آشتی امریکا و طالبان پایان کار نیست

 
 

ایالات متحده موافقت‌نامه‌ی آشتی با گروه طالبان را امضا کرد. بعد از این، امریکا با گروه طالبان نه تنها این که دشمن نیست بلکه دوست هم هست. وضعیت به گونه‌ای رقم خورده که ایالات متحده را در موقعیت میانجی قرار داده است. امریکا که نتوانست از راه نظامی مشکل طالبان را حل کند، ‌با آنان قرارداد آشتی امضا کرد. پیش از این ایالات متحده به تضاد ارزشی خودش با گروه طالبان اذعان داشت و آن را برجسته می‌کرد ولی حالا می‌گوید که هدف اصلی نظامیان آنان جلوگیری از بدل‌شدن افغانستان به پایگاه القاعده بود. اما راه افتادن روند حل سیاسی جنگ افغانستان به سود امریکا است. موضع ایالات متحده در حال حاضر این است که جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان با هم‌دیگر مذاکره کنند. حل سیاسی جنگ هم وقتی تحقق می‌یابد که طالبان با جمهوری اسلامی افغانستان مذاکره کنند.

برای مذاکره با گروه طالبان، لازم است که هیاتی شکل بگیرد که پشتوانه‌ی همه‌ی جهت‌ها و نیروهای سیاسی را داشته باشد. منظور این نیست که همه‌ی جهت‌های سیاسی و شخصیت‌های مشهور در هیات مذاکره با طالبان نماینده داشته باشند. منظور این است که هیات مذاکره‌کننده هر ترکیبی داشته باشد، از پشتوانه‌ی همه‌ی اقشار جامعه از جمله صنف سیاسی افغانستان برخوردار باشد. تنش‌های سیاسی کابل نباید مانع تشکیل یک هیات همه‌شمول شود. یک هیات کارکشته، ‌همه‌شمول و توانا باید شکل بگیرد تا از جانب جمهوری اسلامی افغانستان با گروه طالبان مذاکره کند. هیات باید بتواند واقعیت‌های افغانستان نو را به طالبان و حامیان منطقه‌ای آنان منتقل کند.

برخی از حامیان طالبان و شماری از رهبران این گروه، تصور می‌کنند، افغانستان کنونی با ۲۰ سال قبل هیچ تفاوتی ندارد. آنان تنها تفاوتی را که احساس می‌کنند، حضور چند پایگاه نظامی امریکا در قلمرو افغانستان است. برخی از رهبران طالبان و حامیان‌شان به این باور اند که اگر پایگاه‌های امریکایی‌ها برچیده شود، ‌افغانستان امروز با قلمرو مفتوحه‌ی ملامحمد عمر در آخر قرن بیست فرقی ندارد. ولی فرق زیادی بین افغانستان کنونی و افغانستان آن روز وجود دارد. افغانستان کنونی با جامعه‌ی جهانی وصل است. نرخ سواد و شهرنشینی در افغانستان کنونی بسیار بلندتر از زمان طالبان است. تجارت در این ۲۰ سال رونق گرفته است و معیشت بخش اعظم از جمعیت هفت میلیونی کابل را تامین می‌کند. زنان به واقعیت انکارناپذیر افغانستان امروز بدل شده‌اند. زنان در دانشگاه‌ها، ‌بیروکراسی، بخش خصوصی و رسانه‌ها حضور گسترده و حتا بی‌‍سابقه دارند.

هیات مذاکره‌کننده‌ی جمهوری اسلامی افغانستان باید همین واقعیت‌ها را منعکس کند. هیات باید صلابت لازم را برای توضیح مبانی مشروعیت نظام جمهوری و روندی که پس از بن شروع شد، داشته باشد. در میان اعضای هیات باید کسی از روی مصلحت جا داده نشود. همه‌ی اعضای هیات مذاکره‌کننده باید توانایی لازم مذاکره و چانه‌زنی را داشته باشند. افغانستان کنونی در هیچ عرصه‌ای فاقد دیدگاه و استدلال نیست. قراردادهای امنیتی افغانستان با ایالات متحده و ناتو، ‌در دسترس عموم قرار دارد. همکاری جمهوری اسلامی افغانستان با امریکا و ناتو، پی‌آمدهای مثبت قابل لمس برای افغانستان داشته است. بازسازی شاهراه‌ها، ‌دانشگاه‌ها، ‌نهادها و بنگاه‌های اقتصادی حاصل این همکاری است. شورش طالبان ریشه در مطالبات دموکراتیک نداشت/ندارد. شورش‌گری و جنگ آنان مبنای ایدیولوژیک داشت و به همین دلیل، کسی نمی‌تواند جمهوری اسلامی را نهاد ستم‌گر و طرف مقابلش را یک جنبش آزادی‌بخش بداند.

ولی از این نقاط قوت وقتی استفاده‌ی اعظمی شده می‌تواند که حوزه‌ی نظام جمهوری متحد و هم‌سو باشد. این حوزه باید تنش‌های سیاسی و جنگ جناحی را کنار بگذارد. حوزه‌ی جمهوری باید طرح و هیات مذاکره‌کننده‌ی واحد داشته باشد. نباید یک هیات شکننده و متفرق از جانب جمهوری اسلامی افغانستان به اسلو برود. هیأتی که از جانب جمهوری اسلامی افغانستان به اسلو می‌رود، باید با صلابت، ‌یک‌دست و مورد حمایت همه‌ی اقشار جامعه باشد. اگر حوزه‌ی نظام جمهوری و قانون اساسی بتواند انسجامش را حفظ کند، ‌وضعیت را به سود خود رقم خواهد زد.

٨ صبح