آیا پختن غذا باعث تکامل انسان شد؟

 

کلر کینگستون

 

پختن غذا چیزی است که همه ما بدیهی فرض می کنیم اما یک نظریه تازه حاکیست که اگر پختن را نیاموخته بودیم، نه تنها هنوز شبیه به شامپانزه بودیم، بلکه مثل آنها باید بخش اعظم روزمان را صرف جویدن می کردیم.

اگر به خاطر غذای پخته نبود، یک فرد معمولی باید روزانه حدود پنج کیلوگرم مواد خام مصرف می کرد تا کالری لازم برای بقا را جذب کند.

این یعنی که شش ساعت از روز را صرف جویدن کنیم.

این یک نظر پذیرفته شده است که با ورود گوشت قرمز به رژیم غذایی اجداد ما، مغز آنها رشد کرد و هوششان افزایش یافت.

گوشت قرمز نه تنها باعث بزرگ شدن مغز اجدادمان شد، بلکه همچنین به نیاز آنها در صرف کردن همه وقتشان برای جستجوی غذا برای حفظ انرژی پایان داد.

در نتیجه فرصتی برای ایجاد ساختارهای اجتماعی پدید آمد.

'تصادف'

پروفسور ریچارد رنگام از دانشگاه هاروارد معتقد است که مساله فقط به روی آوردن به گوشت قرمز به عنوان یک ماده غذایی مربوط نمی شود.

به نظر او آنچه باعث ایجاد یک تحول عمیق در تکامل انسان شده بیشتر شیوه آماده کردن غذا بوده است تا تغییر عناصر رژیم غذایی.

او می گوید: "فکر می کنم به جرات می توان گفت که پختن بالاترین نقش را در افزایش کیفیت غذا در کل تاریخ حیات ایفا کرده است."

"اجداد ما به احتمال زیاد غذا را به اشتباه داخل آتش انداختند. بعد متوجه شدند که خوشمزه شده است و این مسیر کاملا تازه ای را رقم زد."

"برای درک اینکه بدن ما چطور و چه زمانی تغییر کرد، باید با بررسی فسیل ها نگاه دقیقتری به آنچه اجداد ما می خوردند بیاندازیم."

قدیمی ترین جد ما آسترالوپیتکوس بود که به میمون شباهت داشت.

این موجود دارای شکمی بزرگ حاوی یک روده خیلی بزرگ بود که برای هضم مواد سفت گیاهی ضرورت داشت و دندان های بزرگ و پختی داشت که برای آسیا کردن و خرد کردن گیاهان سفت به کار می رفت.

با این حال این آسترالوپیتکوس بود که زندگی درختی را ترک کرد و وارد ساوانای آفریقا شد و شروع به خوردن حیواناتی که آنجا می چریدند کرد.

و همین تغییر محل سکونت، سبک زندگی و رژیم غذایی بود که باعث تغییرات عمده در آناتومی انسان شد.

مغز بزرگ تر

خوردن گوشت ارتباط نزدیکی به تحولی تکاملی در حدود 2 میلیون و 300 هزار سال قبل دارد که به پیدایش هومو هابیلیس با دندان های تیزتر و مغزی 30 درصد بزرگتر منجر شد.

با این حال مهمترین تحول یک میلیون و 800 هزار سال قبل زمانی که هومو ارکتوس - اولین جد "واقعا انسان" ما - پا به عرصه گذاشت روی داد.

هومو ارکتوس دارای مغزی حتی بزرگتر و آرواره ها و دندان های کوچکتر بود.

بدن ارکتوس نیز چیزی شبیه به ما بود. بازوهای کوتاهتر و پاهای بلندتر ظاهر شد و شکمی که مخصوص هضم گیاهان بود از میان رفت، یعنی ارکتوس نه تنها می توانست سرپا بایستد بلکه می توانست روی دو پا بدود.

او باهوشتر و سریعتر بود و به گفته پروفسور رنگام پختن غذا را آموخته بود.

او می گوید: "پختن شکم ما را کوچکتر کرد. وقتی غذایمان را پختیم، نیازی به شکم بزرگ نداشتیم."

"شکم از نظر انرژی پرهزینه است. افرادی که با شکم کوچک دنیا می آمدند می توانستند انرژی شان را ذخیره کنند، بچه های بیشتری داشته باشند و بهتر بقا یابند."

پروفسور پیتر ویلر از دانشگاه جان مورس لیورپول و همکارش، لسلی ایلو، فکر می کنند همین تغییر در سیستم گوارشی ما بود که امکان بزرگتر شدن مغزمان را فراهم کرد.

انتقال انرژی

پختن، سلول های غذا را می شکند به طوری که برای آزاد شدن مغذی های مورد نیاز بدن، معده باید کار کمتری انجام دهد.

به گفته پروفسور ویلر این تحول "باعث آزاد شدن انرژی ای شد که سوخت مورد نیاز مغزی بزرگتر را فراهم کرد. افزایش اندازه مغز، با کوچک شدن شکم رابطه دارد."

جالب اینکه ویلر و ایلو دریافتند که کاهش اندازه دستگاه گوارشی دقیقا به اندازه افزایش سایز مغز یعنی 20 درصد بود.

پروفسور استفان سیکور در دانشگاه آلاباما دریافت که غذای پخته نه تنها انرژی بیشتری در بدن آزاد می کند، بلکه بدن هم انرژی کمتری صرف هضم کردن آن می کند.

بنابراین انسان بودن ممکن است بر محور انرژی بگردد.

پختن غذا اصولا یک نوع هضم پیشاپیش است، که مصرف انرژی را از شکم به مغز منتقل کرده است.

به گفته پروفسور ویلر و رنگام و همکارانشان، این تصادفی نیست که انسان ها - باهوشترین موجودات زمین - تنها گونه ای هستند که پخت و پز می کنند.