حضور غرب در افغانستان از چشم‌اندازی دیگر

 

افغانستان کشوری که همواره درگیر جنگ و مشکلات داخلی بوده است، کشوری با تجربۀ حضور نظامی قدرت‌های مختلف جهان. حضور نیروهای شوروی در اواخر قرن بیست اتفاق افتاد، زمامداران وقت شوروی باور داشتند که در ساختن افغانستان نوین سهیم خواهند شد، حضوری که با مقاومت اهالی روستاها روبرو شد و پس از ده سال با بازگشت شوری پایان یافت.

اما این پایان حضور یک قدرت خارجی در افغانستان نبود. بعد از حمله تروریستی 11 سپتامبر بر مرکز تجارت جهانی و ساختمان پنتاگون در امریکا، نیروهای ناتو و امریکا برای سرکوب نمودن اسامه بن لادن رهبر سازمان تروریستی القاعده داخل افغانستان شدند، جنگی که پای امریکا به طور جدی به این منطقه کشاند و به طولانی‌ترین جنگ در تاریخ امریکا بدل شد.

اما امریکایی‌ها چه هدفی را با حضور شان در افغانستان دنبال کرده‌اند و چرا این جنگ این قدر طولانی شده است، دگروال سمرنوف والیری نیکلایویچ معاون پیشین قوماندان نیروهای خاص شوروی در افغانستان، در گفتگو با حیدر شاه، خبرنگار آژانس اسپوتنیک می‌گوید:’ «امریکا برای ساختن افغانستان و تبدل آن به یک کشور مترقی و متمدن نیامده است. هدف آن‌ها حضور نظامی در منطقه است و افغانستان برای آنها، نقطه اساسی در آسیا می‌باشد. همه میدانند که تروریزم، طالبان و داعش را امریکایی‌ها ایجاد کرده و خودشان هم به این مسأله اعتراف نموده اند با استقرار قوا در افغانستان، امریکا میتواند به تمام منطقه مثل روسیه، چین، ایران و به خصوص اعضای اتحادیۀ کشورهای مشترک‌المنافع را تحت تهدید خود قرار دهد. گمان می‌رود که آنها راکت‌های خود را در افغانستان جابجا نموده باشند.»

حضور امریکا و متحدانش در افغانستان، با انتقادهای زیادی همراه بوده است، تلفات غیرنظامیان در جریان عملیات‌های آنان یکی از مسایلی است که نگاه مردم افغانستان را در برابر امریکا تغییر داده است، دگروال سمرنوف می‌گوید: «در مورد تلفات مردم ملکی افغانستان می‌توانم بگویم که امریکایی‌ها فقط به منافع خود توجه دارند و منافع هیچ کس و هیچ کشور دیگری برای آن‌ها ارزش ندارد. هرجا که تعرض می‌نمایند، طبق قانون جنگ، محل مقاومت را کاملاً نابود و ویران میکنند تا باشد که از تلفات خود جلو گیری کنند. سربازان امریکایی ـ تا نابود نشدن محل مقاومت ـ پیش نمی روند. یکی از عوامل اساسی این است که طالبان در روستاها حاکمیت دارند و در مقابل نیروهای امریکایی مقاومت می‌کنند و امریکا تمام آن منطقه را بمبارد می‌کند این  سبب تلفات هنگفت مردم بیگناه منطقه می‌گردد و این سبب تنفر مردم شده است.»

او باور دارد که تلفات سنگین غیرنظامیان در حملات امریکایی‌ها، تجربه‌یی است که فقط در افغانستان تکرار نشده است: «امریکائی ها نه‌تنها در افغانستان بلکه در عراق و سوریه نیز مرتکب چنین جرایم گردیده اند، شهرک های عراق را به خاک یکسان کردند و غیرنظامیان عراقی زیادی در این جنگ‌ها کشته شدند. ولی همیشه در جواب می‌گویند که اشتباه شده است. تکرار اشتباه جنایت است و امریکایی‌ها از جنایت هراس ندارند، زیرا فکر می‌کنند که حکمرانان جهان هستند و از مسوولیت قتل مردم بیگناه در امان اند.»

جنرال سمرنوف در پاسخ به سوال خبرنگار اسپوتنیک در مورد دلیل فرستاده شدن نیروهای ارتش سرخ به افغانستان و تفاوت آن با حضور امریکایی‌ها می‌گوید:

«پلان غرب به رهبری امریکا این بود که به کمک مالی اعراب تروریست‌ها و باندیست‌ها را به بهانۀ دفاع از اسلام و آزادی علیه شوروی تعلیم تربیۀ نظامی بدهند و به جمهوریت‌های اسلامی آسیای مرکزی که جز اتحاد شوروی بودند، استخدام کند تا وضع شوروی را برهم بزنند. به همین دلیل شوروی سابق برای جلوگیری از نفوذ تروریزم و تهدید امپرالیزم نیروهای خود را به افغانستان فرستاد. ما به اشغال اراضی افغانستان ضرورت نداشتیم، کشور ما بزرگترین کشور در جهان و سرشار از هر نوع معادن است.

شوروی در افغانستان فابریکه‌ها، بندهای آب و برق، راه‌ها مواصلاتی وغیره ساخت و قوای مسلح افغانستان را تقویت کرد. ما با مردم، بزرگان قوم و ریش سفیدان محل در تماس بودیم و به آن‌ها کمک می‌رساندیم. اما، حالا ببینید که غربی‌ها در افغانستان چه می‌کنند، بگذاریم خود افغان‌ها مقایسه کنند که کی‌ها با کدام اهداف داخل افغانستان شدند. در زمانی که ما در افغانستان حضور داشتیم، مواد مخدر به سطح بسیار پایین و محرمانه خرید و فروش می شد. اما حالا آشکارا به شکل فابریکه‌ای تولید و به خارج توسط ترانسپورت‌های زمینی و هوائی منتقل می‌گردد.

 امریکا و متحدانش بودجه بزرگ ادامۀ جنگ در افغانستان را دارند ولی هیچ پلان عینی برای ایجاد محل کار و شرایط زندگی آرام به مردم این کشور را ندارند.»

سمرنوف که مسوولیت بزرگی در زمان حضور ارتش شوروی در افغانستان داشته است، از این جنگ تجربه‌های فراوانی کسب کرده و با توجه به آن‌ تجربه‌ها، به امریکایی‌ها نیز توصیه‌هایی دارد: «جنگ بر طرز تفکر و دید انسان به زندگی و روابط اجتماعی تاثیر می‌گذارد. ما از جنگ های افغانستان درس عبرت گرفتم و برای امریکایی‌ها توصیه میکنم که به زندگی هر انسان، به رسوم و عنعنات مردم، به قوانین یک کشور بیگانه احترام بگذارند و از اصل بشردوستی پیروی کنند. در غیر آن، امریکا قیمت بزرگ را در بدل جرایم ضد بشریت خواهد پرداخت.»

این افسر پیشین ارتش شوروی، می‌گوید تصمیم ولادیمیر پوتین در نفرستادن نیرو به افغانستان پس از طالبان، یک گام عاقلانه بود: « وقتی ولادیمیر پوتین به تقاضای غرب مبنی بر اعزام نیرو به افغانستان جواب مثبت نداد، به نظر من این یک گام عاقلانه بود. اگر نیروهای ما هم داخل افغانستان می‌شدند، ممکن بود سبب یک جنگ بزرگ بین دو ابرقدرت میشد، زیرا به آن‌ها اجازه نمیدادیم که قصبات، قریه‌ها و مردم بیگناه را بمباردمان کنند.»

اما نظامی‌های پیشین افغانستان و کسانی که در دورۀ حضور شوروی در این کشور مسوولیت داشته اند، چه نگاهی به افغانستان امروز و حضور امریکا در آن دارند.

جنرال محمد عوض در آن زمان قوماندان لوای اول گارد ریاست جمهوری افغانستان و رئیس نهضت واحد زحمتکشان افغانستان بوده است، او حضور امریکا را در افغانستان چنین ارزیابی می‌کند: «من فکر می‌کنم هدف اصلی حضور نیروهای امریکا در افغانستان، معادن غنی کشور ما می‌باشد. ائتلاف غرب چه در ساحۀ امنیتی، چه در بخش مبارزه با مواد مخدر و چه دولت‌داری در افغانستان توجه نداشته و در این عرصه نتایج مثبت هم ندارد، زیرا استراتیژی شان با درنظر داشت فرهنگ و عنعنات مردم ما تهیه نگردیده است. نیروهای مسلح ما در میدان جنگ درست اکمال نمی‌گردند و حمایت هوائی و توپچی هم نمی‌شوند. سلاح ثقیله را به اردو نمی‌دهند و تمام نیروهای افغانستان را تحت کنترول دارند. وزارت دفاع نمی‌تواند، مستقلانه عمل نماید.»

این جنرال پیشین نظام افغانستان با انتقاد از شیوۀ جاری دولت داری، حضور امریکایی‌ها را دلیلی بر تداوم جنگ می‌داند: «رژیم کنونی، منتخب نیست. رژیم ساخته‌شدۀ امریکایی‌هاست. حضور نیروهای خارجی در افغانستان به نفع مردم افغانستان نیست، فرهنگ ایشان با خواسته‌های مردم ما مطابقت ندارد و تا زمانیکه نیروهای خارجی در افغانستان حضور داشته باشد، جنگ هم جریان خواهد»

از جنرال محمد عوض در مورد راه‌حل بحران فعلی افغانستان پرسیده شد: «بهترین راه بیرون‌رفت از بحران فعلی، توافق بین خود افغان‌ها و سازش با کشورهای منطقه است. زیرا افغانها آزادی می‌خواهند و خارجی‌ها منابع، تاثیر سیاسی و حضور شان در قلب آسیا را. کشور های اسلامی مانند عربستان، قطر، مصر، ایران و پاکستان می‌توانند در تأمین صلح و ثبات همکاران خوب افغانستان باشند.»