طنز
انتخابات - منتخابات
تقلب – مقلب
نوشته ســـیاوش
خالص، خبر نگار سالنامۀ "خاموشان" ؛ برای روشن ساختن چند وچون «انتخابات» سراغ جناب اشرف الدربار ناخالص عضو کمسیون انتخابات را گرفته و پای صحبت های شفاف و رُک و راست او می نشیند. جریان گـفت و شنود آنها را از زبان خودشان بخوانید.
خالص:
جناب ناخالص شما عضو با صلاحیت کمسیون انتخابات هستید، چند پرسشی از شما در مورد انتخابات داشتم .
ناخالص:
بفرمائید، اما من باید در پیشوند توضیحات خود بگویم که در داخل کمسیون «انتخابات» یک ممسیون" زده نوک" وجود دارد بنام « ممسیون منتخابات» که مسئوولیت تاریخی – ماریخی و جغرافیایی- مغرافیایی این ممسیون را بر دوش منی حقیر فقیر تازه ازخارجه بر گشته گذاشته اند.
خالص:
جناب ناخالص، تاریخی را کامل و جغرافیایی را هم قسمآ فهمیدم اما ماریخی و مغرافیایی را اگر روشن تر بیان کنید؟
پیشقراولان قلمرو زور، ماریخی را حرکت سرچپه حوادث و وقایع که مخالف خواست مردم و مخالف ضرورت زمان و مکان باشد تعریف کرده اند. و اندر باب مغرافیایی باید به عرض برسانم وقتیکه از جغرافیای یک کشور این قسمت وآن قسمتش را قیچی کرده باشند و در ساحات بزرگ کشور دولت مرکزی هم تسلط نداشته باشد ؛ جغرافیا به مغرافیا تبدیل میشود البته در موجودیت کتلست اجنبی و حرارت طالبی .فکر نکنی که این یک فارمول میمیا یا معادله ملجبـر است یک واقعیت ماریخی است .
خالص:
منظور شما کیمیا و الجبر است؟
ناخالص:
نخیر میمیا و ملجبر اگر حوصله و وقت دارید که برایتان توضیح دهم؟
خالص:
تشکر چون ممیا و ملجبر کمی از موضوع بحث ما دور است باشد برای بعد. ببینین شما فرمودید:« ممسیون منتخابات» در داخل « کمسیون انتخابات» ، یعنی چه؟ ایندو از هم چه فرق دارند؟
ناخالص:
«ممسیون منتخابات در مسیر مخالف « کمسیون انتخابات» کار و فعالیت دارد. وظیفه ما اینست کسانی را که بالایی ها لیست شانرا به ما داده اند ، باید از صندوق آراء برنده بکشیم. یعنی کسی که برنده نشده ما او را برنده اعلام می کنیم چون نامش در لیست است. و برنده را دست و صندوق خالی به خانه اش می فرستیم. همین عملیه و پروسه را" منتخابات" می گویند.
خالص :
جناب نا خالص به نظر شما در انتخابات شانس کیها برای برنده شدن بیشتر است؟
ناخالص:
اولآ من از جانب « کمسیون انتخابات » نی بلکه از جانب « ممسیون منتخابات» با شما حرف می زنم. دومآ به نظربنده مسلمآ شانس پولدار- مولدار ها و زور دار – موردار ها بیشتر ازقلم بدستان و عینکی هاست که مشهور به روشنفکران و دگر اندیشان میباشند. چون دیگر رقم می اندیشند ما هم دیگر رقم گپ ها و فیصله ها را رقم میزنیم.
خالص:
پولدارها و زوردارها معلوم هستند، اما مولدارها و موردارها دیگر کیها هستند؟
نا خالص:
مول داری مرحله تکامل یافته تر پول داری است. مولدارها کسانی اند که مال خودشان هم از خود شان است ومال مردم هم از آنها است. به زبان ساده برای شان مال مردم خوران نیز می گویند.این گروه حالا صاحب جایداد های غصبی فراوان میباشند . سازماندهی و سر گردگی تاراج ها و چپاول های بزرگ از افتخارات "ماریخی " آنها میباشد.
مورداری اوج زور داریست. موردار به کسانی خطاب میشود که با مقامات بالایی داخلی و بخصوص خارجی و شبکه های زیر زمینی راز و نیاز و بند وبست داشته باشند. کسانی اند که مربی دارند و مربا می خورند.
خالص :
جناب ناخالص آیا تا کنون در جریان شمارش آراء کدام اشـتباه ی « کوچک» رُخ داده است؟
ناخالص:
من از اشـتباه اطلاع ندارم و لی مشـتباه چرا؟
خالص:
مقصد تان از مشـتباه چیست؟
ناخالص:
ما حق نداریم اشتباه کنیم به ما صلاحت داده شده تا مشتباه کنیم. بزرگان فن « منتخابات» مشتباه را اشتباه عمدی یا ساده تر، دست کاری های بزرگ تعریف کرده اند. فرق اشتباه و مشتباه اینست که اشتباه با دقت بیشتر کمتر شده ولی مشتباه با دقت بیشتر زیادتر و پر دامنه تر میشود.
خالص:
کاندیدان زیادی اعتراض کرده اند که صندوق های شان از شمارش به ناحق باز مانده است.
ناخالص:
از اعتراض کسی خبر ندارم اما معتراض جریان دارد.
خالص: معتراض؟
ناخالص: بلی معتراض ، یعنی کاندیدان پول دار- مولدار و زور دار- موردار به ما مراجعه کرده پول میدهند یا مول می بندند و ما در مقابل، رای کسی دیگر را به نفع آنها حساب و کتاب می کنیم .
خالص :
پس شما در داخل کمسیون خرید و فروش میکنید؟
ناخالص:
خرید وفروش نی، مرید و مروش بلی. حتمآ می پرسی مریدو مروش چیست؟ خرید و فروش در بیرون کمسیون و در محلات رای دهی فی مابین رای دهنده و کاندید صورت میگیرد اما مرید و مروش در داخل کمسیون و ممسیون فی مابین اعضای کمسیون یا ممسیون و پولدار- مولدار و زور دار- مور دار صورت میگیرد .
خالص:
پس اینکه مردم میگویند تقلب صورت گرفته درست است؟
ناخالص:
نی بابا تقلب نشده مقلب شده به پیمانه وسیع.
خالص:
مقلب ! اگر لطفآ توضیح دهید؟
ناخالص:
در تقلب رای یکنفر را به نفع کسی دیگر حساب میکنند و یا رنگ قلم پاک میشود و یگان مرزا قلمی دیگر، ولی در مقلب بسته صندوق یکنفر را به نفع پولدار- مولدار و زور دار- مور دارحسابت و کتابت میکنیم.
راستی هیچ نپرسیدی که من چرا ناخالص تخلص میکنم ؟
خالص: نا خالص اش را میفهمم آرزو دارم تا ماخالص اش را روز بعد از زبان شیرین خودتان بشنوم.
یا هو