داکتر خاکستر

 

افراط در جبران

با نجیب روشن

 

طرفه حالیست وصف ناپذیر ،وقتیکه حادث معنی "نجیب روشن"شود ،و برای پدیداری " هیاهو" دست ببرد به "احوال شخصیه " وگزارشکر صرف شود .دنیای دگری شده است و مردمان دگری ،رسم مردی بر افتاده  ،تا به خود آیی "کله کشک " این رجاله ها را از گوشه در و بام منزلت میبینی  ،دم نمیرنی از حجب یا که دقیقتر نمیتوانی ،مگر نمیبینی که کج رفتاری این چرخ چنان است که این" در گل مانده ناقه گان " گردن میفرازند و دادستان و دادگر میشوند؟

 جهان جهان نیاز است جای ناز تو نیست "۱"

 علت وجودی یک رسانه ،تامین اطلاعات است.آزادی یک رسانه همانجا ختم میابد که آزادی فردی آغاز میگردد. بازتاب آنچنانی از یک شب نشینی ،گذر به آزادی فردیست و چیزی نیست جز پلشتی و پتیارنمایی جناب روشن!   شما تامین اطلاع نمیکنید ،تهور نیز نمیکنید، ،انگیزه خلق میکنید تا " هیاهو"کرده باشید ،همین وبس .عقده باز میکنید.بارزه "گشایش گند" گذر به "شخصیات است ،آنچه که در عرف " گزارشگر" جا نمیابد.مگ کی نمی داند "جهان جهان نیاز است جای نار تو نیست."؟

افراط در جبران"۲"

شما بسان من ،نه سیاستګر بوده اید و با ګزینش چنین" رویه ناب" سیاستگرنخواهید شد ،اصلاع طلب نیز نیید، عصاره اصلاع گزینی اهتمام به شخصیات نمی کند ،بل سنجش رفتاری اجتماعی را ،محور بحث و عمود میانگین خیمه ای میسازد.مناسک ایچنینی رسوایی زدایی ،تامین نیاز نمی کند ،نشر تصاویر آن نشست چند تا خودی ،چیزی نیافرید جز فلاحت شما از درد آن عقده ها.نمی دانم شنیده اید یا نه که" افراط در جبران" عطف به معنی "عقده حقارت" میکند؟

 ساختار شکنی ایجنینی ؟

نیازدرهم ریزی ساختاری ،وابسته به پدیدایی ساختار دگراست.مګر این "روشن"ما که نجابت حریم و شخصیات دگران نمی کند و خود ظاهرا منصب " اعتلاوخبره وصفا " دارد ساختار گرا نیز نیست.در گذشته میزیید و خودش را به      " گلادیاتور "مانند میکند که از بند رها یابیده باشد و معنی وجود میکند .ساختار شکنی مبتنی بر نقد اصول است و طرخ نو در انداختن میطلبد.بروید  عطای شهامت کنید و به اصول تکیه  ، ورنه فراهم آوری چند تصویر از شخصات کار دشواریست؟

۱:بیتی از بیدل

۲: از کارل ګوستاو یونګ روانشناس معروف اتریشی