زندگی

داود اعظمی
 

وضعيت بغرنج بلوچستان پاکستان

بلوچستان از نظر گستردگی مساحت بزرگترین ایالت در پاکستان است که در آن بلوچ ها و پشتون ها زندگی می کنند اما این منطقه که اخيرا تنش هايی در آن رخ داده از نظر فقر و عقب ماندگی نیز منطقه بزرگی است.

در نزدیک به شصت سالی که از ابتدای تاریخ پاکستان می گذرد دست کم پنج بار میان نیروهای امنیتی دولت و "ملی گرایان بلوچ" برخورد نظامی روی داده است.

ملیت گرایان بلوچ خواهان بدست آوردن آزادی های زیاد و کنترل بر منابع طبیعی منطقه خود هستند و در این راه در کنار حمله به ماموران دولت بارها به شبکه های خدمات عمومی مانند خط آهن و برق و تلفن حمله ور شده اند.

از سوی دیگر دولت مرکزی اسلام آباد هزاران نیروی نظامی در بلوچستان مستقر کرده و عملیاتی علیه جنگجویان به راه انداخته است.

تعبير مليت گرايان

ملیت گرایان بلوچ این عملیات نظامی را بخشی از سیاست کهن دولت مرکزی و به ویژه بزرگترین و پرنفوس ترین ایالت پاکستان پنجاب می دانند که به گفته آنها عدم اعتماد به بلوچ ها مشخصه اصلی این سیاست است.

عطا الله منگل که سردار قبیله منگل و رییس حزب ملی بلوچستان یا بی ام پی است گفت:

"بلوچستان با زور شمشیر شامل قلمرو پاکستان شد و از همان آغاز میان ما و پاکستان فضای بی اعتمادی وجود داشته است ما به نوبه خود بسیار تلاش کردیم تا واقعا به پاکستان بپیوندیم اما حالا صرفا زندگی خود را می گذرانیم در میان بلوچان حس مخالفت با پاکستان را عمدا ترویج می کردند و به همین سبب تنش هایی میان ما ایجاد می شد."

بزرگترین تنش میان دولت مرکزی پاکستان و بلوچ ها بیشتر از ۳۰ سال پیش در سال ۱۹۷۰ رونما شد در آن زمان دولت مرکزی حکومت ایالتی به رهبری سردار عطا الله منگل را در صحنه کنار زد و عملیات گسترده نظامی را علیه شبه نظامیان بلوچ به راه انداخت.

عقب نشينی به افغانستان

میرهزارخان بیجرانی مری که در روزگار نخست وزیری ذوالفقار علی بوتو در پاکستان یکی از فرماندهان برجسته جنگجویان بلوچ بود می گويد:

"در آن زمان من در محله خود بودم، با بلوچان رفتار منصفانه ای نمی شد، بوتو علیه ما عملیات نظامی آغاز کرد، بسیاری از افراد ما کشته شدند، اینجا برای ما جایی نبود به همین دلیل به کشور همسایه افغانستان پناه بردیم، بیست هزار تن از ما آنجا بودند و در حدود سه هزار چریک جنگی برای جنگیدن اینجا ماندند. اما من خود در رفت و آمد بودم."

نواب خیربخش مری سردار قبیله مری ریاست امور بلوچانی را که به افغانستان آمده بودند بر عهده داشت که به دنبال سرنگونی حکومت دوکتور نجیب الله در افغانستان و روی کار آمدن حکومت مردمی در پاکستان دوباره به همراه اعضای قبیله اش به پاکستان بازگشت.

حمله به جان پرويز مشرف

اما امیدواری ها برای بهبود روابط حکومت مرکزی و ملیت گرایان بلوچ زمانی بار دیگر از میان رفت که حکومت نظامی به رهبری ژنرال پرویز مشرف از طرح ایجاد پایگاه های نظامی در سه منطقه در بلوچستان کوهلو، سویی و گوادر خبر داد.

ملیت گرایان بلوچ این را یک طرح استعماری شمردند و باردیگر فعالیت های چریکی خود را از سر گرفتند تا به این صورت دست حکومت مرکزی را از ایالت خود دور نگه دارند.

ارتش آزادی بلوچستان

همزمان با این مبارزات مسلحانه علیه حکومت نام یک گروه غیر علنی از جنگجویان بلوچ موسوم به ارتش آزادی بلوچستان بار دیگر بر سر زبان ها افتاد، این گروه در کنار انجام عملیاتی در بلوچستان در مناطق پنجاب و سند نیز دست به انجام برخی عملیات چریکی می زند.

شهرت میر بالاج مری فرزند نواب خیربخش مری با بی ال ای یا ارتش آزادی بلوچستان گره خورده تلقی می شود او در زمان شوروی سابق در مسکو تحصیل کرده و عضو مجلس ایالتی بلوچستان است اما اکنون کسی نمی داند که او کجاست. عده ای می گویند او در کوه ها متواری شده است هرچند میر بالاج مری خود داشتن هرگونه رابطه با بی ال ای را رد می کند اما از فعالیت های آن حمایت می کند. در گفتگويی از طريق تلفن ماهواره ای وی در اين باره گفت:

"یک سازمان پنهان است به نظر من این سازمان بسیار مسلح است و فعالیت های منظمی را شروع کرده است من همینقدر می دانم که دارای مکتب است و راه درستی را در پیش دارد. امروز علیه بلوچان لشکر کشی می شود و آنها مورد بمباردمان قرار می گیرند در حالی که قبیله ساده ای بیش نیستند. وقتی مجبور شدند چنین تنظیم هایی می یابند و روش منظمی را پیش می گیرند وقتی آدم آزار دید و بیزار شد دست به هرکاری می زند کسی که از زندگی خود سیر آید دست به حمله انتحاری هم می زند."

کارشناسان می گویند رویارویی های اخیر در بلوچستان نتیجه بی توجهی دولت مرکزی به مردم بلوچستان است.

منابع طبيعی

سلطان محمد صابر یک روزنامه نگار پشتون در بلوچستان که اخیرا کتابی هم درباره بلوچستان نوشته می گوید آنچه از منابع زیر زمینی این منطقه بدست می آید در اختیار مردم این ایالت قرار داده نشده است. او ضمن انتقاد از روش های دولت مرکزی می گويد:

"حالا مثلا گاز از بلوچستان است، اما به کویته نمی آمد چرا نمی آمد، به پنجاب و به سند برده شده بود اما در کویته گاز نبود، چه کسی آن را آورد یک شیخ اهل کویت! هفت میلیون و چهار صد هزار دلار داد و گفت ما مخارج احداث لوله انتقال گاز را می پردازیم حرف دوم این است که هنوز هم اگر سوابق را نگاه کنید اسلام آباد باید چهار میلیارد روپیه بپردازد، اینها در روستاهای شان دسترسی به گاز ندارند هر دو کارخانه ای هم که ایرانی ها در زمان ایوب خان ساخته بودند بسته شد حالا در همه بلوچستان یک کارخانه هم فعال نیست."

عمليات احداث اسکله دريایی

اما حکومت پرویز مشرف بر خلاف عرف گذشته در کنار ایجاد پایگاه های نظامی در بلوچستان اجرای پروژه های بزرگ توسعه را نیز در دستور کار خود قرار داده است که احداث بندر گوادر به وسیله چینی ها یکی از همین پروژه هاست.

بندر گوادر در ساحل مکران نه تنها راه تجارت خارجی برای افغانستان و آسیای میانه را می گشاید بلکه چین را نیزبه کشورهای شرق میانه نزدیک خواهد کرد. در کنار این ها با این بندر جدید انحصار نیروی دریایی پاکستان بر بندر کراچی که در نزدیکی نیروی دریایی هندوستان قرار یافته کاهش خواهد یافت.

ویس احمدغنی والی ایالت بلوچستان گفت اجرای پروژه های جاری در بلوچستان به زودی کامل خواهد شد:

"در این مورد پرزيدنت مشرف هم اظهار نظر روشنی دارد مبنی بر اینکه اقداماتی که برای ترقی و پیشرفت بلوچستان باید انجام می شد حکومت های گذشته اگر سیاسی بودند یا نظامی به درستی عمل نکرده اند. به همین دلیل از سال های ۹۹ به بعد برنامه بزرگی شروع شد که در آن حکومت مرکزی اعتبارهای بزرگ مالی را بکار گرفته است تا باشد که در سه چهار سال آینده تمامی پروژه ها تحقق یابد."

استخدام غير بلوچان

ملیت گرایان بلوچ مدعی اند که دولت مرکزی افرادی از دیگر مناطق به ویژه از ایالت پنجاب را برای استخدام در پروژه های یاد شده فرا می خواند به اين بهانه که در میان بلوچان سطح سواد پایین است و شمار افراد فنی و کاردان اندک است.

ثنا الله بلوچ سناتور حزب ملی بلوچستان یا بی ام پی می گوید در اصل سخن بر سر مالکیت است:

"ما حالا هم می گوییم که خواهان پیشرفت بلوچستان هستیم نمی خواهیم عقب مانده باشد. ما حالا هم می گوییم بلوچستان ترقی کند، بندر گوادر ساخته شود و اما گاز و تیل (نفت) ملکیت و حاکمیت اش باید از آن مردم بلوچستان و بلوچان باشد. اما مردمانی از بیرون آمده اند. آیا سردار عطا الله خان لیاقت و شایستگی حاکمیت این ایالت را ندارد که حالا حاکمی را از بیرون آورده اند؟ نواب خیربخش خان مری، اکبر خان بوکتی، محمودخان اچکزی، ما افراد لایق و شایسته زیاد داریم."

از ثنا الله بلوچ پرسیده شد که دولت مرکزی می گوید این حق را دارد که از هرکجای پاکستان هرکسی را که خواست در هر بخش از این کشور به کار بگمارد. در پاسخ گفت:

"دروغ می گویند، پنجاب هم یکی از ایالت های پاکستان است نشان بدهید یک بلوچ یا پشتون را در آنجا که حالا حاکم آن ایالت شدن بماند به جای خودش حتی یک افسر عادی پلیس هم از ما نیست، آنها حاکمیت می کنند."

مقامات پاکستان این مسئله را که آنها هر اقدامی را در بلوچستان برای استحکام نفوذ و قدرت خود انجام می دهند رد می کنند.

به گفته والی بلوچستان ویس احمد غنی این گونه مخالفت ملیت گرایان بلوچ با هدف دستیابی آنها به برخی منافع سیاسی صورت می گیرد:

"آنها می گویند در اینجا عملیات توسعه با در نظرداشت منفعت مجریان آن اجرا می شود برای اطلاع شما بگویم که اگر بندر گوادر است، اگر شاهراه ساحل مکران اینها همه آن پروژه هایی اند که این سردار عطاالله و دیگران همه در زمان حاکمیت خود بر اجرای آن تاکید داشتند و می گفتند اینها به منفعت بلوچستان است. حالا ممکن است آنها ناگزیری های سیاسی داشته باشند. خوب، حکومت نمی تواند این سرک (خيابان) را به جیب خودش بیاندازد، به مردم ساکن در روستاهای دو طرف این سرک منفعت هایی می رسد در هرجایی ابتدا سرک می رود و بعد ترقی و پیشرفت در آنجا حاصل می شود."

همانگونه که ديده شد، همه بلوچان بصورت همیشگی در حال جنگ با دولت نیستند از میان آنان سردار عطاالله منگل و بعد پسرش، وزیر اعظم بلوچستان باقی مانده و نواب اکبر خان بوکتی سردار قبیله بوکتی در کنار والی بودن وزیر اعظم ایالت هم بوده است. از نواب بوکتی پرسیدم چرا در روزگار حاکمیت خود به چنین مشکلاتی رسیدگی نکردند؟

"این مشکل با والی شدن، وزیر اعظم شدن و یا عضو پارلمان شدن من حل نمی شود در این کشور به هیچ کسی غیر از سیاست مداران پنجاب اختیاری داده نشده است. در این کشور از همان ابتدا سه گروه حاکمیت کرده اند: ارتش، بوروکراسی و منفعت اقتصادی. اکثریت اعضای این سه گروه به پنجاب وابسته اند."

پنجاب، عامل اصلی

ملیت گرایان بلوچ بصورت همنوا پنجاب را عامل تمامی مشکلات خود می دانند و می گویند پنجابی ها همه داشته های شان را به تاراج برده و در راه منفعت خود به کار گرفته اند. شیخ رشید احمد از سیاستمداران مشهور پنجاب که در حال حاضر در حکومت ژنرال مشرف وزیر اطلاعات است می گويد:

"پنجاب هیچ دستی در این ندارد، برای بدنام کردن پنجاب تلاش می شود، پنجاب در اشتیاق بهتر کردن وضعیت در همه بخش های مملکت است. اگر سیاست آنها با دشنام دادن به پنجاب درخشان تر می شود بگذارید این کار را بکنند."

در کنار این اظهارات شیخ رشید، ملیت گرایان بلوچ متهم به افکندن بار مسئولیت های خود به دوش پنجاب اند برخی منتقدان می گویند سران بلوچستان سعی دارند برای حفظ بزرگی و موقعیتی که در میان مردم دارند جلو پیشرفت این منطقه را که هنوز هم بصورت قطعی در کنترل دولت نیست بگیرند.

سران قبایل با این انتقاد نیز روبرویند که آنها نه در زمان حاکمیت خود کاری کرده اند و نه حالا با دولت کمک می کنند تا پروژه های مربوط به توسعه در این منطقه اجرا شود.

اما نواب اکبر خان بوکتی به جنبه های دیگری از برنامه های دولت در زمینه توسعه نظر دارد:

"ما برای پیشرفت و ترقی مردم کارهای زیادی انجام داده ایم، شفاخانه ها، سرک ها (خيابان) و مکتب ها ساخته ایم اما حکومت ایجاد پایگاه های نظامی را پیشرفت می نامد و ایجاد فرودگاه های نظامی را نمونه پیشرفت می داند. انگلیس ها هم وقتی به هندوستان آمدند ابتدا پایگاه نظامی ساختند حتی تا کابل، خوب این مردانگی افغان ها بود که آنها را شکست داد. یک نیروی امپریالیستی برای کنترل مردم پایگاه نظامی می سازد در اینجا نیز از همین راه حقوق پشتون ها و بلوچان از آنها گرفته می شود از همین رو ما مقاومت می کنیم چرا که این وطن از ماست و مالکان آن ما هستیم ما حق حاکمیت خود را می خواهیم تا وقتی این نیست هیچ چیز دیگری برای ما معنایی نخواهد داشت."

مبدل شدن به اقليت

بلوچستان در حدود ۵ میلیون جمعیت دارد، ملیت گرایان بلوچ نگران این امر اند که مبادا با آمدن سایر اقوام به اینجا، بلوچان به یک اقلیت بدل شوند، پنجاب هم نگران این امر است که ملیت گرایان بلوچ با طرح چنین نظراتی مجوز مخالفت با دولت را کسب خواهند کرد.

سردار عطاالله منگل یک سیاستمدار محلی در بلوچستان گفت اگر این برنامه دولت مرکزی در عمل پیاده شود آنگاه ساکنان بومی بلوچستان همه چیز را از دست خواهد داد.

"این یک تجاوز آشکار پنجاب است که می خواهد پايه های نفوذ خود را در اینجا استوارتر کند و ساکنان اینجا را به اقلیت مبدل کند تا از این پس بلوچان بلوچستان را از خود ندانند، اکثریت با دیگران باشد و بلوچان از همه چیزهایی که دارند محروم شوند منابع زیرزمینی و ارزش های استراتژیک منطقه همه از دست خواهد رفت."

اختيار منابع طبیعی

بلوچان اصرار دارند که اختیار منابع طبیعی در منطقه شان به آنها تعلق داشته باشد قابل یاد آوری است که در بلوچستان در کنار معادن بزرگ نفت و گاز معادن دیگری نیز وجود دارد که دولت می خواهد آنها را استخراج کند وزیر اطلاعات پاکستان شیخ رشید احمد می گويد:

"این ها منابع طبیعی سرداران نیست بلکه منابع پاکستان است و به مرکز تعلق دارد واضح است که اینها برای توسعه پاکستان است برای توسعه بلوچستان است رهایی از دست جنگ سالاران لازم است در کدام کشور جهان داشتن ارتش شخصی مجاز است که به مردم اجازه استخراج معادن شان را ندهد برای یک ریاست نمی توان اجازه تشکیل ریاست دیگری را داد."

هم اکنون سه تن از بزرگان بلوچستان در ردیف اول مخالفت با دولت مرکزی قرار دارند نواب خیر بخش مری، سردار عطاالله منگل و نواب اکبرخان بوکتی.

آغاز عمليات

هرچند گروه بی ال ای که برای آزادی بلوچان مبارزه مسلحانه می کند از سال ۲۰۰۱ دست به انجام فعالیت های مسلحانه ای می زد اما عملیات گسترده نظامی علیه این گروه پس از انفجار موشک هایی در جریان سخنرانی پرویز مشرف در سال ۲۰۰۵ در محله موسوم به کوهلو در ماریان آغاز شد.

وقتی دو مقام ارشد پاکستان با هلی کوپتری برای تحقیق در مورد این حادثه به محل یاد شده رفتند هلی کوپتر آنها نیز سقوط داده شد.

ویس احمد غنی والی بلوچستان می گويد: "در کمپ های پنهان مجرمان و دهشت آفرینان بسر می برند، مثال کوتاهی ذکر می کنم دور نمی رویم در سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ در هر دو سال در منطقه کم کول و توابع آن ۱۱۷ حمله راکتی رخ داده و ۴۸ مین منفجر شده است. علاوه بر اینها ۱۰۵ مورد حمله به شبکه های برق، گاز، تلفن و خط آهن رخ داده است. تنها در دو سال گذشته در کویته ۴۳ حمله راکتی و غیر راکتی شده است در همین شهر بمب گذاری در ماشين و موتور انجام شده که در اثر آن مردم بیگناه کشته شده اند. حکومت اجازه دارد و پیش از این هم اجازه داشت که علیه محلات تجمع دهشت آفرینان به عملیات نظامی بپردازند."

هرچند عملیات نیروهای امنیتی در بلوچستان به دستور دولت مرکزی اجرا می شود اما حکومت محلی بلوچستان که وزیر اعظم آن جان محمد یوسف بلوچ است تا چه حدی از این عملیات آگاهی دارد و به نظرات آن تا چه حدی اهمیت داده می شود؟ این سوال را از رازق بوکتی سخنگو و مشاور وزیر اعظم در کویته پرسیدیم. رازق بوکتی گفت:

"حکومت بلوچستان حکومتی جدا از دولت پاکستان نیست بلکه بخشی از آن است چنین نیست که آنها برای هر عمل خود از حکومت محلی اجازه بگیرند. یک بار گفته شد این مردم یا گروه مخالف آنهاست و باید اقدامی علیه شان انجام شود. یقینا وقتی یک بار اتفاق آرا حاصل شد و مشورت در این باره صورت گرفت، دیگر لازم نیست در نوبت های بعدی نیز که عمل مشابهی انجام می شود اجازه گرفته شود."

مقامات نظامی پاکستان می گویند ایجاد پایگاه های نظامی در بلوچستان و استقرار دایمی هزاران تن از نیروهای نظامی در آنجا برای امنیت محلی و ایجاد وضعیت جدید در منطقه ضروری است.

فعاليت های هندوستان

پس از آنکه طالبان در افغانستان از قدرت رانده شدند و هندوستان در این کشور فعالیت های خود را بیشتر کرد، ارزش های استراتژیک بلوچستان در نظر پاکستان افزایش یافت این منطقه ۶۰۰ مایل با افغانستان مرز مشترک دارد.

بالاج مری می گوید به همین دلیل دولت عليه آنها عملیات به راه انداخته است:

"جنگ را ما آغاز نکردیم، مرکز و ارتش پنجاب آن را شروع کرد، بی ال ای و بی ال اف را بهانه قرار داده اند که گویا حملاتی کرده، بروند افراد بی ال اف و بی ال ای را دستگیر کنند، که در میان اقوام بوکتی و مری ده یا بیست نفری این کار کرده اند بروند و همان مجرمان را پیدا کنند. هرچند در نظر من آنها مجرم نیستند و مجاهدان اند لیکن بروند و همان مجاهدان را دستگیر کنند. به آنها زور شان نمی رسد اینجا بلوچ کشی است. اگر چهار گلوله به طرف مشرف شلیک شده است خوب بروند همان عاملان اصلی این عمل را پیدا کنند."

اما دولت مرکزی می گوید در محلاتی عملیات نظامی را به راه انداخته که تصور می شود پناهگاه همین افراد باشد. بالاج مری می گويد:

"حالا از کوهلو تا سیبی سه چهار صد کیلومتر فاصله است و به همین صورت مناطق گسترده دیگر که این ها در سراسر این محلات مردم عام و بیگناه را مورد حملات هوایی قرار می دهند این همان پالیسی کهنه است که می گوید نه پشتون و نه بلوچ. در هر پنج یا ده سال یک بار همین وضع تکرار می شود، باز همان لشکر کشی است و همان گلوله باری. من می گویم ان شاءالله این آخرین باری خواهد بود که چنین اتفاقی می افتد."