قول،هیچگسترشی بهسوی شرق انجام نمیشود
نویسنده Philippe DESCAMPS
برگردان شهباز نخعي
برای برون رفت از منطق رودررویی اردوگاه ها، میخاییل گورباچف، رییس شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی از سال های ۱۹۹۰- ۱۹۸۹ ، پیشنهاد کرد که با سازمان های غربی همکاری کند. اتحاد اتلانتیک آلمان را متحد کرد و اطمینان داد که حوزه عمل خود را گسترش نمی دهد. اما کسانی که وعده دادند به تعهد خود عمل نکردند و «ناتو» به سرعت شروع به جذب اقمار پیشین مسکو کرد.
ولادیمیر پوتین، رییس جمهوری روسیه، در یک سخنرانی در ۱۸ مارس ۲۰۱۴ برای توجیه الحاق کریمه به کشور خود گفت: «آنها بارها به ما دروغ گفتند، در غیاب ما تصمیم گرفتند و ما را دربرابر عمل انجام شده قرار دادند. این کارها با گسترش "ناتو" به سوی شرق و نیز استقرار زیرساخت های نظامی در مرزهای ما انجام شده است». در این سخنرانی پوتین خشم خود نسبت به رهبرران غربی را بیان کرد.
«از سوی غرب، هرگز تعهدی سیاسی یا ازنظر حقوقی الزام آور داده نشده است»
کمی بعد، نشریه «ناتو» به او پاسخی داد که در آن از «افسانه» و «قول مدعایی» سخن گفته شده بود: «از سوی غرب ، هرگز تعهد سیاسی یا از نظر حقوقی الزام آور درمورد عدم گسترش "ناتو" در ورای مرزهای آلمان متحد، داده نشده است». آقای مایکل روهر، رییس بخش امنیت نیرو (۱)، با تصریح بر «از نظر حقوقی الزام آور» به طور ضمنی پذیرفت که تعهدهایی داده شده، اما الزام آور نبوده است. اسنادی که اخیرا از طبقه بندی خارج شده، امکان بازسازی گفتگوهای آن زمان را فراهم می کند و نشان می دهد که تعهدات سیاسی غربی ها دربرابر آقای میخاییل گورباچف، دربرابر پایان بخشیدن به جنگ سرد چه بوده است.
آقای گورباچف، از زمان به قدرت رسیدن در اتحاد شوروی در سال ۱۹۸۵، کشورهای عضو پیمان ورشو را ترغیب به انجام اصلاحات نمود و از تهدید به کاربرد زور انتقاد کرد (مقاله «زمانی که روسیه خواب اروپا را می دید» نوشته هلن ریشارد را بخوانید). در ۱۳ ژوئن ۱۹۸۹، او حتی با هلموت کهل، صدر اعظم جمهوری فدرال آلمان (RFA) بیانیه مشترکی امضاء کرد که در آن برحق مردم و حکومت ها بر خودگردانی تصریح شده بود. در ۹ نوامبر دیوار برلن سقوط کرد. هنگامی که شور و شعف فروکش کرد، مسایل اقتصادی در سراسر اروپای مرکزی مطرح شد. ساکنان جمهوری دموکراتیک آلمان [شرقی] (RDA)، به رفاه مردم بخش غربی غبطه می خوردند و امکان گریز جمعی مردم به این بخش امنیت منطقه را تهدید می کرد. بحث درباره اصلاحات اقتصادی خیلی سریع بدل به بحث درباره بهم پیوستن دو قسمت آلمان ، و سپس پیوستن آلمان متحد به «ناتو» شد.
تعادل بهم خورده نظامی
دولت آمریکا از صدراعظم آلمان، که با احتیاط پیش می رفت، حمایت کرد. در ۹ فوریه ۱۹۹۰، در مسکو، جیمز بیکر، وزیر امور خارجه ایالات متحده، وعده های مکرری به ادوارد شوآرنادزه، وزیر امور خارجه اتحاد شوروی و آقای گورباچف داد. گورباچف توضیح داد که جذب آلمان متحد در «ناتو» تعادل نظامی و راهبردی در اروپا را بهم می زند. او پیشنهاد کرد که آلمان متحد، یا بی طرف و یا عضو هر دو اتحاد یعنی «ناتو» و «پیمان ورشو» - که به صورت سازمان هایی بیشتر سیاسی تا نظامی در می آیند- باشد. آقای بیکر دربرابر این پیشنهاد مترسک یک آلمان به حال خود رها شده را نشان داد که قادر به تجهیز خود به سلاح اتمی باشد و تأکید کرد که گفتگوها بین دو آلمان و ۴ نیروی اشغالگر (ایالات متحده، انگلستان، فرانسه و اتحاد شوروی) باید تضمین کند که «ناتو» به سوی شرق پیشروی نخواهد کرد. او ۳ بار تأکید کرد که «صلاحیت نظامی کنونی "ناتو" حتی یک بند انگشت به سوی شرق گسترش نخواهد یافت».
وزیر امور خارجه آمریکا پرسید: «به فرض این که متحد شدن دو آلمان صورت گیرد، شما چه ترجیح می دهید؟ یک آلمان متحد در خارج از "ناتو"، کاملا مستقل و بدون نیروهای آمریکایی؟، یا آلمان متحدی که پیوندهای خود با "ناتو" را حفظ کرده و با این تضمین که نهادها و نیروهای "ناتو" به سمت شرق مرزهای کنونی گسترش نمی یابد؟». آقای گورباچف به او پاسخ داد: «ما قصد داریم درباره همه این مسایل به طور عمیق گفتگو کنیم. نگفته پیداست که گسترش حوزه عمل "ناتو" قابل پذیرش نیست» و آقای بیکر اعلام کرد: «ما با این موضوع موافقیم».
گورباچف: «شما می گویید که "ناتو" به سوی ما نخواهد آمد، اگر چنین است ما پیشنهاد می کنیم به آن بپیوندیم»
فردای آن روز، ۱۰ فوریه ۱۹۹۰، نوبت به هلموت کهل رسید که برای اطمینان دادن به گورباچف به مسکو برود. صدراعظم آلمان غربی اطمینان داد که: «ما فکر می کنیم که "ناتو" نباید حدود خود را گسترش دهد. ما باید به توافقی معقول دست یابیم. من به خوبی منافع اتحاد شوروی در زمینه امنیت را درک می کنم» و آقای گورباچف به او پاسخ داد: «این مسئله ای جدی است. در زمینه نظامی هیچ اختلافی نباید وجود داشته باشد. می گویید که "ناتو" بدون آلمان غربی فرومی پاشد، اما، بدون آلمان شرقی هم "پیمان ورشو" ازبین می رود».
معقول و مسئول
زمان به سرعت پیش رفت. همه حکومت های اروپای مرکزی سقوط کردند. تنها چیزی که در گفتگوها از اتحاد شوروی باقی ماند، توافق های پوتسدام در اوت ۱۹۴۵ و حضور ۳۵۰ هزار سرباز اتحاد شوروی در خاک آلمان بود. آقای بیکر بار دیگر در ۱۸ ماه مه به مسکو رفت تا به آقای گورباچف نشان دهد که مواضع او جدی گرفته شده و به حساب آمده است: «"ناتو" متحول و بیشتر بدل به یک سازمان سیاسی خواهد شد (...) ما در همایش های گوناگون خواهیم کوشید CSCE (کنفرانس امنیت و همکاری اروپا که بعد تبدیل به OSCE شد) را تبدیل به یک نهاد دائمی کنیم که سنگ بنای اروپایی تازه باشد». آقای گورباچف از این گفته استفاده کرد: «شما می گویید که "ناتو" بر ضد ما نخواهد بود، که فقط یک ساختار امنیتی خواهد بود که خود را با واقعیت جدید تطبیق می دهد، اگر چنین است ما نیز پیشنهاد می کنیم که عضو آن شویم».
توافق در عهدنامه اتحاد آلمان که در ۱۲ سپتامبر ۱۹۹۰ در مسکو امضاء شد انجام گردید. اما در این متن به مسئله گسترش «ناتو» پرداخته نشده بود و درمورد قلمرو آلمان شرقی پیشین پس از عزیمت نیروهای اتحاد شوروی نوشته شده بود: «نیروهای مسلح و سلاح های هسته ای یا حامل های سلاح های هسته ای خارجی در این بخش از آلمان مستقر و از آنها استفاده نخواهد شد (۳)». در آخرین دقیقه، مقامات اتحاد شوروی ناراحت و معذب بودند. آلمانی ها برای کسب امضای آنها عباراتی زیبا به متن اضافه و تصریح کردند که: «همه مسایل مربوط به کاربرد واژه " استقرار" (...) توسط دولت آلمان متحد با شکلی معقول و مسئول تعبیر شده و در آن منافع امنیتی طرفین قرارداد مدنظر خواهد بود». هیچ متنی تکلیف سرنوشت دیگر کشورهای عضو «پیمان ورشو» را تعیین نکرد. در آغاز سال ۱۹۹۱، نخستین درخواست های پیوستن به «ناتو» از سوی مجارستان، چکوسلواکی، لهستان و رومانی داده شد. یک هیئت نمایندگی مجلس روسیه با دبیرکل «ناتو» دیدار کرد. مانفرد ورنر به این هیئت تأکید کرد که ۱۳ عضو شورای «ناتو» علیه گسترش آن موضع می گیرند و افزود: «ما نباید اجازه دهیم که اتحاد شوروی منزوی شود».
آندره یی گراتچف، مشاور پیشین آقای گورباچف انگیزه های کشورهای اروپای مرکزی را درک می کند: «آنها بیش از هرچیز می خواهند از سلطه اتحاد شوروی بگریزند» و همواره خاطره «مداخله های» روسیه تزاری را در ذهن دارند. درعوض، او از سیاست قدیمی " ریسمان امنیتی"» انتقاد می کند که بعد منجر به گسترش «ناتو» به همه کشورهای عضو «پیمان ورشو» و حتی ۳ جمهوری بالت اتحاد شوروی شد: «موضع عقاب های آمریکایی که کمتر پذرفتنی است، حاکی از بی اطلاعی از واقعیت و ناتوانی در برون رفت از قیود ایدیولوژیک جنگ سرد است (۴)».
۱- Michael Rühle, « L’élargissement de l’OTAN et la Russie : mythes et réalités », Revue de l’OTAN, 2014.
۲- « NATO expansion : What Gorbachev heard », National Security Archive, 12 décembre 2017. Sauf mention contraire, toutes les citations sont issues de ces documents.
۳- «Traité portant règlement définitif concernant l’Allemagne », www.cvce.eu
۴- Andreï Gratchev, Un nouvel avant-guerre ? Des hyper puissances à l’hyperpoker, Alma éditeur, Paris, 2017.
Philippe DESCAMPS
روزنامه نگاردر شهر گرونوبل