|
جلالتماب عالیقدر آقای بان کی مون سر منشی ملل متحد،
نخست از همه انتخاب و تقرر جلالتماب شما را در پُست سر منشی ملل متحد از جانب خود و دوستانم اعم از عدۀ روشنفکران، تکنوکراتها، نظامیان برجسته و مجرب، جوانان تحول طلب ترقیخواه که با نام و کار کرد های شما همچو یک د یپلومات ورزیده، دانشمند، سیاستمدار خبیر و مبتکر آشنایی دارند تبریک و تهنیت میگویم. ما بقبولی وظیفه دشوار و مسئوولیت های خطیر آن سازمان بااخص در شرایط متشنج، غیر معین و بحرانی نظم جهانی از جانب جلالتماب شما ارج و سپاس گذاشته یاد آور میشویم که این گزنیش ، ما را بیشتر از هر زمان دیگر به بیرون رفت از وضعیت دشوار و پیچیده نظامی و بن بست سیاسی موجود، تامین صلح و ثبات سراسری و آینده بهتر کشور مان امید وار ساخته است. جلالتماب محترم! لازم میدانم با اغتنام از فرصت برخی مسایل حاد و مبرم و وضعیت جاری کشور مان را به جلالتماب شما ارائه بداریم: چنانچه مبرهن است سازمان ملل متحد به حمایت و مساعی همه جانبه خویش روند رفع و طرد عوامل تشنج، دهشت افگنی ، خشونت و جنایات سازمان یافته، ستیزه جویی اید یولوژیکی را توام با برنامه های اعمار، احیا و باز سازی ، دموکراتیزه نمودن حیات اجتماعی و مبارزه نظامی قاطعانه علیه تروریزم، زرع، تولید و قاچاق مواد مخدر را در وطن مان مطابق به برنامه مصُوب کنفرانس بن ( المان) 2001 به عهده گرفته و مصممانه در تحقق آن گام بر داشته اند و از انکشافات آن در داخل و خارج وطن مان مواظبت ممتد بعمل میاورد. چنانچه طی این مدت بدست آورد های متعددی در عرصه های مختلف نایل شده اند. ما با درک و آگاهی کامل از مسئولیت های تاریخی خویش در این فرصت موجود ناشی از جو سیاسی مساعد بین المللی پیرامون کشور مان که گفته میتوانم تاریخ وطن مان نظیر آنرا تجربه نکرده است . بدیده قدر نگریسته و شاهد لحظات سر نوشت ساز کشور مان می باشیم. جلالتماب محترم بان کی مون، مردم مظلوم و صبور افغانستان در حالیکه از یکطرف به انکشافات مثبت وضع ولو ناکافی دل بسته اند و با قبول مشکلات و قربانهای فراوان از پروسه های سازنده، و عمرانی جاری سازمان ملل حمایت می نمایند از جانب دیگر رشد عوامل مخرب و باز دارنده که روز تا روز بعُد و وخامت بیشتر کسب می نماید تدریجآ از روحیه اعتماد و حمایت مردمان مان از مساعی سازمان ملل و جامعه جهانی می کاهد ، که تداوم چنین یک وضعیت یقینآ پیامدی جز برگشت به حالت پر از مخاطره اسفناک کشور مان طی سالهای1992- 2001 نخواهد داشت. جلالتماب محترم سر منشی ملل متحد، با اجمال نظر به وضعیت فعلی و رویداد ها و حوادث جاری کشور مان آشکار میگردد که نیروها و تنظیم های موظف از طرف کنفرانس بن ( المان) 2001 نتوانستند در تحقق موفقانه پروگرام مصوب آن کنفرانس البته در تناسب با سطح مطالبات، امکانات و پشتبانی وسیع جهانی سودمند و موثر واقع گردند و آنچه مردم ما و جامعه جهانی از اوشان انتظار داشتند پاسخگو باشند. ما باین عقیده ایم که اعتماد، سپاریدن ماموریت و مساعد ساختن زمینه ها برای انحصار اهرام ثلاثه قدرت بدست یکتعداد تنظیم های مذهبی افراطی و عده محدودی تکنوکراتها با ارجعیت دادن به بر خورد های مصلحتی و سازش کارانه تاکتیکی در پروسه پیاده نمودن پلان پروگرامی مصوب بن (المان) 2001 یک اشتباه بزرگ استراتیژیکی بوده، که نه تنها عامل اساسی تضعیف مبارزه جهانی علیه تروریزم و دهشت افگنی گردیده، بلکه ایجاد سیستم اداره سالم رهبری مرکزی و اعمار نظام سیاسی و اجتماعی دموکراتیک را سد شده و باعث افزایش تخطی ها از آزادیهای فردی و نقص فاحش حقوق اتباع، بی اعتمادی سراسری ، گسترش زرع، تولید و قاچاق مواد مخدره، چور و چپاول ملکیت های شخصی و اجتماعی- دولتی ، تقویت فعالیت های دهشت افگنی و باندتیزم ، فقر و بیکاری و ده ها مشکل و نا بسامانی دیگر اجتماعی گردیده اند. فاکت های زیر که از منابع جهانی انتشار گردیده است وضعیت تکان دهنده فعلی کشور مان را بخوبی تر سیم می نماید: - تولید مواد مخدره ورشد بیسابقه آن در سال جاری به 6110 تن - تولید اضافتر از 95 فیصد هیروهین در سطح جهان - ذینفع بودن 75 فیصد مسئوولین امور دولتی از عواید و قاچاق مواد مخدر. که این خود نمایانگر تسلط بالقوه مافیای مواد مخدر در سیستم اداره دولتی و حکومتی است. - تهدید حدود شش ملیون اتباع کشور مان به خطر گرسنگی، مرض و مرگ ناشی از آن. - حالت اسفناک و زندگی توهین آمیز مهاجرین برگشت کننده و بیجا شوندگان آواره در مرکز و ولایات کشور. - بیداد فقر و مصیبت های وحشت انگیز اجتماعی در بین اطفال آواره، یتیم، بیوه ها و دوشیزگان . - حالت رقتبار و اسفناک معلولین و معیوبین و کهنسالان . - کسب شدد مداخلات از خاک همسایگان، بخصوص پاکستان این مرکز شناخته شده تجمع، تربیه ، تسلیح، تمویل و صدور کننده تروریزم بین المللی. - افزایش عملیات تروریستی ، زد و خورد های غارتگرانه ، حملات انتحاری و... بطور متوسط ماهانه 600 حادثه. - رشد سریع اختطاف و دزدی اطفال و نو جوانان، قاچاق انسان ، تجارت اعضای بدن انسان. - شیوع و گسترش فعالیت های دهشت افگنی از ساحات جنوبی و جنوب شرقی به ساحات جنوب غربی مرکزی و شمال کشور .... جلالتماب آقای سر منشی، بنآ از وضعیت جاری کشور چنین میتوان نتیجه گیری نمود که: اتکا به تداوم رهبری همچو نیروها و تنظیم ها، معضلات بزرگ سیاسی - نظامی و اجتماعی در سطح منطقه و جهان را در قبال خواهد داشت. جلالتماب محترم ، از آنجاییکه افغانستان طی قرنها میدان لشکر کشی های جهان گشایان و میدان جنگ های متعدد و رویارویی های خونین فاجعه بار انسانی بوده است بطور طبیعی سایکولوژی و روان ستیزه جویی و خشونت جز معنویات مردمان مان گردیده است. رسیدن به قدرت و حفظ آن از طریق توسل به قوای قهریه یگانه شیوه ای عنعنوی مروج و متداول در طول تاریخ مان بوده است. در شرایط کنونی که انستیتوت های دموکراتیک رسیدن به قدرت و حاکمیت در حال آبستن و شکل گیری است . طرح ایجاد به اصطلاح اردوی ملی در کشوری که طی سده ها به اخص سه دهه اخیر شاهد خون ریزیهای مدهش جهت نیل به قدرت و حفظ آن بوده است چه بسا که حفظ گروه های بی بند و بار وایجادسیستم ملیشه ای تحت نام گویا نیروهای حفظ صلح و امنیت محلی عواقب وخیم تر از گذشته داشته، چیزی دیگری را بمیان و یا ارمغان نخواهد آورد. چنانچه ما ضربالمثل عامیانه داریم که:" در جوی که آب رفته بازهم میرود." بدین ملحوظ نباید دست آوردهای حد اقل کنونی ، دست خوش استراتیژی های متضاد در کشور مان گردد. به نظر ما ایجاب می نماید تا همه راههای رسیدن به قدرت با توسل به زوریکباره و برای همیش قطع گردد. واز تکرار اشتباهات مکرر در افغانستان خود داری گردیده ومسایل مربوط به افغانستان در چوکات یک استراتیژی دراز مدت واحد و همه جانبه مشترک قدرتمندان بین المللی حل و فصل گردند. بدین ترتیب بگفته معروفی که در افغانستان هیچ کس و هیچ نیروی پیروز نگردیده حتی خود افغانها هم، نقطه پایان گذاشت. جلالتماب محترم سر منشی ملل متحد ، یکی از دلایل تحقق بطی و پر از مشکلات پلان های انکشافی در حال حاضردر کشور ما ناشی از در حاشیه گذاشتن کتله های وسیع روشنفکران، تکنوکراتها ، فرهنگیان، اشخاص با رسوخ، روسای واقعی اقوام و قبایل ، نظامیان مسلکی و با تجربه افغانستان بالاخص مبتکرین و مجریان سیاست صلح آمیز و انساندوستانه مصالحه ملی میباشد. این سیاست که در نیمه دوم سالهای هشتاد و اوایل سالهای نود میلادی قرن گذشته از طرف دولتمداران و سیاسیون وقت افغانستان بخاطر حل صلح آمیز مناقشات داخلی کشور ما در چوکات یک استراتیژی مشخص طرح گردید که متاسفانه تحقق آن بنابر بعضی ملحوظات جیواستراتیژیکی نظامی و سیاسی کشور های ذیدخل در معضله افغانستان کوتاه اندیشانه خفه گردید که عواقب فاجعه باری انسانی و رویداد های خونین را نه تنها درکشور ما بلکه در منطقه و جهان در قبال داشت، در حالیکه در سایر کشور ها ی مصاب بحالت بحرانی وقت کشورما مانند ایتوپیا، کمپوچیا، نیکاراگوا، تاجکستان و... ..کاربرد عملی و صحت آن تجربه گردید. امروز که باری دیگر این سیاست یگانه الترناتیف برای بیرون رفت از وضع بغرنج پیچیده نظامی سیاسی افغانستان ازطرف سازمان ملل متحد در تفاهم با جامعه جهانی مطرح شده است تعجب آور است که با مبتکرین این سیاست هنوز هم با عقده، بدبینی و تنگ نظریها دروان جنگ سرد برخورد میگردد و بعضی استراتیژیست های مسایل مربوط به افغانستان با این نیروها برخورد غیر واقعبینانه و ذهنی گرایانه نموده و سهم گیری ایشانرا در پروسه صلح آمیز انکشافی سد میگردند. مثال آشکار را در قسمت میتوان یاد آور شد: از جاییکه قوتهای ناتو ، نیروهای معاونت به امنیت سازمان ملل متحد اشد ضرورت به نیروهای مسلکی نظامی و امنیتی در افغانستان دارند . ایجاد و تقویت ساختار های امنیتی و نظامی اولویت های کاری ایشانرا تشکیل میدهد. چنانچه تنها کشور المان فدرال رسمآ اعلان میدارند که طی مدت سه سال گذشته به تعداد 16000 فرد پولیس را با مصرف 900 ملیون دالر امریکایی تربیه و آماده خدمت نموده است .آیا موثریت کاری این نیروها که با این همه مصارف گزاف آماده شده اند در جامعه قابل لمس میباشد!؟ در حالیکه هزاران افسر مسلکی و مجرب نظامی در کشور، بخاطر کار و احیای حقوق شان پیهم دست به تظاهرات می زنند. جلالتماب محترم آقاي سر منشي ،
حكومت و اداره موجود با اينكه ازپشتيباني بي شايبه جهاني برخوردار ميباشد
بدبختانه نسبت عوامل عيني يك نظام سياسي اجتماعي را كه بتواند كشور ما را
از بد بختي و بحران نجات دهد بوجود بياورند ويا واقعآ اساس بگذارند. اكثريت
اداره كنندگان امور دولت و حكومت در مركز و ولايات از دانش مسلکی، استعداد
و هنر سياسي رهبري جامعه بر خوردار نميباشند و متاسفانه قسمیكه معلوم ميشود
کمترین علاقمندي به ثبات سياسي و اجتماعي در كشور ندارند.
دوكتور گران توريا ل 24-11-2006
|