عامل انقراض حيات، فوران آتشفشان در منطقه «سيبری» بود
کشفيات جديد و رد فرضيه برخورد دنبالهدارها
دانشمندان با بررسی لايه های رسوبی و سنگواره های بازمانده از انقراض جمعی گونههای
حيات در ۲۵۰ ميليون سال پيش به اکتشافات تازهای دست يافتند.
به گزارش سرويس علمی خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، تا چندی چنين تصور می شد که
برخورد يک دنبالهدار يا سيارک، در حدود ۲۵۰ ميليون سال پيش، موجب نابودی گسترده
جانداران قديمی شده است.
اما بررسی های اخير يک گروه تحقيقاتی به سرپرستی دانشگاه واشنگتن اين فرض را رد می
کنند. آنها هيچ نشانی از چنين برخوردی پيدا نکرده اند و دليل اين انقراض نسل را
فعاليتهای آتشفشانی و در نتيجه، افزايش گازهای گلخانهيی که موجب گرم شدن زمين
شدند، می دانند.
حيات زمين از ابتدای شکلگيری تاکنون بارها دستخوش تغييرات طبيعی شده است. گونههای
بسياری از بين رفته و شرايط را برای پديد آمدن گونه های جديد و گاهی تکامل
يافتهتری آماده کردند. در اين ميان برخورد سيارک ها و يا دنباله دارها، خطری است
که در طول تاريخ چندين بار زندگی جانداران را تهديد کرده است. از آن جمله شايد
بتوان برخورد سيارکی بزرگ در ۶۵ ميليون سال پيش را مثال زد. سيارکی احتمالا به قطر
۶ تا ۱۵ کيلومتر که به هنگام برخورد، بيشتر قسمت های آن متلاشی شد و پوششی متراکم
از غبار درجو ايجاد کرد. اين پوشش به مدت چند سال جلو رسيدن نور خورشيد به سطح زمين
را گرفت و موجب نابودی بيشتر خزندگان و به خصوص دايناسورها شد. تصور میشود سه
چهارم گونههای حيات در آن زمان از بين رفته اند.
به گزارش ايسنا، بزرگترين بحران در تاريخ حيات زمين در مرز بين دوره های «پرميان» و
«ترياس» رخ داد. در آن دوران ۹۰ در صد از جانداران دريايی و حدود سه چهارم گياهان و
جانورانی که در خشکی زندگی می کردند از بين رفتند. چهره خشکی ها نيز بسيار تفاوت
داشت. تمام قاره ها به صورت خشکی واحد بسيار بزرگی بودند که «پانگئا» (همه خشکيها)
نام دارد.
براساس شواهد شيميايی و زمين شناسی جديدی که محققان دانشگاه واشنگتن به دست
آوردهاند، انقراض گياهان و جاندارانی که در خشکی زندگی می کردند هم زمان با نابودی
جانداران دريايی و احتمالا به دلايلی يکسان از جمله گرمای بسيار شديد و کمبود
اکسيژن رخ داده است.
اين گروه، بيشتر تحقيقات خود را در حوضه رود «کارو» در افريقای جنوبی انجام دادند و
سنگوارههای مهره داران دورههای «پرميان» و «ترياس» اين منطقه را بررسی کردند.
آنها با استفاده از شواهد شيميايی، زيستی و مغناطيسی که به دست آورده بودند،
توانستند لايههای رسوبی «کارو» را با لايههای مشابهی درچين ارتباط دهند. تحقيقات
قبلی نشان میدهند که لايههای رسوبی در چين مربوط به انقراض جانداران دريايی در
پايان دوره «پرميان» هستند. آنها در مدت هفت سال از بالاترين لايه های رسوبی ته
نشين شده «کارو»، ۱۲۶ جمجمه خزندگان و دوزيستان آن دوران را پيدا کردند.
به گزارش ايسنا، در اين سنگوارهها دو نوع الگوی انقراض مشخص بود. يکی از الگوها
نشان دهنده يک انقراض تدريجی است که ۱۰ ميليون سال تا مرز ميان دوره های پرميان و
ترياس ادامه داشته است و در ديگری به عکس سرعت انقراض بيشتر بوده و کمتر از پنج
ميليون سال طول کشيده است.
محققان اين گروه می گويند که در کارو هيچ اثری از برخورد جرمی مانند يک سيارک پيدا
نکرده اند و با وجود اينکه جستجوی ويژه ای را هم برای پيدا کردن موادی که از اين
برخورد باقی مانده يا ذراتی که از دهانه برخوردی به بيرون پرتاب شده باشند، انجام
داده اند، اما نتيجه کار منفی بوده است.
همچنين مدارک به دست آمده نشان می دهند که تغييرات محيط زيست آن زمان در يک مقياس
زمانی طولانی ادامه داشته است؛ در صورتی که تغييرات حاصل از برخورد يک جسم خارجی با
زمين ناگهانی و گذراست و حتی اگر برخوردی هم رخ داده، علت اصلی انقراض نبوده است.
تغييرات محيط زيست آن زمان هم که در واقع گرم شدن شديد و تدريجی زمين بوده، بر اثر
فعاليتهای آتشفشانی مداوم کوهها در منطقهای که اکنون بخشی از سيبری است به وجود
آمده است.
به گزارش ايسنا از نجوم، با ادامه فعاليتهای آتشفشانی و گرم شدن زمين، منابع وسيع
متان يخ زده در کف اقيانوس ها آزاد شده و به روند گرم شدن زمين بر اثر افزايش
گازهای گل خانهيی کمک کردند. از طرف ديگر با شروع گرما، گونه های مختلف جانوری به
تدريج منقرض شدند تا اينکه شرايط در آستانه وضعيت بحرانی قرار گرفت و اکثر گونهها
ديگر تاب نياوردند و نابود شدند.
در آن دوران اکسيژن جو به شدت کاهش يافت. مقدار اکسيژن به طور متوسط ۲۱ درصد است.
در صورتی که شواهد نشان می دهند که در آن زمان اين مقدار به ۱۶ درصد رسيد. درست
مانند تنفس در ارتفاع حدود ۴۲۰۰ متری. بدين ترتيب مناطقی که از سطح دريا ارتفاع
زياد و يا متوسطی داشتند، غير قابل سکونت شدند. يعنی بيش از نصف خشکی ها برهوتی
بیجان شدند و تنها مناطق کم ارتفاع برای ادامه زندگی مناسب بودند. به اين صورت
شرايط زندگی بار ديگر عوض شد و فقط گونه هايی که خود را سازگار کردند، باقی ماندند.