زندگی

پیامد یک سفر دوستانه

داکتر پامیر

 بتاریخ 22 فبروری سال روان اقای حا مد کرزی رئیس جمهور افغانستان سفر رسمی ودوستانه به پاکستان داشتند. برخلاف انتظار این سفر ومذاکرات جانبین در سطح عالی نتنها به تحکیم اعتماد ,همکاری وگرمی مناسبات افغانستان-پاکستان کمک نکرد بلکه باعث تنش بشتر در مناسبات دو کشور گردید.

به همه معلوم است که ارایش مجدد نیروهای مخالفین دولت افغانستان ( طالبان , حکمتیار, ا القاعده)وراه اندازی رشــته عملیات نسبتا موثرتوسط انها درسال  2005روابط افغانستان پاکستان را به چا لش جدی روبرو ساخته است. تا این اواخر مقامات افغانستان به مناسبت های مختلف  وبه کرات اما  تلویحا پا کستان را مقصرچنین انکشاف اوضاع معرفی میکرد. پاکستان بنوبه خود بازیرکی  و درچوکات رویه دیپلوماتیک, با پیشگش نمودن طرح های امنیتی در راستای منافع ستراتیژیک خود ازجمله تشکیل کمسیون سه جانبه, جابجائی نیروهای نظامی در "مناطق غیر"  وستر سرحدات ,کوشیده است ادعا های جانب ا فغانی را تردید و بی اثر سازد. دولت افغانستان که دیگر از بازی موش وپشک باپاکستان به "بینی" رسیده بود, خواست اینبار باجمع اوری شواهد ومدارکی مبنی بر موجودیت مراکز ومحل بود وباش مخا لفین افغانستان درمناطق سرحدی تحت کنترول پاکسان در تبانی احتمالی با حلقات معین امنیتی وانداختن ان به روی میز مذاکرات روسای دو کشور وانهم در استانه سفرجوج بوش رئیس جمهور امریکا به منطقه ,مشتی محکمی بر پوز حکومت پاکستان بکوبد .ظاهرا ماجرا هم از همین جا اغاز شد.

بد ون تردید این حرکت دولت افغانستان اگرجدیت و صداقت پاکستان را در مبارزه بر علیه تروریزم زیر سوال نبرده با شد کم از کم باعث شرمساری اقای  جنرال مشرف نزد اقای جورج بوش سرقومندان اعلا ی فوتهای بین المللی ضد تروریزم گردید. اقای بوش بعد از ملاقا ت با جناب حامد کرزی در کنفرانس خبری در پاسخ به اين سوال که چرا بن لادن تا حالا بازداشت نشده گفت:  "نيروهای آمريکايی و متحدانش در جستجوی او و کسانی هستند که همراه با او در توطئه ها و برنامه های خرابکاری شريک هستند".وی ضمن اینکه پاکستان را متحد خود خواند,افزود"بخشی از پيام من به آقای مشرف اين است که به دادگاه کشيدن اين افراد با اهميت است.....". به این ترتیب بوش تفهیم کرد که به حرف های حکومت کرزی حد اقل گوش داده است. پاکستان برای  اینکه ابروی خود راحفط کرده باشدبه ضد حمله  وضربه متقابل " دندان در بدل دندان" متوصل شد . زعامت افعانستان را بی کفایت خواند وادعا کرد که دولت افغانستان اجازه داده است تا ازقلمروش درامورپاکستان مداخله صورت گیرد وبه مخالفین دولت در بلوچستان پول واسلحه برسد . اشاره مستقیم به هند است که در شهر قندهار قنسلگری خودرا تا سیس کرده است. حکومت پاکستان دو کانال تلویزیون خصوصی افغانستان رابه بهانه تبلیغات ضد انکشور تعطیل کرد وتهدید نمود که مهاجرین افغان را اخراج خواهند کرد.. سوالی که مطرح میگردد اینست که ایا واقعا عدم رعایت تشریفات ونزاکت  های دیپلوماتیک از جانب دولت افعانستان (به گفته مقامات پاکستان )باعث تنش اخیر در مناسبات د و کشور شده است ویا چیری بیشتر ودرعمق.  اگر به شرح پاکستان باور کنیم باید گفت که نا رضایتی اقای مشرف قابل درک است ودیپلوماسی ما که وظیفه تنظیم برنامه واجندای رئیس دولت در مذاکرات با پا کستان را به عهده داشتند, جدا قابل انتقاد. راستی چرا افغانستان مسایل اپراتیفی را به موقع با ارگانهای زیربط پاکستان ویا (CIA    ) در میان نگذاشت . به هیچ کس پوشیده نیست که سازمان سیا  شبکه ها وامکانات وسیع درپا کستان دارد ومیتوانست  یا فته های افغانستان را بدون سروصدا به گوش رئیس جمهور بوش هم برساند وباز این کمسیون دایما فعال سه جانبه – افغانستان, پاکستان وایالات متحده امریکا برای چی تشکیل یا فته است که جزئیات مسا یل امنیتی- لیستها ونقشه ها (کروکی) وشماره های تیلفون مخالفین دولت افغانستان باید درمذاکرات دو رئیس جمهور به بحث وبرسی گذاشته شود . ایا افغانستان در مذاکرات به سطح عالی چیزی دیگری برای گفتن نداشت واقای کرزی بمثابه یک رئیس جمهور فقط به خاطرسپردن لیست چند نفر تروریست به رئیس جمهور پاکستان به ان کشور سفر کرده بود. وبه همین ترتیب ایا  حکومت ویا حلقات معین در افغانستان تحریک نشده اند . حد اقل سه همسایه نزدیک ودورما به دلایل زیادی در بهبود مناسبات افغانستان- پاکستان ذینفع نیستند . وبلا خره ایا افغانستان درمناسبات خود با کشورهای دیکر نگرانیهای پاکستان را در نظر گرفته است. بهتر بود دولت افغانستان به پرسشهای جانب پاکستان پاسخ میگفت.

به هر حال اکثرتحلیلگران مسایل منطقه با توجه  به پیشینه مناسبات افغانستان پاکستان به این نظر اند که نا راحتی پاکستان علل وانگیزه های به غیر از این دارد. انچه را که اقای مشرف علت معرفی میکند بهانه بیش نیست. واقعیت اینست که انکشافات سیاسی ونظامی در افغانستان در پی سقوط رژیم طالبان جیو پولیتیک نطامیگران پاکستان راکه افغانستان در ان " عمق ستراتیژیک" ترسیم میشد به بن بست وناکامی مواجه ساخته است.  در منطقه بازی پیچیده در جریان است که گمان نمی رود پاکستان باز هم از با زی کنان اصلی ان باشد. افغانستان اینک  ازموضع برابر با همسا یگانش ازجمله پاکستان گپ میزند وبه گفته اقا ی جورج بوش به الگوی دموکراسی وپشرفت در منطقه تبدیل میشود.

"افغانستان می تواند منبع الهام برای ديگران شود و انگيزه ای باشد برای مطالبه آزادی در کشورهای ديگر؛......... شما منبع الهام ديگران می شويد و اين انگيزه ای برای بوجود آمدن مطالبه آزادی در ديگران می شود. ........من مثل يک دوست و يک متحد آمده ام که اين موفقيت را ببينم."

برای پاکستان  که تا 5سال پیش یگانه متحد امریکا در منطقه بود و حرف ها ی دوستی وهمبستگی  فقط با ادرس ان گفته میشد ,دشوار است انباق د ر به دیوار را تحمل کند . اگر به حرف های اقای بوش باور کرد وافغانستان به کمک جامعه بین امللی در تلاشهایش در جهت تا مین صلح ,استقرار نظام مردم سالار ونهادینه ساختن ارزشهای دموکراتیک , تامین حد اقل اوسط رشد اقتصادی وبهبود زندگی مردم موفق شود, این امر بر نقش وهمچنان اوضاع سیاسی پاکستان و"مسئله پشتونستان " تا ثیر مستقیم خواهد داشت. به مشکل میتوان باور کرد  که سیاست گذاران نظا می پاکستان این رمز را نمی دانند. از اینجاست که حا کمان این کشور عمدتا پنجابی ها به هر وسیله ممکن به شمول کمک به گروها وباند های خرابکاروایجاد مشکلات ترانزیتی میکوشند ازاوردن صلح , ثبات, باز سازی وپشرفت پروسه های دموکراتیک در افغانستان جلوگیری کنند.

 دراینجا بنا چار این سوال پیش می اید که در برابر چنین اعمال خصمانه پا کستان چی باید کرد. گزینه های دولت افغانستان چیست.؟

 در مورد اینکه در برابر پاکستان چی رویه در پیش گرفته شودهم در دولت وهم در جامعه اساسا دو نطر وجودارد:

1- برخورد قاطع ورویه بالمثل- بشمول تحریکات نظامی درمناطق قبایلی تحت کنترل پاکستان ,بازی با کارت قومی ونزدیکی بیشتر به هند 

2- دادن امتیاز به پاکستان در مسئله پشتونستان وبرسمیت شناختن خط دیورند. بدن شک هریک ازاین طرح ها بصورت کل منطق خود را دارد با ان هم در شرایط کنونی خالی از عیب نمیباشند.

بنظر ما تقابل وتحریکات نظامی کار را بجای نمی برد وبیش ازپاکستان به ضررخود افغانستان است . این کار موقف نظامیگران پاکستانرا تقویت مینماید ودستاویزی برای پا کستان میدهد تا به حضور نظامی دایمی خود درمناطق پشتون وبلوچ بیافزاید وبه خود مختاری ان خاتمه دهند. ما نباید این کمک را به پاکستان بکنیم. دولت افغانستان در شرایط کنونی نه امکانات مقابله نظامی ونه هم توانائی مسابقه تسلیحاتی با پاکستان را دارد. پاکستانی ها سالها پیش فرو پا شی اردوی مارا جشن گرفتند . ا یالات متحده امریکا با وجود پیمان ستراتیژیگ با افغانستان به د لایل زیاد وبخصوص حفظ ثبات در پاکستان درشرایط ادامه جنگ امریکا ومتحدین ان بر علیه تروریزم ونگرانی در مورد مصئونیت زراد خانه وتکنالوژی اتمی انکشور با جانبداری ازما به ا قدامات بیشتر ازمیانجیگری, متوصل نخواهند شد. با انهم افغانستان میتواند در روابط خود با پاکستان ا زفکتور موجودیت ودرگیری امریکا وغرب در افغانستان در حد اعلی استفاده نماید. ایالات متحده امریکا وکشور های اروپایی سالانه صد ها ملیون دالر به بودجه پاکستان بخاطرتعهد ان کشور درمبارزه علیه تروریزم میریزند,دیکتاتوری نظامی ورسوائی اتمی اش را تحمل میکنند وبازهم این کشور به پراتیک استخدام وتربیه تروریستان ادامه میدهند که فرزندان انها را هم میکوشند.

 چگونگی حل وفصل منازعه مرزی بین افغانستان وپاکستان یک مسئله پیچیده وکثیرالجوانب است که ایجا ب بررسی جداگانه را مینماید. عجالتا  باید گفت که خط دیورند فقط مرز روی خا ک نه بلکه موضوعیست که به سر نوشت ملیون ها انسان ارتباط دارد. هیچکس حق ندارد در غیاب انها تصمیم بیگیرد. هر نوع حل احتمالی این مسئله وتعین وضعیت حقوقی ان مناطق باید به اشتراک مستقیم وابرازازادانه اراده مردم پشتون وبلوچ صورت گیرد. از اظهارات مقامات پاکستانی دراین اواخر معلوم میشود که انها همچنان ازبیم زنده ساختن داعیه پشتونستان وبلوچستان  به تحریک این قضیه اسرار نمی ورزند. این استنتا ج که افغانستان خط فرضی دیورند را برسمیت نمی شناسد بنابرین پا کستان از انچه که در منا طق مورد منازعه واقع میشود مسئولیت ندارد, فاقد هر گونه بنیاد و منظق است. بر اساس قوانین بین المللی هردولت مسئول عام وتام ساحه واراضی تحت کنترول خود میباشد قطع نظر از اینکه این اراضی اشغال شده است یا تحت دعوی . در شرایط موجود حکومت افغانستان نباید از موضع ضعیف وارد این بحث شود . باید به گزینه های دیگرفکر کرد واولترازهمه, تا فرصت از دست نرفته لازم است تا بلا خره در خانه خود نظم بیاوریم. به این ارتباط طعنه اقای پرویز مشرف مشوره خوبی برای زعامت افغانستان بوده میتواند. قطع نطر ازنیت در اظهارات وی یک واقعیت تلخ جامعه ما نهفته است وان عبارت از خلای قدرت میباشد. از تشکیل کنفرانس بن که خطوط کلی وظایف در مرحله گذار به ثبات وانکشاف مستمر درعرصه سیاسی ,اجتماعی واقتصادی را مشخص ساخت (   5  ) سال میگذرد. با وصف اینکه درین مدت برنامه دوره های انتقالی وعبوری ظاهرا اجرا شد. لویه جرگه دایر گردیدوقانون اساسی به تصویب رسید. انتخابات ریاست جمهوری وپارلمانی ,خوب ویا خراب صورت گرفت و اکنون افغانستان دارای اهرم های اساسی قدرت - رئیس جمهور وپارلمان منتخب ,کابینه وقضای انتصابی است. دولت بغیر از نیروهای خارجی مجهز به پشرفته ترین تخنیک وتکنا لوژی چیزی کم وبیش صد هزار مرد سلاح بردوش  افغان هم دراختیار دارد, مسئله قدرت هنوز هم کاملا حل نشده است. حکومت ازتعمیل حا کمیت دولتی عاجز است و بر اوضاع کنترول موثر ندارد. حکومت دقیقا نمیداند که به چی تعداد نیروهای خارجی بغیر از ائتلاف برهبری امریکاو ایساف, بنام کماندوها وبریگاد های کشفی, تیم های تجسسی و امنیتی شرکت های خصوصی بر کدام بنیاد وبه چی منظورداخل افغانستان میشوند ومصروف چی نوع فعالیت ها اند . افغانستان به قلعه ملا نصرا لدین میماند که دروازه دارد ولی دیوار نی.

 خودکامگی, ظلم وستم جنگسالاران ونیروهای امریکائی بویژه درجنوب وشرق وناامیدی مردم از دولت مرکزی یکی از عوامل اساسی جذب مردم در صفوف طالبان والقاعده بشمار میرود . چندی پیش تلویون هالند فیلم مستند را در باره وضعیت اورزگان به نمایش گذاشت. هیروی فیلم جان محمد والی اورزگان میباشد که یک  "پای لوچ"تمام عیار است , به زبان تحدید ودشنام با مردم محل گپ میزند ومخا لفین خود راحتی بر بنیاد قومی بنام طالب والقاعده به گیر امریکائیها میدهد, با عث فرار تعداد زیادی اهالی به پاکستان شده است که این افراد بعدا بخاطر انتقام از جان محمد وملیشه وی به صفوف طالبان پیوسته اند . به احتمال زیاد که اقای کرزی ازاین وضع بیخبر بود درغیر ان به ابقای وی در پست ولایت پافشاری نمیکرد که باعث شرمنده گی اش گردید. قابل یاد اوری است که ها لندیها ارسال قطعات نظامی خویش به اورزگان را به سبکدوشی جان محمد از سمت والی مشروط ساختند. زیرا به گفته انها نمی خواستند در جنایات اوشریک و ممد واقع  شوند.

ازنطر اداری, در مرکز وزارت خانه ها وجود دارد اما در پائین بخصوص در محلات بجر اداره ومدیریت جنگسا لاران(بگذارطرفدار دولت)ومافیای مواد مخدر چیزی به مشاهده نمیرسد. در راس اکثرواحدهای اداری افغانستان ولایا ت,ولسوالیها وعلاقداریها اشخاص بی سواد واغشته به فساد گماشته شده اند که به شکل سنتی ,قبیلوی وتنظیمی امور محلات راپیش میبرند. فساد اداری از خط قرمز گذشته است.ظرفیتهای اداری درپا ئین ترین حد ان قرار دارد تا جایکه دولت موفق به تطبیق بودجه انکشافی سال 1384 نشد. فکر میشود زمان ان فرا رسیده است تا حکومت اصلاحات را در محلات رویدست گیرد و اداره محل را با کادر های ورزیده و دلسوز اکمال نماید. افغانستان این پوتنسیال را دارد ودر استفاده از ان نباید از تعصب کار گرفت . معلوم نیست تا چی وقت جهان به ما پول مید هند که ما انرا حیف ومیل کنیم.

 لازم است تا دولت افغانستان یکبار دیگرباتوجه به اهمیت افغانستان در جیوپولیتیک منطقه برروابط خود با همسا یگان نظر اندازد وبکوشد تاحد ممکن وتا جایکه منافع ملی ما اجازه میدهد با اتخاذ سیاست ثابت نه مقطعی در برابر کشورهای همجوار, توازن منا فع مشروع را حفظ نماید. ما با داشتن مناسبات خوب با همسایه ها بشتر از انها نیاز داریم. نباید فراموش کرد که راه ارتباط با "شرکای ستراتیژیک" ما همچنان ازقلمرو همسایه های مان میگذرد. افغانستان نمیتواندهمانند پایگاه نظامی محاصره شده توسط خصم فقط از هوا اکمال شود.