گروگانگیری مدرن با سبک آمریکایی

عماد سر شناس

 

پیچیدگی ماجرای استعفای غیر مرتقه نخست وزیر لبنان آقای سعد الحریری بسیاری را بر آن داشته تا باور داشته باشند آقای حریری با اراده خود دست به این کار نزده و ماجراهای دیگری در جریان بوده.

شاید اگر آقای حریری بصورت معمول استعفای خود را تقدیم رئیس جمهوری لبنان می کرد و بلا فاصله لبنان را ترک می کرد این حرف و حدیث ها پیش نمی آمد اما با توجه به شرایط پیرامون استعفای وی شایعه به گروگان گرفته شدن وی تشدید گردیده.

آقای حریری زمانی به ریاض سفر کرده که چند روز قبل تر آنجا بوده و طبق گفته برخی نزدیکان وی پس از ملاقات با آقای علی اکبر ولایتی مشاور عالی بین الملل مقام معظم رهبری ایران با تعدادی از سفرای اوروپایی قرار ناهار داشته و پیش از قرار ناهار چند برنامه ملاقات برای روزهای بعد خود را هماهنگ کرده بود.

طبق گفته یکی از سفرایی که در کنار آقای حریری نشسته بودند در میان جلسه تماسی از سوی عربستان با وی گرفته می شود و وی سراسیمه از همه عذر خواهی می نماید برای رساندن خود به ریاض از سر سفره بلند می شود.

طبق اظهار نظر خلبان هواپیمای آقای حریری و یکی از محافظ های وی که به بیروت برگشته اند بلافاصله پس از رسیدن هواپیمای آقای حریری به ریاض نیروهای امنیتی سعودی هواپیما را محاصره نموده و پس از ورود به هواپیما آقای حریری را تحت حفاظت شدید امنیتی با خود برده اند و به خلبان و محافظان دستور داده اند که آقای حریری را همراهی نکنند.

این ماجرا زمانی پیش آمده که چندین شاهزاده سعودی و صدها سیاستمدار و شخصیت اقتصادی که مخالف رسیدن شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی به عرش پادشاهی بودند همزمان به اتهام فساد توسط کمیته ای به ریاست شاهزاده محمد بن سلمان بازداشت شده اند.

جالب اینکه این افراد زمانی بازداشت شده اند که هنوز جوهر دستور تشکیل این کمیته خشک نشده بوده و حتی اولین جلسه کمیته مبارزه با فساد تشکیل نشده بوده، یعنی عملا کمیته قرار بوده پس از تشکیل برای تعدادی از افراد پرونده سازی کند و نه اینکه به دنبال فساد باشد.

آقای سعد الحریری بیانیه ای را به عنوان بیانیه استعفا تلاوت می کند که کاملا مشخص است هیچ سنخیتی با سبک صحبت و بیان وی ندارد و مملوء از فحاشی به ایران و حزب الله است، ایرانی که آقای حریری کمتر از 24 ساعت قبل تر با یکی از شخصیت های تصمیم گیر در سیاست خارجی آن ملاقات داشته.

تصور اینکه آقای حریری بدون هماهنگی با عربستان سعودی با آقای ولایتی ملاقات داشته تصور بسیار ساده لوحانه ای به حساب می آید چون قرار ملاقات با آقای ولایتی از چند هفته قبل تر تنظیم شده بود و بلا فاصله پس از ملاقات هم آقای ولایتی بیان داشتند که ملاقات بسیار خوب با آقای حریری داشتند، همچنین دفتر نخست وزیری لبنان بیانیه ای صادر کرد که در آن اعلام نمود ملاقات بسیار مثبتی میان آقای حریری و آقای ولایتی برگزار شد.

بدیهی است در صورتی که آقای حریری نسبت به ایران و یا ملاقات با آقای ولایتی دیدگاهی حتی اندک منفی ای داشتند هیچ الزامی برای ملاقات ویا صدور بیانیه دفتر نخست وزیری لبنان وجود نداشت.

کما اینکه چند هفته قبل تر "ثامر السبحانوزیر مشاور در امور بین الملل عربستان به بیروت سفر کرده بود و به جز آقای حریری هیچ یک از مقامات عالیرتبه لبنانی حاضر نشدند وی را به حضور بپذیرند.

همه آنهایی که با خاندان آقای حریری آشنایی دارند می دانند که وی به دلیل ارتباط نسبی با خاندان سعودی و وابستگی به جریان های مقابل شاهزاده محمد بن سلمان و حدود نه ملیارد دلار اختلاف مالی شرکتش با دولت سعودی مشکلات عدیده ای داشت که بر اساس آن احتمال اینکه وی همانند دیگر شاهزاده ها و شخصیت های سعودی بازداشت شده باشد می تواند بیشتر باشد.

مضاف بر این آقای حریری در پروژه های زیادی با شاهزاده ولید بن طلال که یکی از معروف ترین بازداشت شدگان در عربستان بوده مشارکت داشته.

همزمان یک موشک مربوط به انصار الله یمن در همان شبی که همه این شاهزاده ها و شخصیت ها بازداشت می شوند سقوط می کند و یگان های ویژه امنیتی کل شهر ریاض را قرق می نمایند تا هیچ تحرکی در پایتخت عربستان ماجرای بازداشت بیش از هفتصد شخصیت مخالف حکومت را بهم نزند.

معلوم نیست که سیستم های دفاعی پاتریوت که آمریکا مدعی است حدود چهارصد کیلومتر قبل تر می توانند موشک ها را رصد و نابود کنند چه کار می کردند و چطور این موشک در ریاض سقوط کرده.

حتی برخی باور دارند که ماجرا ساختگی بوده و یا سازمانهای اطلاعاتی سعودی به نحوی این موشک را به دست ارتش یمن رسانده اند تا این موشک دقیقا در همین زمان به سمت ریاض شلیک شود و عربستان بهانه ای برای سرپوش گذاشتن روی مشکلات داخلی پیدا کند.

به هر حال پس از این شب طولانی همه ارتباطات منسوبین به آقای حریری با وی محدود می شود و همه منسوبین آقای حریری مدعی هستند که تماس ها با وی کوتاه و بسیار سمبلیک بوده، البته آنهایی که مدعی هستند توانسته اند با وی تماس برقرار کنند.

آیا به نظر ماجرا شبیه فیلم هایی مانند فیلم پدر خوانده آمریکایی نیست؟

اگر ماجرایی بسیار ساده تر مشابه همین ماجرا در هر جای دیگر جهان پیش آمده بود و نه هفتصد شخصیت بلکه یکی از شخصیت های مخالف بازداشت شده بود قطعا آمریکا و سازمان ملل و سازمان های حقوق بشر و سازمان های غیر دولتی و دولتی جهانی و… قیامت به پا کرده بودند، اما می بینیم که این سازمان ها در مقابل این اتفاق در عربستان سعودی هیچ واکنشی از خود نشان نداده اند، امری که تایید می کند همه این ماجراها با رضایت و هماهنگی پدر خوانده آمریکایی بوده و در واقع ده ها شخصیت سیاسی عربستانی در کنار نخست وزیر یک کشور عضو سازمان ملل به نوعی تحت بازداشت اجباری قرار گرفته اند.

احتمالا هم سناریوی این ماجرا توسط آمریکایکایی ها تهیه شده باشد.

جالب تر اینکه یمنی های وابسته به جریان رئیس جمهوری سابق یمن یعنی عبد ربه منصور هادی هم مدعی می باشند که وی نیز به دلیل مخالفت با ادامه جنگ بر علیه یمن و مخالفت با کشتار مردم این کشور تحت اقامت اجباری در عربستان سعودی قرار گرفته تا تقاضای متوقف شدن حمله به کشور خود را بیان نکند.

سعودی ها برای اینکه اذهان بین المللی را از ماجرای این گروگانگیری دور کنند دعوایی ساختگی بر علیه ایران به راه انداخته اند تا همه توجه ها به دعوای لفظی میان عربستان و ایران جذب شود و کسی به ماجراهایی که درون عربستان سعودی پیش می آید توجه نداشته باشد.

تا به حال با رفتارهای غیر متعارف ایالات متحده در زیر پا گذاشتن همه قوانین و موازین بین المللی مواجه بودیم اما ظاهرا از این پس قرار است همپیمانان ایالات متحده هم دست به این رفتارها بزنند، رفتارهایی که اگر پیش از نهادینه شدن جلوی آن گرفته نشود می تواند کل جهان را بر هم بزند وجهان را به سمت جنگ و آشوب و ویرانی بکشد.