م. راد
 

جیمز هلمز جوانی که جامعه جهانی را تکان داد

  

حادثه کشتار  کلرادو بحران هویتی یا تنش اجتماعی عمیق در جامعه بحران زده آمریکا

 

جیمز ایگن هلمز (James Eagan Holmes) جوان 24 ساله سفید پوست آمریکایی شاگرد ممتاز دانشگاه متولد 13 دسامبر 1987 متهم بقتل 12 نفر و زخمی کردن 50 نفر در یک سینماتئاتر در شهر آورورا(Aurora) در کلرادوی آمریکا است . این حادثه در تاریخ 20 ژولای 2012 اتفاق افتاد که مثل توفان سهمگین جامعه آمریکا را یکسره بلرزه در آورد . تا جایی که تمامی خبر گزاریها طی چند روز گذشته با آب و تاب فراوان به این مسئله پرداختند که نشان میدهد چقدر مسئولات سیستم آمریکا از چنین حوادثی در این کشور وحشت دارند جامعه ای که به ادعای آنها برای دیگر کشورهای جهان مدل و ایدئال است .

 حادثه که در کلرادو اتفاق افتاد چندان عجیب وغریب بنظر نمیرسد چون سالیانه هزاران نفر در گوشه و کنار این کشور مسلحانه و غیر مسلحانه کشته میشوند و همواره کوشش شده بود آنها را به مجرمین بالفطره نسبت دهند که اساسا مجرم زاده شده و جای آنها یا در زندان است و یا در گوشه و کنار خیابانها که تعداد آنها در سال گذشته از مرز 45 ملیون نفر هم گذشته است  کشوری که بیش از دوملیون و نیم زندانی دارد و بهمین اندازه هم در نوبت ایستاده اند تا با اتهامات مختلف از جمله ورود غیر قانونی به کشور و یا بجرم سیاه پوست بودن که در جامعه آمریکا بشدت مورد تحقیر قرار دارند  و هر خلافی که در جامعه صورت گیرد انگشت اتهام بسوی آنها نشانه می رود دوران زندان را که مصادف با پایان یک زندگی با امنیت اجتماعی است سپری کنند.

 90 % زندانیان آمریکا را سیاه پوستان و آمریکای لاتینی ها تشکل میدهند و تنها 10 % سفید پوست هستند .این شوک آنهم از طرف  یک تحصیل کرده بر جسته معلوم است که سران حکومت آمریکا را در منگنه قرار داده است  و ترس از آن دارد که نکند این نوع وقایع در سراسر آمریکا تکرار شود و جامعه را به آشوب بکشاند .

 سال گذشته در همین موقع حادثه  ای شبیه آن در شهر اسلو نروژ اتفاق افتاد که اروپا را شوکه کرده بود ولی باز تاب آن به اندازه حادثه آرورا کلرادوی آمریکا نبود تا جایی که باراک اوباما مسافرت خود را نیمه تمام گذاشته و تحت عنوان اینکه قصد همدردی با خانواده های قربانیان  را دارد چند ساعتی وارد این شهر شد که خود  نشانه تاثیر غیر قابل انکار شکستگی  سیستم آمریکاست که در آن ملیونها نفر مسلح به انواع سلاحها سالیانه صدها نفر را تحت عنوان دفاع از خود با اسلحه می کشند  که بخشی از آنها شامل اعضاء خانواده خودشان میشود جالب این است که قانون هم همواره طرف  استفاده کنندگان اسلحه را میگیرد.

 جیمز در شهر سان دیگو متولد شد و در سال 2006 بعنوان شاگرد ممتاز دبیرستان را بپایان رساند و در سال 2010 تحصیلات دانشگاهی خود را با نمره عالی یا شاگرد ممتاز در دانشگاه کالی فرمیا (University of Califorma)  در شهر  ریور ساید (Riverside) با موفقیت کامل پشت سر گذاشت .

 در ژوئن 2011 در دانشگاه کلرادو تحت عنوان دکترای بر نامه ریزی ثبت نام کرد و به ادعای این دانشگاه مدتی بعد با قرمز کردن رنگ موی خود دانشگاه را ترک کرد این گزارشی است که پلیس ادعا میکند از طریق مسئولان دانشگاه دریافت کرده است که البته جای سئوال فراوان دارد که چرا این مسئله اینقدر برای مسئولان این دانشگاه مهم بوده که بلادرنگ آنرا به دپارتمان پلیس استان کتبی گزارش کرده اند  آیا سیستم پلیسی آمریکا همه مسئولان را وادار به کنترل افراد کرده و غیر مستقیم آنها را اجبارا وادار به همکاری با سیستم امنیتی کرده است که حتما چنین است وگرنه  بر طبق گزارش پلیس جیمز فقط یک تخلف رانندگی داشته که نشان میدهد سرعت مجاز را رعایت نکرده است .

 پلیس ادعا میکند که جیمز دوماه قبل چهار قبضه اسلحه  بهمراه 6000 فشنگ خریداری کرده که یکی از  اسلحه ها  نیمه خودکار بوده  گزارش  پلیس نشان میدهد  که جیمز در شروع قسمت دوم فیلم  که نامش طلوع شب تاریک بوده شروع به تیر اندازی کرده وموجب حادثه ای شده است که حیثیت و اعتبار آمریکا را بر باد داده است.

 این مسئله آنقدر برای حاکمین آمریکا از اهمیت بر خوردار بوده که تنها پس از سه روز جیمز را بدادگاه کشانده و اولین جلسه محاکمه اورا بر گزار کردند آنهم در شرایطی که چهره جیمز نشان میداد چه بلایی طی این سه روز بر سرش آورده اند تا جایی که در خود دادگاه عکسهای کشته شده گان و مجروحان را به اتفاق خانواده های آنها عمدا برای فشار بیشر روحی برای تاثیر گزاری در جامعه آمریکا در جلو او قرار داده بودند  . از عکسهای دادگاه اینطور استنباط میشود که جیمز بسیار عصبی است  خبر گزاریها از ارتعاش دائمی بدن جیمز گزارش کرده اند ضمن آنکه مدام بیک نقطه خیره شده و توجهی به عکسها نکرده است. 

به عکسها ، نوشته ها و ترجمه مطالب  روی آن کمی مکس کنید تا دریابید جامعه آمریکا به چه منجلابی گرفتار آمده است و چگونه مردم این کشور برعلیه دیگر ملیتها و کشورها  تحریک میشوند تا جنایات خود را در چه در داخل آمریکا و چه در خارج آن  توجیح کند . شوکی که سینما تئاتر در کلرادو در جامعه آمریکا ایجاد کرده هرچه را که سیستم پلیسی نظامی آمریکا ریسیده بود پنبه کرده و سالها طول خواهد کشید و شاید هم بسیار دیر شده باشد که بشود مردم را دوباره قانع کرد که این فقط یک حادثه بوده است.  در جامعه پوسیده آمریکا  ملیونها تحصیل کرده وجود دارند که این سیستم را قبول ندارند و با عملکرد آن مخالفند . رفتن اوباما به کلرادو این پیام را تداعی میکند که آمریکا در آینده نمیتواند بدو قشر مطیع تکنو کرات و بوروکراتها  کاملا تکیه کند .

 

 

-         اگر سیاه پوست بودم اتهامم مشارکت و همکاری با گروه های مواد مخدر بود

-         اگر آمریکای لاتینی بودم اتهامم یک مهاجر خطرناک بود که اجازه ورود به آمریکا را ندارد

-         اگر یک مسلمان بودم اتهامم تروریست بودنم بود و نه چیز دیگر

-         من متعلق بهر سه گروه فوق هستم پس محکوم به مرگ

 

-         من  12 نفر را کشتم و 71 نفر را زخمی کردم اگر مسلمان بودم آنها مرا تروریست خطاب میکردند

-         اگر یک عرب بودم تیر اندازی من  حتما یک اقدام  تروریستی است

-          اگر سیاه پوست بودم یک جنایتکار و کانگستر بودم

 ولی من یک سفید پوستم

بله من یک سفید پوستم

 آیا بیماری من هویتی نیست ؟