آیا پروژه 'عبور از ترامپ' کلید خورده است؟
در رسانههای آمریکا؛ آیا پروژه 'عبور از ترامپ' کلید خورده است؟
مجلس نمایندگان کنگره آمریکا که اکثریت آن با دموکراتهاست برای نخستین بار درباره تحقیقات استیضاح و روند ادامه آن در صحن علنی رایگیری کرد و همانطور که انتظار میرفت نانسی پلوسی، رئیس دموکرات این مجلس توانست با ۲۳۲ رای موافق در برابر ۱۹۶ مخالف که تنها دو دموکرات در میان آنها بود، این لایحه را تصویب کند. این به آن معنی است که حالا تحقیقات استیضاح وارد فاز جدیدی میشود و دیگر کمتر پشت درهای بسته و بیشتر در جلوی دوربینها ادامه خواهد یافت.
همزمان این رایگیری تلاشی بود از سوی دموکراتها برای "قانع کردن" جمهوریخواهان که در یک ماه گذشته به طور یکپارچه روند تحقیقات استیضاح را "غیرقانونی و ناعادلانه" خواندهاند و گفتهاند بدون رایگیری در صحن علنی و همچنین فرصت ندادن به حامیان دونالد ترامپ برای احضار شهود، کل تحقیقات استیضاح "بیاعتبار و نامشروع" است.
هفته گذشته هنگامی که دهها نماینده جمهوریخواه با یورش به یکی از جلسات محرمانه این تحقیقات مانع از ادامه آن شدند نقطه ثقل فریادهای آنها این بود که تحقیقات استیضاح "تلاشی از سوی دموکراتها برای ساقط کردن ریاستجمهوری دونالد ترامپ و در حقیقت باطل کردن نتایج انتخابات عمومی سال ۲۰۱۶" است.
ادعایی که اگر چه نمایندگان جمهوریخواه با خشم آن را رو به دوربینهای تلویزیونی بیان کردند اما از نظر تحلیلگران و بنا بر آنچه در قانون اساسی آمریکا پیشبینی شده استیضاح دقیقا همان چیزی است که جمهوریخواهان میگویند؛ یعنی پس گرفتن آرای مردم از سوی نمایندگان آنها در کنگره و از این حیث مطابق قانون اساسی آمریکا این کاری "غیرقانونی یا نامشروع" نیست.
جیل لیپور: 'مردم عاشق استیضاحاند تا زمانی که از استیضاح متنفر شوند'
جیل لیپور، استاد تاریخ در دانشگاه هاروارد و از نویسندگان مجله نیویورکر در مقالهای به قانون استیضاح و تاریخچه آن در بریتانیا و ایالات متحده پرداخته تا در انتهای آن نتیجه بگیرد که روند استیضاح دونالد ترامپ احتمالا با "بدعتها و اصلاحاتی" در چگونگی استفاده از قانون استیضاح در نظام حکومتی آمریکا همراه خواهد بود.
او استیضاح را به "شمشیر جالوت" در دستان کنگره تشبیه کرده که ممکن است پایانی همچون داستان جالوت و داود داشته باشد؛ بدین معنی که لزوما دارنده سلاح بزرگ و هیکل درشت پیروز نبرد نیست؛ چرا که از نظر جیل لیپور، چون بنیانگذاران قانون اساسی آمریکا خیلی درباره نحوه چگونگی استفاده از قانون استیضاح سخن نگفتهاند، و همچنین چون استفاده از این ابزار قانونی به ندرت روی داده ممکن است در مواجهه با وضعیت امروزی جامعه آمریکا "تیغ آن کند یا زنگ زده باشد".
خانم لیپور در این مقاله از استیضاح ساموئل چیس، یکی از قضات دیوان عالی آمریکا در سال ۱۸۰۵ میلادی به عنوان نمونه قابل توجه تاریخی استفاده کرده و حواشی آن را با تحقیقات استیضاح دونالد ترامپ مقایسه کرده چرا که در جریان آن استیضاح هم بحث اصلی نه درباره عملکرد ساموئل چس بلکه درباره این بود که آیا میتوان او را استیضاح کرد یا خیر؟
جیل لیپور در این مقاله مفصل نوشته: "استیضاح قدرت وحشتناکی دارد چرا که برای مقابله با استفاده وحشتناک از قدرت تعبیه شده است؛ برای ساقط کردن حاکم ستمگری که خود را فراتر از قانون میداند... پدیدآورندگان قانون اساسی آمریکا از آنجا که تاریخ میدانستند قانون استیضاح را به آن علت در اختیار کنگره قرار دادند که شاید راهی برای ساقط کردن "شاه بد" پیشبینی کرده باشند. آنها با اطلاعاتی که از تاریخ انگلستان داشتند متوجه بودند که به طور تاریخی فقط سه راه برای سرنگون کردن یک پادشاه بد وجود داشت؛ جنگ داخلی، انقلاب و یا ترور شاه... پارلمان بریتانیا حدود ۷۰۰ سال پیش با وضع قانون استیضاح سعی کرد دست کم قدرتی برای خود دست و پا کند تا در صورت سرکشی پادشاه، پارلمان مجاز به استیضاح دولت و وزرای او و یا به نوعی قیچی کردن بال و پر پادشاه و محدود کردن قدرت او باشد... چرا که بنابر باور عامه در آن زمان شخص پادشاه 'مصون از خطا' -یا به قول دونالد ترامپ 'در اوج کمال' (Perfect)- و در نتیجه غیر قابل استیضاح بود."
هر چند آن طور که خانم لیپور در مقاله خود آورده، استفاده مکرر (۱۰ بار) نمایندگان پارلمان بریتانیا از قانون استیضاح از زمان پدید آمدن آن در سال ۱۳۷۶ تا سال ۱۴۵۰ میلادی موجب شد که پس از آن پارلمان برای ۱۷۰ سال هیچ مقام دولتی را استیضاح نکند.
"علت این بود که در آن زمان پارلمان فقط موقعی تشکیل جلسه میداد که پادشاه با احضار جمع نمایندگان از پارلمان میخواست که در مورد موضوع مشخصی به شور بنشیند. و بر همین اساس هم وقتی پادشاه با خطر استیضاح مکرر منصوبان خود روبرو شد دیگر تمایلی برای فراخواندن پارلمان نداشت و عملا مجلس بریتانیا تشکیل جلسه نمیداد."
جیل لیپور در ادامه این مقاله ابراز شگفتی کرده که چه طور بنیانگذاران قانون اساسی آمریکا ۷۰۰ سال بعد از بدعت قانون استیضاح و تقریبا "منسوخ" شدن آن در بریتانیا به فکر افزودن آن به قانون اساسی ایالات متحده افتادهاند.
او به بخشی از مباحث میان نویسندگان قانون اساسی آمریکا به عنوان دلیل احتمالی این تصمیم اشاره کرده: "اما رئیسجمهور شاه نیست. بنیانگذاران قانون اساسی آمریکا برای مهار قدرت او، صلاحیتش را هر چهار سال یک بار به رای مردم واگذار کردهاند و همزمان تفکیک سه قوه مجریه، مقننه و قضاییه، با هدف کنترل قدرت و پیشگیری از سرکشی شاه بد بوده است. اما جیمز مدیسون (چهارمین رئیس جمهور آمریکا و از نویسندگان قانون اساسی این کشور) معتقد بود که تفکیک قوا و انتخابات "تضمین کافی" برای مهار قدرت رئیسجمهور نیست. جیمز مدیسون در گردهمایی پدیدآوردندگان قانون اساسی که ۲۵ ماه مه ۱۷۸۷ برگزار شد میگوید: 'او - رئیس جمهور - ممکن است کابینهاش را به راه بد بکشد و از آنها برای ستمگری علیه مردم استفاده کند. او حتی ممکن است با خیانت به اعتماد مردم خود را تسلیم قدرت خارجی کند'... در همین جلسه جورج میسون، وکیل و سیاستمدار اهل ویرجینیا در ادامه سخنان جیمز مدیسون و در اهمیت کنترل قدرت رئیسجمهوری میگوید: "شاید هم اصلا مردم در انتخاب خود اشتباه کردند و نخواستند تا انتخابات بعدی که چهار سال دیگر است صبر کنند... و به همه اینها جایز الخطا بودن آدمی (در هر منصب و مقامی) هم باید توجه داشت'".
پولتیکو: ریاستجمهوری مایک پنس چه گونه خواهد بود؟
آنها که نحوه سیاستمداری و ریاست میچ مککانل بر مجلس سنای آمریکا را دنبال کردهاند تقریبا "هیچ امیدی" ندارند که حتی در صورت درخواست رسمی استیضاح از سوی مجلس نمایندگان، او با این موضوع جدی برخورد کند و پیشبینیهای فعلی این است که سناتور مککانل احتمالا ظرف تنها چند روز (رسانههای آمریکا میگویند شاید ۵ روز - یک هفته کاری) قضیه را "فیصله" دهد.
با این حال، این "ناامیدی و بدبینی" مانع از آن نشده است که رسانههای آمریکا از "دنیای بعد از ترامپ" ننویسند و درباره مایک پنس، معاون ریاستجمهوری بحث و جدل نکنند؛ کسی که در صورت عزل آقای ترامپ دست کم برای یک سال بر کاخسفید ریاست خواهد کرد.
نشریه اینترسپت در مصاحبهای با نوام چامسکی، فیلسوف و زبانشناس برجسته که از منتقدان جدی سیاست خارجی آمریکا در نیم قرن گذشته بوده به نقل از او نوشته: "معلوم است که ترامپ باید استیضاح شود، آن هم به توان ۱۰۰! او فاسد است! اما آیا استیضاح او یک اقدام سیاسی مثبت است؟ رک و پوست کنده بگویم من شک دارم."
چامسکی در این مصاحبه پیشبینی کرده که استیضاح دونالد ترامپ در مجلس سنا (به ریاست میچ مک کانل) راه به جایی نخواهد برد و در عوض آقای ترامپ با "بیگناه" خواندن خود حامیانش را بیش از پیش علیه "حکمرانی نخبگان" و دموکراتها "خواهد شوراند".
کریس هجز، روزنامه نگار و دگراندیش برجسته آمریکایی هم در گفتگو با امی گودمن از سردبیران رادیو و تلویزیون چپگرای "دموکراسی ناو" به یکی دیگر از نقلقولهای چندی پیش نوآم چامسکی اشاره کرده و گفته: "ترس من این است که مردم فکر میکنند استیضاح یک نوشدارو و اکسیر است. در حالی که همان طور که چامسکی به درستی گفته پنس به مراتب بدتر (از ترامپ) است چرا که او یک مسیحی تندرو و افراطی است. من خودم طلبه بودم. آنها خیلی بدخیماند..."
نشریه پولتیکو هم در اوایل ماه اکتبر جاری در یادداشتی به قلم بیل شر و تحت عنوان "چگونه ریاست جمهوری مایک پنس انتخابات ۲۰۲۰ را زیر و رو خواهد کرد؟" به ویژگیهای مایک پنس، باورهای مذهبی او و تعلق عمیقش به کلیسای انجیلی، مخالفتش با ازدواج همجنسگرایان و سابقه اظهارنظرهای او در زمینه سیاست خارجی پرداخته و تلاش کرده کاخسفید بعد از "دونالد ترامپ" و پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را ترسیم کند.
آقای شر ضمن نامحتمل خواندن پیروزی دموکراتها در استیضاح دونالد ترامپ نوشته اگر چنین نشود: "آن وقت با عزل دونالد ترامپ پاداش آمریکا ریاستجمهوری مایکل ریچارد پنس، خواهد بود."
برخی از رسانهها هم با طرح این سوال که ممکن است با انتشار محتوای گفتگوهای آقای پنس با رئیس جمهور اوکراین، آن هم تنها چند روز قبل از مکالمه جنجالی میان آقایان ترامپ و زلنسکی، پای مایک پنس هم به تحقیقات استیضاح کشانده شود و او هم به "همراهی" با رئیس جمهوری در "فشار بر دولت اوکراین برای کمک به آقای ترامپ در انتخابات سال آینده" متهم شود.
سایر اخبار استیضاح...
در طول یک هفته گذشته تقریبا هر روز دست کم یک مقام احضار شده از سوی کنگره در برابر نمایندگان پیگیر تحقیقات استیضاح حاضر شد و پشت درهای بسته به سوالات آنها پاسخ داد.
مهمترین آنها، احتمالا سرهنگ الکساندر ویندمن، مدیر میز اوکراین در کمیته امنیت ملی بود که به عنوان نخستین مقام ارشد کاخسفید به کنگره رفت. او نخستین شاهدی بود که به طور مستقیم در هنگام مکالمه جنجالی دونالد ترامپ و همتای اوکراینی خود روی خط حضور داشته است و با وجود مخالفت کاخسفید به دعوت کنگره لبیک گفته بود.
درباره حضور این مقام نظامی کاخسفید در کنگره اینجا بیشتر بخوانید:
اما شاید مهمتر از اظهارات سرهنگ ویندمن که بسیاری آنرا "دردسری بزرگ" برای آقای ترامپ خواندند، احضار جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملی آقای ترامپ بود که گفته میشود از مخالفان جدی فعالیتهای رودی جولیانی، وکیل شخصی آقای ترامپ و گوردون ساندلند، منصوب آقای ترامپ در اتحادیه اروپا بوده است.
کنگره در نخستین اقدام خود از آقای بولتون خواسته که داوطلبانه به جلسه تحقیقات استیضاح برود. اما آن طور که رسانههای آمریکا گزارش کردهاند بعید است جان بولتون بدون احضاریه رسمی حاضر به حضور در جلسهای شود که دموکراتها بر آن ریاست دارند.
شاید هم او نخستین شاهد احضار شده در روند جدید تحقیقات استیضاح شود که در برابر دوربینهای تلویزیونی حاضر میشود.