فرهاد عرفاني ، مزدك
يادش بياد باد ، ناديا !
|
|
شهر هرات ، (( مزار شريف )) شد
عشق ، به خاك شد
آن آذرخش ،
تندر – كه مي تنيد – به باغ مهر
آتشفشاني كه آذرش ،
روشنگر هزار شهر خموش بود
... بيناي روزگار ،
وان قلهء عقل – احساس – عاطفه
آري در اين كوير – به باد – بباد شد !
يادش بياد باد – ناديا
شهرش به داد !!!
روزي دگر – غزال ِ تند پاي غزل
بر كوه سرزمين اش – تيز پا...
آه ! يادش بياد باد – ناديا !
20 – 8 - 1384