استعفاي سعد
حريري، نخست وزير
لبنان که از رياض
اعلام شد، فصل
تازه اي از
رودررويي ايران
با عربستان سعودي
در منطقه است.
اين خطر وجود
دارد که دراين
رودررويي کشور در
بي ثباتي و حتي
منازعه داخلي
فرورود درحالي که
تا به حال لبنان
توانسته خود را
در مقابل عوارض
بحران سوريه حفظ
کند.
لبناني ها که از
يک سال پيش در
وضعيتي شکننده
اما نسبتا آرام
در ميان منطقه اي
آشفته و آشوب زده
قراردارند، به يک
بحران تازه نياز
نداشتند. افسوس،
در آغاز تعطيلات
پايان هفته با
خبري شگفت انگيز
از خواب بيدار
شدند که برايشان
مثل صاعقه تکان
دهنده بود:
استعفاي نخست
وزير سني سعد
حريري.
اين تصميم در
کشور و منطقه اي
که مملو از
ابزارهاي مرگبار
است اثر يک بمب
را داشت. برخي از
واژه ها مي تواند
بدتر از مخرب
ترين سلاح ها
باشد، به ويژه در
کشوري کوچک که مي
کوشد تعادل خود
را بين دو رقيب
نيرومند که با
سرنوشت آن بازي
مي کنند حفظ کند:
پادشاهي سعودي
سني و ايران شيعي.
سعد حريري روز
شنبه ٤ نوامبر
هنگام ديدار از
عربستان سعودي با
استعفاي خود
همگان را شگفت
زده کرد. او با
اتهاماتي تند
جنبش مسلحانه
شيعه حزب الله و
متحد ايراني آن
را به «سلطه» بر
لبنان متهم کرد و
افزود که براي
جان خود بيمناک
است. از اکتبر
سال ٢٠١٦، حريري
رئيس هيئت دولتي
ائتلافي است که
خوب يا بد با
اعضاي حزب الله و
حزب هاي مسيحي ضد
ايراني و ضد
سوري، تحت هدايت
ميشل عون رئيس
جمهوري همزيستي
داشته است. ميشل
عون که تا ديروز
منفور بوده،
اکنون توسط همه
احزاب به عنوان
يک عامل متحد
کننده پذيرفته
شده و با تهران -
که نفوذش بي وقفه
در منطقه از عراق
گرفته تا لبنان
افزايش مي يابد –
و رياض – متحد
واشنگتن که مي
خواهد رهبري محور
سني در خاور
نزديک را به عهده
داشته باشد – دم
از دوستي مي زند.
لبنان، که قدرت
در آن بين سني،
شيعي و مسيحي
تقسيم شده، بيش
از هر کشور عرب
ديگر بازتاب
دهنده تنش هاي
شديد موجود بين
عربستان سعودي و
ايران است. سال
هاي جنگ در سوريه
نوعي «حفظ وضعيت
موجود» ضمني
پديدآورده که هيچ
کس خواهان برهم
خوردن تعادل
داخلي آن نبوده
ولي موفقيت هاي
اخير رژيم دمشق
در رودررويي با
شورشيان تحت
حمايت کشورهاي
حوزه خليج [فارس]
به نظر مي آيد که
اين تعادل شکننده
را برهم زده و
کشور را در کانون
يک درگيري
ايراني- سعودي
قرار داده است.
اين امر خطر اين
را دربر دارد که
قطب بندي در
جامعه لبنان را
هم برمبناي مذهبي
و هم سياسي تشديد
کند.
«بوي
بدي به مشام مي
رسد»
يک مسئول پيشين
لبناني به ما مي
گويد: «احساس مي
کنم آنچه رخ داده
يک زمين لرزه
سياسي است. من
نمي دانم آيا
حريري طرحي براي
ادامه دادن به
آنچه آغاز کرده
دارد يا نه. اگر
نداشته باشد، اين
يک فاجعه خواهد
بود، به ويژه
براي او که پيشتر
نشان داده فردي
است که هيچ کاري
را به پايان نمي
رساند. آيا او
ابزار لازم براي
اين نبرد را
دارد؟ من نمي
دانم...».
در زمينه اقتصادي
نيز وضعيت نگران
کننده است زيرا
از يک سال پيش
کشور به زحمت و
به مدد جلب
گردشگر و
بازگرداندن
اعتماد شروع به
بازسازي اقتصادي
کرده است. يک
مسئول اقتصادي با
اطمينان و درعين
حال احتياط مي
گويد: «بوي بدي
به مشام مي رسد،
اما از جنبه پولي
مشکل قابل مديريت
است».
درباره اين صاعقه
سياسي در آسمان
لبنان، درحالي که
خطر جهادگري با
شکست هاي پي درپي
و بازگشت ستيزه
جويان از سوريه
وعراق دور مي
شود، چه بايد
پنداشت؟ چرا اين
امر خطرناک به
نظر مي رسد؟ به
چند مورد ازاين
پرسش ها پاسخ مي
دهيم، اگرچه اين
کار در اين مرحله
از بحران
غيرمنتظره زود
است اما آنچه را
که در حال تکوين
است نشان مي دهد.
سعد حريري، کاملا
برخلاف معمول
استعفاي خود را
نه از لبنان بلکه
هنگام يک سفر
ظاهرا فوري به
عربستان سعودي،
که قبلا فقط براي
چند روز به آنجا
رفته بود، اعلام
کرد. فزون براين،
اعلام استعفا
توسط يک رسانه
سعودي، يعني شبکه
ماهواره اي
«العربيه» انجام
شد که يکي از
ابزارهاي پادشاهي
سعودي در درگيري
کنوني با رژيم
ايران در جنگ
بيانيه ها بين دو
قدرت منطقه اي
است. فوريت اين
اعلام اين فرض را
پيش مي آورد که
نخست وزير لبنان
نمي توانسته (به
دلايل امنيتي؟)
يا نمي خواسته تا
زمان بازگشت خود
به بيروت صبر کند
که در آنجا به
نظر نمي آيد نه
همکارانش و نه
ميشل عون درجريان
آنچه رخ داده
باشند.
ولي اين صحنه
نمايشي دستکم
نشان مي دهد که
وليعهد ومرد
نيرومند پادشاهي
عربستان سعودي،
محمد بن سلمان
(١) بازي گردان و
آمر بزرگ اين
رويدادها است.
درواقع، سعد
حريري بيانيه
استعفاي خود در
تلويزيون را از
پشت يک ميز و
درکنار پرچم
لبنان خواند. اين
براي منتقدان
لبناني او به
معني اين است که
او عروسک خيمه شب
بازي سعودي ها
است.
سفر حريري به
عربستان سعودي
تنها چند ساعت پس
از ديدار علي
اکبر ولايتي وزير
امورخارجه پيشين
و مشاور رهبر
انقلاب ايران از
بيروت صورت گرفت.
ولايتي که از
شخصيت هاي بسيار
مهم رژيم ايران
است در اين ديدار
با ميشل عون رييس
جمهوري، شيخ حسن
نصرالله رهبر حزب
الله (که شبه
نظاميان آن به
صورت متحد
راهبردي رژيم
بشار اسد درآمده
اند) و به ويژه
سعد حريري نخست
وزير ديدار کرد.
در وراي اظهارات
اين فرستاده رژيم
ايران که از
«ثبات لبنان» «به
رغم برخي
اختلافات داخلي»
تمجيد مي کرد،
آيا او پيامي
توسط سعد حريري
براي سعودي ها
فرستاده است؟
بازگشت شتاب زده
او از بيروت اين
ظن را تقويت مي
کند اما تا بحال
چيزي دراين مورد
اعلام نشده است.
جنگ نفوذ بين
تهران و رياض
بيانات تند حريري
به درگيري خطرناک
ايران و عربستان
سعودي مي افزايد.
وضعيت موجود در
سوريه، عراق و از
چند ماه پيش حتي
در کشورهاي حوزه
خليج [فارس]
(درگيري با قطر)،
روابط اين کشورها
را با دشواري
روبرو نموده است.
اکنون رهبران
لبنان نيز به آتش
مبارزه خشونت بار
رياض و تهران
دامن مي زنند.
آيا اين امر
معقول است؟
سعد حريري روز
شنبه ٤ نوامبر
گفت: «ايران بر
سرنوشت کشورهاي
منطقه چيره شده
است (...). حزب
الله بازوي ايران
نه فقط در لبنان،
بلکه در همه
کشورهاي ديگر عرب
است». او همچنين
با اشاره به قدرت
حزب الله و شبه
نظاميان مسلحش
تهران را به
«ايجاد حکومت در
حکومت» متهم کرد
و مدعي شد که حزب
الله «حرف آخر را
در لبنان مي
زند». گفته هايي
که بخشي از
لبناني ها با آن
هم عقيده اند و
دقيقا با آنچه که
رياض و واشنگتن
فکر مي کنند
مطابقت دارد.
حريري که پيشتر
نيز بين سال هاي
٢٠٠٩ و ٢٠١١ نخست
وزير بوده در
ادامه گفت: «در
دهه هاي اخير،
حزب الله با قدرت
اسلحه اش حالت
عمل انجام شده را
به کشور تحميل
کرده است». در
سال ٢٠١١، حزب
الله دولت سعد
حريري را با
استعفاي وزيران
خود ساقط کرد و
او را به ترک
کشور واداشت و
اين دوري تا ژوئن
سال ٢٠١٦ ادامه
يافت. حريري پس
از بازگشت کوشيد
به بي ثباتي
چندساله اي که
لبنان را به صورت
يک آتش فشان
خاموش درآورده
بود را ازبين
ببرد. لبناني که
در مجاورت خود
سوريه را داشت که
آتش و خون در آن
جاري بود.
حريري به گفته
خود درمورد احساس
خطر افزود که از
به قتل رسيدن بيم
دارد و با اين
حرف قتل هاي
سياسي اي را
يادآوري کرد که
در دهه هاي اخير
بر بحران لبنان
دامن زده است. او
پيش بيني کرد که:
«من تار وپود
دسيسه اي که در
خفا عليه زندگي
ام بافته شده را
احساس کردم» و
تاکيد کرد که
لبنان درشرايطي
مشابه آنچه که
پيش از قتل پدرش،
رفيق حريري که
درسال ٢٠٠٥ به
قتل رسيد وجود
داشت به سرمي
برد. رفيق حريري
درحالي به قتل
رسيد که دمشق در
لبنان همه کاره
بود. چهار عضو
حزب الله به قتل
رفيق حريري متهم
شدند.
سايه پدرخوانده
سعودي
سعدحريري در
انتقادات تند و
متهم کننده اش
مستقيما ايران را
خطاب قرارداد:
«مي خواهم به
ايران و جيره
خوارانش بگويم که
در دخالت درامور
ملت عرب بازنده
مي شوند» و پيش
بيني کرد که:
«ملت ما برخواهد
خاست (...) و دست
کساني که به حقوق
و منافعش تجاوز
مي کنند را قطع
خواهد کرد».
تهران فورا
هرگونه دخالت در
لبنان را تکذيب
کرد و اظهارات
حريري را «اتهام
هاي بي پايه»
خواند. اما
ترديدي نيست که
جنگ در سوريه –
که حزب الله نقش
اساسي در پيشروي
هاي پيروزمندانه
اخير رژيم سوريه
بازي کرده – و
تنش هاي موجود
بين ايران و
عربستان سعودي
شکاف هاي موجود
در لبنان را
تشديد کرده و اين
درحالي بود که
دولت ائتلافي به
کار خود ادامه مي
داد و به رغم
اختلافاتي که در
آن وجود داشت،
گاه موفقيت هايي
نيز به دست مي
آورد.
به شکلي
ريشخندآميز،
عبارت «قطع دست»
استفاده شده در
رياض، يادآور
تهديدهاي هشدار
دهنده اي است که
بشار اسد در دمشق
خطاب به رفيق
حريري به کار مي
برد و او را به
تبعيت از
دستورالعمل هايش
فرامي خواند.
تهديدهايي که
منجر به قتلي شد
که مسئله آن هنوز
حل نشده است.
سرطاني در پيکر
عرب
درواقع، روزگاري
که ايران از
دخالت در امور
همسايگان خود
پرهيز مي کرد
سپري شده است.
اخيرا حسن روحاني
رييس جمهوري در
بياناتي تا آنجا
پيش رفته که به
کساني که بخواهند
مانع در سرراه
«نفوذ» کشورش
ايجاد کنند هشدار
داده است: «اهميت
و قدرت ملت ايران
در منطقه بيش از
هرزمان ديگر
است». اکنون شبه
نظاميان ايران
وپاسداران انقلاب
در همه منطقه به
ويژه عراق و
سوريه حضور دارند.
چند ساعت پس از
اظهارات حريري،
تامر السبحان
وزير امور خليج
[فارس] عربستان
سعودي توصيفي
بسيار تند از حزب
الله کرد و آن را
«سرطاني مانند
داعش در پيکر
عرب» و هوادارانش
را «سپاهيان
شيطان» خواند. او
به يک شبکه
تلويزيوني عرب
گفت: «اين سرطان
مي کوشد لبنان را
بي ثبات کند، آن
را از جايگاهش در
دنياي عرب دور
کند و به اقتصادش
آسيب برساند».
آيا حريري بزودي
به لبنان
بازخواهد گشت؟
آيا يک راه حل
سياسي پيدا خواهد
شد؟ آيا قدرت هاي
بزرگ موفق خواهند
شد جلوي بدترشدن
اوضاع را بگيرند؟
آيا اسراييل از
جدايي ايجاد شده
بين حزب الله و
رييس دولت براي
انجام يک عمليات
نظامي عليه حزب
الله نيرومند و
حاضر در همه جا
استفاده خواهد
کرد؟ درحال حاضر
براي اين پرسش ها
پاسخي نيست، اما
يک توييت وليد
جنبلاط رهبر
دروزي لبنان به
طور موجز موضوع
را تشريح مي کند:
«لبنان براي تحمل
بار سنگين اين
استعفا بسيار
کوچک و آسيب پذير
است» و افزوده
که:«من عربستان
سعودي و ايران را
به گفتگو فرامي
خوانم».
١-
اکنون قدرت او با
کنار گذاشتن
شاهزاده ميطب،
رييس گارد ملي و
پسر عبدالله
پادشاه پيشين و
با بازداشت حدود
١٠ شاهزاده
وبازرگان متهم به
فساد بيشتر هم
شده است.