
بود که با ورود
سازمان پیمان
اتلانتیک شمالی
ناتو به
افغانستان به
عنوان بازوی
عملیاتی آمریکا
،تحولات این کشور
برای مسکو وارد
مرحله تازه ای
شده بود .
4- روسیه می
پنداشت که حضور
نیروهای آمریکایی
در افغانستان
مانع از گسترش
افراط گرایی به
سمت حوزه آسیای
مرکزی و قفقاز
خواهد شد.مسکو که
در زمان شوروی از
احزاب اسلامی
افغانستان شکست
سنگینی را متحمل
شده بود تصور می
کرد آمریکا و
ناتو می توانند
بدون اینکه روسیه
هزینه ای پرداخت
کند مانع از
گسترش فعالیت
افراط گرایی به
حوزه نفوذ روسیه
شود .مخالفت
روسیه با خروج
نیروهای آمریکایی
وناتو از
افغانستان به
همین دلیل بود .
5- براساس مصوبات
کنفرانس "بن "
آلمان که برای
تعیین وضعیت
سیاسی افغانستان
پس از سرنگونی
رژیم طالبان
تشکیل شد مقابله
با تولید و قاچاق
مواد مخدر در
افغانستان به
انگلیس واگذار
شد.
از اینرو روسیه
امیدوار بود در
راستای اجرای این
مصوبه از تولید و
قاچاق مواد مخدر
در افغانستان
کاسته شود .
بسترهای گسترش
نفوذ روسیه
با گذشت
زمان تا حدود سال
2010 انتظارات
روسیه از حضور
نظامی آمریکا و
ناتو در
افغانستان تامین
نشد و روسیه تلاش
کرد با استفاده
از بسترهای مناسب
،آرام آرام با
طرح مسایل زیر در
افغانستان نفوذ
کند:
1- پیشنهاد
همکاری به سازمان
ناتو در
افغانستان
سازمان ناتو در
اولین ماموریت
خارج از اروپای
خود وارد
افغانستان شد
.تردیدی نبود که
حضور سازمان
نظامی غرب در این
کشور که رقیب
سازمان نظامی شرق
در زمان شوروی
یعنی ورشو بود
حساسیت روسیه را
برانگیزد .در این
حال ،روسیه به
حضور ناتو در
افغانستان به
عنوان فرصتی برای
ورود به این کشور
می نگریست تا
تهدید امنیت
روسیه .
از اینرو مسکو
پیشنهاد همکاری
با ناتو در
افغانستان را
داد.این سازمان
نیز برای کاستن
از هر گونه
حساسیت روسیه
آنرا پذیرفت .در
چارچوب این
همکاری ،روسیه
از عملیات
تدارکاتی ناتو
مانند آموزش
نیروهای امنیتی
افغان در روسیه
حمایت کرد .با
این حال روسیه
درخواست ناتو
برای حضور در
صحنه نظامی
افغانستان را رد
و اعلام کرد حاضر
به ماجراجویی در
افغانستان نیست .
پس از تحولات
مربوط به اوکراین
و الحاق کریمه به
روسیه ،ناتو
همکاری خود را با
این کشور در
افغانستان قطع
کرد .
با این حال اخیرا
الکسی باراداوکین
معاون وزیر امور
خارجه روسیه
اعلام کرد که
مسکو آماده از سر
گیری همکاری با
ناتو در
افغانستان برای
مقابله با
تهدیدات تروریستی
و پروازهای هوایی
است .
2- پیشنهاد ایجاد
کمربند امنیتی
برای مقابله با
مواد مخدر در
افغانستان
دومین زمینه و
بستر ورود روسیه
به افغانستان
همکاری برای
مقابله با تولید
و قاچاق مواد در
افغانستان بود
.بیشتر قاچاق
مواد مخدر
افغانستان به
روسیه صورت می
گیرد. زیرا هم
مصرفی داخلی در
این کشور بالاست
و هم به اروپا
قاچاق میشود
.ولادیمیر پوتین
رئیس جمهوری
روسیه و سایر
مقامات این کشور
ضمن ابراز
نگرانی در مورد
افزایش تولید و
قاچاق مواد مخدر
از افغانستان از
عملکرد ناتو در
مقابله با آن به
شدت انتقاد کرده
اند .از اینرو
روسیه به دولت
افغانستان
پیشنهاد کرده است
یک کمر بند
امنیتی سراسری
برای مقابله با
مواد مخدر در این
کشور ایجاد شود
.زیرا قاچاق مواد
مخدر از
افغانستان
ازبکستان
،تاجیکستان
،ترکمنستان و
سایر کشورهای
حوزه آسیای مرکزی
را نگران کرده
است .
3- ظهور گروه
تروریستی داعش در
افغانستان
از حدود سه سال
پیش و با ظهور
گروه تروریستی
داعش در
افغانستان و
احتمال تهدید
مرزهای کشورهای
حوزه آسیای مرکزی
از سوی این گروه
تروریستی ، روسیه
حضور در
افغانستان را به
بهانه مقابله با
تروریسم جدی گرفت
.
کشیده شدن بحران
و ناامنی به
مرزهای شمالی
افغانستان روسیه
را برآن داشت تا
برای جلوگیری از
ترانزیت
تروریستها به
کشورهای آسیای
مرکزی ابتدا
همکاری های
امنیتی خود را با
این کشورها از
جمله تاجیکستان
تقویت کند.در
همین راستا روسیه
تامین امنیت
مرزهای تاجیکستان
با افغانستان را
برعهده گرفت
.علاوه براین
روسیه اقدام به
همکاری با گروه
طالبان کرد .ضمیر
کابلوف نماینده
ویژه روسیه در
امور افغانستان
ضمن تایید این
همکاری اعلام کرد
مسکو برای تبادل
اطلاعات ،با
طالبان شبکه های
ارتباطی ایجاد
کرده است .به
گفته وی در مورد
مقابله با گروه
تروریستی داعش ،
مواضع روسیه و
طالبان یکسان است
.هر چند این
موضع روسیه با
مخالفت گسترده
دولت و محافل
مختلف در
افغانستان روبرو
شده است .
4 -تشکیل نشست سه
جانبه مسکو در
مورد افغانستان
با حضورنمایندگان
روسیه -چین و
پاکستان
روسیه به منظور
رسمیت بخشیدن به
فعالیت خود در
افغانستان ،اقدام
به برگزاری این
نشست کرد که با
اعتراض دولت
افغانستان روبرو
شد .
طرح پیشنهاد
تاسیس دفترسیاسی
گروه طالبان در
سایر کشورها از
جمله ترکیه و
اسلام آباد در
این نشست و خارج
شدن نام طالبان
از فهرست سیاه
سازمان ملل نشان
داد که روسیه
برای رسمیت
بخشیدن به موقعیت
طالبان در
افغانستان
تلاشهایی را آغاز
کرده است .
5- احیای گروه
تماس سازمان
همکاری شانگهای
با افغانستان .
در تازه ترین
پیشنهاد روسیه
برای حضور فعالتر
در افغانستان
مسکو خواهان
احیای گروه تماس
سازمان همکاری
شانگهای با
افغانستان شد
.این بدان معنا
است که روسیه قصد
دارد به بهانه
مقابله با
تروریسم و ممانعت
از ورود
تروریستها از خاک
افغانستان به
کشورهای حوزه
آسیای مرکزی و تا
مرزهای چین در
سین کیانگ
،سازمان همکاری
شانگهای را نیز
در افغانستان
فعال نماید .
نگاه همچنان منفی
محافل مختلف در
افغانستان به
روسیه و نفرت
عمومی که از این
کشور در
افغانستان وجود
دارد مسکو را
برآن داشته است
تا با احیای گروه
تماس سازمان
همکاری شانگهای
از یکسو با قدرت
تمام وارد صحنه
افغانستان شود و
از سوی دیگر این
سازمان را در
برابر سازمان
ناتو در
افغانستان قرار
دهد.در صورت تحقق
ورود سازمان
شانگهای به
افغانستان می
توان گفت این
کشور اولین عرصه
تقابل این
دوسازمان خواهد
بود .این بدان
معنا است که
روسیه با گسترش
حوزه جغرافیایی
ناتو و تعریف
تازه در مورد
ماموریتهای
امنیتی و نظامی
آن می کوشد از
سازمان شانگهای
به عنوان بازوی
نظامی خود
استفاده کند.
با توجه به مواضع
مشترک روسیه و
چین در مورد
افغانستان و پی
گیری تحولات این
کشور در نشست سه
جانبه مسکو با
حضور پاکستان
،روسیه حمایت
های چین را نیز
در مورد احیای
گروه تماس سازمان
همکاری شانگهای
در مورد
افغانستان
پشتوانه پیشنهاد
و تصمیم خود در
این مورد می داند
.
با این حال به
نظر می رسد سیاست
افزایش نیروی
نظامی آمریکا در
افغانستان که جان
نیکلسون فرمانده
نیروهای آمریکایی
و ناتو مستقر در
افغانستان آنرا
پی گیری می کند
به چالش جدی با
روسیه در
افغانستان تبدیل
شود.
روسیه آمادگی خود
را برای همکاری
با آمریکا و ناتو
برای مقابله با
گروه تروریستی
داعش به عنوان
وجه مشترک همکاری
در افغانستان
اعلام کرده است
اما آمریکا به
نظر نمی رسد
تمایلی برای حضور
نظامی روسیه در
افغانستان داشته
باشد.به همین
دلیل ارتش آمریکا
درصدد پرکردن خلا
های امنیتی ناشی
از خروج بخشی از
نیروهای آمریکایی
از افغانستان است
.
موفقیتهای روسیه
در سوریه ضد گروه
تروریستی داعش
باعث شده است تا
مسکو با اعتماد
به نفس بیشتری
برای مقابله با
گروه تروریستی
داعش در
افغانستان نیز
خیز بردارد.
اما در این مورد
میان مسکو و
واشنگتن دو
دیدگاه مختلف
مطرح است .
آمریکا عناصر
گروه تروریستی
داعش در
افغانستان را
افراد بریده از
طالبان این کشور
و عناصر تحریک
طالبان پاکستان
که از این کشور
گریخته اند می
داند و تهدیدات
آنان را جدی تلقی
نمی کند.
از دیدگاه آمریکا
داعش در
افغانستان حضور
پررنگی ندارد و
این افراد بومی
افغانستان و
پاکستان هستند که
با بلند کردن
پرچم داعش می
کوشند به ناامنی
ها در افغانستان
دامن بزنند.
این در حالی است
که روسیه افراد
داعش در
افغانستان را
اتباع کشورهای
حوزه آسیای مرکزی
و قفقاز ،چچن و
ایغورهای چین می
داند که بعد از
شکست داعش در
سوریه در حال
انتقال به شمال
افغانستان هستند
تا با سازماندهی
مجدد اقدام به
حملات تروریستی
به کشورهای حوزه
آسیای مرکزی و
قفقاز و حتی در
داخل روسیه
کنند.
جمع بندی
روسیه
تهدید داعش را با
توجه به اینکه
افغانستان حوزه
نزدیک امنیتی خود
است جدی تلقی می
کند و درصدد است
با استفاده از
اهرم های مختلف
همچون همکاری با
طالبان و کشاندن
پای سازمان
همکاری شانگهای
به افغانستان
؛داعش را در این
کشور متوقف کند .
در هر حال ،به
رغم تلاشهای
روسیه برای
بازگشت به تحولات
افغانستان ،مسکو
همچنان نزد مردم
افغانستان منفور
است و ایجاد
ارتباط با
طالبان و همکاری
با پاکستان در
این خصوص نیز گره
گشای مشکلات
روسیه در
افغانستان
نخواهند بود .
زیرا مردم این
کشور به هیچ
عنوان دیدگاه
خوبی در مورد
طالبان و پاکستان
ندارند .
احیای گروهها و
احزاب طرفدار
روسیه نیز همچون
پرچمی ها و خلقی
ها در افغانستان
به دلیل نگاه به
شدت منفی مردم و
گروههای اسلامی
این کشور به آنان
عملا امکان پذیر
نیست .
در این میان
مقاومت غرب در
برابر سیاست ورود
مجدد روسیه به
افغانستان نیز
مانع مهمی در این
خصوص تلقی میشود.
|