"نئوپاگانيسم" در غرب
کلمهء
" پاگان " برای مسيحيان مترادف مشرک و کافر است. چرا که مجموعهء اديانی که پاگانی
ناميده می شدند، مقارن ظهور مسيحيت در اورشليم و گسترش آن در غرب و سرزمينهای تابع
روم، شايع و متداول بوده و رقيب جدی و سرسخت مسيحيت محسوب می شدند. البته ظاهرآ
اصطلاح " پاگانی " را بعدها به کلیهء آن ادیان رقیب - و به زعم علمای مسیحی کافر
کیش - اطلاق کرده اند. این کلمه از واژهء لاتینی pagus
به معنی روستا مشتق شده و پاگانیسم به معنای دین مردم روستایی می باشد.(۱) بعدها که
مسیحیت فراگیر شد و فرقه های سلتی، گنوسی، الئوسی، میترایی(مهرپرستی)، نوافلاتونی و
آیین های پرستش باکوس، ژوپیتر، ایزیس و دیگر خدایان رومی، یونانی و مصری ممنوع
اعلام گردید، بازمانده و بقایای اعتقاد به آن فرقه ها و مناسک آیینی آنها، تنها در
نقاط دور افتادهء امپراطوری روم ، خصوصآ در روستاها و دهکده ها باقی ماند. و از این
جهت مجموعهء این عقاید دینی پیشامسیحی را پاگانیسم نام نهادند.
بر اساس آنچه که از تاریخ به ما رسیده است، آیینها و جشنهای پاگانی شامل آیین های
تغيير فصول و بزرگداشت طبيعت، آيين های گذار ( تشرف ) و آيين های جادويی و قربانی
به درگاه ايزدان و ايزد بانوان بوده است. جشنهای آنها غالبآ توام با وجد و جذبه
ecstacy و رقصهای دسته جمعی و
موسيقی بوده که گاه در برخی موارد به عياشی های جنسی و بی بند و باری کشيده می شده
است. Tacey می نويسد: در اديان
پيشامسيحی واقعيت يکی است. روح در همهء اشياء و اجزاء جهان طبيعی نفوذ کرده است.(animism)
و هر چيزی با سرنوشت و تقديرش محدود گشته است. هستی متفرد بشری هميشه می تواند با
شبکهء روحی روابط نامحدود هماهنگ شود و کاری را که می بایست انجام دهد.(۲) اعتقاد
به جادو و تآثير آن از اينجا بر می خيزد.
اما همانطور که گفته شد با رسميت يافتن مسيحيت عمر اين اديان نيز به پايان رسيد.
پلوتارک، مورخ روم باستان، که خود شيفتهء خدايان المپی يونان بود، در عصری زندگی می
کرد که اعتقاد به آن خدايان رو به افول بود و بسياری از کاهنان قديمی يونان سکوت
پيشه کرده بودند. او بر اساس محاسباتی استدلال کرده بود که عمر برخی ايزدان
daemons يونانی که در ماه زندگی می
کنند، ۹۷۲۰ سال است و در نتیجه برخی از آنها می بایست تا به حال مرده باشند. وی در
اثبات این مدعا داستانی را ذکر می کند که ملاحان یک کشتی در دریا ندایی آسمانی می
شنوند که می گوید پان خدای عظمی مرده است و چون این قضیه - بر حسب نقل پلوتارک -
همزمان با حیات عیسی مسیح رخ می دهد، بسیار به مذاق آباء کلیسا خوش آمد و آن را
نشانهء آغاز عصری جدید تلقی کردند.(۳)
به این ترتیب در تمام طول
قرون وسطی ادیان پاگانی در حاشیه قرار گرفتند و تقریبآ فراموش شدند. اما با ظهور
موج جدید معنویت خواهی در غرب گویا قرار است چشمان بشر هر آنچه را که عقلانیت دوران
مدرن به شدت سرکوب کرده و نادیده گرفته است دوباره شاهد باشد. امروز از نئوپاگانیسم
صحبت می شود. نئوپاگانیسم به اعتقاد برخی یکی از چهار جریان عمدهء فعال در عصر جدید
است. برخی نمی پذیرند که نئوپاگانیسم ذیل عنوان عصر جدید قابل بررسی باشد. و دلیل
این امر را تفاوت های آشکار این گروه ها با دیگر گروه های عصر جدیدی عنوان می کنند
که باعث می شود به آنها به عنوان سنتی متفاوت و جدا نگاه کنیم. حتی این سوال نیز
مطرح است که آیا فرقه های نئوپاگانی امروز، صرفآ احیاء پاگانیسم دوران باستان است و
یا همزمان با تجدید حیات، رنگ زمان خود و مقتضیات این عصر را نیز دارا می
باشند.ظاهرآ گزینهء اخیر به واقعیت نزدیک تر است. مشهورترین این گروه ها عبارتند
از: سلتی Celtic، دیریودیک
Drudic ، مصری، هرمسی، ويکايی
Wiccan و نورديک
Nurdic.
مبانی اين فرقه های نوظهور کاملآ با مبانی اديان سه گانهء توحيدی متفاوت است. به
طور مثال يکی از سازمان های ويکايي در برابر اين پرسش که آيا شما شيطان يا نيروهای
اهريمنی را می پرستيد؟، پاسخ می دهد که شر و پليدی مفاهيمی مسيحی است و در چارچوب
اعتقادی ویکا چنین مفاهیم مطلقی وجود ندارند و هر نیروی فوق طبیعی می تواند به
فراخور شر و هم خیر باشد. به طور کلی گروههای نئوپاگانی جزمی انديش
dogmatic نيستند و گاه گروه های
مختلفی از آنها برای تقويت يکديگر و تبليغ بيشتر با هم متحد می شوند. يک سازمان
نئوپاگانی که خود را مبلغ پاگانيسم هلنی(يونانی) معرفی می کند، توضيح می دهد که هر
چند ما خدايان المپی همچون ديميتر، پرسه فونه، آتنا و زئوس را می پرستيم اما در بين
ما پرستندگان برخی خدايان مصری و ايزدان پيشاهلنی حوزهء مديترانه نيز وجود دارند.
اين سازمان متون همر و نمايشنامه نويسان يونان باستان را به مثابهء متون مقدس خود
معرفی می کند.
در اين خصوص مجال تحقيق بسيار است و اينجانب اميدوارم در آينده بتوانم اطلاعات
بيشتری در مورد فرقه های نئوپاگانی خصوصآ ويکايی ارائه دهم. مطالبی که در بخش مقاله
و گزارش اين سايت ارائه می شود، بيشتر در جهت معرفي اجمالی حوزه های دست نخورده و
بکر تحقيق می باشد و کار جدی تر و مفصل تر به جای ديگری موکول می گردد.
پی نوشت ها:
۱-تاريخ جادوگري، ايرج گلسرخی، نشر علم، ص۱۷۰
۲-(Jung and Newage-chapter I-(one
world ;magical connections
3-خدايان و آدميان، هنری بمفورد پارکز، محمد بقايی(ماکان)، نشر قصيده، ص۳۷۷