گفتوگوی جواد طالعی با دکتر رحیم رسول روزنامهنگار افغانی
٣٤٠٠ شکایت علیه نخستین انتخابات افغانستان!
نخستین
انتخابات آزاد پارلمانی افغانستان، پس از ٤٠ سال، سرانجام روز یکشنبه هیجدهم
سپتامبر امسال در این کشور برگزار شد. ناظران اروپائی حاضر در محل اعلام کردند که
این انتخابات در بیش از ٩٠ درصد حوزهها به درستی برگزار شده است. اما به گفته
منابع افغانی شکایات بسیاری تسلیم کمیسیون انتخابات شده است.
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره چگونگی برگزاری انتخابات، پای صحبت دکتر رسول رحیم
پزشک، نویسنده و روزنامه نگار افغانی نشستیم که از هشت سال پیش به خاطر همکاری با
بخش دری رادیو صدای آلمان مسائل سیاسی روز افغانستان را با دقت دنبال میکند و در
سالهای اخیر بارها برای تحقیق به کشورش سفر کرده است.
دکتر رحیم در دوران اشغال نظامی افغانستان به وسیله ارتش سرخ ناچار به ترک کشورش شد
و پس از چند سال اقامت در پاکستان، به آلمان مهاجرت کرد. در دوران مهاجرت، دکتر
رحیم پزشکی را رها کرد، به پژوهش و روزنامه نگاری روی آورد و فعالیتهای سیاسی خود
را گسترش داد. وی سالها با نشریه "فریاد" همکاری داشت که صدای دموکراسی خواهان را
منعکس میکرد و در عین حال عضو فعال شورای دموکراسی افعانستان نیز بود. دکتر رحیم،
از زمان سرنگونی رژیم طالبان، جزو آن گروه از روشنفکران افغانی است که برای ایجاد
یک سازمان فراقومی دموکراتیک در سرزمین خود میکوشند.
گفت و گوی ما با دکتر رسول رحیم را در اینجا میخوانید:
● آقای دکتر رحیم! ناظران اروپائی انتخابات، سلامت آن را تایید کردهاند. امابسیاری
از خود افغانیها به این امر اعتراض دارند. حق با کیست؟
- مساله انتخابات را باید با توجه به پیچیدگیهای جامعه ارزیابی کرد. پیش شرطهای
برگزاری یک انتخابات کاملا آزاد به نظر من در افغانستان فراهم نبوده است. منظور من
نقش دولت و دستگاه حاکمه نیست. دولت مرکزی به دشواری میتواند اقتدار خود را در
سراسر افغانستان اعمال کند. عوامل و نیروهای دیگری در افغانستان هستند که آزادی
انتخابات را محدود میکنند. به ویژه متنفذین محلی که هم قدرت نظامی دارند و هم
انحصار کامل تولید و تجارت مواد مخدر در دست آنها است. اینها میکوشند نقش موثری
در سیاست سراسری افغانستان داشته باشند.
● این جنگ سالاران به چه طریقی میتوانستند بر روند انتخابات اثر بگذارند؟
- آنها میتوانستند امکانات تبلیغات آزاد در مناطق تحت نفوذ خود را برای برخی از
نامزدها محدود کنند. حتی در شهرستان کرکان که به کابل بسیار نزدیک است، یکی از
نامزدها در نتیجه تهدیدات افراد آقای عبدالرسول سیاف رئیس حزب اتحاد اسلامی - که از
احزاب وابسته به مجاهدین افغانستان است - مجبور میشود از حوزه انتخاباتی خود فرار
کند. مخالفان حتی خانه و اتومبیل وی را به آتش میکشند. از این نمونه که در ١٥
کیلومتری پایتخت رخ داده، میتوان دریافت که در مناطق دور افتاده تر وضعیت چگونه
بوده است.
● دستگاههای دولتی چطور؟ فکر میکنید آنها وظایف خود را به خوبی انجام دادهاند؟
- دولت کمیسیون مشترک انتخابات را تشکیل داد و تا جائی که ما خبر داریم این کمیسیون
کوشید انتخابات را حتی المقدور به درستی برگزار کند. با این همه، چون هنوز نتایج
انتخابات اعلام نشده است، برای داوری نهائی نیاز به وقت بیشتری داریم.
● برخی از هم میهنان شما به نحوه توزیع اوراق انتخاباتی اعتراض کردهاند. علت
اعتراض آنها چیست؟
- در حالی که دوازده میلیون و ٤٠٠ هزار نفر در سراسر افغانستان دارای حق رای بودند،
کمیسیون مشترک انتخابات حدود ٣٩ میلیون فرم انتخاباتی چاپ کرده بود. همین مساله سبب
شد که برخی از نامزدها گمان کنند دولت قصد تقلب دارد. اما انصاف ایجاب میکند که در
این زمینه چند مشکل را در نظر بگیریم. در سراسر افغانستان، حدود ٢٦ هزار حوزه
انتخاباتی وجود داشت، اما در بسیاری مناطق نمیشد محلی برای استقرار این حوزهها
تعیین کرد و مردم مجبور بودند برای رای دادن به چادرها مراجعه کنند. از سوی دیگر،
برخلاف کشورهای پیشرفته، در افغانستان مردم مجبور نبودند تنها به حوزه محل سکونت
خود مراجعه کنند و هر افغانی میتوانست در هر نقطه رای خود را به صندوق بریزد. مشکل
دیگر این بود که بسیاری از شرکت کنندگان در انتخابات به علت بی سوادی ممکن بود
اوراق انتخاباتی را خراب کنند و نیاز به اوراق تازه داشته باشند.
● توضیح خود کمیسیون مشترک انتخابات درباره علت چاپ اوراق انتخاباتی زیاده از حد چه
بود؟
- ما، دائما با اعضای این کمیسیون در ارتباط بودیم. آنها میگفتند با توجه به این
که اصولا نمیدانستیم چه تعدادی برای رای دادن به حوزهها مراجعه میکنند، اوراق
بیشتری در اختیار آنها گذاشته بودیم. اما آنها موظف بودند اوراق مصرف نشده را
بلافاصله پس از پایان یافتن انتخابات پس بدهند.
● در مورد شکایاتی که تسلیم کمیسیون شد چه اطلاعاتی به دست آوردید؟
- در آغاز مبارزات انتخاباتی ٢٠٧ مورد شکایت تسلیم کمیسیون شده بود. کمیسیون بررسی
شکایات انتخاباتی به موجب قانون اساسی فقط میتوانست مانع نامزدی کسانی شود که به
علت تعدی در حق مردم دادگاهی علیه آنها حکم صادر کرده باشد. مشکل کمیسیون مشترک
انتخابات این بود که بعضی وقتها در نتیجه طرح شکایات، وظایفش با مراجع قضائی و
پلیسی در هم میآمیخت. اما کمیسیون، آنطور که من اطلاع دارم کوشید تنها به شکایاتی
که در ارتباط مستقیم با انتخابات بود رسیدگی کند. مثلا شکایات مربوط به کسانی که
رسما عضو گروههای مسلح غیر رسمی بودهاند و یا از پست دولتی خود برای اثرگذاری بر
انتخابات سوء استفاده کردهاند. در آغاز هفده نفر به همین دلایل رد صلاحیت شدند.
اما بعدا شنیدیم که تقریبا ده روز مانده به انتخابات ٢٨ نفر دیگر را هم رد صلاحیت
کردهاند. این عده به دادگاه عالی افغانستان شکایت کردند و از آنجا که درباره دلایل
رد این صلاحیتها توضیح کافی به نامزدها و مردم داده نشده است، این فکر وجود دارد
که برخی از آنها به رغم رد صلاحیت در انتخابات شرکت کرده و مردم هم به آنها رای
داده باشند.
● تعداد شکایات به همان ٢٠٧ مورد محدود ماند؟
- نه. تا جائی که من اطلاع دارم تعداد شکایات تا پیش از برگزاری انتخابات به ١٤٤٠
مورد رسید. در جریان برگزاری انتخابات نیز حدود دو هزار شکایت دیگر تسلیم کمیسیون
مشترک شد.
● با توجه به همه این اشکالات، احتمالا نظر ناظران اروپائی در مورد درستی نحوه
برگزاری انتخابات نمیتواند درست باشد.
- ما باید به یک واقعیت آشکار در جامعه افغانستان توجه کنیم: دولت افغانستان پس از
٤ سال هنوز قادر نیست با جنگ سالاران افغانستان تسویه حساب کند و برخی از آنها حتی
در دستگاه دولت نقش اساسی دارند. در عین حال باید تصریح کنم که تا امروز نشانه
مشخصی از اعمال نفوذ مستقیم دولت در انتخابات نداشته ایم.
● برگردیم به موضوع شکایات. آیا اطلاع دارید که علاوه بر متعدیان به حقوق مردم و
اعمال نفوذ جنگ سالاران، شکایات رسیده به کمیسیون مشترک چه مواردی را در بر
میگیرند؟
- شکایات را اصولا میتوان به ٤ دسته تقسیم کرد: اول شکایت از این امر که چرا شمارش
آراء در خود حوزههای انتخاباتی صورت نگرفته است. بیشتر احزاب سیاسی اپوزیسیون دولت
هستند که از این مورد شکایت دارند. آنها حتی قبلا تهدید کرده بودند که اگر شمارش
آراء در حوزههای انتخاباتی صورت نگیرد، انتخابات را تحریم خواهند کرد. اما از دید
کمیسیون مشترک، مشکلات امنیتی اجازه این کار را نمیداده است. حتی چند روز پس از
برگزاری انتخابات در شرق افغانستان انفجار بمب ماشینی را که حامل اوراق انتخاباتی
بود منهدم کرد. کمیسیون وعده داده است که به شکایتها رسیدگی کند و اگر تخلفی صورت
گرفته بود، انتخابات را در منطقه مربوطه تکرار کند. دومین گروه شکایات مربوط به این
است که چرا دولت اوراق انتخاباتی را بیشتر از تعداد مورد نیاز چاپ کرده است. در این
مورد قبلا توضیح دادم. گروه سوم شکایات حکایت از آن دارد که در بسیاری از ایالات،
والیان و ماموران پلیس یک ماه پیش از انتخابات، با استفاده از امکانات خود نامزدهای
مشخصی را به مردم توصیه و تحمیل کردهاند. چهارمین مورد مربوط به جنگ سالارانی است
که در انتخابات شرکت یا اعمال نفوذ کردهاند.
● در هفتههای پیش از برگزاری انتخابات تعدادی از نامزدها ترور شدند. آیا این را
میتوان نشانه تجدید نیروی طالبان دانست؟
- بقایای گروه سرنگون شده طالبان از آغاز سال جاری تهدید کرده بودند که انتخابات را
به هم خواهند زد. تلفات نیروهای آمریکائی مستقر در افغانستان هم امسال بیش از سال
پیش بود. حدود شش نفر از نامزدهای انتخاباتی ترور شدند. برخی اوقات هم رقابتهای
شخصی باعث درگیریهائی میشد که آن را به حساب طالبان میگذاشتند. در مجموع بیش از
هزار و سیصد نفر در سال گذشته قربانی عملیات تروریستی شدهاند. بسیاری از این
قربانیان، کارمندان مامور برگزاری انتخابات یا همکاران سازمانهای امدادی بین
المللی بودهاند. با توجه به همین اتفاقات است که برخی از افراد فکر میکنند طالبان
توانستهاند خودشان را بازسازی کنند. من، بارها به افغانستان رفته ام و میتوانم
بگویم که واقعیات این امر را تایید نمیکند. اتفاقا همین ترورها نشانه آن است که
آنها نتوانستهاند خود را برای توسل به یک جنگ چریکی آماده کنند. اهدافی که آنها
برای ترور تعیین میکنند اهدافی بسیار ضعیف است. آنها افرادی را ترور میکنند که
در بهترین حالت هم نمیتوانند اثر قاطعی بر سیاست در افغانستان داشته باشند. خلاصه
این که اوضاع امنیتی افغانستان قبل از انتخابات بسیار تامل انگیز بود و همین امر هم
سبب پیچیدگی زیاد انتخابات شد. اساسا انتخابات دموکراتیک را در یک فضای امن میتوان
برگزار کرد. چیزی که در افغانستان وجود نداشت. مشکلات لجیستیکی هم وجود داشت.
ماموران برگزاری انتخابات بیش از ١٦٠هزار نفر و ناظران بین المللی داخلی بیش از ٥
هزار نفر بودند.
● تا یک هفته پیش از برگزاری انتخابات هنوز روشن نشده بود که بودجه سنگین آن چگونه
باید تامین شود. میدانید هزینه برگزاری این انتخابات چقدر بود؟
- ١٥٩ میلیون دلار. این، برای کشور فقیری مثل افغانستان بسیار سنگین بود. در یک جمع
بندی کوتاه باید بگویم که انتخابات در فضائی غیرطبیعی برگزار شد. این مساله در
میزان مشارکت مردم هم اثر داشت. در انتخابات ریاست جمهوری ٦٧ درصد واجدین شرایط
شرکت کردند. در حالی که در این انتخابات تعداد آنها به ٥٠ درصد کاهش یافت. بخشی از
این عدم استقبال را میتوان به حساب ناامنی کشور گذاشت. اما بخشی از آن هم ناشی از
مایوس شدن مردم نسبت به عملکرد دولت است. بخش عمده انتظاراتی که مردم از حکومت آقای
کرزای داشتند، تاکنون تحقق نیافته است.
● بر افغانستان مناسبات قومی و قبلیهای حاکم است. از سالهای دهه شصت میلادی به
این سو، لایه نازکی از روشنفکران در این جامعه به وجود آمدند که پس از اشغال کشور
به وسیله شوروی سابق یا در دوران سیاه طالبان مجبور به ترک کشور شدند. آیا این لایه
در انتخابات اخیر نمایندگانی داشت؟
● اولا در مورد قبیلهای بودن جامعه افغانستان، باید بیشتر دقت کرد. ساختارهای
قبیلهای در برخی نقاط افغانستان، به ویژه در مناطق جنوبی و شرقی افغانستان وجود
دارد. اما به طورکلی این ساختارها به لحاظ اجتماعی و اقتصادی صدمه دیدهاند و دیگر
توانائی سابق را ندارند. در سالهای اخیر هم این ساختارها نشان دادند که در برابر
تصمیمات سیاسی و قدرت مرکزی نمیتوانند مقابله کنند. دولتهائی هم که در ٢٥ ساله
گذشته در کابل تشکیل شدهاند، شکل و شمایل قبیلهای بسیار محدودتری داشتهاند.
گروههای مجاهدین هم، براساس وابستگیهای قبیلهای خود به وجود نیامدهاند، بلکه
مناطق را نسبت به امکانات تسلیحاتی، تشکیلاتی و مالی خود به تصرف در میآوردند. با
این همه، مناسبات پیشامدرن موجود در فعالیتهای انتخاباتی اثر دارد. هنوز هم ریش
سفید فامیل نه تنها در روستاها، بلکه در شهرها میتواند به آرای اعضای فامیل جهت
بدهد. و اما نیروهای روشنفکری افغانستان بیشتر بقایای دهه شصت میلادی هستند. ما یک
نیروی آزادیخواه داشتیم که نتوانستند روشنفکران خودشان را تربیت کنند. مثل "
محمدهاشم میوند وال" یکی از نخست وزیران افغانستان که حزب دموکرات شرقی را تاسیس
کرد و میخواست در چارچوب نظام سلطنتی نوعی از سوسیالیسم آسیائی یا سوسیال دموکراسی
را گسترش دهد. اما از این روشنفکران و آزادی خواهان دهه شصت دیگر کسی نمانده بود که
بتواند در انتخابات شرکت کند یا بر آن اثر بگذارد. تا پیش از سرنگونی طالبان، بخشی
از روشنفکران به عنوان طرفدار شاه سابق فعالیت داشتند و تعداد اندکی بعدا به دستگاه
حکومتی آقای کرزای جذب شدند. روشنفکران چپ و دینی دهه ٦٠ هم، هرچند در بیان رسمی با
افکار گذشته خود وداع کردهاند، اما نتوانستهاند اوضاع تازه جهان و افغانستان را
به درستی درک کنند. سرنگونی طالبان که تصمیم آمریکا بود، برای همه گروههای افغانی
یک حادثه غافلگیرکننده بود. آمریکا با شعار دموکراسی به افغانستان حمله کرد و
میگفت که برای استقرار دموکراسی دموکراتها لازم هستند. اما روشنفکران چپ و دینی
افغانستان، زیر پوشش دموکراسی اصول لیبرالیستی را تبلیغ میکردند. این روشنفکران،
در حال حاضرتعدادی از نهادهای غیر دولتی را ایجاد کردهاند که به لحاظ مالی کاملا
نیازمند دیگران هستند و از نظر تشکیلاتی به رغم آن که از گذشته بریدهاند، توانائی
آمیزش و رشد را ندارند.
● محمد ظاهر شاه نقشی در انتخابات خیر داشت؟
- نه. او در قانون اساسی افغانستان به عنوان پدر ملت به رسمیت شناخته شده، به عنوان
یک شخصیت سمبولیک از احترام برخوردار است و در کاخ سابق خودش هم زندگی میکند. جائی
که مرکز دولت آقای کرزای هم هست. اما در سیاست نقشی ندارد.
● آیا افغانیهای مقیم خارج از کشور توانستند در انتخابات شرکت کنند؟
- به استثنای پاکستان نه. اصولا کمیسیون مشترک انتخابات تلاش چندانی برای ایجاد
حوزههای انتخاباتی در خارج نکرده بود. تنها در پاکستان بود که افغانیها
میتوانستند در انتخابات شرکت کنند.
● اصولا این انتخابات چه تاثیری بر آینده سیاسی افغانستان خواهد نهاد؟
- این بستگی دارد به آن که چه کسانی وارد شورای ملی و شوراهای ایالات شوند. من فکر
میکنم که آقای کرزای هم تاکنون برای اداره امور کشور دستخوش معذوراتی بودهاند که
با تشکیل پارلمان تاحدودی برطرف خواهد شد. آقای کرزای به موجب قانون اساسی اقتدار
خود را مستقیما از مردم گرفته است و وزرای کابینه را هم خودش انتخاب کرده است.
حکومت کرزای نیازمند نوعی مشروعیت دموکراتیک بود. این مشروعیت را از پارلمان
افغانستان کسب خواهد کرد. آقای کرزای، در غیاب پارلمان، مجبور بود مسائل را مستقیما
با افراد متنفذ حل و فصل کند. اما حالا میتواند برای پیشبرد برنامهها با پارلمان
کار کند.
● تا آنجا که ما میدانیم پارلمان افغانستان دارای مجالس سنا و شورای ملی خواهد
بود. ممکن است در این مورد کمی توضیح بدهید؟
- همینطور است. مجلس شورا که به زبان پشتو "ولسی جرگه" نام دارد و به قول شما سنا
که "مشرانو جرگه" یا مجلس اعیان است. ولسی که در اصل ترکی است به معنای مردم است و
مشران به معنای بزرگ.
● اگر بخواهیم انتخابات اخیر را با انتخابات سال ١٣٤٤ خورشیدی افغانستان مقایسه
کنیم، به چه تفاوتهائی میرسیم؟
- در آن انتخابات، با این که به ظاهر آزاد بود، دولت دخالت فعال داشت و حتی به
گونهای برای نیروهای مخالف و تعداد نمایندگان آنها پیشاپیش تصمیم گرفته بود. از
سوی دیگر، با این که به لحاظ قانونی هر فرد یک رای داشت، در بسیاری مناطق، این
اقوام بودند که بدون مراجعه افرادشان به حوزه انتخاباتی، کسی را به عنوان نماینده
خود معرفی میکردند. اما این بار هر فرد میبایست شخصا به حوزهها مراجعه میکرد و
رای خود را به صندوق میانداخت.
● رسانههای غربی اعلام کردند که استقبال زنان از انتخابات نسبتا خوب بوده است.
- به موجب قانون اساسی جدید افغانستان بیش از ٦٠ کرسی به زنان اختصاص یافته است. با
این سهمیه بندی طبیعی است که مشارکت زنان بیشتر جلب شده باشد.