کارل یونگ مبتکر روانشناسی تحلیلی

کارل یونگ (Carl Jung) بنیانگذار روانشناسی تحلیلی (که با نام روانشناسی یونگی نیز خوانده می‌شود) است. در این مکتب بر فهم روان از طریق خواب‌ها، هنر، اسطوره‌شناسی، دین، نمادها و فلسفه تأکید می‌شود. این روانکاو سوئیسی منشأ بسیاری از مفاهیم روانشناسی به مانند کهن الگو، عقده، صورتک، دورن‌گرا/برون‌گرا و همزمانی است. وی به شدت تحت تأثیر تاریخ رازآلود و پنهانی خانواده‌اش بود. کارل گوستاو (Carl Gustav)، پدربزرگ وی، یک فراماسون فعال و دارای عنوان استاد اعظمی بود. یونگ متوجه گشت که برخی از نیاکان وی عضو انجمن چلیپای گلگون (Rosicrucianism) بودند. این امر شاید دلیل علاقه مفرط وی به فلسفه شرقی و غربی، کیمیا، طالع‌بینی و نمادگرایی را نشان دهد. یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده وی که به درستی نیز فهمیده نشده عبارت ناخودآگاه جمعی است.

"فرضیه من چنین است: علاوه بر خودآگاه بلاواسطه، که دارای ماهیتی کاملا شخصی بوده و ما معتقدیم که تنها روان تجربی موجود است (حتی اگر ناخودآگاه شخصی را به عنوان یک ضمیمه ملحق نماییم)، یک سیستم روانی ثانوی نیز وجود دارد که دارای ماهیتی جمعی، جهانی و غیرشخصی بوده و همسان با تمام افراد است. این ناخودآگاه جمعی به صورت فردی بوجود نمی‌آید بلکه اکتسابی است. این ناخودآگاه از اشکال موجود از قبل، یعنی کهن الگوها، تشکیل یافته و به برخی محتویات مشخص در روان شکلی قطعی و نهایی می‌بخشد. "

- کارل یونگ، مفهوم ناخودآگاه جمعی

ناخودآگاه جمعی از طریق وجود نمادها و انگاره‌های اساطیری مشابه در تمدن‌های مختلف ظاهر می‌شود. نمادهای کهن الگو در نیمه خودآگاه جمعی ما جای گرفته‌اند و زمانی که در معرض آنها قرار می‌گیریم یک کشش و افسون طبیعی نسبت به آنها نشان می‌دهیم. بنابراین نمادهای فراطبیعی و رازآلود می‌توانند تأثیر بسیاری بر مردم داشته باشند، حتی اگر بسیاری از افراد هیچگاه به طور شخصی از معنای مبهم و اسرارآمیز نماد مطلع نشوند. متفکرین رسانه جمعی به مانند ادوارد دی برنایز (Edward D. Bernays)، پتانسیل زیادی در این مفهوم برای کنترل و دستکاری ناخودآگاه شخصی و جمعی یافت.