اعتراضات کابل و چند تفاوت بزرگ
علی موسوی
تظاهرات در شرایطی برگزار شد که خونریزی های یکجانبه طالبان خون آشام در جاغوری و مالستان و ارزگان خاص در سایه سکوت سنگین و ننگین ارگ ریاست جمهوری و نهادهای امنیتی همچنان ادامه دارد. این تظاهرات اما نسبت به موارد مشابه در گذشته، تفاوت های عمیق و مهم و چشمگیری داشت که لازم است به عنوان مدلول های مهم یک تحول بزرگ سیاسی و جامعه شناختی مورد توجه قرار بگیرند. ۱. خودانگیخته بودن: تظاهرات اخیر، کاملا خودجوش و خودانگیخته بود. گروهی از جوانان و دانشجویان در غرب کابل، شبانه گرد هم آمدند و به سمت ارگ، به راه افتادند و به مرور در مسیر، افراد دیگری هم به آنها افزوده شدند و به این ترتیب، قطره قطره، دریا شدند و صدای اعتراض و دادخواهی آنها یکبار دیگر، خواب سنگین ارگ نشینان و درجه داران امنیتی را آشفته کرد و آنها را با حقارت، به التماس وادار کرد؛ التماسی که در برابر قدرت ملت، بسیار ستودنی است و می تواند به اصلاح اخلاق دولت داری در افغانستان کمک کرده و دولت را در مسیری که قانون اساسی، تعیین کرده قرار دهد و دموکراسی در حال مرگ افغانستان را بار دیگر فربه و بارور و شکوفا سازد. ۲. غیبت معنادار رهبران قومی و موج سواران پوپولیست: دومین ویژگی مهم این اعتراضات غیبت معنادار رهبران سنتی قومی و آرمان گرایان جویای نام و نان و موج سواران پوپولیست بود. در این جنبش خودجوش اعتراضی، نه خبری از رهبران قومی هزاره بود و نه حتی رهبران پوپولیست جنبش به اصطلاح روشنایی و یا جاه طلب های مطرود و منفور جنبش تبسم حضور داشتند. این امر، حرکت اعتراضی جوانان کابل را به یک جنبش آرام نئوآنارشیستی شبیه می ساخت که این بار، با نفی و رد هرگونه اقتدار و رهبری و حتی تشکل و نظم و انسجام سازمانی، به صحنه آمدند. هرچند همین ویژگی هم موجب نشد تا پیاده نظام تروریست های درون دولت، با کمربند انتحاری آماده به کارش، از راه نرسد و عده ای را به خاک و خون نکشد! با این حال، همین ویژگی مهم نشان داد که مردم معترض، هم در برابر دولت و عملکرد آن در مبارزه با تروریست های فاشیست طالبان، اعتراض دارند و هم به عملکرد رهبران سنتی و شهرت طلب های جنبش های پوپولیستی و قومی، و به همین دلیل، این بار آمدند تا خود بدون رهبری و سازمان دهی و سودجویی ها و فرصت طلبی های سوداگران سیاست و قومیت، حرف خود را بی واسطه به گوش ارگ قدرت برسانند. ۳. پرهیز آگاهانه از شعارهای براندازانه: سومین ویژگی مهم این اعتراضات، پرهیز آگاهانه و خردمندانه جوانان از طرح شعارهای تند و براندازانه علیه دولت و زیر سؤال بردن اصل نظام و نوعی کودتای خاموش علیه بنیادهای سیستم سیاسی حاکم بود. دانشجویانی که در متن و محور این حرکت اعتراضی قرار داشتند، تنها یک مطالبه مشروع داشتند و آن، عمل کردن دولت به وظیفه خود در تأمین امنیت مردم حامی نظام و مبارزه با تهدیدهای تروریستی جاری در مناطق مرکزی بود. آنها نه شعار «مرگ بر ارگ» دادند و نه برای بالا رفتن از دیوارهای ارگ، تقلا کردند و نه با نیروهای امنیتی، درگیر شدند. این نشان می دهد که بدون حضور رهبران فرصت طلب و پوپولیست، مردم تا چه اندازه با استفاده از بلوغ سیاسی و مدنی، در پیگیری مطالبات مشروع و معقول خود، هوشمندانه و آگاهانه عمل می کنند. با توجه به این شاخصه ها و ویژگی ها، انتظار می رود دولت نیز دست کم این بار با مردم صادق باشد و به وعده هایی که برای بازگرداندن امنیت و سرکوب تروریزم در غزنی و ارزگان و... داده است به سرعت عمل کند.