مرد ارجمندی که نیم قرن قلم زد و شعر سُرود ،حالا برکتاب سنگی ِ گور ،شعرسکوت میخواند ، رازق فانی میدانست که درخت غزل نمی میرد واز ریشه، در ژرفنای تبدارتاریخ واز بالا ، در اعماق ضمیرو زمان ،جاری و بُلند میماند . فانی خودرا درآیینۀ عظمت واژگان تماشا کرد وبوسیلۀ کلمات بر ویرانه های کشورش رگه های درخشان حیات و اندیشه را چراغان کرد تا نسل فردا در روشنایی سرکشانه اش ،ساختارعصیان را صیقل بزنند. فانی در شعر زمانۀ ما مقتدرانه ایستاد و علیه دین نمایی ها و زورگویی ها با ابزار طنزدرآمیخت و از منزلت شعر دفاع کرد ، اینک که رازق فانی از استبداد سرزمینی قرن بزیر خاک رفته است ویاران را در کنار جاده ایکه " همه جا دکان رنگ است " رها کرده ، چه میتوانیم ، جز اینکه در مورد کار های خلاقانۀ این پیرادب به مکث و نقد کارشناسانه ، حرمت گذاری نماییم .
هیأت تحریر زندگی
صدف
فانی |