طالبان؛ یک قدم تا امارت اسلامی در افغانستان
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن
روزنامه صبح کابل : این روزها به اندازهی که مردم و کارشناسان خارجی آشنا با مسائل افغانستان از آیندهی کشور نگران اند، زمام داران ما نیستند. طبق گزارشها و مستندات، طالبان تحرک شان را امسال نسبت به سالهای گذشته، بسیار زودتر شروع کرده و حملههای شان را بر نیروهای افغانستان بیشتر کرده اند. روز گذشته نوشتهی از «آنتونی لوید»، نویسندهی مجلهی NewStatesman، بریتانیا از روزنامهی صبح کابل نشر شد که حاوی نکات جدی و ارزندهای بود. این نویسندهی غربی که به صورت مستقیم با منابع طالبان در ارتباط بوده، معتقد است که طالبان در پشت دروازههای کابل، آمادهی درگیری بحران سیاسی در کابل استند تا از فرصت پیش آمده استفاده کرده و وارد شهر شوند. برای همین است، وقتی که تا هنوز جوهر مهر توافقنامهی امریکا و طالبان خشک نشده است، وضعیت کشور بیشتر از آن که صلحآمیز باشد، جنگی است. این وضعیت در واقع نتیجهی مستقیم توافقنامهی قطر است که طالبان بدون ترس و بیم از حملههای هوایی، میتوانند نیروهای خود را در هر کجا که دوست دارند، مستقر کنند.
آنتونی لوید میگوید، وقتی در بارهی نگرانیهای امنیتی با دفتر حمایتهای قاطع امریکایی تماس گرفته است، آنها به صراحت گفته اند که تحرک طالبان و مشکل افغانستان، به آنها ارتباطی ندارد، «این دیگر جنگ ما نیست و این ما نیستیم که در بارهی پیشرویهای طالبان پاسخگو باشیم.»
مردم افغانستان نیاز به صلح و آرامش دارند و در زمانی که امریکاییها سران طالبان را که تا چندی پیش تروریست میخواندند، روبهروی تلویزیونها نشانده و با آنها توافقنامه امضا کردند، مردم با وجود نگرانی شدیدی که از این مسأله داشتند، به امید آن که صلح بیاید، واکنش زیادی نداشتند؛ اما هر روز که میگذرد، نگرانیهای شان بیشتر و بیشتر میشود.
امریکاییها به همان اندازه که حکومت افغانستان را از توافقنامه شان با طالبان دور نگه داشتند و از سیاستمداران کابل مشروعیت زدایی کردند، به همان میزان به طالبان مشروعیت دادند و آنها را بزرگ کردند تا بین کابل و واشنگتن شکاف ایجاد شود. این مسأله را به صورت بسیار واضح از عدم کرنش محمداشرف غنی و عبدالله عبدالله، از میانجیگری «مایک پومپئو» نیز درک کرد که منجر به قطع کمک یک میلیارد دالری امریکا شد. با وجودی که اشرف غنی گفت، قطع این کمکها تأثیری روی بخشهای مهم حکومت ندارد؛ اما این کار امریکا در واقع حکم خلع سلاح او از استفاده از نیروهای امنیتی را داشت و حالا گفته میشود که این پول دقیقا از همان جایی کم میشود که حدسش را میزدیم؛ از بودجهی نیروهای نظامی و امنیتی افغانستان.
انتخاباتهای افغانستان در دورههای گذشته و امسال که زیر نظر مستقیم کشورهای بزرگ خارجی بود، به شکلی مدیریت شد که حالا همه چیز را به سود طالبان رقم بزند. اختلاف دو رییسجمهور برای قدرت و نزدیک شدن زمان به روزهای خارج شدن نیروهای نظامی امریکایی و خارجی –طبق توافق- از افغانستان. امریکاییها میخواهند از افغانستان خارج شوند؛ چون خروج نیروهایش از کشور نه تنها جنبهی اقتصادی دارد که مصرف سیاسی، انتخاباتی و داخلی نیز دارد. برای امریکاییها مهم نیست که سرنوشت سیاسی کشور و نوع حکومت در ارگ چگونه خواهد بود، آیا توافقنامهی صلح اجرایی شده است یا نه؛ آنها در زمان مقرر، از افغانستان میروند که شاید بحران کرونا و مشکلات اقتصادی امریکا، سرعت این روند را بیشتر کند.
در واقع زمان برای کشمکش، انحصار قدرت و به سروکله زدن یکدیگر، برای سیاستمداران افغانستان بسیار کم است؛ اما هیچ کسی به آن فکر نمیکند. اگر تا پیش از زمان خروج نیروهای خارجی از افغانستان، همهی شرایط لازم برای ادامهی زندگی و دوام جمهوریت با کمک کشورهای خارجی فراهم نشود، در عدم آنها غیر ممکن است و افغانستان به راحتی در دام تروریزم سقوط خواهد کرد، همان گونه که جنگجویان طالبان به خبرنگار بریتانیایی گفته اند: «ما یک ابر قدرت را شکست داده ایم، همین که امریکاییها بروند؛ به راحتی مشکل افغانستان را حل میکنیم.»
طالبان که از توافقنامهی دوحه کاملا روحیه گرفته و این روزها در پشت ابرها سیر میکنند، باور ندارند که چگونه تا این اندازه خوش شانس اند.
کرونا کمر حکومت را شکسته است، ارگ و سپیدار هرگز از موضع شان کوتاه نمیآیند و زمان به سرعت به روزهای خروج نیروهای خارجی نزدیک میشود. برای همین است که طالبان همیشه حکومت افغانستان را «ادارهی کابل»، گفته و تمایلی ندارند تا با آنها دور یک میز بنشینند؛ چون اطمینان کامل دارند که دو رییسجمور کابلی، در یک اقلیم نمیگنجند و تا چندی بعد، حکومت از موقعیت بسیار ضعیف وارد گفتوگو خواهد شد و نیاز نیست که زیاد نگران باشند و به راحتی میتوانند، همانگونه که یک توافقنامهی بسیار خوب را با امریکا امضا کردند، نمایندگان کابل را نیز سرجایشان بنشانند.
از طرف دیگر، هیأت حل اختلاف داخلی که شکل گرفته بود، مهلتش رو به پایان است و آنها خواستار تمدید آن از سوی عبدالله شده اند. اشرف غنی بیتوجه به همه چیز، مشغول معرفی کابینه اش است و اطرافیان عبدالله نیز دیگر حوصله شان سرآمده و اگر توافقی حاصل نشود، اقدام خواهند کرد که به معنای اوج کشمکش و شاید درگیری در کشور باشد. همان چیزی که ماهها است طالبان در آرزوی آن به کمین نشسته اند. طالبان در واقع یک قدم هم از استراتیژی و آرزوهای شان عقب نشینی نکرده و نمیخواهند طبق خواست حکومت و مردم عمل کنند. آنتونی لوید میگوید، وقتی از فرماندهی طالبان پرسیدم که پس از توافقنامهی دوحه آمادهی صلح است یا نه، او گفت که آمادهی جنگ است: «این همه سال خون نریختانده ایم تا با ادارهی کابل قدرت را تقسیم کنیم، ما برای شریعت و امارت اسلامی میجنگیم؛ نه این که در زمان پیروزی، با دموکراتها معامله کنیم.»
از سوی دیگر، طالبان نیز همانگونه که حملههای شان را بر نیروهای امنیتی افغانستان افزایش داده اند، در حال ذهنیتسازی و فشار بر جامعهی جهانی استند که امریکاییها توافقنامهی دوحه را نقض کرده اند. آنها میگویند که پس از توافق دوحه، بر هیچ پایگاه امریکایی حمله نکرده اند؛ اما شب هنگام به جنگجویان شان حمله و ۵هزار زندانی نیز آزاد نشده اند.
بیشتر آگاهان سیاسی و تحلیلگران خارجی مثل «بارنت روبین» و «دیوید پتریوس» که این دومی، رییس آژانس اطلاعات مرکزی امریکا –سیا- و فرماندهی کل نیروهای امریکایی در آسیای مرکزی، خاورمیانه و شرق افریقا و هم چنین فرماندهی نیروهای ناتو در افغانستان نیز بوده است، در مقالهای در نشریهی «فارن افرز»، توافق دوحه را یکسره به سود طالبان میدانند. توافقی که از نظر پتریوس، شکستش بیشتر از پیروزی اش است. او معتقد است که برای نخستین بار از زمان حضور امریکا در افغانستان، کابل دارای چنین دولت ضعیف و ناتوان بوده است که حتا در درون کشور آن را کسی به رسمیت نمیشناسد. او نوشته است، «در حالی که دو سیاستمدار نمیتوانند یکدیگر را بپذیرند و در چارچوب قانونی دولت در این کشور به یک مصالحه دست یابند، چطور میتوان انتظار داشت که دولت افغانستان بتواند با طالبان به آشتی و صلح برسد؟»
این جنرال با تجربهی امریکایی که به خوبی با مسائل و وضعیت سیاسی افغانستان آشنا است، میگوید که اگر امریکا از افغانستان خارج شود، تمام کنترل خود را بر مسائل از دست خواهد داد و آن وقت زمینه برای میدانداری و جولان طالبان فراهم شده و امریکاییها دیگر نمیتوانند با صرف هزینهی بسیار سنگین، دوباره به افغانستان باز گردند. یکی از مسائلی که برای امریکاییها بسیار مهم است، توافقنامهی این کشور با طالبان است که موجب نگرانی در این کشور شده است؛ چون بسیاری معتقدند که هیچ مکانیزمی در آن وجود ندارد تا طالبان را از همکاری با گروههای تروریستی و رادیکال باز دارد. پتریوس هم به صورت ضمنی موافق است که دلیل اصلی قدرت گرفتن طالبان و ضعیف شدن بیش از حد حکومت افغانستان، نتیجهی مستقیم سیاستگذاری امریکا و توافقنامهی قطر است که به طالبان روحیهی مضاعف بخشیده و آنان برای گفتوگو با حکومت افغانستان در خود احساس نیاز نمیکنند؛ چون میدانند که با وضعیت جاری، خود به خود همه چیز در آیندهی نه چندان دور، برای برپایی نظام امارت اسلامی فراهم خواهد شد.
تا همین چندی پیش، سؤالها این بود که طالبان چقدر برای صلح جدی هستند و ارادهی شان در این باره چقدر است؛ اما تبلیغات نظامی طالبان که از سوی این گروه نشر شد، مشخص کرد که این گروه بیش از صلح به جنگ فکر میکند و حتا پس از توافق با امریکا، جنگ را وسیلهی بهتری برای رسیدن به مقاصد شان میدانند. سخنگوی این گروه در این زمینه گفته است، جنگجویان طالبان برای این که بتوانند موانع ایجاد حکومت اسلامی را برطرف کنند، آموزش میبینند.
چندی پیش بود که مسؤولان حکومت افغانستان گفتند که طالبان بهانهجوییها را کنار گذاشته و با شرایط حکومت کنار بیایند؛ اما هیچ کسی نمیگوید که در کابل نیز شرایط برای گفتوگو و مذاکرهی قوی با طالبان فراهم نیست و این خودِ سران حکومت نیز هستند که زمان را کشته و شرایط را به سمتی میبرند که طالبان دوست دارند. جنگ در واقع هویت طالبان است و آنها بدون آن با مشکل روبهرو میشوند و این را سران حکومت افغانستان باید درک کنند که فرصت زیاد نیست و نباید شرایط به طرفی برود که جنگ تعیین کنندهی شرایط حکومت و آیندهی این سرزمین باشد. در این شرایط که کشور در اپیدمی کرونا میسوزد و هر روز آمارها در کابل و شهرهای دیگر کشور بالاتر میرود، نیاز است تا صلح تعیین کنندهی آینده باشد نه جنگ.