« زندگی » ققنوسی برای اجرای نغمه های متفاوت
وحدت |
سیاوش |
آیا باید در واژه ای تفاوت، "ت" را غلیظ تلفظ نمایم ویا...
سید نظام الدین وحدت: سر لوحه ای زیبا و وپُر مفهومی ( «زندگی» ققنوسی برا ی اجرای نغمه های متفاوت) انتخاب کرده اید. آیا باید در واژه تفاوت " ت" راغلیظ تلفظ نماییم ویا.... فرید سیاوش: امروزه نیز زبان نشانه است و زبان بعد از پرشهای فلاسفۀ پسا ساختارگرایی ، چرخش اعجاب بر انگیزی را بسوی بازخوانی نظام واژگانی انجام داد . ویتگنشتاین و هایدگر در زمینۀ انعکاس هستی در زبان و بازی های زبانی در زبان ، دیدگاه های تازه ای را وضع کردند که استفاده از آن شگرد ها ما را در بازخوانی متون یاری میرساند.که در آینده این بحث دراز آهنگ را قیچی قیچی ادامه خواهیم داد . گویی بسیاری از واژه های دیروزی نمیتوانند بار معانی نوین را به علت بغرنج شدن اپیستمولوژی ، به آنگونۀ که فلاسفه فهم می کنند ، انتقال داده نمیتواند . فیلسوف بحران آفرین مجبور است برای بنیان افگنی متن دست به ابداع واژه های نا اشنا بزند تا از یکسو کار پژوهش لنگ نماند و از سوی دیگر با پرشهای ذهن واژگان نیز در سمفونی متن با پا های خود برقصند. مثلن ژاک دریدا برای نشان دادن دو نوع تفاوت در متن ، واژه« دیفغانس»( متفاوط) را ایجاد کرد، که منظورش یافتن تفاوطِ میان- متنی بود. سید نظام الدین وحدت: دقیقآ چنین است ، در بحث پسا ساختار گرایی و ساختار شکنی ژاک دریدا تفاوت متن(دیفغانس) تفاوط و( دیفرنس ) تفاوت پیدایش حرکت بازی های زبانی در فلسفه زبان است که بیانگر بار معانی متکثر در درون شبکۀ متن است. با رشد و گستره گی حوزه های مختلفه و آگاهی در حوزه هستی شناسی ، واژه ها و مفاهیم نیز بجای بازتاب واقعیت در « تصویر» تا سطح بازتاب واقعیت به « ابزار» انتقال می یابد. فراگرد پیدایی نهضت واژه گان بویژه در گستره فلسفه زبان ، هستی شناسی و هرمنوتیک (تاویل) گامهای تازه تری را در متن بر می تابد. و از این رو جامعه فرهنگی بشری لاجرم می بایست بدنبال این تحولات مفهومیک گام بر دارد و در این بحبوبه ای حیران آفرین کاری جامعه فرهنگی افغان در عرصه حلقه زبان و پدیدار شناسی ، هستی شناسی وهرمنوتیک زار تر از سایر حوزه های علمی عمل می کند، و اما برای آنکه به دیالکتیک روشنگری وفادار مانده باشیم نا گزیریم اگر لنگ و لال هم شده باشد، بدنبال این مباحث حرکت نماییم. گفتمان فلسفه زبان در عرصه فنومولوژی( مقوله شناسی) پرداختیست که ما را به مقایسه تطبیقی محکوم میکند. وما را از شرمندگی تعلق و خلای تاریخی کمی میرهاند. در میان شبکه ای از مفاهیم جدید در عصر گلوبال شدن که همه چیز از کوکاکولا تا مکدونالد ، از هالیود تا بالیود جهانی میگردد، ما به جهانی شدن مفاهیم و مقولات مواجه هستیم. سیاوش: در کشور ما عده ای آنچه را که نمیدانند، نامفهوم میخوانند و آنچه را که نمی توانند ، ناممکن میدانند. به این معنی که از نابالغی های سر کوفته ، فاصله بین فهمیدن و توانستن را مخدوش می ســازند. امید واریم بزودی سر این کلافه را در سایت زندگی باز نماییم ، واز لاکِ یک لحنی بسوی لحنگردانی شکوهمند حرکت نماییم . و بجای تقدیس آواهای یک لِنگه به پیشواز ترکیب ملودی های جدا از هم ، من – پرشی های کوچک را اجرا نماییم .
|