از نقطه نظر فلسفی رازی را باید از ماده
گرایان مکانیستی به
شمار آورد. نظریات فلسفی او با اندیشه های افلاطونی-ارسطویی همعصرش
چندان همخوانی نداشت. و گویا او بیشتر به سقراط و افلاطون گرایش
داشته و نیز- چنانکه خواهیم دید- بسیار از
اندیشه های کهن ایرانی و همچنین مانوی تاثیر برگرفته است.
اینشتین اما چنین نظری نداشت. او فکر میکرد که غرابت و پیچیدگی
مکانیک کوانتوم به این معنی است که
این نظریه چیزی را کم دارد.
او متقاعد شده بود که لایهای عمیقتر از واقعیت در زیر سطح این
نظریه قرار دارد، و توسط «متغیری پنهان» و ناشناخته، کنترل میشود
که با قوانینی نزدیک به قوانین فیزیک کلاسیک کار میکند.
اگر فردوسی هزار سال بعد از میلاد به گردآوری و شعرنمودن بخشی از حماسه
های قهرمانی آریانا پرداخت، هومر
۸۰۰
سال پیش از
میلاد، از میان
صدها اسطوره و
حماسه قهرمانی
یونانی دو داستان
تاریخی الیاس و
اودیسه را به
صورت شعر درآورد.
نظریه ی ادبی علم
نیست وگرنه اسمش
نظریه نمی شد.
البته شاید چون
منتقد مجبور است
تا حدودی گاهی در
بخش عملی نقدی که
بر اساس یکی از
نظریه های موجود
انجام می دهد با
روش ها و گام های
مشخص و از پیش
تعریف شده ای
کارش را انجام
بدهد روش کارش را
علمی بنامد
توته،
نامی است که بر این گونه متن گذاشته شده است. توته می تواند متنی
باشد که در آن یک قطعه عکس یا هر شکل دیگری از تصویر، به حیث یک
سطر یا مصرع کاربرد پیدا کند. فضای موجودۀ دیجیتالی، امکانات
جدیدی را برای ژانر های متفاوت متنی گشوده است.