در حالی که
بسیاری تحلیل می
کردند که با آمدن
ترامپ به کاخ
سفید ممکن است
روابط آمریکا و
روسیه بهبود یابد
اما این روز ها
شاهد تنش های
بسیاری در روابط
دو کشور هستیم و
در همه موارد
دولت جدید ایالات
متحده است که این
تنش ها را ایجاد
می کند.
علیرغم اینکه
ایالات متحده
مدعی دمکراسی و
احترام به روابط
دیپلماتیک کشورها
است اما شاهد آن
هستیم که این
کشور پایه های
دمکراسی که همانا
اطلاع رسانی آزاد
است را زیر پا می
گذارد و فشارهای
متعدد بر رسانه
های وابسته به
روسیه اعمال می
کند و پرچم روسیه
و مراکز
دیپلماتیک این
کشور در ایالات
متحده مورد بی
احترامی و یا
مصادره قرار می
گیرند.
البته این واکنش
های غیر منطقی
ایالات متحده با
توجه به حکومت
جدید در آن خیلی
هم بی دلیل نمی
باشد.
پس
از فروپاشی اتحاد
جماهیر شوروی
سابق ایالات
متحده تلاش داشت
روسیه را تجزیه
کند و کشورهای
بلوک شرق را
مصطلحا "قورت"
دهد، زمانی که
پرزیدنت پوتین در
دوره اول
زمامداری خود در
روسیه به قدرت
رسید کشوری را
تحویل گرفت که نه
در آستانه
فروپاشی بلکه در
حال فروپاشی بود
و طبیعتا اولین
برنامه وی جمع و
جور کردن کشور
بود.
در این دوره
ایالات متحده
احساس کرد که
تنها ابر قدرت
جهان است و جهان
دیگر تک قطبی شده
وهیچ رقیبی برای
آن در جهان وجود
ندارد وبه همین
دلیل شروع به
تاخت و تاز نمود.
پس از اینکه آقای
پوتین و آقای
مدودوف توانستند
شرایط روسیه را
ساماندهی کنند
شاهد آن بودیم که
روسیه با اقتدار
به جامعه جهانی
بازگشت و در
مقابل زیاده
خواهی های ایالات
متحده ایستاد.
ایالات متحده که
متصور بود به
راحتی می تواند
در اوروپای شرقی
پیشروی کند با سد
محکم روسیه در
اوکراین مواجه شد.
در سوریه برنامه
های ایالات متحده
و همپیمانانش به
دلیل حضور
قدرتمند روسیه
شکست خورد و
مجبور شد با
دستپاچگی تن به
مبارزه ارتش عراق
با داعش دهد تا
مبادا روسیه به
ماجرای عراق نیز
ورود کند.
در لیبی و شرق
آسیا و آمریکای
جنوبی و آفریقا و
یمن و… همه طرح
های ایالات متحده
به دلیل بازگشت
مقتدرانه روسیه
با شکست مواجه شد
و امروزه ایالات
متحده با تهدید
جدیدی مواجه است
و آن دور شدن
همپیمانان
استراتژیک آن به
دلیل سردرگمی
سیاسی دولت جدید
آمریکا و نزدیکی
آنها به سمت
روسیه می باشد.
در فضای رسانه ای
رسانه های
آمریکایی دیگر
مورد اعتماد
مخاطبان غربی نمی
باشند و بسیاری
از مخاطبین غربی
به سمت رسانه های
وابسته به روسیه
برای شنیدن حقایق
روی آورده اند،
امری که آمریکا
را بزرگترین و
قدرتمند ترین
سلاح جنگ نرم خود
خلع سلاح کرده.
در
زمینه های
اقتصادی فشارهای
آمریکا بر روسیه
ناکام مانده و
بسیاری از
کشورهای جهان از
جمله همپیمانان
اوروپایی ایالات
متحده نه فقط
حاضر به همکاری
با آمریکا نمی
باشند بلکه توان
همکاری با آمریکا
در زمینه تحریم
روسیه را ندارند
چون انرژی و
زندگی آنها
وابسته به روسیه
است.
انتخاب آقای
ترامپ به عنوان
رئیس جمهوری در
ایالات متحده
مشکلات این کشور
در زمینه سیاست
بین المللی را دو
چندان کرده چون
رئیس جمهوری جدید
آمریکا هیچ
استراتژی مشخص به
جز درگیر شدن با
دیگران برای خروج
ایالات متحده از
این شرایط ندارد.
با توجه به اینکه
حامیان ترامپ را
تندروهای ایالات
متحده تشکیل می
دهند و با توجه
به اینکه وی برای
فرار از مشکلات
داخلی نیاز دارد
بحران های بین
المللی ایجاد کند
و همچنین نیاز
دارد که در داخل
ایالات متحده
ثابت کند عامل
روسیه نمی باشد و
اتهامات بر علیه
وی مصداقیت ندارد
دولت جدید ایالات
متحده سیاست
رویارویی با
روسیه را پیش
گرفته.
همانگونه که دیگر
رفتارهای دولت
جدید ایالات
متحده امروزه
منجر به تضعیف
جایگاه آن در سطح
بین المللی گشته
می توان گفت این
رفتارهای آمریکا
نیز یک امتیاز
منفی بر علیه آن
خواهد بود و
موقعیت روسیه در
سطح بین المللی
را تقویت خواهد
کرد.
این رفتارهای
آمریکایی ها نشان
می دهد که روس ها
در سیاست های بین
المللی خود بسیار
موفق عمل کرده
اند و در مقابل
آمریکایی ها با
ناکامی مواجه شده
اند و به همین
دلیل کنترل اعصاب
خود را از دست
داده اند.
|