هفت انتقاد  به نظريه تكامل

پس از گذشت بيش از يك قرن از ارائه نظريه تكامل با توجه به انتخاب طبيعي توسط چارلز داروين اين نظريه توسط تمامي زيست شناسان جهان پذيرفته شده است با اين وجود هنوز در مجامع عمومي مورد بحث و انتقاد ميباشد. منتقدان داروين هفت دليل عمده را براي مخالفت با نظريه تكامل دارند.

1- تكامل كاملاً اثبات نشده است: تكامل فقط يك نظريه است.
به نظر برخی منتقدان نظریه ی تکامل داروين، نظريه (
theory) به معني فقدان دانش است و به معني حدس و گمان مي باشد. دانشمندان براي كلمه نظريه معني كاملاً متفاوتي را در نظر دارند. نظريه ها زمينه هاي استوار، قابل اعتماد و اثبات شده در علم هستند. هيچ كدام از ما نظريه جاذبه نيوتن را به اين دليل كه "جاذبه فقط يك نظريه است" رد نميكنيم .

2- فسيل هاي حد واسط (حلقه هاي گمشده) پيدا نشده است : مثلاً هنوز هيچكس مشاهده نكرده كه پا چطور بوجود آمده است.
در روزگار داروين حلقه هاي گمشده بسياري در ميان شواهد فسيلي وجود داشت. از آن هنگام تا كنون فسيل هاي بسيار زيادي در مورد تكامل مهره داران پيدا شده است. رده مشخصي از فسيل ها بين سم داران و وال ها، خزندگان و پستانداران، داينوسورها و پرندگان، ميمون ها و انسان يافت شده است. رده هاي فسيلي به شكل كاملاً وسيعي يافت شده اند.[1]

3- طراحي هوشمندانه: اندام هاي جانداران پيچيده تر از آن هستند كه فرآيندهاي تصادفي بتواند آنرا بوجود آورند، وجود ساعت نشاندهنده وجود ساعت ساز است.
حد واسط هاي تكامل گوش در مهره داران يافت شده است. حد واسط هاي تكامل چشم در ميان تعداد فراواني از بي مهرگان يافت شده است. در حد واسط ها و روند تكامل نشانه اي از طراحي هوشمند وجود ندارد. ساختارهاي پيچيده اي مثل چشم به توسط فرآيدندهاي سلسله وار آهسته بوجود آمده است.[2]

4- تكامل قانون دوم ترموديناميك را نقض ميكند. جهان به سمت بي نظمي پيش ميرود. فرآيند هاي تصادفي ساختارهاي منظم را به هم ميريزد نه اينكه آنها را سازماندهي كند.[3]
زيست شناسان( ودانشمندان) توصيه ميكنند پيش از انتقاد بفهميم كه قانون دوم ترموديناميك چه ميگويد:
Disorder increases in closed systems

بي نظمي در سيستم هاي بسته[4] افزايش پيدا ميكند.
كه زمين به هيچ وجه سيستمي بسته نيست. انرژي به طور مداوم توسط نور خورشيد وارد زمين ميشود و فرايند هاي زيستي را پيش ميبرد.

5- تكامل پروتئين ها غير محتمل است: هموگلوبين 141 اسيد آمينه دارد. احتمال اينكه اولي لوسين باشد 20/1 است. احتمال درست قرار گرفتن 141 پروتئين در جاي خود برابر با 141(20/1) ميباشد پس تكامل هموگلوبين غير ممكن است.

اين نظر نشان دهنده بي اطلاعي منتقد از علم احتمالات و رياضي است. از احتمالات نميتوان براي رد كردن فرايندهاي پسگشتي(backward) استفاده كرد. احتمال اينكه هر كدام از دانش آموزان يك كلاس در روز تولد خودش (روزي مشخص از سال) متولد شده باشد 365/1 است. پس احتمال اينكه هر يك از 50 دانش آموز كلاس در روز تولدش به دنيا آمده باشد 50(365/1) است با اين وجود آنها در كلاس نشسته اند.

6- انتخاب طبيعي منجر به تكامل نميشود. هيچ دانشمندی بوسيله آزمايش نشان نداده است چگونه ماهي به قورباقه تبديل شده است.

در تكامل خُرد (تمامل يك گونه خاص) يعني مكانيسمي كه منجر به تكامل كلان (تكامل گونه ها) ميشود، زيست شناسان نيز به اين مسئله فكر ميكنند. در انتخاب غير طبيعي (تجربه هاي آزمايشگاهي) گاه نتايجي بدست مي آيد كه با گونه هاي موجود در طبيعت متفاوت است. اما بايد توجه داشت كه اين فرآيندها نياز به مليونها سال زمان دارد و در شواهد فسيلي كاملاً نشان داده شده است.


7- پيچيدگي فرونكاستني: مكانيسم هاي پيچيده سلولي را نمي توان تكامل يافته از مراحل ساده ابتدايي فرض كرد. براي مثال فرآيند پيچيده سلولي مانند لخته شدن خون توسط چند سيستم مرتبط به هم انجام ميشود. انتخاب طبيعي چگونه هر بخش را بوجود آورده است؟
چقدر اشتباه است اگر فكر كنيم هر قسمت از فرآيندي مولكولي به عنوان بخشي از يك سيستم تكامل پيدا ميكند. انتخاب طبيعي در تكامل سيستم هاي پيچيده دخالت ميكند زيرا در هر مرحله سيستم كاركردي دارد. قسمتهايي كه سيستم را ارتقاء ميدهند اضافه ميشوند و به دليل تغيرات بعدي وجودشان ضروري ميشود. به عنوان مثال سيستم لخته شدن خون در پستانداران از سيستم ساده تري تكامل يافته است. سيستم مركزي لخته شدن خون 500 مليون سال پيش در مهره داران ابتدايي بوجود آمده است و امروز هم در ماهيهاي نخستي مثل لامپري ديده ميشود. 100 مليون سال بعد پروتئينهايي به اين سيستم اضافه شدند كه به مواد آزاد شده از بافت هاي آسيب ديده حساس بودند. 50 مليون سال بعد بخش سوم اضافه شد كه لخته شدن خون در محل زخم ميباشد. در هر مرحله سيستم پيچيده تر شده است و سيستم به بخشهاي اضافه شده وابسته شده است.
تئوري تكامل داروين هنوز هم در مجامع عمومي مورد بحث است با اين وجود بسياري از انتقادات "علمي" بويي از علم نبرده اند!!!



[1] حتي اگر هيچ فسيلي وجود نداشته باشد تكامل به دلايل زير براي زيست شناسان اثبات شده است: شواهد مولكولي(ژنتيك، بيوشيمي...)، آناتومي مقايسه اي، جنين شناسي مقايسه اي، جغرافياي زيستي- مترجم
[2] - اين بحث در ديدي وسيعتر به برهان خداشناسي نظم مربوط ميشود. براي اطلاع بيشتر به كتاب "ساعت ساز كور" نوشته ريچارد داوكينز مراجعه كنيد-مترجم
[3] فيزيكداني مي گفت "كساني براي اثبات وجود خدا از قانون دوم ترموديناميك دم مي زنند كه حتي نمي دانند قانون اول ترموديناميك چيست!". اين مسئله توسط برخي تحصيلكرده هاي خداباور ارائه شده، كه با وجود اينكه نشانگر شوق و علاقه ي آنها به مسئله ست، متاسفانه سطحي و غير دقيق است. من اين انتقاد به تكامل را در يكي از انجمنهاي اينترنتي دانشجويان فيزيك ايران مشاهده كرده ام. اين موضوع نشان ميدهد كه چگونه افرادي براي اثبات آن چيزي كه به آن علاقه داند به سرعت نتيجه گيري ميكنند و بررسي دقيق و جامع همه جوانب كه شايسته بحث هاي علمي است ناديده ميگرند-مترجم
[4] سيستم بسته با محيط اطرافش تبادل ماده و انرژي ندارد. براي انجام كار انرژي لازم است. هر ثانيه مليونها ژول (معادل چند بمب اتم) انرژي نوراني به زمين ميرسد كه اين انرژي منجر به كار ميشود مثل بخار شدن آاب درياها و فرايندهاي زيستي.