زندگی

اول ماه مه چگونه شکل گرفت   

      تهیه و تنظیم: محمد .ف

اهمیت اول ماه مه از خصلت بین المللی آن ناشی می شود، زیرا کارگران سراسر جهان در یک روز برای مطرح کردن خواسته های مشترک خود دست از کار می کشند،  راه پیمایی می کنند و میتینگ برپا می سازند. با پیروزی جهانی بورژوازی، دوران نوینی از جنبش کارگری آغاز شد . طی نیمه ی اول قرن نوزدهم جنبش های توده ای در اکثر موارد با مبارزات بورژوازی لیبرال از جمله مبارزه  برای تحصیل، اخذ رای عمومی، مبارزه برای کسب استقلال ملی، وحدت کشور وغیره در هم آمیخته بود. عکس این نیز صادق بود. یعنی در برخی موارد بورژوازی لیبرال با جنبش های توده ای پیوند داشت. از سال 1870 تقریبا در تمامی کشورهای اروپا ودر مستعمرات سابق آن ها در آمریکای شمالی وجنوبی، سرمایه داری و طبقه ی بورژوا به پیروزی دست یافته بودند ورژیم های موجود ناچار شده بودند اکثر اصلاحات سیاسی مورد نظر انقلاب فرانسه را بپذیرند. از آن جمله: تفویض قوه ی مقننه به مجالس انتخابی از طریق آرای عمومی یا حق رای محدود به پرداخت کنندگان عوارض ویژه٬ اجازه فعالیت احزاب سیاسی، آزادی نسبی مطبوعات و کاهش نقش امتیازات اشرافیت. در نتیجه پرولتاریا نیز که قبلا در آن جنبش ها با انقلابیون بورژوازی همکاری کرده بود، کم کم ناچار شد سازمان های ویژه کارگران را ایجاد نماید و با متحدان سابق خود رودررو قرار گیرد. رشد سرمایه داری موجبات توسعه  فوق العاده صنعت بزرگ و بازرگانی و هم چنین پدیده نوین مرکز قدرت اقتصادی در دست عده ای معدود را فراهم می ساخت. در حالی که در سال 1800 انگلستان و فرانسه تنها کشورهای صنعتی و با اهمیت بودند. در سال 1889 در کلیه کشورهای اروپایی و آمریکا صنایع بزرگ ایجاد شده بود. میلیون ها دهقان که از   زمین های خود بیرون رانده شده بودند نیروی کار خود را در مجتمع های صنعتی عرضه  می کردند. دوران کار خانگی به سر آمده و اقتصاد کارتل ها و تراست ها آغاز شده بود توسعه عظیم صنعت بزرگ و به تبعیت از آن رشد پرولتاریا٬ با بهره کشی شدید٬ مزدهای تا سرحد امکان پایین، ساعت کار بسیار طولانی٬ فقدان هرگونه تامین اجتماعی وغیره همراه بود. ایجاد فروشگاه های اختصاصی در موسسات که در آن اجناس به طور نسیه به کارگران فروخته می شد و آنها مجبور به خرید آن بودند وضع کارگران را وخیم تر می ساخت زیرا همیشه به این فروشگاه ها مقروض بودند و به این خاطر امکان ترک موسسه وجستجوی کار بهتر در نقاط دیگر را نداشتند. بنابراین طبیعی بود که در چنین شرایطی٬ پرولتاریا کم کم در صدد متشکل ساختن خود در گروه بندی های مستقل برآید تا از این طریق سطح زندگی خود را بالا ببرد این گروه بندی ها دیگرعلیه رژیم فئودالی نبود بلکه با ستمگران سرمایه دار در تضاد قرار می گرفتند. در این دوران با رشد سرمایه داری جنبش کارگری نیز رشد می کرد و شکل  می گرفت و در سراسر اروپای سرمایه داری، سازمان های فدراتیو که سندیکاها یا اتحادیه های صنفی را در بر می گرفت، در اغلب موارد به طور غیرقانونی ایجاد شده بودند. گروه بندی های صنفی که بر سر  آرمان بهبودی شرایط زندگی پرولتاریا وحدت نظر داشتند. از سال 1800 به بعد این فکر نضج می گرفت که کارگران باید خاطرات مشترک خود با بورژوازی را که به دوره مبارزات علیه رژیم فئودالی مربوط می شد کنار بگذارند و جشن های خاص خود را داشته باشند. سازمان های کارگری آمریکا٬ فدراسیون سندیکای  صنعتی و تجارتی در سال 1884 کنگره ای تشکیل داد و در این کنگره تصمیمی تاریخی اتخاذ گردید. بر اساس این تصمیم می بایست حرکت عمومی به منظور دستیابی به 8 ساعت کار عادی روزانه از اول مه سال 1886 تدارک دیده شود. کارفرمایان تا روز شنبه اول ماه مه 1886 فرصت داشتند که ساعت کار را به 8 ساعت کاهش دهند بنا براین تا قبل از این موعد بنا نبود اعتصابی صورت گیرد. اما از نخستین ماه های سال اعتصاباتی صورت گرفت. تا ماه آوریل حدود سی هزار کارگر به خواسته های خود در مورد 8 ساعت کار روزانه دست یافتند. اما به طور کلی کار فرمایان از مذاکره با سندیکاها اجتناب  می ورزیدند زیرا مذاکره را به معنای به رسمیت شناختن آنها می دانستند. در سوم ماه مه در سراسر ایالت متحده پنج هزار اعتصاب با شرکت سیصدو پنجاه هزار کارگر آغاز شد. ترس از ادامه جنبش و پیوستن تعداد بیشتری از کارگران به آن موجب شد حکومت به سیاست همیشگی خود یعنی اخلال گری دست بزند. در روز اول ماه مه پلیس به سوی تظاهر کنندگان در میلواکی آتش گشود و نه نفر کشته شدند. در سوم ماه مه پلیس خصوصی در شیکاگو به سوی اعتصاب کنندگان تیراندازی کرد و شش کارگر جان باختند. این تیراندازی در مقابل کارخانه مکورمیک صورت گرفت که در آن، اعتصاب از ماه فوریه آغاز شده بود وبا مسئله 8 ساعت کار و جنبش ماه مه هیچ گونه ارتباطی نداشت. گروه های آنارشیستی اعلامیه هایی جهت تظاهرات برای فردای آن روز پخش کردند. در این اعلامیه از کارگران خواسته شده بود که در این تظاهرات مسلح شرکت کنند. فردای آن روز تظاهرات به آرامی انجام شد و کسی مسلح نبود. در میتینگی، پلیس به تظاهرات کنندگان حمله کرد و در این هنگام بمبی منفجر شد که در اثر آن دو پاسبان به قتل رسیدند و شش پاسبان دیگر مجروح گردیدند که در بیمارستان در گذشتند. پلیس به سوی تظاهرکنندگان آتش گشود و تعدادی از آن ها جان باختند. این واقعه سرآغاز سرکوب بود. در سراسر ایالات متحده دولت اقدام به دستگیری فعالین محافل آنارشیستی٬ سوسیالیستی و سندیکایی و حتی معتدل ترین آن ها نمود. رژیم حاکم می کوشید اذهان عمومی را نسبت به اعتصابیون مشوش ساخته و وانمود کند که آن ها انگیزه جنایت کارانه دارند. به این ترتیب شرایط ادامه اعتصاب دشوار گردید و در بسیاری موارد کارگران ناچار شدند از ادامه مبارزه دست بکشند. کارفرمایان برای انتقام گرفتن از جنبش، کارگران خود را اخراج نموده و کارگران جدید استخدام  می کردند. بی کاری شدیدی حکمفرما بود  و به علت ورود مهاجرین در جستجوی کار، تعویض کارگران آسان بود. جنبش ماه مه به علت سوء قصدی که در شیکاگو صورت گرفت با شکست مواجه شد و کارگران به خواست های خود دست نیافتند. شب بعد از واقعه ماموران به دفتر یک روزنامه آنارشیستی ریختند و 8 نفر را دستگیر کردند. محاکمه این عده از شانزده مه آغاز شد و تا بیست اوت ادامه یافت. بدون اثبات جرم هیئت منصفه همگی آنها را به اعدام محکوم کرد. شوالیه های کار در کنگره خود در شهر ریچموند  به این حکم اعتراض کردند. در کشورهای دیگر نیز به این رای غیر منصفانه اعتراض شد و حکم سه نفر از آنها لغو شد و یکی از آنان در زندان خودکشی کرد و چهار نفر بقیه در یازدهم نوامبر 1887 در زندان شیکاگو اعدام شدند. شش هزار نفر از اهالی شیکاگو در تشییع جنازه آنها شرکت کردند. شش سال بعد فرماندار جدید ایلینویز پس از بررسی اسناد و مدارک، احکام مذکور را لغو کرد و سه نفر باقیمانده را آزاد نمود و بدن گونه جریان حقیقی این محاکمه فرمایشی روشن شد و قضات و شاهدان دروغین آن  رسوا شدند. جنبش روز اول ماه مه سال 1886 که به صورت تظاهرات با شکوهی تجلی می کرد مبدا یک حرکت بود. سال 1888 در کنگره لندن، هیئت نمایندگی بلژیک قطعنامه ای پیشنهاد کرد که در آن برای نخستین بار فکر برگزاری یک تظاهرات بین المللی در اولین یکشنبه ماه مه پیش کشیده شد. در سال 1889 کنگره تاریخی پاریس با شرکت 381 نفر که از 21 کشور در آن شرکت داشتند ، تصمیم مربوط به تظاهرات اول ماه مه اتخاذ گردید. در این کنگره عنوان گردید وظیفه کارگران همه کشورها است که با هر وسیله ای که در اختیار دارند علیه سازمان اجتماعی ایی  که آنان را زیر فشار خود خرد می کند و  شکوفایی آزادانه بشریت را مورد تهد ید قرار می دهد، به مبارزه برخیزند، اما از سوی دیگر قبل از هر چیز باید با عمل کرد ویرانگر نظام اقتصادی حاضر مبارزه کرد. کنگره موارد زیر را به عنوان اساسی ترین قوانین خواستار شد : 1) محدود کردن ساعت کار به حد اکثر 8 ساعت برای بزرگسالان 2) ممنوعیت کار کودکان کمتر از 14 سال، از 14 تا 18 سالگی ساعت کار به 6 ساعت کار محدود شود  3) حذف شبکاری بجز در رشته هایی که در آن ضرورت باشد 4) ممنوعیت کار زنان در    رشته هایی که، بویژه اثر سوء بر ساختمان جسمانی زنان دارد 5) حذف کار شبانه زنان وکارگران کمتر از18 سال 6) استراحت 36 ساعت در هفته برای همه کارگران7 ) ممنوعیت برخی صنایع و برخی روش های تولید که مضر به حال کارگران است 8) لغو چانه زنی در مورد مزدها 9) حذف پرداخت مزد جنسی و تعاونی های کارفرمایی 10) حذف دفاتر کار یابی 11) بازرسی از کلیه کارگاهها و موسسات صنعتی وحتی کارگاههای خانگی به وسیله بازرسان دولت که حداقل نیمی از آن ها توسط کارگران انتخاب شده باشند.

اول ماه مه 1890 جهت برگزاری تظاهرات تعیین شد که حول محور دست یابی به 8 ساعت کار بود.  متن قطعنامه به خوبی نشان  می دهد که هدف از این تظاهرات زیر فشار قرار دادن مقامات دولتی برای کاهش دادن ساعت کار عادی روزانه و همچنین به اجرا در آوردن سایر قطعنامه های کنگره بود که  استخوان بندی قوانین کار را تشکیل می داد، در آن زمان هیچ کس تصور نمی کرد که در اول ماه مه 1890 چه شوری در دنیا به پا خواهد شد. در سال 1890، روز اول ماه مه هزاران کارگر در شهرهای مختلف آلمان٬ علی رغم تهدیدهای کارفرمایان، دست از کار کشیدند. کارفرمایان عموما به تهدید خود، راجع به اخراج کارگران که در این روز دست از کار کشیده بودند عمل کردند و در نتیجه اعتصاب های  دیگری رخ داد و طی نیمه ی اول ماه مه بندر بزرگ هامبورگ فلج شد. در اتریش اعتصاب ها در روزهای بعد نیز ادامه یافت. تعداد شرکت کنندگان در مراسم اول ماه مه حداقل 150000 نفر بود. در انگلستان روز اول ماه مه حدود 2000 نفر در هاید پارک گرد آمدند. در روز یکشنبه چهارم ماه مه تظاهرات اصلی برگزار شد که از تمامی تظاهرات هایی که به مناسبت اول ماه مه 1890 در سراسر جهان ترتیب داده شد شکوهمندتر بود. در این مراسم حدود نیم میلیون نفر شرکت کردند و تصمیم گرفتند برای دست یابی به 8 ساعت کار عادی روزانه تلاش کنند.

در بلژیک، روز اول ماه مه 1890 در منطقه زغال سنگ و آهن بلژیک از یکصد و ده هزار کارگر٬ یکصد هزار نفر دست به اعتصاب زدند. در سایر شهرهای مختلف این کشور نیز تظاهرات و راهپیمایی هایی با شرکت هزاران نفر بر گزار شد. هدف اصلی دست یابی به 8 ساعت کار عادی روزانه بود.

در پاریس یک هیئت نمایندگی طومارهای مربوط به 8 ساعت کار را به مجلس تقدیم کرد. تظاهراتی که بنا بود این هیئت را تا مجلس همراهی کند ممنوع اعلام شد و 34000 سرباز پادگان پاریس در حال آماده باش به سر بردند. پس از اینکه هیئت به مجلس رسید، پلیس به تظاهراتی که هیئت را تا قسمتی از راه همراهی کرده بودند یورش برد. در بسیاری از شهرهای فرانسه تظاهرات، میتینگها و گردهمایی هایی بر پا شد. در ایتالیا هرگونه تظاهراتی ممنوع اعلام شده بود. اما در رم و سایر شهرهای ایتالیا یمتینگ ها و تظاهراتی برگزار شد. در اسپانیا روز اول ماه مه در بیش از چهل شهر، تظاهرات، میتینگ و اعتصاب انجام شد. در مادرید بیست هزار نفر به کاخ نخست وزیر رفتند و قطعنامه کنگره پاریس را به نخست وزیر دادند. در پرتقال تظاهراتی در لیسبون و پورتو بر پا شد. در سوئیس وکشورهای اسکاندیناوی تظاهرات و متینگ هایی صورت گرفت. در استکهلم بیش از صد هزار نفر شرکت داشتند. در روسیه اعتصابی صورت نگرفت اما در لهستان که در آن زمان جزئی از خاک امپراطوری روسیه بود. کارگران دست به تظاهرات زدند. در آمریکا در نیویورک میتینگی برگزار شد و قبل از آن راهپیمایی انجام گرفت که حدود بیست هزار نفر در آن شرکت کردند در شیکاگو نیز راهپیمایی با شرکت بیش از سی وپنج هزار نفر انجام شد. در آمریکای لاتین تظاهرات اول ماه مه از همان سال نخست در مکزیکو و در هاوانا برگزار شد. تظاهراتی از جانب کانون کارگری مکزیکی بزرگ ترتیب داده شد. در کوبا اتحادیه کارگران سیگارسازی و درودگران دست به اعتصاب زدند.

 انگلس در سال 1890 می نویسد "هم اکنون که این سطور را می نگارم، پرولتاریای اروپا و آمریکا به نمایش نیروهای رزمی خویش مشغول است و برای نخستین بار در یک سپاه، زیر یک درفش و برای تحقق یک هدف عاجل یعنی برقراری قانون 8 ساعت کار عادی در روز، که نخست در سال 1866 توسط کنگره انترناسیونال در ژنو و بار دیگر در سال 1889 توسط کنگره کارگران پاریس اعلام گردید، بسیج شده است. نمایش امروز به سرمایه داران و ملاکان همه کشورها نشان خواهد داد که امروز پرولتاریای همه کشورها واقعا متحد هستند".