آمریکا چطور جنگ تریاک را در افغانستان باخت؟

 
 

 

جاستین رولاتبی‌بی‌سی

 

نوامبر ۲۰۱۷ است. دوربین دید در شب چند خیابان را در ولایت هلمند، مرکز کاشت خشخاش افغانستان، نشان می‌دهد. ناگهان چند موشک وارد تصویر می‌شوند.

در مجموع ۹ ساختمان در انفجارهای تقریبا هم‌زمان به هوا می‌روند. این نمونه‌ای اعجاب‌انگیز از بمباران دقیق است که با استفاده از یک بمب‌افکن استراتژیک ب-۵۲، یک جنگنده رادارگریز اف-۲۲، و یک موشک‌انداز تاکتیکی ام-۱۴۲ انجام می‌شود.

این حملات موشکی بخشی از عملیات یک ساله "طوفان آهنین" است که با هدف نابودی کارگاه‌های ساخت هروئین، در کانون تجارت ۲۰۰ میلیون دلاری تریاک طالبان آغاز شده است.

اما تحقیقات جدیدی که توسط ال‌اس‌ای، مدرسه علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه لندن انجام شده، نشان می‌دهد که واقعیت عملیات طوفان آهنین چیز دیگری است. با وجود دسترسی به اطلاعات استخباراتی خوب، این عملیات هیچ تاثیر ملموسی نه بر طالبان داشته، نه بر شبکه قاچاق مواد مخدر در افغانستان.


پس آمریکایی‌ها در واقعیت چه چیز را هدف گرفته بودند؟

این سوالی بود که دکتر دیوید منسفیلد بعد از دیدن فیلم آن حمله از خودش پرسید.

او می‌گوید "واقعا عجیب بود. در بریتانیا نشسته بودم و این حمله را از فاصله پنج و نیم هزار کیلومتری تماشا می‌کردم. دقت موشک‌ها عالی بود، اما تنها به این فکر می‌کردم که هدف چیست".

دکتر منسفیلد بیش از دو دهه است که تجارت تریاک افغانستان را تحت نظر دارد. او می‌گوید تولید هروئین نشانه‌هایی از خود به جا می‌گذارد که در این فیلم دیده نمی‌شد.

چندین ماه کار تحقیقاتی، آن هم با استفاده از دانش روز نظامی، لازم بود تا او بالاخره متوجه موضوع شود. با وجود این‌که نیروی هوایی آمریکا داشت منابع هنگفتی را صرف این عملیات می‌کرد، دکتر منسفیلد و گروه‌اش حالا اطمینان کامل دارند که ارتش آمریکا داشت با استفاده از هواپیماهای فوق پیشرفته چند خانه کاه‌گلی را بمباران می‌کرد.


رونق صنعت هروئین

تریاک عمیقاً با جنگ افغانستان که حالا طولانی‌ترین جنگ تاریخ آمریکا است گره خورده است. سود ناشی از تولید هروئین نه تنها بودجه طالبان را تامین می‌کند، بلکه محل درآمد گروه‌های تروریستی دیگری نظیر القاعده و داعش نیز است. در عین حال، ریشه فساد گسترده در جامعه افغانستان همین تجارت هروئین است.

من در سفری که در سال ۲۰۱۶ به افغانستان داشتم به خوبی با واقعیت نهادینه کاشت خشخاش آشنا شدم. در این سفر به مزرعه خشخاشی سر زدم که در مناطق تحت تسلط دولت قرار داشت. کشاورزان هیچ نیازی به پنهان‌کاری حس نمی‌کردند، آن هم در فاصله تنها نیم‌ساعتی فرودگاه مزارشریف و در کنار جاده اصلی.

شیره خشخاش که نهایتا به هروئین تبدیل خواهد شد

مزرعه‌دار در سایه حمایت مرد عبوسی که کلاشنیکف به شانه انداخته بود، احساس راحتی می‌کرد. به من گفت "نگران او نباش. پلیس محله است."

کاشت خشخاش در افغانستان جرم بزرگی است که می‌تواند به اعدام منجر شود. با این حال، پلیس محلی خیلی راحت داشت یک گزارشگر بی‌بی‌سی را به مزرعه خشخاش راه می‌داد.


تولید بی‌سابقه

در سال ۲۰۱۷ دیگر نمی‌شد اسناد عدم موفقیت نیروهای ائتلاف در محدود کردن تولید تریاک را نادیده گرفت.

چهار روز پیش از شروع عملیات طوفان آهنین، دفتر مقابله با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد اعلام کرده بود که کشت خشخاش تنها در یک سال ۱۲۰ هزار هکتار افزایش پیدا کرده بود. هنگامی که نیروهای آمریکایی و بریتانیایی در سال ۲۰۰۱ به افغانستان حمله کردند، اراضی زیر کشت خشخاش این کشور حدود ۷۴ هزار هکتار بود. حالا این رقم به ۳۲۸ هزار هکتار رسیده است، یعنی رشدی ۴۰۰ درصدی.

البته این تنها تغییر نبود. در گذشته شیره تریاک را خشک می‌کردند و برای تصفیه به صورت قاچاق از افغانستان بیرون می‌بردند. حالا مقام‌های افغان و غربی برآورد می‌کنند که بیش از نیمی از تریاک این کشور به مرفین یا هروئین تبدیل می‌شود. این کار قاچاق را به شدت راحتتر کرده و سود قاچاقچیان و طالبان را نیز افزایش داده است. به نظر می‌رسد که طالبان حدود ۲۰ درصد باج از این کار می‌گیرند.


بازتاب در خیابان‌های آمریکا

این رشد تولید در افغانستان، با ناتوانی آمریکا در محدود کردن مواد مخدر در خیابان‌هایش هم‌زمان شده است. کاخ سفید در اکتبر ۲۰۱۷ وضعیت اضطراری اعلام کرد. بیش از دو میلیون آمریکایی به مواد مخدر اعتیاد دارند و مرگ‌ ناشی از مصرف بیش از حد مواد مخدر حتی از تصادف‌های رانندگی و خشونت مسلحانه هم پیشی گرفته است.

به گفته ارتش آمریکا ۹۰ درصد هروئین دنیا از تریاکی تولید می‌شود که در افغانستان کشت شده است. ۹۵ درصد بازار اروپا و ۹۰ درصد بازار کانادا در اختیار هروئین افغانستان است. اما به گفته اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا، تنها ۱ درصد هروئین مصرفی در این کشور از افغانستان تامین می‌شود، و تقریبا تمامی هروئین بازار آمریکا تولید مکزیک و کشورهای آمریکای جنوبی است.

چیزی که مایه نگرانی اداره مبارزه با مواد مخدر شد این افزایش تولید بود، زیرا افزایش عرضه هروئین افغانستان نهایتا به کاهش قیمت در خیابان‌های آمریکا منجر خواهد شد.


اقدام نظامی

عملیات طوفان آهنین منطق ساده‌ای داشت. ژنرال جان نیکلسن، فرمانده نیروهای درگیر در این عملیات، یک روز پس از شروع حمله به خبرنگاران گفت "ما داریم نقطه‌ای را هدف می‌گیریم که بیش از هر چیز برای طالبان مهم است، یعنی منابع مالی آن‌ها."

پیش‌فرض برنامه‌ریزان نظامی این بود که از آن‌جایی که بیش از ۶۰ درصد درآمد طالبان حاصل از تجارت مواد مخدر است، حمله به شبکه قاچاق مواد مخدر در سراسر افغانستان قاعدتاً به کاهش منابع مالی این گروه منجر خواهد شد.

آن‌ها می‌خواستند همان کاری را بکنند که ایالات متحده در سوریه با داعش کرده بود. حمله به تاسیسات نفتی و هدف گرفتن تجهیزات قاچاق نفت ضربه سختی به منابع مالی این گروه زد. اما تاریخ جنگ افغانستان به ما نشان می‌دهد که چنین عملیاتی نمی‌توانست به آن اندازه که برنامه‌ریزان امید داشتند ساده باشد.


برکینگ بد یا برنامه آشپزی؟

دکتر منسفیلد می‌گوید تولید هروئین در افغانستان یک فرایند صنعتی نیست و نمی‌توان به کارگاه‌های تصفیه تریاک لقب "آزمایشگاه" داد. او می‌گوید "بیشتر شبیه برنامه آشپزی است تا سریال برکینگ بد."

نه روپوش سفیدی دیده می‌شود و نه چراغ الکلی. هروئین معمولاً در خانه‌های کاه‌گلی تولید می‌شود و چون فرایند تولیدش با گازهای سمی همراه است، غالبا در فضای باز انجام می‌شود. دکتر منسفیلد می‌گوید که همه این‌ها به این معنی است که شما نمی‌توانید این فرایند را به راحتی مخفی کنید، زیرا اثرات مشخصی از خود بر جای می‌گذارد، مثل اجاق‌هایی که کنار هم ردیف شده‌اند. از طرف دیگر، کارگاهی که در حال کار باشد پر از بشکه است. شاید حتی پرسی هم برای کشیدن مرفین داشته باشد. سوخت و بشکه‌های حاوی مواد شیمیایی هم معمولاً دیده می‌شود و البته تردد انسان و خودرو.

دکتر منسفیلد می‌گوید که از فیلم‌هایی که ارتش آمریکا منتشر کرده بود مشخص بود که در هیچ کدام از کارگاه‌ها، هروئین به صورت انبوه تولید نمی‌شد، چون نشانه‌های بالا وجود نداشت.


ناظر آسمانی

اما دکتر منسفیلد می‌دانست که حرف‌هایش بدون مدرک کافی پذیرفته نخواهد شد. برای همین با السیس تماس گرفت، شرکتی بریتانیایی که با استفاده از تحلیل جغرافیایی به شما می‌گوید که در نقاط دوردست چه خبر است.

السیس ابتدا مختصات نقاطی را که آمریکایی‌ها بمباران کرده بودند پیدا کرد و سپس سراغ آرشیو عظیم تصاویر ماهواره‌ای رفت تا با استفاده از آن بفهمد که پیش از حمله در آن نقاط چه خبر بوده است. کار راحتی نبود، اما آن‌ها توانستند ۳۱ ساختمان را شناسایی کنند.

واقعیت این بود که در بین تمام اماکنی که توسط السیس و دکتر منسفیلد بررسی شد تنها یکی قطعاً در زمان حمله مشغول تولید مواد مخدر بود - دو ساختمان مجاور که دارای حدود ۲۰۰ بشکه بودند. این بشکه‌ها در دمانگاری سفید دیده می‌شدند، یعنی داغ بودند و در حال تصفیه هروئین.

یکی از کارگاه‌های تولید هروئین پیش و پس از اصابت موشک در ۲۸ آوریل ۲۰۱۸


حضور در صحنه

حالا که دکتر منسفیلد از محل حمله‌ها آگاه بود، تصمیم گرفت تحقیقاتش را گسترش دهد. او از گروهی از پژوهشگران در افغانستان خواست که با ساکنان محله‌هایی که در حمله‌ها ضربه خورده بودند مصاحبه کند.

مصاحبه‌ها نشان داد که اطلاعات ارتش آمریکا خوب بوده است. اما با وجود این‌که اکثریت غالب این کارگاه‌ها سابقه تولید هروئین داشتند، در هنگام حمله فعال نبودند. به گفته مصاحبه‌شوندگان، کار این تولیدی‌ها دائمی نیست و حدود نیمی از سال چیزی تولید نمی‌کنند. از طرف دیگر، زمال لازم برای برپا کردن یک کارگاه جدید تنها چند روز است و اگر کارگاهی از دست برود شما می‌توانید آن را خیلی سریع جایگزین کنید.

در کارگاه‌های بی‌کار نه هروئینی انبار می‌شود، نه مواد شیمیایی خاصی و نه تجهیزات. برای همین اهداف ارزشمندی برای حمله نیستند. برآورد دکتر منسفیلد و تیمش این است که چنین کارگاه‌هایی نهایتاً ده تا بیست هزار دلار ارزش دارند.

او می‌پرسد "مگر زدن یک ساختمان کاه‌گلی چه ضربه‌ای به گروه‌های قاچاق مواد مخدر می‌زند؟ من فکر می‌کنم که فرماندهان مستقر در افغانستان از طرف مقامات بالاتر در واشنگتن تحت فشار بوده‌اند، اما نمی‌خواستند تلفات غیرنظامی بیشتری به بار آورند."


تغییر فرماندهی

ارزش استراتژیک این عملیات تنها برای دکتر منسفیلد محل سوال نبود. چند ماه بعد از شروع عملیات، هدر ویلسن، وزیر نیرو هوایی ایالات متحده که نگران هزینه‌های آن بود، در فوریه ۲۰۱۸ گفت "ما نباید از اف-۲۲ برای زدن تولیدی‌های مواد مخدر استفاده کنیم."

قیمت هر یک از این هواپیماها ۱۴۴ میلیون دلار است و هزینه هر ساعت پروازشان ۳۵ هزار دلار.

سرانجام در سپتامبر ۲۰۱۸ ژنرال نیکلسن از مقامش برکنار شد و ژنرال آستین میلر جای او را به عنوان فرمانده نیروهایی آمریکایی و ناتو در افغانستان گرفت. این رویداد عملاً پایان عملیات طوفان آهنین بود.

استراتژی ژنرال میلر تهاجمی‌تر بوده است و با حمله‌های هوایی مستقیماً نیروهای طالبان را هدف گرفته است تا "به آن‌ها بقبولاند که راهی برای پیروزی در جنگ ندارند و باید مذاکره کنند."

یکی از افسران آمریکایی مستقر در افغانستان به بی‌بی‌سی گفت "چرا باید به تولیدی‌های هروئین حمله کنیم وقتی می‌توانیم نیروهای طالبان را بکشیم؟ این کار موثرتری است."

هدف نهایی رسیدن به قرارداد صلح میان طالبان و دولت افغانستان است.

حق نشر عکسIMAGE COPYRIGHTHANDOUTدکتر دیوید منسفیلد، یکی از کارشناسان برجسته تولید هروئین در افغانستان


طوفان آهنین چه تاثیری بر تولید مواد مخدر داشت؟

خیلی کم. وقتی عملیات هوایی به پایان رسید، گزارش ارتش آمریکا نشان می‌داد که "تولید مواد مخدر در افغانستان همچنان در سطح بالا ادامه دارد." پژوهش‌های سازمان ملل نیز نشان می‌دهد که سطح زیر کشت خشخاش در سال ۲۰۱۸ معادل ۲۶۳ هزار هکتار بوده است - کاهش ۲۰ درصدی نسبت به سال ۲۰۱۷.

اما این کاهش نتیجه عملیات نظامی نبود. بنا بر گزارش سازمان ملل، دلیل اصلی کاهش کشت خشخاش خشکسالی شدید در شمال کشور و همچنین کاهش قیمت‌ها در پی کشت بی‌سابقه در سال ۲۰۱۷ بوده است.

با این‌که جان سوپکو، بازرس ویژه برای بازسازی افغانستان، امیدوار است که مذاکرات فعلی میان مقامات آمریکایی و طالبان به نوعی قرارداد صلح منجر شود، معتقد است که اقتصاد مبتنی بر تولید تریاک باعث بی‌ثباتی بیش از پیش افغانستان شده است.

به گفته او تولید تریاک حدود یک‌سوم تولید ناخالص ملی افغانستان را شامل می‌شود، و تقریبا ۶۰۰ هزار شغل تمام‌وقت ایجاد می‌کند. آن هم وقتی که ایالات متحده از سال ۲۰۰۱ تا به امروز حدود ۹ میلیارد دلار صرف مبارزه با مواد مخدر در این کشور کرده است.

به گفته آقای سوپکو "باید شفاف باشیم و بپذیریم که این ارقام تنها مؤید شکست است."