ما بايد به « روز بعد » کورونا فکر کنيم

 
 


مصاحبه با دانی لانگ استاد اقتصاد دانشگاه پاریس سیزده

نويسنده:Dany Lang

برگردان: باقر جهانبانی

داني لنگ ، اقتصاددان ، اقدامات را که براي بازراه اندازي اقتصاد در سراسر کره زمين در مورد کورونا ويروس انجام شده است را تجزيه و تحليل مي کند و راه هاي جايگزين براي حل بحران را ترسيم مي نمايد.


کشورهاي ثروتمند ادعا مي کنند که هر آنچه در مورد اين بحران لازم بوده است را انجام داده اند: جي ٢٠ ( گروه ٢٠ کشور ثروتمند) قول تزريق بيش از ٥٠٠٠ ميليارد دلار به اقتصاد جهاني به عنوان برنامه هاي محرک را داده اند. فکر مي کنيد برنامه خوبي است ؟

داني لانگ: هنوز اهداف اين طرح ها مشخص نيست. اگر هدف تزريق پول به صورت غيرقابل تفکيک باشد، يعني خصوصي سازي هر آنچه سود آور است و اجتماعي کردن فعاليتهائي که سود آور نيست، هيچ نتيجه اي نخواهد داشت. علاوه بر اين ، من تصور مي کنم که اين اقدامات بسيار محدود کننده هستند. ترس من اين است که آنها بيشتر به سود گروههاي بزرگ جهاني باشد تا شرکتهايي که واقعاً به آنها احتياج دارند: زمانيکه مشاهده مي کنيم که شرکتهاي کو چک و متوسط براي دسترسي به کمک صندوق همبستگي در فرانسه با چه مشکلاتي مواجهند، خطر واقعيست.

بانک مرکزي اروپا برنامه وسيع حمايت ( ٧٥٠ ميليارد يورو) از فعاليتهاي منطقه يوررا اعلام کرده. آيا اين کافيست؟

داني لانگ: آنچه مسلم است اين است که بانکهاي مرکزي در محدوده مقرراتشان عمل مي کنند. خارج از اين مسئله، ١٠ سال است ( از زمان بحران ٢٠٠٨) که آنها بازار نقدينگي را اشباه کرده اند. تمام محدوديتهاي اين سياست صرفا پولي را مشاهده مي کنيم، که هرگز موجب راه اندازي مجدد سيستم اقتصادي نشده است.

چه بايد کرد؟

داني لانگ: بايد از اين بحران بهره برده، همه چيز را متوقف کنيم و به « روز بعد» از بحران بيانديشيم. اگر اقداماتي که امروز انجام مي دهيم هدفش ادامه روند گذشته باشد، بي فايده خواهند بود. زمان آن رسيده است که وظايف بانک مرکزي اروپا که امروز هدفش قبل از پشتيباني از فعاليتهاي اقتصادي، کنترل تورم است را باز نگري کنيم. بايد هدفهاي ديگري براي آن در نظر گرفت، مانند توسعه مشاغل در بخش هاي مفيد ، که با گذار محيط زيستي در ارتباط باشد. از سوي ديگر بايد به بانک مرکزي اروپا اجازه داد که بدهي هاي دولتي را در بازار اصلي باز خريد کند( م. حذف بدهي هاي دولتها که مي دانيم هرگز قادر به پرداخت آنها نيستند)، تا محدوديتهائي که بر دولتها فشار مي آورد، بر داشته شوند. اما مهمتر از همه اين است که دولت ها از اين بحران درس بگيرند.

منظورتان چيست؟

داني لانگ: تعداد مشخصي از بخش هاي مورد استفاده عموم بايد اجتماعي شود – من نمي گويم ملي سازي شود: اجتماعي سازي به مفهوم شرکت همه ذينفعان، در مديريت بخشهاي مورد نظر است، يعني سنديکاها، مصرف کنندگان، کاربران محلي و غيره. من بويژه منظورم بخش بانکي است، بايد لااقل بانک ها را مجبور به بازگشت به کار اصلي شان بنمائيم: جمع آوري پس انداز و اعطاي وام. همچنين بايد بخشهايي را که بحران، شکنندگي آنها را آشکار ساخته راباز سازي نمود. منظورم بيمارستانها ، زيرساختهاي درماني و صنعت داروسازي مي باشد. ما همه مشكلات ناشي از سياست هاي انتقال شرکتها به کشورهاي با دستمزد ارزان در اين ٣٠ سال اخير را مشاهده کرده ايم( ماسک دارو و غيره). وقت آن است که بسوي بر گرداندن صنايع استراتژيک پيش رويم. در همين راستا راه اندازي توليد مواد غذائي، نزديک به محل هاي سکونت ضروري است. در شرايط گرم شدن کره زمين، مصرف گوجه فرنگي که در چند هزار کيلومتري دورتر توليد شده بي معني است. من در مورد ابعاد زيست محيطي بحران فعلي نيز اصرار دارم: محققان تأثير بحران محيط زيست را در اشاعه بيماريهاي عفوني نشان داده اند. جهاني سازي تجارت نيز بايد کاملاً مورد بازنگري قرار گيرد ، زيرا اين تبادلات سرعت شيوع بيماري ها را تسريع کرده است.