نویسنده : اسماعیل جهان بین

 

درآمدی بر اندیشه سیاسی در قرن بیستم

 

مقدمه

بسیاری بر این عقیده اند که اندیشه سیاسی با افلاطون شروع می شود زیرا سقراط از خود نوشته ای بر جای نگذاشت و در حقیقت، هر آنچه که از اندیشه های این متفکر  به ما رسیده است از طریق دو تن از برجسته ترین از شاگردانش یعنی افلاطون و گزنفون است. فارغ از این که با ایده موافق باشیم یا مخالف، باید اعتراف کنیم که افلاطون یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین اندیشمندان سیاسی در تمام طول تاریخ بشر است. افکار و اندیشه های این متفکر بزرگ یونانی در طی قرنهای متمادی در سرتاسر گیتی پراکنده شد و موافقان و مخالفان زیادی پیدا کرد به طوری که حتی در جهان اسلامی و در نزد متفکران بزرگی چون فارابی، ابن سینا و ملاصدرا از جایگاهی بس رفیع و برجسته برخوردار گردیده است. تعابیری که ملاصدرا در برخی از رساله های خود در وصف بزرگان اندیشه یونانی بویژه سقراط، افلاطون و ارسطو به کار برده است برای کمتر کسی قابل هضم و پذیرش است.

روش و منشی که افلاطون و سپس ارسطو در حوزه تفکر سیاسی از خود به یادگار گذاشتند در طی قرنهای متمادی در غرب و شرق عالم هستی ، روش مسط بود. نگاه فلسفی به سیاست که از آن به فلسفه سیاسی تعبیر می شود تا اوایل قرن هیجدهم میلادی در بسیاری از جوامع امر رایجی بود اما با تجزیه علم فلسفه در قرن های هفدهم و هجدهم و تولد علوم جدیدی مانند جامعه شناسی و ... فلسفه سیاسی عظمت و شکوه کذشته خود را از دست داد و به دنبال رایج شدن استفاده از روشهای علوم طبیعی در علوم انسانی، نظریه پردازان سیاسی کرسی فیلسوفان سیاسی را برای مدت دو قرن در اختیار گرفتند. اما این مساله دیری نپایید و در اواخر نمیه اول  قرن بیستم بار دیگر ، رویکرد فلسفه سیاسی احیا شد و اندیشه سیاسی در دامن فیلسوفان جدید قرار گرفت.

قرن بیستم به دلایل گوناگون ،‌ بستر شکل گیری اندیشه های سیاسی گوناگون  و گاه متعارض بوده است. همزمان با وقوع  تحولات گوناگون و شگرف علمی ، سیاسی،  اجتماعی و اقتصادی در قرن بیستم ، در حوزه اندیشه های سیاسی نیز شاهد تحولات بزرگی هستیم. جریانهای مختلف اندیشه ای با رویکردها و عملکردهای گوناگون در یک زمان واحد رو در روی هم قرار گرفتند و بازار مکاره ای از آراء و اندیشه های متنوع را عرضه داشتند. در این نوشته مختصر بر آنیم تا بر بعضی از مکاتب فکری و اندیشه های سیاسی رایج در قرن بیستم نگاهی کوتاه بیفکنیم.

آشنایی با برخی مفاهیم و اصطلاحات

با تامل در مطالب ارائه شده در بخش مقدمه این نوشتار ،‌ مشخص می شود که برای بحث در باره اندیشه های سیاسی با اصطلاحات و مفاهیم زیادی روبرو خواهیم شد. مفاهیمی که لازم است قبل از هر چیز در باره معنا و مفهوم آنها به اختصار توضیح داده شود. از جمله این اصطلاحات می توان به عبارتهایی چون ”فلسفه سیاسی“ ، ”اندیشه سیاسی” ، “نظریه سیاسی” ، “ ایدئولوژی سیاسی” و مانند آن اشاره کرد.

اندیشه سیاسی چیست؟

در بیانی ساده می توان گفت  که اندیشه ، به طور کلی ، عبارت است از محصول ماندگار تفکر بشری در زمینه های مختلف که به منظور حل مشکلی خاص، پاسخ به یک سوال یا رفع یک نیاز مادی یا معنوی شکل می گیرد. به عبارت دیگر می توان گفت که تولید اندیشه امری تصادفی نیست و نیازمند وجود انگیزه ای خاص است. به همین ترتیب می توان گفت که اندیشه سیاسی نیز عبارت است از تراواشات فکری بشری که به مسائل سیاسی و اجتماعی معطوف است.

بر این اساس گفته می شود که اندیشه سیاسی، دارای ویژگی های مشخصی است که برخی از آنها عبارت است از:

عینی و عملگراست: یعنی به واقعیتها توجه دارد و پاسخ به مشکلات و معضلات سیاسی موجود در جامعه شکل می گیرد.

موقتی است: یعنی با توجه به تعامل بین اندیشه سیاسی و مسائل موجود در جامعه ، طبیعی است اگر گفته شود که هر عصر و زمانه ای اندیشه سیاسی خاص خود را دارد.

روز آمد می شود: به عبارت دیگر، اندیشه سیاسی در بستر زمان متحول شده و صیقل می خورد. این امر از آنجا ناشی می شود که شکل گیری اندیشه سیاسی همواره فرآیندی تاریخی است و بر اساس اندیشه های عرضه شده در دوره های گذشته تکوین می یابد.

در قالبهای مختلف ارائه می شود: اگر چه در گذشته های دور، اندیشه سیاسی در قالب رساله های سیاسی ارائه می شد ولی در عصر حاضر ،‌اندیشه سیاسی را می توان در قالبهای متنوعی چون شعر ، داستان(رمان)، قوانین و مقررات، معماری و به طور کلی هنر مشاهد کرد.

فلسفه سیاسی چیست؟

فلسفه سیاسی نیز عبارت است از تلاش فکری فیلسوفان برای فهم مسائل سیاسی که دارای ویژگی ها و خصوصیات مشخصی است، برخی از این ویژگی ها عبارتند از:

مبتنی بر یک دستگاه فلسفی خاص است:به عبارت دیگر، فیلسوف سیاسی در حقیقت، ابتدا یک فیلسوف محض است که به نوبه خود ، بر یک دستگاه و مکتب فلسفی خاص تکیه زده است. اندیشه سیاسی فیلسوفان سیاسی به شدت متاثر از این دستگاه فلسفی است و معمولا نمی توان بین اندیشه های سیاسی آنان و خطوط کلی اندیشه های فلسفی آنان تعارض و اختلافی پیدا کرد.

 

انتزاعی است: یعنی بر خلاف اندیشه های سیاسی که کاملا عینی است و  به واقعیتهای جامعه توجه دارد، فلسفه سیاسی بیشتر مجذوب حقیقت است تا واقعیت. بنابراین مدار اصلی بحث فیلسوفان سیاسی ، اهداف عظیم بشری مانند فضیلت، عدالت، خیر عمومی  و امثال آن است.

آرمان گرا است:‌ هدف اصلی فیلسوفان سیاسی معرفی بهترین شکل  حکومت یا مدینه فاضله است. مدینه فاضله ، جامعه ای آرمانی است که از نظر فیلسوف سیاسی بهترین شکل اجتماع بشری است و همه امور در به گونه ای سازماندهی شده است که کلیه انسانها در این جامعه در سعات، آرامش، آزادی و رفاه کامل به زندگی خود ادامه می دهند.

-  نرماتیو و اخلاق گراست: فلسفه سیاسی با اخلاق پیوندی نزدیک دارد و به  همین دلیل رویکردی تجویزی داشته و بیشتر باید و نبایدهای اخلاقی سخن می گوید.

نظریه سیاسی چیست؟

به دنبال طرح ضرورت استفاده از روشهای علوم تجربی در علوم انسانی و اجتماعی ، علم سیاست متولد شد و بر همین اساس دانشمندان علوم سیاسی موظف بودند تا یافته های علمی خود را در قالب تئوریها و نظریه هایی خاص ارائه نمایند. نظریه پردازی در علم سیاست از حدود قرنهای هیجدهم میلادی آغاز شد و در قرن بیستم به اوج خود رسید اما به دنبال به چالش کشیده شدن مبانی اصلی روش علمی ، یعنی مکتب پوزیتیویسم (اثبات گرایی) در اواخر قرن بیستم نظریه پردازی سیاسی تا حدود زیادی تعدیل شد. برخی از ویژگی ها و خصوصیات نظریه سیاسی عبارتند از:

استفاده از روش علمی :یعنی مبتنی بر آزمایش و تجربه بوده و هدف اصلی آن گسترش علم از طریق انجام تحقیقات گوناگون در حوزه مسائل سیاسی است.

-   کشف قانونمندیها: از آنجا که هدف اصلی تمامی علوم کشف قانونمندیهای  حاکم بر پدیده های مورد مطالعه است، نظریه پردازان سیاسی نیز به دنبال کشف قوانین حاکم بر پدیده های سیاسی هستند.

-  تبیین صرف: نظریه های سیاسی بیشتر به دنبال تبیین پدیده ها هستند و   علاقه چندانی به ارائه راه حل ندارند. اگر چه باید توجه داشت که به طور طبیعی در فرآیند علت یابی حوادث و وقایع سیاسی ، گامهای اساسی نیز برای ارائه رهنمود و راه حل برداشته می شود.

ایدئولوژی سیاسی چیست؟

ایدئولوژی سیاسی نوعی تفکر سیاسی که بر مبنای برخی اصول اولیه از پیش پذیرفته شده شکل می گیرد، اصولی که از نوعی جزمیت و قطعیت برخوردار بوده و از هر گونه انتقادی مصون است. برخی از خصوصیات ایدئولوژی سیاسی عبارتند از:

-  کارویژه تبلیغاتی دارد: این گرایش فکری بیشتر به دنبال ایجاد تعهد و ایمان در بین پیروان خود بوده و به طور کلی ، پیروان خود را از هر گونه تفکر و تعقل منع کرده و در نهایت ، خواهان اطاعت محض آنها از نظام و دولت ایدئولوژیک است. به همین دلیل تبلیغات و مبلغین سیاسی در این رویکرد از اهمیت بسیار زیادی برخوردراند.

مشروعیت ساز است: مهمترین کارکرد ایدئولوژی سیاسی، توانایی  مشروعیت سازی آن است. ایدئولوژی سیاسی این توانایی را دارد تا نظام سیاسی حاکم را در میان توده مردم مشروع جلوه داده و آنها را با میل و رغبت کامل به اطاعت وادارد.

ساده انگاری: ایدئولوژیهای سیاسی برای مسائل و مشکلات موجود در حامعه  راه حل های بسیار ساده ارائه می دهند. نکته جالب توجه این است که پیروان نظامهای مبتنی بر ایدئولوژیهای سیاسی بدون هیچ گونه تامل و دقت خاص، این راه حل ها را پذیرفته و به آنها عمل می کنند.

انعطاف ناپذیر است: ایدئولوژیهای سیاسی بسیار جزم گرا بوده و در اعمال  دیدگاهها و نظریات خود معمولا به خشونت متوسل می شوند.