زندگی

بازنده بازى: اسرائيل يا حزب الله؟


دولت اسرائيل در حمله گسترده خود به لبنان دو خواسته را مطرح ساخته است:
۱ - آزادى دو سرباز اسرائيلى و ۲-خلع سلاح حزب الله.
آيا اسرائيل با حمله نظامى خود موفق به تامين اين دو خواسته خواهد شد؟ چگونه؟ و اگر نشود چه پيامدهاى احتمالى وجود دارد؟

 

1- پس از تهاجم گسترده نيروهاى نظامى اسرائيل، از هوا و زمين و دريا به نوار غزه، به بهانه اسارت يك سرباز اسرائيلى توسط يك گروه شبه نظامى فلسطينى و كشتار بى رحمانه مردم غيرنظامى، از زن و مرد، پير و جوان، قطع خدمات شهرى، نظير آب و برق، تخريب راه هاى ارتباطى و مراكز شهرى، بازداشت نمايندگان مجلس و وزراى كابينه دولت فلسطين، بحران خاورميانه وارد فاز و مرحله تازه اى شده است. دولت اسرائيل به هيچ وجه حاضر به اجراى قطعنامه ۲۴۲ شوراى امنيت ملى سازمان ملل متحد و عقب نشينى از تمامى سرزمين هاى اشغالى در جنگ ۱۹۶۷ نيست. از طرف ديگر اسرائيل تحت فشار افكار عمومى مردم جهان و اتفاق نظرى كه در مورد اجراى اين قطعنامه و تشكيل دولت مستقل فلسطين، به عنوان آخرين و تنها راه حل آن براى بحران خاورميانه، قرار داد. بنابراين اسرائيل به دنبال بهانه اى است كه بازى را برهم بزند. بر اين اساس اسارت سرباز اسرائيلى توسط فلسطينى ها را بهانه اى براى يك حمله گسترده بى تناسب با آن قرار دارد. اين كه آيا اقدام نظامى يك گروه فلسطينى و اسارت يك سرباز اسرائيلى تا چه اندازه در راستاى منافع كلان مردم و دولت فلسطين است، بحث ديگرى است، اما همه شواهد حاكى از آن است كه اسرائيل از مدت ها قبل تدارك چنين حمله اى را مى ديده است و منتظر فرصت و بهانه بوده است.
۲ - در حالى كه ارتش سر تا پا مجهز اسرائيل از هوا و زمين و دريا، خون و خرابى در نوار غزه به راه انداخته بود و جهان هم كم و بيش با بى تفاوتى اين نسل كشى در غزه را نظاره مى كرد، حمله گروهى از رزمندگان حزب الله لبنان به يك پايگاه نظامى اسرائيل در مزرعه شبعا، ميان لبنان و سوريه، جبهه جديدى را گشود. در اين حمله دو سرباز اسرائيلى به اسارت نيروهاى حزب الله در آمدند و اين شد بهانه اى ديگر براى حمله گسترده نظامى اسرائيل به لبنان و تشديد بحران خاورميانه. البته حزب الله اين حركت خود را چنين استدلال مى كند كه بعد از جنگى كه در جنوب لبنان ميان نيروهاى حزب الله و اسرائيل صورت گرفت و منجر به خروج ارتش اسرائيل از اراضى جنوب لبنان شد، قرار بر اين بوده است كه اسرائيل اسيران لبنانى را آزاد سازد. اما اسرائيل به بهانه هاى گوناگون از انجام اين تعهد سرباز زده است. از طرف ديگر، آمريكا و همدستانش در شوراى امنيت سازمان ملل طى قطعنامه ۱۵۵۹ اولاً از دولت سوريه خواستند تا نيروهاى نظامى خود را از لبنان خارج سازد و ثانياً از دولت لبنان خواستند كه حزب الله را خلع سلاح سازد. دولت سوريه تحت فشارهايى نيروهاى خود را بعد از دو دهه از لبنان خارج ساخت. اما دولت لبنان حاضر نشد حزب الله را خلع سلاح سازد (شايد هم قادر به انجام آن نبود.) اكثريت مردم و دولت لبنان، حضور حزب الله مسلح در جنوب لبنان را براى حفظ تماميت ارضى لبنان ضرورى مى دانند.
۳ - دولت اسرائيل در حمله گسترده خود به لبنان دو خواسته را مطرح ساخته است:
۱ - آزادى دو سرباز اسرائيلى و ۲-خلع سلاح حزب الله. آيا اسرائيل با حمله نظامى خود موفق به تامين اين دو خواسته خواهد شد؟ چگونه؟ و اگر نشود چه پيامدهاى احتمالى وجود دارد؟
اسرائيل غير از دو خواسته بالا چندين هدف ديگر را نيز دنبال مى كند. اول آن كه دايره بحران و تشنج را از محدوده فلسطين خارج سازد و با افزايش سطح و عمق تشنج، افكار عمومى مردم جهان را از آنچه در غزه و كرانه غربى رود اردن مى گذرد منحرف سازد. دوم اين كه با بمباران هاى فراوان و ايجاد تلفات مادى و معنوى به مردم لبنان، دولت و مردم لبنان را عليه حزب الله بشوراند و حمايت هاى مردمى از حزب الله را كاهش داده و يا قطع كند. اما مشاهدات و گزارش هاى ناظرين بى طرف همه حاكى از آن است كه چنين چيزى اتفاق نيفتاده است و مردم و دولت لبنان همچنان از حزب الله حمايت مى كنند.در شرايط كنونى، به رغم حملات گسترده و سنگين، هيچ علايم و شواهدى وجود ندارد كه حزب الله دو سرباز اسرائيلى را آزاد سازد. چه بسا اين دو سرباز در جريان حملات هوايى اسرائيل به مراكز مسكونى و غيره آن كشته شوند. اگر چنين اتفاقى صورت بگيرد دامنه جنگ ميان اسرائيل و حزب الله گسترش پيدا خواهد كرد. اما اسرائيل چگونه مى خواهد به هدف ديگر خود، يعنى خلع سلاح حزب الله برسد؟
شوراى امنيت سازمان ملل و دولت هاى غربى، به خصوص آمريكا نمى توانند، اجراى قطعنامه ۱۵۵۹ و خلع سلاح حزب الله را از دولت لبنان بخواهند و يا انتظار داشته باشند دولت لبنان آن را، حتى اگر بتواند، اجرا كند
.

 

شرق